سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم اختتامیه نشست سالانه دبیران کانونهای فرهنگی دانشجویان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم اختتامیه نشست سالانه دبیران کانونهای فرهنگی دانشجویان

  • تهران
  • جمعه ۱۸ آذر ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول‎الله و آله
خداوند را شکر می‎کنیم که توفیق داد لحظاتی را در بین شما فعالان دانشجویی که هدفشان تقویت موقعیت اسلام وآرمانهای اصیل انقلاب در دانشگاههاست باشیم و فرصتی است که از تلاش‎های ده‎ساله‎ای که انجام دادید، تشکر کنیم. بنده در جریان کارهای شما بعد از تصویب اساسنامه شما در شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم. آن روزها امید زیادی به آثار این حرکت در دانشگاهها داشتیم. البته آن‎طوری که مایل بودیم، اوج نگرفت. ولی دوام یافت و امیدواریم بتوانید به آن اوج بدهید.
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم، یاد شهدایی که این دو سه روز کشور ما را در اندوه و غم فرو برده‎اند، گرامی می‎داریم. شخصیت‎های فرهنگی، خبری، اطلاع‎رسانی و خدمتگزاران در نیروهای مسلح که هر دو بخش انسانهای ارزشمندی در کشور ما هستند. امیدواریم مسؤولان ذیربط خیلی زود ابهام‎های موجود در حادثه را رفع کنند که این‌گونه ابهامات هزینه‎های سنگینی دارند.
دعا می‎کنیم که این اجلاس شما برکت داشته باشد و برای تأثیرگذاری در برنامه‎های کانون‎ها در سال‎ها و روزهای آینده مؤثر باشد. در بحث اصلی که با شما خواهم داشت، می‌خواهم از همین نوشته خودتان الهام بگیرم. این حرف درستی است، من هم عمیقاً  معتقدم که فردای بشریت بهتر از امروز خواهد بود و فردای ما هم باید خیلی بهتر از این باشد که هستیم و می‎تواند باشد.
بیشتر می‌خواهم از زاویه برنامه‎های شما صحبت کنم، ولی می‌خواهم چهارچوب آن را در چشم‎انداز سند بیست‎ساله ببینم که فردای ما را ترسیم می‎کند. کار بی‎بدیل و بی‎سابقه‎ای در کشور ما و جدید است. در دنیا هم جدید است که بسیاری از کشورهای دنیا برای خودشان چشم‎انداز نوشته‎اند. البته در کلّ کشورها که نگاه می‎کنیم، زیاد نیستند. ولی به هر حال تعداد آنها کم نیست. حتی در بعضی کشورها مثل آمریکا، هر ایالتی جداگانه برای خود چشم‎انداز می‎نویسد و هدف بلندمدت خود را مشخص می‎کند. خوشبختانه ما در زمان خوبی این کار را انجام دادیم. برای چشم‎انداز بیست‎ساله که امروز سند زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ما و سند معتبری است، کارهای زیادی شده است. از دولت قبلی من با عنوان ایران 1400 روی برنامه 25 ساله فکر کردیم که تمدن بزرگ اسلامی بود. خیلی از چیزهای آن آماده شد. ولی با پایان یافتن عمر دولت، متوقف شد.
دوباره این بحث را در مجمع مطرح کردیم، آن موقع بیشتر دنبال برنامه‎های کمی بودیم، ولی امروزه دنبال مسایل بنیانی و سیاست‎های راهبردی برای پایه‎ برنامه‎های کمی و پنج‎ساله کشور هستیم. خیلی کار شد، دولت خیلی کار کرد، مجمع خیلی کار کرد، عده‎ی زیادی از دانشمندان و متخصصان در دانشگاهها و جاهای دیگر با ما همکاری کردند. اهداف واقع‎بینانه‎ای با الفاظ بسیار محدود در چند سطر گنجانده شد که ده یا یازده بند است و فقط اشاره‎ای به کمیات دارد و بیشتر به کیفیات پرداخته است و جامعیت دارد. همه مسایل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را دیده است. مبانی خود را از واقعیت‎های موجود کشور، دنیا، ‌انقلاب و بیش از همه اسلام گرفته است.
مبانی ارزشی، سیاسی و اجتماعی آن هم بخشی از آن ارزش است. هدفی که در این سند پی‎گیری می‎کنیم، توجه به واقعیت‎های موجود است و نه آرمانها و ایده‎آل‎های دست نیافتنی. هدفی که ترسیم کرده‎ایم، باید در بیست سال آینده کشوری پیش رفته باشیم، نه عقب‎افتاده و نه در حال توسعه. الان در حال توسعه هستیم و باید از این بخش جلو برویم و وارد بخش پیشرفته‎ها شویم و موقعیت اول را در منطقه خودمان داشته باشیم. در دنیا نمی‎توانیم موقعیت اول را داشته باشیم. بلندپروازی بی‎واقعیتی به حساب می‎آید، ولی در منطقه می‎توانیم.
در این اهداف نکته‎ای که به شما زیاد مربوط می‎شود، این است که روی مبانی ارزشی بسیار تکیه کردیم. مبانی ارزشی که عمدتاً در اسلام و فرهنگ ایرانی و شرقی و نوع تفکر ایرانی است که در خانواده‎ها و خیلی از جاهای دیگر مسلمانان وجود دارد.
جهت دیگری که باز به شما مربوط می‎شود، مسأله دانایی محور است. گرچه کانون‎های شما بیشتر روی ارزش‎ها، احکام و معارف اسلامی و اجتماعی تکیه دارند، اما دانایی محوری جزو اولین نیازهای این سند و جزو اولین وظایف دانشگاههاست که در کشور تأمین کنند. نباید کانو‎ن‎هایتان یک بعدی عمل کنند. اگر بخواهیم به هدفی که خیلی مشخص است، برسیم، باید تلاش کنیم.
چون دیگران بیکار نیستند و امکانات و ارتباطات بهتر از ما با دنیا دارند و تلاش می‎کنند. اگر بخواهیم به این هدف مهم برسیم و در این مسابقه جلو بیفتیم، قطعاً باید تلاش نفس‎گیری را در همه بخش‎ها انجام دهیم. به خصوص دانشگاهها از همه بیشتر باید تلاش کنند.
امروز گرچه دانشجو هستید، ولی فردا قطعاً مسؤول خواهید بود. متصدی امور در مدیریت‎ها و یا در کارهای اجرایی، علمی و فنی که در کشور هست، خواهید بود. با این دید واقع‎نگر، فرصت‎ها و چالش‎ها را با دقت بررسی کردیم. این ده یازده‎بندی که شما می‎بینید، عقبه‎ای علمی دارد که به صورت یک قفسه کتاب است. خیلی از چیزها در جلسات کاملاً ‌کارشناسی و عالمانه، مطالعه، بررسی و نتیجه‎گیری شده است،
اینکه می‎گویم در زمان مناسبی این تصمیم‎گرفته شده، به خاطر این است که ما در جریان جهانی شدن هستیم. در گذشته هم بوده، ولی امروز سرعت گرفته که به خاطر انفجار است که از پدیده‎های مهم زمان ما محسوب می‎شود. البته جریان جهانی شدن چیزی است که حرکت آن از بدو تاریخ بشر آغاز شده و هر روزی که بر بشر گذشته، یک قدم به طرف اجتماعی‎تر شدن، یعنی شهرنشینی، کشور، منطقه، بلوک‎ها رفته و امروز جهانی شده که طبیعت بشر است. ذات و فطرت انسان اجتماعی است و این موضوع در جایی متوقف نمی‎شود و همیشه می‎خواهد اجتماعی‎تر از گذشته باشد. فراز و نشیبت آن کم و همیشه در جهت توسعه روابط بشری عمل کرده است. امروز هم این حالت را می‎بینید. نگاه کنید، هرساله بخشی از قدرتهای ملی به قدرت‎های جهانی واگذار می‎شود. یعنی حکومت‎ها با میل، علاقه‌و اشتیاق وارد مراکز بین‎المللی می‎شوند. تعهد همکاری می‎دهند و بعضی از اختیاراتشان را به مرکز بین‎المللی واگذار می‎کنند. مثلاً هواشناسی، هوانوردی، دریا، زمین، محیط‎زیست، تجارت و حتی مسایل کیفری و هرچه که می‎بینید، مراکز جهانی دارند. هر روز قدرت آنها بیشتر می‎شود. همه اینها اختیاری است و اجباری در آن نیست. یعنی هر کشوری به نفع خود مـی‎داند که بخشی از قدرت ملی‎اش را کم کند تا در سطح جهانی اعمال قدرت داشته باشد و عضو مجموعه‎ای باشد که از آنجا در دنیا صاحب‎نظر باشد. ‌چیزی را از دست می‎دهد، ولی چیز بهتری را بدست می‎آورد. لذا جهانی شدن در حال توسعه است.
