سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مانور عظیم سپاهیان محمد(ص)، استان کرمان
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
از اینکه خداوند به بنده و نماینده مجلس شورای اسلامی از این استانتوفیق داد که در بین اشتغالات و گرفتاریها به خدمت شما برادران و خواهران،نیروهای رزمنده و مردم شریف، متعهد و همیشه در صحنه استان کرمانبرسیم، خداوند را شکر میکنیم. چیزی که امروز مورد توجه ناظران جهانیاست و جامعه شناسان و روانشناسان و سیاستمداران جهان را متحیر کرده و وادار به تفکر و تفحص در حوادث جاری ایران نموده است و برای خود ما همقابل توجه است و ما یک بار دیگر بعد از گذشت ده سال از روزهای اوج وپرشور اسلامی و ملی در این کشور، باید برگردیم و روی مردم و جامعهخودمان از نو حساب جدیدی باز کنیم، دنیا هم این حساب جدید را باز کردهاست. امروز برای دنیا تازگی دارد اصل مبارزه نیست، جنگ حق و باطلنیست، جهاد ایمان علیه کفر نیست، اینها چیزهایی است که همیشه در تاریخانسانها بوده، از اولین پیغمبری که در تاریخ انسانها از طرف خداوند آمد و مردمرا به حق و عدالت و حقیقت دعوت کرد، همیشه کفر و ناحق و باطل در مقابلاین پیام حق ایستاده و جنگیده و خصومت و درگیری در جامعه انسانیت تقریباًهمزاد با انسانها بود. این چیز تازهای نیست و نظر هیچ محققی را به طورفوقالعاده به خود جلب نمیکند. چیزی که امروز در تاریخ و در جامعه ما موردتوجه است و مورد تعجب و تحیر است، پویندگان حقیقت هستند.
این سطح وسیع جهاد و این عمق حرکت مردمی است که به اعتراف محققیناز مورخین در کل تاریخ بشریت چه در دوران اسلام و چه در دوران قبل ازاسلام کسی نمونه روشن تاریخی برای این ندارد، این جامعه شناسان را به طورجدی وادار کرده که درباره این نهضت اسلامی در ایران و این حرکت و این مردمو روحانیت و قشر جوان امروز ایران، تفکر جدید و باب جدیدی از بحث را بازکنند. این صحنهای که حالا ما امروز در شهر کرمان میبینیم به طوری کهبرادران ما اظهار میدارند، در این شهر بیسابقه است. یعنی تا امروز چنینصحنهای با این خصوصیات هم از لحاظ تعداد جمعیت و هم از لحاظ کیفیتو ترکیب جمعیت در این استان وجود نداشته و این منحصر به کرمان ما نیست.
شما در اخبار صداوسیما از صحنههای سراسر کشور اطلاع دارید. یکی دوروز پیش در شهر ایلام و تمام شهرها و قصبات استان مظلوم و جنگ دیدهایلام، مردم زیر گلوله و بمب رژیم عفلقی قرار گرفته و در عرض بسیار کمی درکنار مرز عراق به تعبیر آگاهان اجتماعی که مردم جنگزده ایلام شرکت کردهبودند، تقریباً تمام جمعیتی بوده که در استان قابل طرح شدن بود. از استان چهارصد هزار نفری که شامل تمام قبایل و قصبات من جمله مهران و دهلران و دههاروستای تخریب شده بود، بیش از یک صد هزار نفر نیروی مردمی در صحنه جمعبودند. یا در باختران، شهری که در سال گذشته بیش از هزار بار مورد تجاوزهوایی عراق قرار گرفت و دهها موشک و صدها بمب را در خیابانها وساختمانها و مدارس خودش دید و صدها