بسم الله الرحمن الرحیم
مهمانان گرامی خیلی خوش آمدند. به موضوع بحث سمینار شما علاقمندم و این علاقه را از دوران جوانی دارم. موقعی که با رژیم شاه مبارزه میکردیم، افکار مبارز محدود به ایران نبود و جهانی فکر میکردیم. چون ایران از قدیم در مسائل جهانی حضور داشت و همکاری میکرد. انگلستان، آمریکا و چند کشور دیگر در مسائل بد دنیا، مثل فلسطین حضور داشتند و سیاستهای خود را به کشورهای دستنشانده خود و یا هر جا که مورد تأیید آنها بود، دیکته میکردند.
به همین خاطر ما به عنوان مبارز در مسائل جهانی صاحبنظر بودیم. یکی از مواردی که رویش خیلی حساس بودیم، کشورهایی بودند که از استعمار آسیب میدیدند و فقر و عقبافتادگی آنها به خاطر غارت منابع از طریق استعمار است. در ایران این مسئله را خیلی خوب و با همه وجودمان حس میکردیم و برایمان خیلی روشن بود که جریان استعمار کشورهای عقبافتاده بسیار ظالمانه است. آفریقا هم نمونه روشنی از این مثالهاست که وجود دارد. بسیاری از کشورهای آفریقایی منابع خوبی دارند و میتوانند ثروتمند باشند و مردمشان زندگی درستی داشته باشند، ولی هم عدم آمادگی خودشان و هم دخالتهای خارجیها نمیگذارد اینها راه درستی را بپیماید. در داخل کشورها اختلافات قبیلهای و جنگهای داخلی برای آفریقا سم است که متأسفانه همیشه بوده و باز هم هست. همانگونه که میبینید، دولتهایی که از خارج میخواهند بیایند و منابع آفریقا را ببرند. از همین زمینه بد داخلی استفاده میکنند. دل ما بر اساس همان فکری که از قدیم داشتیم و هنوز هم داریم، میخواهد به کشورهای آفریقا کمک کنیم. آن موقعها نمیتوانستیم کاری کنیم و الان میتوانیم. چون یک دولت هستیم و به علاوه تجربه موفقی در ایران داریم که پشتوانه اصلی ماست. در ایران با راههایی که انتخاب کردیم، موفق شدیم همه ابزار حضور استعمار را از دست آنها بگیریم. راههای پیچیدهای هم نیست. راههای عملی است. با مقداری تغییر همین نسخهای که داریم و هر کشور آفریقایی میتواند راه درستی را انتخاب کند و ظرف مثلاً ده بیست سال کشورش را راحت و آیندهاش را تأمین کند.
اولین کار ما این بود که با انقلاب تصمیمگیری را از کشورهای مسلط گرفتیم و سرنوشت مردم را به خود مردم دادیم تا آنها برای ما نسخه ننویسند. خودمان نسخههایمان را مینویسیم.
کار دوم ما این است منابع خود را شناختیم. این هم کار آسانی نیست. معمولاً کشورهای استعماری پرونده منابع کشورها را بیشتر از داخلیها میدانند. چون نیروی انسانی کافی در اینگونه کشورها نیست. ما منابع را شناختیم و راه استفاده از منابع را خودمان انتخاب کردیم. امروز که شما اینجا هستید، اگر نگاه کنید، میبینید دست ما در همه نیازها برای چنین سطحی از زندگی باز شده است. ممکن است شما بگویید که ایران نفت دارد و خیلی جاها ندارند. اولاً کشورهای نفتخیز آفریقا مثل نیجریه، لیبی و الجزایر هم همین مشکلات دیگران را دارند. این مسئله روشن است. اروپاییها با سیاستهای خاصی خود را به این کشورها نزدیک میکنند. ثانیاً کشورهای آفریقایی منابع دیگری دارند که میتواند نقش نفت را بازی کند. اینکه میگویم منابع را بشناسیم، از همین جاست.