عیبی که این جهانی شدن داشته، این است که در قرن اخیر، همیشه قدرت‎های بزرگ استعماری در تشکیل کانون‎های جهانی پیشتاز و طراح بوده‎اند و نقش خودشان را برجسته و نقش دیگران را کم کرده‎اند. تصمیم‎گیری‎های اساسی، مثل حق وتو را به خودشان اختصاص داده‎اند و از طرق مختلف بر دنیا حاکم هستند. این عیب، بسیار بزرگ است، ولی فکر می‎کنم با هوشیار شدن ملت‎ها و دولت‎ها کم‌کم  این عیب کم می‎شود. الآن در سازمان ملل،‌خصوصاً مجمع عمومی که حق وتو نیست، می‎بینید هر بحثی که مطرح می‎شود، غربی‎ها و بخصوص آمریکا نمی‎توانند نظرات خود را تحمیل کنند و به نفع آنها رأی داده نمی‎شود. اما در شورای امنیت چون حق وتو دارند، می‎توانند تصمیم نهایی را بگیرند.
به هر حال به طرف بهتر شدن شرایط مراکز جهانی می‎رویم و دولت‎ها و ملت‎ها هم با اشتیاق می‎پذیرند. امروز اگر کسی در آن مجموعه نباشد، ضرر می‎کند. مثلاً تجارت جهانی که مطرح شد، اگر فردا ایران جزو این مجموعه نباشد، به این معناست که ایران در تجارت و تعاملات جهانی همیشه مغبون است. چون دیوارهای تعرفه برای ایران باقی می‎ماند و دیگران دیوار تعرفه ندارند. رقابتشان خیلی آسان‎تر خواهد بود و رقابت ما سخت می‎شود. در داخل کشور هم مشکلات دیگری به وجود می‎آید.
در این شرایط فرصت‎ها و چالش‎ها را بررسی کردیم. در ایران فرصت‎ها فراوان و بیش از چالش‎هاست. جایگاه ایران به سرعت رو به پیش است. دو میلیون و پانصد هزار دانشجو برای کشور ما، انصافاً سرمایه بزرگی است که عمدتاً آموزش‎های ما با اساتید و تمایل خودمان شکل می‎گیرد و رو به توسعه است. مقالات علمی و ‌تولید علم را که گفتند، ولی به ادله سیاسی خیلی از مقالات ما در آمار نمی‎آید. چون خیلی از مجلات معتبر جهان، حاضر نیستند مقالات ایرانی‎ها را چاپ کنند و یا نمره بدهند. ولی با همین مقداری که می‎آید، رشد بسیار مطلوبی را داریم.
از این جهت بین روزهای آخر دوران رژیم پهلوی و امروز تفاوت بسیار جدّی است. سرعت بسیار خوبی داریم. البته از لحاظ کیفی قانع نیستیم و باید برای کار، تولید و تحقیق، کار بیشتری شود. همچنین ارتباط مراکز علمی با دنیای عمل، صف و ستاد در اینجا فاصله دارد و باید بیشتر به هم پیوند بخورند.
از لحاظ طبیعی کشوری مثل ایران در دنیا کم است که مجموعه‎ای از کلکسیون استعدادهای پیشرفت و توسعه باشد و همه چیز را داشته باشد. گویا سومین کشور دنیا از لحاظ مجموعه امکانات طبیعی باشیم، البته با لحاظ سطح خاک و سرزمین، چون کشورهایی مثل روسیه، چین و آمریکا، وسیع‎تر هستند، ولی مجموعه را که محاسبه می‎کنیم، ایران واقعاً یک کشور غنی است.
در مورد تفکرات مکتبی و اجتماعی، خداوند بهترین سرمایه را به ما داده که از الطاف الهی به این سرزمین است. ایران در گذشته و قبل از اسلام یکی از مراکزی بوده که جزو کشورهای متدین دنیا به حساب می‎آمد. ‌یعنی جزو تمدن‎های متکی به دین به حساب می‎آمده است. الآن هم به شکر خدا در این نعمت غرق است. بهترین بخش از تفکرات فرقه‎ای، در ایران است که باز لطف خداوند است.
از اینجا وارد بحث مربوط به شما می‎شوم. نگاه به آینده در شعار کانون‎های شما بسیار جدّی و قابل اتکاست. امروز توجه متفکران منصف دنیا به اصل دین، خدا، ربوبیت الهی و تأثیر افکار الهی در زندگی بشر بسیار بالاست. ‌در گذشته‎ها هم این امواج بوده، اما امروز این حالت بعد از تجربه‎ها و مطالعات به دست می‌آید.  حتی در کشوری مثل آمریکا که مظهر قدرت‎های استعماری است، تفکر دینی، منتهی از نوع تفکرات خودشان که مسیحی هستند، وجود دارد.
هنوز قدرت استفاده از دین در بین سیاستمداران آمریکا که از لحاظ علمی در سطح بالایی در دنیا قرار دارند و جلوتر از همه ملت‎ها هستند، وجود دارد و دین در آنجا نقش بسیار بالایی دارد. اصولاً در مجامع بین‎المللی و اهل نظر، توجه به این مسئله جدّی شده که امروز دین می‎تواند تلطیف کننده‎ی بسیاری از مسایل باشد که در سایه خشونت صنعت و توسعه صنعتی دارد بر زندگی بشر مسلط می‎شود.  می‌دانند که باید به دین پناه ببرند و با دین آن را تلطیف کنند.
هرکس در فضای مربوط به خود این کار را انجام می‎دهد. در این میان اسلام جایگاه عظیمی دارد و عظیم‎ترین است. امروز در دنیا هیچ‌چیز همسنگ اسلام نیست. متأسفانه می‎بینیم در آماری که مطرح می‎شود، حتی در کنفرانس مکه هم برخی مسؤولان مطرح کردند، توجه ندارند که آمار واقعی دنیای اسلام را درست مطرح کنند و غفلت می‎کنند. در ایران هم خیلی‎ها همین‎طور سطحی می‎گویند.
سه سال پیش پارلمان کانادا از دانشگاهها خواست که درباره اسلام تحقیق آماری کنند. این حرف مال سه سال پیش است. بعد از بررسی طولانی در همه دنیا، پارلمان کانادا در گزارشی، آن روز مسلمانان را یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر محاسبه کرد که 17درصد تولید ناخالص جهان را در اختیار دارند. ولی هنوز می‎بینیم بعضی‎ها می‎گویند یک میلیارد مسلمان است و در مکه هم این‌گونه تعبیر شد . ما یک چهارم جمعیت دنیا هستیم و بیش از یک چهارم کشورهای دنیا را داریم. امروز نزدیک به 20 درصد تولید ناخالص دنیا را داریم.
از لحاظ فکری، مکتبی، عرفانی، خداجویی، عدالت و ‌همه ارزش‎هایی که امروز در مکاتب مترقی بشری مطرح است، در اسلام پایه‎های بسیار بسیار محکمی داریم. متأسفانه اینها باخرافات آمیخته شده و افکار پیرایه‎ای که احیاناً افراد جاهل، دلسوز و یا شیطان به معارف اسلامی بستند، برلیان مشعشع اسلام را کمی تیره کرد. ‌اسلام خالص، دین فطری و هماهنگ با فطرت بشر و برخواسته از اراده خالق انسان و جهان است که همه چیز را با علم حضوری می‎داند. آنهم با الفاظی که خود خداوند خلق کرده و در کتاب الهی مستور است. یعنی سند معتبری که هیچ خدشه‎ای به آن وارد نمی‎شود. چنین سرمایه‎ عظیمی در اختیار ماست و بی‎شک بشریت از این مستغنی نیست.