شهید و هزارها مجروح را از زیرآوارها در آورد، دویست و پنجاه هزار نفر نیروی مردمی در صحنه در حالی کهوضعیت قرمز بوده و هواپیماهای دشمن در اطراف شهر پرواز میکردنداجتماع کردند؛ یا مثلاً در اسلام آباد که بنده دیدم سال گذشته تقریباً دشمن شهررا خراب کرد و اکثر خیابانها و کوچهها خراب شد، جمعیتی که شما ازتلویزیون دیدید آن طوری بود. خوزستان استانی که بار هفت سال جنگ رابیش از همه بر دوش خود تحمل میکند و شهرهایی مثل آبادان و خرمشهر وموسیان و بسیاری از شهرهای دیگر و بیش از پانصد روستای تخریب شده درکنار خود دارد، یک میلیون انسان در مراسم مانورهایی که برقرار شده بودشرکت کرده بودند. اینها چیزهایی نیست که یک نفر آدم محقق یا منصفبشنود و ببیند و به فکر وادار نشود که مسأله چه است و از کجا سرچشمهمیگیرد؟
خوب ما به عنوان روحانی و آشنا به تاریخ اسلامی و انبیاء، میدانیم که درآن تاریخ چنین چیزی نبوده است. حضرت موسی دادش از بی وفاییبنیاسرائیل بلند بود، حضرت عیسی تعداد کمی حواری با خود داشت، افرادیکه با پیغمبر اکرم(ص) با آن عظمت برای جنگ آمده بودند، بسیار
محدود بودو شما میبینید که در سوره توبه که جزو آخرین سورههای قرآن است، خداوندعالم در آیات متعددی، از مردم در رکاب پیغمبر شکایت دارد که اینها تخلف درجهاد میکنند و به همراه پیغمبر نمیآیند، پس داستان چیست؟
واقعاً این ماجرا ریشه در کجا دارد و چه طور شده که این ملت به طوربیسابقه این گونه در رکاب امام امت و برای دفاع از اسلام و برای دفاع از حق وبرای تحصیل عدالت و برای تنبیه متجاوز و برای توسعه و نشر اسلام این طوردارند فداکاری میکنند؟ این مردمی که از صبح تا حالا ساعتها اینجا گرسنه وتشنه ماندهاند برای اینکه مراسم را به پایان برسانند؛ بسیاری از اینها عشقحرکت به جبهه و رفتن در سنگرها و استقبال از گلولههای توپ و تانک وبمبها در قلبشان دارد پرپر میزند و دلشان با التهاب دارد حرکت میکند، اینالتهاب چه است؟ چرا این جامعه این طور شده و چه رمزی در کار است؟
من به دو نکته اشاره میکنم، فعلاً در این بحث نمیشود در یک اجتماعیمثل این اجتماع بحثهای عمیق را باز کرد. بعداً در بحثهای دیگر و درخطبههای دیگر این بحث را تعقیب میکنم. من خیال میکنم شناخت حق وآمادگی برای دفاع از حق، مهمترین عنصر در قلب و دل این ملت است که امروزاین صحنهها را دارد میسازد و دشمنان ما برای اینکه این شناخت را از مابگیرند و برای اینکه این قدرت دفاعی و حالت ایثار در مقابل تهاجم باطل را ازما بگیرند، سرمایه فراوانی گذاشتهاند. یکی از دردهای عمیق تاریخ در همهدوران انبیاء این بوده که مردم به حق معرفت پیدا نمیکردند، با این که معجزاتپیغمبر را میدیدند، با اینکه بسیاری از خصائص به طور ملموس برایشان بهنمایش گذاشته میشد، با این حال، آن رشد فکری در مردم که حق و باطل راتشخیص بدهند، کم بوده و امروز هم در دنیا کم است. اما در این جامعه ما، اینعرفان، این رشد و این حق بینی و واقع بینی که ما میبینیم به طور محسوس وملموسی وجود دارد.