کشورهایی هستند که بارندگی در آنها آن قدر زیاد است که از متوسط کشورهای خوب دنیا هم بالاتر است و زمینهای خوبی هم دارند، ولی فقیرند. الان کشورهایی هستند که معادن زرخیز دیگری مثل بوکسیت، الماس، طلا، کروم و خیلی چیزهای دیگر دارند که از آنها استفاده نمیشود و شرکتهای اروپایی میآیند اینها را با کارگر ارزان استخراج میکنند و میبرند. در همین چند کشوری که مسافرت کردیم، فراوان دیدیم که کشورها رود خانههای پرآب دارند که از داخل کشور میگذرند. در کنار این رودخانهها زمینهای وسیع کشت نشده هست و مردم واردات گندم، ذرت و چیزهایی از این قبیل دارند. یا لب دریا هستند و نمیتوانند ماهیهایشان را صید کنند. امتیاز را به دیگران میدهند تا بیایند صید کنند. مثلاً در زنگبار بررسی کردیم و دیدیم بهترین نوع ماهیهای تن را که از خلیج فارس مهاجرت میکنند، دارند و جای صیدش آنجاست، اما خود زنگباریها استفاده نمیکنند و فقط مقداری را صیادهای بومی برمیدارند.
به نظرم راههایی که در ایران برای استفاده از معادن و منابع کشاورزی، آب، خاک، جنگل، مرتع، صیادی و امثال اینها که خیلی فراوان است، پیموده شده، تجربه خوبی است و ظرفیتهای تجاری بازار هم قابل انتقال است به این کشورهاست. الان در ایران یک نمونه موفق در تجربه استفاده از منابع را با استقلال داریم که اگر در این سمینار بتوانید راه کشف بهتر منابع و راه انتقال تجربه کشورهای مثل ایران را پیدا کنید، یک گام اساسی برداشتید. البته شرط اساسی در این کار این است که حسننیت باشد. ما الان که حرف میزنیم، واقعاً میخواهیم خدمت کنیم و هیچ دنبال صرفهجویی و استفاده از منابع آفریقاییها نیستیم. خودمان به اندازه کافی در ایران منابع داریم و در همکاریها همین قدر که ضرر نکنیم، کافی است. یعنی حاضریم بیاییم و از منابع خود شما برداریم و خرج خود آفریقاییها کنیم. این برای ما کافی است. اگر بتوانید در سمینارتان طرحهایی بدهید که این راهها را هموار کند، به نظرم سمینارتان میتواند موفق شود.
میبینید الان یکی از چیزهایی که برای جاهایی مثل آفریقا، سم است، همین رقابتهایی است که بین کشورهایی مثل آمریکا، فرانسه، و انگلیس و به طور کلی کشورهای استعماری ایجاد شده است. آنها میآیند و به جای اینکه کمکی به مردم بکنند، جنگ درست میکنند. چون یکی از راههای نفوذشان این است که نزاع درست کنند و دراین نزاع برای خودشان فضای حضور درست کنند. همین چند ماه اخیر چقدر جنگ در آفریقا، در اطراف بروندی، روآندا، زئیر، سودان، اوگاندا، اریتره و سومالی درست شد که داریم میبینیم. در غرب آفریقا هم در سیرالئون و آن طرفتر در لیبریا و جاهای دیگر دائماً دارند این فتنهها را تحریک میکنند تا از مسیر تفرقه درست کردن خودشان حضور پیدا کنند.
تجربه گذشته تاریخ نشان میدهد که اینها هیچ وقت حسننیت نداشتند و یک دفعه تغییر ماهیت نمیدهند. با همین کارهایشان اهدافشان روشن و از نوع حضورشان مسائل روشن است. حضورشان مشکل آفریقا را بیشتر میکنند. ممکن است ابتدا یک مقدار شیر خشک، یک مقدار اسلحه و یک مقدار از نیازها را بدهند. دستشان هم در بانک جهانی باز است و یک مقدار وام درست میکنند. ولی همه صرف حفظ یک حزب یا گروه یا یک دولت کودتا و امثال اینها میشود.
ما اصلاً این جوری فکر نمیکنیم. نباید در آفریقا به چپاول فکر کرد. یک نسخه روشن میگویم و آن اینکه منابع آفریقا را پیدا کنیم و به خود آفریقاییها یاد بدهیم که چگونه از منابعشان استفاده کنند. اگر یاد دارند و ابزار ندارند، کمکشان کنیم و این ابزار را در اختیارشان بگذاریم تا از راهی که آسانتر است، زندگی خود را اصلاح کنند. اگر نیروی انسانی نیست، برنامهریزی کنیم برای اینکه آموزش بدهیم. چون آموزش نیروهای حرفهوفن و یاد گرفتن دانشجویان کار سختی نیست. از بردن یک دانشکده ساده فنی به آنجا شروع کنیم. اگر نیرو دارند که خیلیها دارند، به آنها ابزار بدهیم. در بین آفریقاییها آدمهای باسواد زیاد هست. شیوههای ارزان مهار آب و شیوههای ارزان استفاده از ذخایر را به آنها یاد بدهیم.