دست‎آوردهای بشر زیاد است و هر روز هم زیادتر می‎شود. ‌لذا فکر می‎کنم آینده دین در دنیای امروز ما، برخلاف سطحی‏نگرها که فکر می‎کنند دین دارد به حاشیه می‎رود، درخشان خواهد بود.
الان که با شما دبیران کانون‎های فرهنگی که عمدتاً بُعد دینی هم دارید، حرف می‌زنم، در حقیقت با همه دانشجوها و دانشگاهیان صحبت می‌کنم. منظور از دین همان است که در معارف آمده و نه اینکه کسانی با سلیقه‎های فردی و دریافت‎های شخصی بخواهند چیزی را به نام خداوند، پیامبر و مکتب اهل بیت(ع) لازم الاتباع معرفی کنند. معلوم است که این شیوه شکست می‎خورد. هرکسی فکری دارد و روی فکرش حساب می‎کند. اگر واقعاً راه درستی برای اسلام‎شناسی انتخاب شود، اسلام جوابگوی همه نیازها می‌باشد.
خودم به وضعی که در حوزه‎های علمیه و مراکز دانشگاهی ما برای شناخت اسلام عمل می‎شود، راضی نیستم کافی نمی‎دانم. نه اینکه برای اینها ارزشی قایل نیستم، بالاخره هرچه داریم، همین‎هاست، خودمان هم محصول اینها هستیم. ما چیزی از جای دیگر نیاوردیم و از همین‎ها یاد گرفتیم و با همین‎ها زندگی کردیم. اما با تجربه و با مطالعات می‎دانیم که برای شناخت این دین، خیلی بیش از این باید کار شود.
امروز نمی‌توانیم فکر کنیم که یک نفر بتواند همه‎ چیز را بفهمد و درباره همه چیز فتوا بدهد و دیگران همه چیز را از او قبول کنند. هر قدر بزرگ، ‌هر قدر عظیم و هر قدر عالم باشد، باز نمی‌تواند نسبت به همه مسائل سیاسی، علمی، دینی، اجتماعی، خانم‎ها، آقایان، و سیاست جهانی احاطه داشته باشند. شما می‎بینید در پارلمانهای دنیا، روزانه هزاران مصوبه تصویب می‎شود و دائماً مقررات می‎نویسند.
اسلام در همه اینها حکم دارد، یا واجب یا حرام یا مکروه یا مستحب و یا مباح است. عمده‎ی اینها را اسلام در اختیار بشر گذاشته شده است. این‎طور نیست که مجبور باشیم همانی را که آنها به لفظ گفتند، عمل کنیم. منطقه فراق در تشخیص نیازهای بشری وسیع است. در مقابل آنچه که مشخصاً به صورت حکم قطعی از اسلام آمده، قابل مقایسه نیست. ولی به هر حال محورها، مبانی و راهکارهای رسیدن به معارف، بخصوص آنجا که عمیق می‎شود و مسایل عمیق انسانی و عرفانی مطرح می‎شود، با عالم غیب، با آخرت و با آینده‎ بی‎پایان بشریت ارتباط پیدا می‎کند. اینجا قلمرو انحصاری ادیان الهی است.
لذا فکر می‎کنم یکی از کارهای مهم برای شما دانشجویان در کانون‎های فرهنگی و دینی این است که تعمیق افکار داشته باشید. سطحی‎نگری جزو شئون دانشجویی نیست. امروز باید تفکراتمان را عمیق کنیم و محققانه به مسایل بپردازیم. عقل و اندیشه را بکار بگیریم. پیرایه‎هایی را که مناسب با فضای علمی دانشگاهها نیست، به اسلام نبندیم.
اگر به این صورت که من عرض می‎کنم، کانون‎های فرهنگی در دانشگاهها اعلام حضور کنند و نتایج کارشان را در اختیار دانشگاهیان قرار دهند و با دانشجویانی که تازه وارد می‎شوند، ارتباط برقرار کنید، فکر می‎کنم توفیق زیادی بدست می‎آورید و برای افکار مرجع می‎شوید و می‎توانید راهکار ارایه دهید.
ولی اگر کارهای شما به مسایل پیرایه‎ای ناجور،‌که گاهی می‎تواند سیاسی، باندی، تفکرات خرافی و سست و بی‎منطق باشد، آمیخته شود، معلوم است که نمی‎تواند فضای دانشگاه را جذب کند. حضور متعهدانه، عالمانه و محققانه در سطحی که از دانشجو توقع می‌باشد، ضروری است. می‎دانم که الان نمی‌توان از شما توقع داشت در سطح محققان بزرگ کشور ظهور کنید. ولی باید از آنها استفاده و مطالبتان را متقن کنید و عقلایی حرف بزنید و عقلایی تصمیم بگیرید. اعتدال را کاملاً در نظر داشته باشید، آلودگی‎های باندی و سیاسی به رسالت شما آسیب می‎زند.
اگرچه نمی‎توانیم سیاسی نباشیم، هر مسلمانی به خصوص دانشجو باید سیاسی باشد. موضع سیاسی داشته باشد و حتی کانون‎ها هم باید موضع سیاسی داشته باشند که این غیر از باندی بودن و محدود کردن خودتان است. اگر با معیارهای دینی و عقلایی حرکت کنید، مواضع شما می‌تواند برای دیگران راهنما و راه‎گشا باشد. می‌تواند راه خوبی در دانشگاهها باز کند. اسلام ناب و متکی به معارف واقعی، به خصوص قرآن جوابگو است.
روی قرآن به عنوان سند واقعی اسلام بیشتر تکیه می‎کنم. حتی می‌توان روی کلمات، آهنگ و حروفش تکیه کرد. شما بر قرآن بیشتر تکیه کنید و در آموزش‎های کانون‎ها توجه عمیق به قرآن را در نظر داشته باشید. خوشبختانه امروز دانشگاههای ما، ‌ترکیبی مناسب از خانم‎ها و آقایان را دارند و همه جامعه را به خوبی پوشش می‎دهند و می‎توانند نماینده‎ی واقعی جامعه ما باشند.
در دنیای آینده‎ای که ما می‎خواهیم جزو مجموعه جهانی باشیم و در پیکره‎ی جهانی شدن نقش ایفا کنیم،  حضور دانشگاههای ما و دانشگاهیان متدین واقعاً می‎تواند کارساز باشد. توجه دین جدّی است. شما به همین مسایلی که اخیراً در دنیا اتفاق می‎افتد، نگاه کنید، مثلاً انتخابات مصر را نگاه کنید. وقتی که نگاه می‎کنید، می‎بینید در جایی که خیلی به مسلمانان فشار آمده بود، افکارشان این‌گونه است و حضور جدّی دارند. به عراق نگاه می‎کنید که همه قدرت‎های جهانی آمده بودند که تأثیرگذار باشند. ولی حرف اول و آخر را همین مسلمانهایی که به دین وابسته هستند و از دین حمایت می‎کنند، می‎زنند. لذا حرکت به طرف اسلام  جدی است.
اگر این حرکت سطحی باشد،‌موج است و شکست می‎خورد. ولی اگر این حرکت عمیق و همراه با استدلال، منطق و دانش باشد، خیلی می‎تواند کارساز باشد. من به عنوان یک طلبه که با دانشگاه هم آشنایی دارم،‌پیشنهاد می‎کنم ارتباطتان را با حوزه‎های علمیه بیشتر کنید و از حوزه‎های علمیه و محققان آزاداندیشی که فراوان  هستند، بیشتر بهره بگیرید و شما هم به آنها بیشتر بهره برسانید. باز تأکید می‎کنم که حرکت خود را با متانت، عقلانیت و عمیق، ادامه بدهید که در اینجا صبر، تحمل و کوشش کارساز است.
انشاءالله که این اجتماع شما مبارک باشد و برکتش به دانشگاهها و جامعه ما برسد. شما را به خدا می‎سپارم. انشاءالله موفق‎تر باشید.
والسّلام علیکم و رحمه‎الله