در جوانها و بچههای ده پانزده ساله کسانی که با تیپ فکر ما و با رشد وزندگی ما اگر میخواستیم با آن وقتی که ما در سن اینها بودیم مقایسه بکنیم،میبینیم آن قدر چیز میفهمند که برای ظرفیت آن روز ما خیلی زیاد است واین بچهها و جوانها و دخترها و پسرها به انسانهای عارفی تبدیل شدهاند کهحق را لمس کردهاند و عجیب است که هیچ سخنوری و هیچ نویسنده وهنرمندی نمیتواند در درک و فهم و شعور این مردم رخنه بکند. شما نمیدانممطلع هستید که چه مقدار رادیوی فارسی در دنیا دارند کار میکنند، برای اینکهفکر و ذکر این مردم را منحرف بکنند و انواع سوژهها برای گمراه کردن ما و برایگمراه کردن بچههای ما، برای مشکوک کردن این ملت و تردید انداختن در دلاین ملت دارند به کار میگیرند و عجیب است روز به روز و هر روزی که
داردمیگذرد به جای اینکه این مردم را مردد کنند، ایمان شعور و احساسشان رادارند راسختر میکنند. این خیلی مطلب عجیبی است. هر تهمتی اینها بهزبانشان آمده به ما زدهاند. الان پنج شش سال است تز دروغ خرید اسلحه ازاسرائیل را مطرح کردهاند و با این که میدانند این حرفشان دروغ است فقط برایاینکه این مردم را به شک بیندازند که آیا این انقلاب راست میگوید که ضدصهیونیست و ضد اسرائیل است یا نه!؟
چقدر گفتند و امروز چقدر نتیجه گرفتند، اگر این ملت بنا بود گوششان بهرادیوی بیگانه باشد و به شایعاتی که نوکرهای کفر جهانی در این منطقه درداخل ملت ما پراکنده میکنند توجه میکردند، این شایعات و حرفهایی کهمیزدند هر جوان خامی را به آسانی منحرف میکرد؛ این چه قدرتی است کهدر دل این بچهها و در دل این مردم است که این جوری میتوانند کار بکنند،دائماً دارند با آمار دروغین و افسانهای تعداد شهدا را به رخ مردم میکشند، مثلاًما اگر صدهزار شهید داشته باشیم، آنها میگویند یک میلیون و معمولاً یک راده برابر میکنند و در دل مردم شبهه میاندازند که شما برای چه دارید اینبچههایتان را به کشتن میدهید، شما در داخل خود میبینید که تمام آن کسانیکه ضد انقلاب هستند از کمونیستها، سلطنتطلبها، ملیگراها، لیبرالها، بیبندو بارها و شهوترانها و آنهایی که منافع هنگفتی داشتند و این منافعشان تهدیدمیشود، تمام اینها در جاهای مختلف کشورمان هستند، در ادارات و در جامعههستند، در خانوادهها هستند، اینها دریغ نمیکنند و حرفشان را میزنند، چهطور میشود که مردم این حرفها را باور نمیکنند و راه خود را این گونه دارندادامه میدهند.
شناخت حقیقت، برای انسانی که بخواهد به جهاد برود و فداکاری بکند وجان و مالش را برای خدا خرج بکند، اولین قدم است. همه شما این حرف منرا تجربه کنید، به وجدان خود برگردید در زوایای فکر و عقیده خود مراجعهبکنید، ببینید اگر در یک موضوعی تردید بکنید، موضوعی که احتیاج بهفداکاری داشته باشد در موضوعات عادی آدم با تردید هم اقدام میکند حالامیگوید شد شد، نشد نشد. این چیزی نیست، اما موضوعی که جان و مالبخواهد و وقت جدی از آدم بخواهد، اگر آدم تردید بکند نمیرود و هیچ کسهم نمیتواند او را وادار بکند که تصمیمش را عوض بکند. ممکن است دستآدم را بگیرند و بگویند یالله! ممکن است سرنیزه پشت سر آدم بگذارند وبگویند یالله! به سن سربازی رسیده و قانون پشت سرش است یالله بیایدسربازی! بله این میشود و خیلیها میآیند، اما اگر این گونه بشود خوباینهایی که ما امروز در کرمان میبینیم، اینها کسانی نیستند که قانون اینها را بهاینجا آورده باشد. این بسیجیها آدمهایی هستند که اگر نیایند هیچ کس به اینهانمیگوید که بالای چشم شما ابرو است، همان
طور که خیلیها نمیآیند ومشکلی هم ندارند، اینکه پا میشود و اینجا میآید و دو روز وقتش را صرفمیکند، برای این است که به دنیا اعلام بکند که ما از جنگ خسته نشدهایم و بهاماممان وفادار هستیم و آمادهایم که جان بدهیم و این با تردید سازگار نیست.
