سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار هیأت امنای بنیاد امور بیماریهای خاص
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السّلام علی رسول الله و آله
انتظارم این بود که بحثهای شما درمورد مسائل بیماریهای خاص باشد. وارد این وادی شدیم. البته گلهای ندارم و صحبت دارید و دلسوزی میکنید.
در مورد اصل مسئولیت شما در هیئت امنای باید خداوند را شکر کنید که توفیق پیدا کردید. هرمقدار که میتوانید، در خدمت اینجور آدمهای نیازمند باشید. هر بیماری قابل ترحم است، ولی بیماران خاص شرایط ویژهای دارند. حالت استیصال است و باید به هرطریقی به آنها کمک کرد که هم مداوای آنها گران است و هم درد آنها طولانی است. خیلی از آنها موجب ناراحتیخانوادهها هستتند و فکر میکنم کار خیلی خوبی است که شما انجام میدهید.
نکتهای که در مورد افراد موجی در جنگ فرمودید، فکر میکنم کارهایی شده باشد و ما چیزی به نام طب جنگ و یا نظامی داریم که چند بار در همایش آنها شرکت کردم و جزوههای آنها را خواندم که اصول طبابت دارد. از جمله آن مسائل روانی ناشی از جنگ، بخصوص موجیها هم در آن هست. خواهش میکنم اگر قرار است کاری در این خصوص بشود، اول با مرکز این کار صحبت کنید. آنها هم کتابهایی دارند فکر میکنم در دفترم باشد. ولی سپاه و ارتش دارند. گروه خیلی خوبی هستند. چیزی که درآمریکا هست و اینجا نیست، شاید بتوانیم چیزی را تأسیس کنیم. از تجربهای که شما میتوانید به ما بدهید هم ممنون هستیم. برای بنیاد هنوز باید کارهای اساسیتری انجام شود و ما هم کمک میکنیم.
در مورد مسائل ریاست جمهوری اگر تشخیص بدهم که منحصر به من است که میتوانم این کار را بکنم، ذرهای تردید نمیکنم. چون دلم برای مملکت، ایران، اسلام و مردم کشور میسوزد. چیزی نیست که بتوان از آن گذشت. حتماً پای آن هستم و کوتاهی نمیکنم. ولی با تفکری که دارم، فکر میکنم اگر بتوانیم در زمان حیات خود این جریان را در مسیر درستی قرار دهیم و از آدمهایی که توان، وقت، انرژی و تخصص بیشتری دارند، وارد صحنه کنیم و آنها کار را اداره کنند، طبعاً بهتر خواهد بود. هیچ منطقی نمیگوید آنهایی که تجربه دارند تا آخر عمرشان کار کنند و بعد که رفتند، جایشان خالی باشد. این روال را کسی نمیپسندد.
لذا من حالت صبر و انتظار دارم. هیچوقت نگفتم نمیآیم و آمادگیام را حفظ کردم. گفتم اگر لازم بود و معلوم شد کسی نیامد و یا کسانی آمدند که مردم نپسندیدند و طبعاً من بقیه عمرم را اینجا صرف میکنم. لذا شما خیلی نگران نباشید که کشور خالی میماند. بالاخره یکی خواهد آمد. یا بهتر از ماست و یا من خواهم آمد. من هم فکر میکنم با امکاناتی که هست، میتوان مملکت را به خوبی پیش برد. آن موقع ما خیلی فقیر بودیم. همه بازارهای ما خالی بود و ارز نداشتیم و درآمد هم کم بود، ماشینآلات و نیرو نداشتیم و کسر بودجه شکنندهای داشتیم. الان این موارد نیست و از جهاتی بهتر و از جهاتی بدتر است.
به هرحال کشور پیشرفت کرده است. امسال نزدیک 35 میلیارد دلار واردات داشتیم که در آن موقع با هفت با هشت میلیارد دلار میتوانستیم این کار را بکنیم. اگردرست عمل نکنیم، کارها پیش نخواهد رفت و نیازمند تلاش زیادی هستیم. بیکار زیاد داریم و بیکاران از نوع افراد تحصیل کرده داریم که باید روی کارهای کیفی برای آنها فکر کنیم. البته مشکل است، ولی مشکلی که زیباست و میتوان خیلی زود سر و سامان داد و تحرک بزرگی بوجود آورد.
نکتهای که شما در مورد آمریکا گفتید، دلم میخواهد با آمار و ارقام بیشتر بدانم. ایرانیان مقیم آمریکا اینقدر درآمد دارند؟ میدانم آنهایی که در آمریکا هستند و بخواهند برای ایران کار کنند، برایشان سخت است. جزو مسائلی است که ما باید قدری فکر کنیم. بالاخره باید فکری کرد و به آسانی نمیتوان از آن گذشت.
در مجموع از حسن ظن شما تشکر میکنم و از زحمتی که برای بنیاد میکشید، صمیمانه ممنون هستم. امیدوارم این خیرخواهی شما بینتیجه نماند. نیاز شود که من باید بیایم، خواهم آمد. ولی هنوز زود است. شما را به خدا میسپارم.
والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته