سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار کارکنان مجمع تشخیص به مناسبت سال نو
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
انشاءالله سال مبارکی هم برای کشور و هم کارکنان باشد. البته برای بهتر شدن باید خیلی جدیت به خرج داد، والاّ مشکلات هست. بنده همیشه از کارکنان اینجا، دبیرخانه، دفتر و حفاظتها برای کارهای اطراف ما، راضی هستم. مشکلی از لحاظ اداری نداریم و برای انجام دادن کار تنگنایی نداریم. گرچه خانواده کوچکی هستیم. خداوند همیشه به شما توفیق بدهد که بتوانید وظایفتان را به خوبی انجام دهید و ما هم امکاناتی داشته باشیم که بتوانیم حق شما را ادا کنیم. محدودیتهایی درست میکنند که اگر پیگیری کنیم، قابل حل است.
در کل شرایط دنیا و منطقه را میبینید، به نظر میرسد شرایط منطقه ما در درجه اول و دنیا در درجه بعد بیشتر رو به تحول است. امام(ره) همیشه از هر حادثه تحولی که پیش میآمد، اظهار خوشحالی میکردند و میگفتند که بالاخره تحوّل بشر را در مسیر تکامل قرار میدهد. ممکن است اولش سخت باشد، ولی تحوّل مثبت است. به خصوص منطقه ما که حسابی ملتها قیام کردند و حقیقتاً هم فداکاری میکنند. هفتهها در میدانها میمانند و با پلیس و نیروهای امنیتی درگیر میشوند. کشته و زخمی میدهند. برای مردم خیلی سخت است. اما مقاومت میکنند و این حکومتهای طولانی استبدادی، ارثی و یا تحمیلی را میشکنند که تا به حال پیشرفت کردند.
البته هنوز خیلیها در راه هستند. ولی مردم زنده هستند و این مسئله خیلی مهم است. البته فصل دوم آن سختتر و مهمتر است. بعد از اینکه از یک حکومت استبدادی نجات پیدا کردند، وقتی که میخواهند کشورشان را اداره کنند، احتیاج به وحدت و دلهای وسیع دارند که همدیگر را تحمل و با هم کار کنند. تفرقه آفت جان همه اینها است.
ایران این افتخار را دارد که در یک قرن اخیر در مسائل پیشتاز بوده است و ملت ایران از لحاظ تاریخی سرفراز هستند. حکومت مشروطه بر منطقه ما در هیچ کشوری نبود. ایران صد و اندی سال قبل مشروطه را آورد. بعد از آن ترکیه و جاهای دیگر کمکم آوردند. انقلاب مردمی هم اصلاً نبود و دیدیم که ایرانیها و امثال ما و مردم جمع شدیم و به خیابانها آمدیم و با هزینههای کم و با راهپیماییهایی که از مسجد و حسینیه تا مکانی انجام میشد، پیروز شدیم. البته مقاومتها مهم بود. تلفات میدادند، اما تلفات کم و قابل تحمل بود تا پیروز شدیم. واقعاً کار بزرگی بود.
حکومت استبدادی شاهنشاهی به اصطلاح 2500 ساله را کندند و مهمتر از آن اینکه دستهای خارجی را که تا اعماق وجود کشور ما پیش رفته بود، از کشور کندند و ملت و کشور را آزاد کردند و سرنوشت خودمان را به دست گرفتیم. این کار مهمی بود.
این کشورهایی که الان این کار را میکنند، راه 50 سال قبل ما را که شروع کرده بودیم، میروند. ممکن هم است دوره انقلابشان طولانی باشد. بعضیها زود رسیدند، ولی هیچ یک از آنها تمام شده نیست و باید جلو بروند و سخت است.