اگر کسی عداوت داشته باشد که حتماً نمیآید. اگر کسی هم تردید داشتهباشد تا اینجا ممکن است بیاید، یعنی بعضی از آقایان حالا ما میپذیریم ومیگوییم که خیلی خوب در یک تظاهراتی آدم با تردید شرکت میکند امامیدان جنگ چی؟ یک بار رفته دوبار رفته سیر نشده، ده بار میخواهد برود.بچهها امان پدر و مادرشان را میبرند برای اینکه به آنها اجازه بدهند که بروند به میدان؛ اینها همین جوری نیستند، معلمها در مدرسه بچههایشان رامیشناسند، امروز بچهها در مدرسهها حاضر نیستند که هیچ حرفی را بدوناستدلال از معلم قبول بکنند. به آسانی نمیشود خفهشان کرد. حالا ما بگوییماینها بروند میدان و جان بدهند، همه بین خودمان در فامیل و دوستانمانآدمهای مجروح و معلولی را میبینیم که در راه انقلاب و اسلام سلامتیشان را ازدست داده و رنجهای فراوانی کشیدهاند. اگر آدم تردید داشته باشد و احتمال اینسرنوشت را بدهد، نمیرود.
این سرمایه عظیم معرفت، عرفان، لمس حقیقت و رسیدن به نقطه اعتماد واطمینان این چیزی است که در این جامعه در سطح وسیعی پیدا شده است. درزمان پیغمبر اکرم(ص) و در رکاب علیابنابیطالب(ع) نبود؛ اگر در رکابعلیابن ابیطالب میبود، جنگ صفین آن طوری نمیشد. اگر ائمه ما آنبزرگواران تاریخ بودند آن روزها صفحه تاریخ را عوض میکردند و به این روزنمیگذاشتند برسد. آنهایی که میخواهند تاریخ بنویسند و در تاریخ قضاوتبکنند، اولین کارشان این باید باشد که ببینند این ملت چگونه به این اطمینانرسیده و این ایمان را از کجا به دست آورده است؟
خوشبختانه در این هفت سال جنگ و این ده سال انقلاب، حوادثی که اتفاقافتاده این ملت را راسختر کرده و اینها هر چه که علیه ما گفتهاند و ادعا کردهاند ویا شعارهایی که علیه ما دادهاند دروغ از آب در آمد. همین حالا این سه چهار ماهاخیر جو دنیا از لحاظ تبلیغات بسیار آلوده و افکار عمومی دنیا بسیار سر در گماست.
ایران به عنوان دولتی که بنا دارد که امنیت خلیج فارس را برهم بزند و بهعنوان دولتی که بنا دارد در اقتصاد جهانی اخلال کند و با توسل به تروریسمامنیت مردم را در سراسر دنیا مخدوش کند، معرفی میشود. روی این خیلیکار میشود. این مقدار کاری که برای این منظور در دنیا شده، اگر جمع میکردندو یک کسی میتوانست جمع بکند، مثلاً از هزارها روزنامه، آن مقداری که
هرروزنامه نوشته، از هزارها تلویزیون و رادیو مقداری که گفتهاند وسخنرانیهایی که در این باره شده، اگر اینها را جمع بکنیم به اندازه کتابخانهای خواهد شد که به این بزرگی کتابخانهای در دنیا ما نداریم. یعنی همین پنج شش ماه این قدر علیه ما حرف زدهاند و یک عمل کوچکی که حقیقت هم ندارد دشمنان ما بزرگ میکنند و همه اینها را به هم میریزد.
آمریکاییها چهار پنج ماه است ادعا کردهاند که آمدهاند توی خلیج فارسبرای امنیت کشتیرانی و برای امنیت این شریان اقتصادی دنیا و مدعی هستندکه ما از هیچ کشوری پایگاه نمیخواستیم و کشورهای عربی هم میگفتند که مابه کسی پایگاه نمیدهیم. این کویت که آمریکا را دعوت کرد تا به حال مدعیبود که ما به آمریکا پایگاه نمیدهیم، خوب سه ماه است که اینها حرف زدهاند،احمقها دیروز اعلام کردند که کویت به آمریکا در آبهای ساحلیش اجازهتأسیس پایگاه نظامی شناور داده است. خوب! میلیونها انسانی که سه ماه وچهار ماه است که این حرف را هزار بار شنیدهاند که آمریکا در صدد تأسیسپایگاه نیست؛ همین یک خبر کافی است که کل تبلیغات اینها را به هم بریزد.دنیای عرب بیش از صد میلیون آدم که ادعای کویتیها را میشنید که کویت میگفت ما به آمریکا اجازه نمیدهیم که به آبهای ساحلی ما بیاید، وقتی کهفشار شما مردم حزبالله و نیروهای رزمنده ما اینها را ناتوان کرد، وادارشانکرد تا این کاری را که بنا بود بشود علنی بکنند و تصریح بکنند که ما یک نفعتبلیغاتی به اندازه پنبه کردن چهار ماه تبلیغات متمرکز آنها از همین یک خبربردیم.
ببینید از لحاظ نظامی اینها استفاده میکنند. یعنی کویت روی محاسبهغلطی این کار را کرد، او فکر کرد اگر آمریکا را در حاشیه کشورش بیاورد، امنیتپیدا میکند. این برای کویت ضد امنیت است، ما از همین میدان اجتماع مردمکرمان به آمریکا و کویت اعلام میکنیم به همان دلیل که کویت به آمریکا درآبهایش سکوی شناور داد، باید به ما هم سکوی شناور بدهد، اگر به ما نداد و اینجا درگیری شد و ما روزی این پایگاه را از دست آمریکاییها گرفتیم، کویتدیگر حق ادعایی بر ما ندارد.
به کویت گفتیم اگر جزیره بوبیان را به عراق دادی و ما آن را از دست عراقگرفتیم این ادعا را بر ما نکن و قطر کویت را متوجه کرد و این کار را نکرد و بهنفعش شد. اگر بوبیان در دست عراق بود، ما یقیناً از دست عراق تا به امروزگرفته بودیم و همین مسأله در مورد آمریکا است و اگر آمریکا بخواهد در کنارآبهای ساحلی ما و در نزدیک منطقه حساس جنگ بیاید، دارد ما را تحریکمیکند. جوانهای ما ـ که سوار بر ناوها و قایقها به روی آبها پاس میدهند ـ اینقدر گستاخی را تحمل نمیکنند و این برای کویت هم امنیت نمیآورد. به ملتکویت و دنیای عرب و
دنیای اسلام میگوییم که زحمت زیادی کشیده شده تاپایگاههای انگلیس و سایر کشورهای استکباری را از آبهای خلیج فارس ومنطقه بیرون کنیم. به این آسانی که شما با یک جمله اعلام بکنید که این پایگاهشناور است و سکوی محدودی است به اندازه زمین فوتبال، این مسأله را حلنمیکند؛ هم آبروی خود را بردهاید و هم به جای امنیت برای منطقه خطرخریدهاید. در مورد کشورهای دیگر خلیج فارس که ممکن است از این واقعهکج کویت بخواهند تبعیت بکنند، همین اخطار را به طور جدی اعلام میکنیمو مطمئن هستیم که کسانی که پایشان را در این راه کج میگذارند، بالاخره دیر یازود از دست ملتهای خود و اگر ملتهایشان نتوانند، از دست مسلمانان منطقهسیلی خواهند خورد.