در اکثر کشورهایی که مسافرت کردم، دیدم کارخانههای ساخت شده و آماده وجود دارد، ولی کارخانهها خوابیده است. نکات عجیب و غریبی شنیدیم که واقعاً این دردها نشان سوءمدیریت است. مثلاً در فلان کشور بادام هندی خیلی خوب رشد میکند که آمدند کارخانه استحصال بادام هندی را هم درست کردند. ولی به خاطر اینکه یک کشور دیگر میخواهد بادام هندیها را ببرد و در کشور خودش استحصال کند، این کارخانه خوابیده و سودی که مردم آن کشور باید از ناحیه ارزش افزوده این استحصال ببرند، نمیبرند. کار همین مردم این است که بادام هندی را جمع کنند و در کشتی بریزند و آنها را برای سود خودشان ببرند. یا مثلاً الان ما خیلی از محصولات کشاورزی آفریقا مثل ذرت و خیلی چیزهای دیگر را محصولات از شرکتهای اروپایی میخریم برای اینکه سیستم تجارت درستی در آفریقا نیست. اینکه سرمایه نمیخواهد. باید تدبیر درستی باشد تا محصولات را در آفریقا جمع کنند و این تجارت در خود آفریقا انجام شود. سود آن بیست تا سی درصد و بقیه هزینه کار است که این سود را شرکتهای اروپایی میخورند. آفریقاییها فقط زحمت را میکشند و حقوق میگیرند. همه کارها با ارزش افزوده است که ایجاد میکند و وسیله توسعه میشود. ما باید منابع تجاری آنجا را کشف کنیم و به خودشان برگردانیم. مثلاً در سودان مسائلی میبینیم که خیلی اندوه دارد. از آنجایی که دو شاخه نیل از اوگاندا و اریتره وارد سودان میشود و تا مصر میرود، همهاش زمینهای درجه اول کشاورزی است. این مقدار زمین و این مقدار آب را هیچ جا ندیدم. البته من همه جا نرفتم، ولی آنجایی که رفتم، اینگونه استفاده نمیشود. حتی به صورت خیلی ابتدایی، مثلاً موتور پمپی بگذارند و آب را منتقل کنند. اینجوری هم استفاده نمیشود که روش پیشرفتهاش احداث سد، کانال و تشکیلات مدرن است. ممکن است الان در آفریقا خیلی زمینه نداشته باشد، ولی کارهای بزرگ از جایی باید شروع شود.
همه این کشورهایی که دیدیم و مطالعه کردیم، منابع ارزشمندی دارند. بیخود نیست که جمعیت در آنجاها جمع شده است. اگر آن منابع را کشف کنیم و راه استفادهاش را تا حدی که مقدور خود آفریقاییهاست، در اختیارشان بگذاریم، به نظر میرسد که خدمت جاودانی به آفریقا کردیم.
ما در ایران آمادگی داریم. بعد از مسافرتم به چند کشور، وقتی به ایران آمدم، در دولت شرکتهای خاصی تصویب کردیم که مسئولین کار شوند. مقرراتی هم گذارندیم و داریم حملونقل را راه میاندازیم. البته خود آنها باید همکاری کنند. هم هواپیمایی و هم کشتیرانی را داریم تسریع میکنیم. ایده ایران این است که تجربه کسب استقلال و تجربه سازندگی را که کاملاً هم موفق بوده است، در اختیار کشورهای آفریقایی قرار بدهد. البته ما نمیخواهیم بیاییم در آنجا هزینه کنیم و مجانی کمک کنیم. کمک ما این است که بدون توقع سود به آفریقاییها خدمت کنیم.
اگر سمینار شما بتواند راه این کار را بیشتر باز کند، ما هم از شما ممنونیم از شما که این کار را کردید. به هر حال بنده به عنوان آدمی که تجربههایی دارم، خودم حاضرم برای کمک به این حرکت شما، وقت بگذارم.
والسلام علیکم و رحمه الله