ما تجربه بسیار مهم دیگری داریم که آن تجربه امروز به درد منطقه میخورد و آن استقرار نظام بود. وقتی که انقلاب پیروز شد، اینگونه فکر میشد که اینها یک مشت افراد متفرقه مذهبی و غیرمذهبی، کمونیست، التقاطی و قومیتهای مختلف ترک، کرد، لر، عرب، بلوچ و غیره هستند که با هم نمیسازند و به هم میریزند و بعد از مدتی دوباره به فکر میافتند. خیلیها که بیرون رفته بودند، حاضر نبودند چمدانهایشان را باز کنند تا برگردند. ولی کار مهمی که شد، این بود که بر آن مشکلات در آن دو سال فائق آمدیم و توانستیم کشور را متحد کنیم و حکومت متمرکز داشته باشیم. قانون اساسی را تصویب و ابلاغ کردیم و تا حدود زیادی عمل کردیم. لذا آنها با جنگ خواستند که ما را از پا دربیاورند، جنگ را هم با هزینه زیاد و سنگینی از سر گذراندیم. این تجربه ما تجربهای است که اگر تابلو شود و به دنیا هم داده شود، البته با یک اصلاحاتی، چون مال سی سال قبل هست و امروز اقتضائات دیگری است، میتوانیم برای ملتهایی که قیام کردند، معلمی برای مرحله بعدی باشیم. البته باید درست کار کنیم که شرط آن این است که روابط خارجی ما خوب باشد و بتوانیم تعامل و مذاکره کنیم و بتوانیم اعتماد جلب کنیم و به آنها کمک کنیم.
الان در هر جا که اسم ما را میبرند، فرار میکنند و میگویند که ما ایران را نمیخواهیم. ما میتوانیم غیر از این باشیم و باید باشیم.
در داخل کشور هم زمینه اینگونه کارها هست. با آن تجربه میتوانیم موفق باشیم. تفرقه ما که مثل تفرقه اول انقلاب نیست. شما یادتان هست که یک روز در همین تهران 500 هزار منافق به خیابان ریختند. در تهران جنگ بود. ما در مجلس که نشسته بودیم، صدای مسلسل را در اطراف مجلس میشنیدیم.
علاوه بر انفجارها و ترورها که هیچ جا امن نبود، تفرقه هم زیاد بود. ملی گراها یک طرف بودند که مظهر آنها بنی صدر و نهضت آزادی و اینها بودند. کمونیستها قدرت وسیعی بودند. تودهایها، فدائیان خلق و منافقین که التقاطی بودند، قدرتی بیشتر از الان داشتند. قومیتها به آن صورت بودند. ما در خوزستان، کردستان، ترکمن صحرا و بلوچستان واقعاً مشکلات قومی داشتیم. الان اینگونه نیست. اختلافات سیاسی بین نسلهای مختلف است و قابل حل است.
البته رهبری میتوانند این کارها را بکنند. ما هم میتوانیم بگوییم و مشورت بدهیم. باید این کار انجام شود. وحدتی در جامعه به وجود بیاید و با این وحدت تجربهای برای دیگران باشیم تا ملت خودشان را متحد نگه دارند و کارهایشان را جلو ببرند.
حقیقتاً دنیا در تحوّل است. حتی کشورهای بزرگ خارجی را هم به تدریج تحوّل فرا میگیرد. منتها آنها تجربه دموکراسی دارند و شاید بهتر از دیگران حل کنند. اما در هر حال آنها هم دچار میشوند. همین الان هم دارند. منتها مثل کشورهای دیگر خونین نمیشود.
انشاءالله برای ملت ما و همه مسلمانها و دیگران سالی مبارک و این تحوّل نتیجهبخش باشد. ما هم از لحاظ فردی مقیّد باشیم که در خودمان تحول پیدا کنیم و نقاط منفی را پاک و نقاط مثبت را تقویت کنیم. هر کسی خودش را میشناسد و میداند که چه عیبها و کمبودهایی دارد و میتواند خودش تصمیم بگیرد و خود را اصلاح کند. بهترین معلم و واعظ برای انسان، خودش است و هیچ کس به اندازه خود انسان راه اصلاح خودش را نمیشناسد. گاهی هم نیاز به مشورت دارد که میپرسد و مشورت میکند.
والسلام علیکم و رحمه الله