نتیجهای که میخواهم از این بحثی که مطرح کردم بگیرم، این است که اینانبوه جمعیتی که در سراسر این کشور از همه طبقات از روحانی، فرهنگی،دانشگاهی، اداری، کاسب، کارگر، کارمند، زن، مرد، سنی، شیعه و اقلیتهایدینی که در کشور ما هستند، این نمایش قدرت و نمایش استقامت و نمایشحضور در جبهه که این ملت این روزها داد، آن چنان اتمام حجتی است برای مسئولان و فرماندهان نظامی ما و کسانی که همیشه به فکر ترویج اسلامبودهاند و از بییاوری اقدام نمیکردند. این ملت نشان داد که اگر راه درستی درپیش پای ملت بگذارند و اگر ملت را در راهی که پیشنهاد میشود قانع بکنند،اگر ملت را جوابگوی تردیدها و القائات شبهه انگیزی که به فکرشان میشودباشند و اگر رهبران و مسئولان کلاه بر سر مردم نگذارند و مثل خود مردم درمیدان باشند، اگر روحانیت همان طوری که مردم جان میدهند و مال میدهندحاضر باشد که شهید بدهد و فرزند بدهد و با مردم در جبهه باشد، اگر یکچنین شرایطی برای مردم به وجود بیاید، آمادگی جهاد در راه خدا و دادنقربانی برای خدا و پا به جای پای حضرت ابراهیم گذاشتن کاری عملی است وچیزی است که ده سال این انقلاب دارد تجربه میکند و نکته دیگر این است کهما در شناخت راه خود و شناخت اهداف خود موفق بودهایم. نکته دوم ایناست که ما دشمن و مخالف خود را هم درست شناختیم. این ملت اگرنمیدانست با چه کسی میجنگد و نمیدانست گلولهای که رها میکند، بهسینه چه کسی میخورد و اگر نمیدانست که این گلولههایی که به سینه خودشمیخورد از کجا میآید، این قدر راسخ نبود. آمریکا را با همه زشتیهایششناخته، ارتجاع عرب را با همه کثافتش شناخته و صدام و حزب بعث عفلقیرا با همه قساوت، انحراف و دیکتاتوریش شناخته است و در داخل کشور برایما میادین خوبی برای آشنایی با دشمنانمان بود. مردم وقتی که در داخل کشورمیبینند آنهایی که با این انقلاب مخالف هستند، از کثیفترین و پستترینانسانهایی هستند که همه چیز را برای خودشان صدا میکنند، در راه خودشان راسختر
میشوند.
یکی از عوامل مهم پایداری این ملت، این است که دشمنانی از نوع ضدانقلاب را در میان خود میبینیم. وقتی که این ملت میبیند که کسانی به نامخانواده کثیف پهلوی که پنجاه سال پدر این ملت را در آورد و جان این ملت رابه لبش رساند، دارند از او حمایت میکنند، این خود یک مقری است برایرسیدن به حقیقت که آن طرف قضیه چه است و این طرف قضیه چه است!
وقتی که میبینید که آن گروه منافقی که در این کشور بودند و جوانهای مردمرا به عنوان مبارزه با امپریالیسم و به عنوان دین به مبارزه دعوت میکردند، یاامروز میبینید مزد از آمریکا و انگلیس و فرانسه و انگلستان میگیرند و درخود آمریکا لانه دارند و سازمان «سیا» از آنها حمایت میکند؛ وقتی که اینملت میبیند که همینهایی که میگفتند ما زندان میرویم، امروز در اختیاربعث عفلقی عراق هستند و برای او جاسوسی میکنند، کار را آن قدر پستکردهاند و اخبار این بسیجیها و نیروهای مردمی جان برکف را که میروند باکفر بجنگند به آنها میدهند یا آن ملیگراها و لیبرالهایی که در گذشته و همینامروز شعار ایرانی بودن میدادند و حالا که ایران در خطر کفر است و ایران درخطر متجاوز است، آن روزی که ده شهر و هزار و دویست روستای ما تصرفشده بود، این نامردها شعار ایران را نمیدادند؛ همینهایی که در گذشته شعارگرفتن بحرین را هم میدادند، حالا رفتهاند با آمریکا و عراق همکاری میکنند وملت میفهمد چه راهی را انتخاب کرده و دشمنانش از چه تیپی هستند.
شناخت از اسرائیل، شناخت از صدام، شناخت از ارتجاع عرب، شناخت ازآمریکا و شناخت از طیف ضدانقلاب، این ملت را عارف کرده است. وضعی کهدر داخل کشور دارید میبینید، میبینید که این کشور و این انقلاب از آنلحظهای که شروع شد، تا امروز پای حرفی که از اول مطرح کرده ایستاده و آناسلام راستین و دفاع از محروم و مظلوم و مبارزه با ستم و ستمگر و استثمارگرو استکبار بود و این هدف را در هیچ شرایطی از دست نداد و در بدترین شرایط که همه گرگها به این ملت مظلوم حمله کرده بودند ـ شعار خود را از دستنداد. شما همین امروز با چند کشور گردن کلفت امپریالیسم عضو ناتو مواجههستید، حرفی برای دفاع از افغانستان که در اشغال شوروی است و ما هفتهشت سال پیش میزدیم در میان نیست و این برای ما یک هدف است، ازفلسطین و از مردم مظلوم آفریقای جنوبی و از اسلام و ملتهای اسلامی مثلگذشته دفاع میکنیم و راهمان را عوض نکردهایم.
من در پایان عرایضم از شما عزیزانی که زحمت کشیدهاید و این اجتماعبزرگ را تشکیل دادهاید و از کسانی که زحمت کشیدهاند و این مراسم را ترتیبدادهاند، صمیمانه تشکر میکنم و از
شهرهای دیگر این استان که به خاطر کارهاو گرفتاریهایی که دارم فرصت رفتن به آنجا را ندارم عذرخواهی میکنم و عذرمن را شما مردم عزیز استان کرمان میپذیرید. برای رسیدن به کارهای کشورالان به خودم اجازه نمیدهم که به چند فرسخی زادگاه خودم و آن جایی کهمادرم و خواهرانم و بستگانم هستند و مدتی است که آنها را ندیدهام بروم؛ الانموقعی نیست که ما بتوانیم به کارهای غیر لازم و غیر جدی بپردازیم و این عذرباید خدمت شما پذیرفته باشد که پذیرفته است و به جوانهای این استان تأکیدمیکنم که همان گونه که برنامه تنظیم شده، به طور منظم ثبت نام کنید و درنوبت قرار بگیرید. لشکر خوبی که استان شما به وجود آورد، لشکری است کهدر مهمترین مواقع و مشکلترین صحنههای جنگ صف شکن بوده وحساسترین نقاط پدافندی را به عهده داشته است و هر جا دارد میدان میشودتا هدف را از دست دشمن نگیرد عقب نمینشیند و کاری را ناتمام نمیگذارد واز شما مردم به خاطر اینکه خوب از این لشکر پذیرایی کردید و تدارک دیدیدتشکر میکنم. این لشکر جزو لشکرهایی است که از لحاظ تدارک نسبت بهسایر لشکرهایی که سپاه پاسداران در اختیار دارد، اگر اولین نباشد از ردیف آنلشکرهای نسبتاً خوب تدارک شده مجموعه نیروهای سپاه پاسداران است که اینها مایه افتخار شما مردم استان است.
انشاءالله در آینده شاهد پیروزیهای بیشتر برای نیروهای مبارز و جانبرکف خود خواهیم بود و امیدواریم که خداوند پرچم اسلام را به دست شمابسیجیهای عزیز و داوطلب و نیروهای مسلح منظم بر قلههای غصب شدهتوسط استکبار کفر، برافراشته بفرمایند.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته