سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار همراهان سفر به استان مازندران
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
یا محول الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال
عید نوروز را به شما همکاران و پاسداران تبریک میگویم. از شما ممنونم که در این موقع سال به جای اینکه در کنار خانوادههای خود باشید، با ما به سفر آمدید. انشاءالله سال خوبی برای شما، خانوادههای شما و همه مردم ایران باشد.
انشاءالله خداوند به ما در ایران کمک میکند تا بتوانیم از انقلاب اسلامی محافظت نماییم. چون با توجه به مجموعه اتفاقات و احتمالات طبیعی و سیاسی، سال 1390 مشکل خواهد بود. البته رهبری با اعلام امسال به عنوان سال جهاد اقتصادی یادآوری کردهاند که مردم و مسئولان مواظب باشند.
اخیراً فرصت کردم تا خاطرات سال 1389 را تمام و مقدمهای برای خاطرات سال 1390 بنویسم. در صفحه اول خاطرات امسال که میخواهم در یک تقویم و براساس تاریخ بنویسم، فهرستی از مشکلات بعضی از دولتها در سال گذشته و مخصوصاً در سالهای اخیر را یادداشت کردم که چیز سنگینی است. ضمن اینکه ابتدای امسال، با سال گذشته فرق دارد و چیز دیگری است.
ما 8 سال پیش که خواستیم به کیش سفر کنیم، وقتی بچهها به خیابان همت رسیدند، به آنها گفتیم که برگردند. چون آمریکا بمباران عراق را شروع کرده بود، فکر کردیم ممکن است کیش امن نباشد. به علاوه ما باید در تهران میبودیم تا مواظب اوضاع باشیم. به هر حال سفر کیش لغو شد و ما نرفتیم.
همین اتفاق، امسال یک شب قبل از سال جدید رخ داد. یعنی بمباران لیبی شروع شد. لیبی علی رغم اینکه خاک زیادی دارد، اما به لحاظ جمعیتی، یک کشور کوچک است. بسیار از مردم آنجا، مهاجرینی هستند که برای کار آمدند. طبیعتاً این افراد، زیاد به دنبال آزادی و اینگونه چیزها نیستند. آنها بیشتر به دنبال کار و گرفتن دستمزدشان میباشند.
این کشور هم دارای نفت مرغوب زیادی است و هم در جای مهمی قرار دارد. چون اروپا به آنجا نزدیک و دسترسی به آن از طریق مدیترانه، خیلی آسان است. یعنی مثلاً کشتیها وقتی صبح از آنجا حرکت میکنند، عصر همان روز در بندرهای اروپایی بارشان را با قیمت بالا تحویل میدهند. لذا آنها از این طریق، پول زیادی کسب میکنند. حتی چند سال قبل که تحریم بودند، به خاطر پولهای زیادی که در بانکهای اروپایی داشتند، توانستند سالها تحریم را به خوبی تحمل کنند.
آقای قذافی، 30 تا 35 سالی است که دارد حکومت میکند. لذا حکومت، خیلی حالت تحکم دارد. لیبی نه مجلس دارد و نه انتخاباتی در آن برگزار میشود. فقط چیزی به نام کنگره خلق لیبی و جلساتی هم برای شوراها دارند. نمونه سیستم حکومتی آقای قذافی در هیچ جای دنیا وجود ندارد. اما الان دارید میبینید که مردم یک دفعه طغیان کردند. البته دنیا میخواهد آنجا آرام باشد، چون دوست ندارند نفت لیبی از بازارها قطع شود. همین چند روزی که در لیبی این اتفاقات افتاده، تولید نفت این کشور از یک میلیون و 600 هزار بشکه، به 200 تا 300 هزار بشکه رسیده. لذا قیمت نفت، یک دفعه بالا رفت و الان به 115 دلار رسیده. اگر چنین مسائلی در کشورهای همسایه ما مثل عربستان و کویت بیفتد، وضع از اینی که هست، بدتر میشود و قیمت نفت خیلی بالاتر میرود.
به علاوه ژاپن با این مصیبت بزرگی که دچار آن شده، معلوم نیست به کجا میرسد. چون آنها برای بازسازی نیاز به سوخت زیادی دارند. پیش بینی آنها برای اینکه بتوانند به حالت اول خود برگردند، میبایست دو برابر سوخت مصرف کنند. الان عمده کارخانجات بزرگ که در سواحل آنجا واقع شدند، دچار آسیبدیدگی شدیدی شدند.
فاجعه دیگری که در ژاپن دارد خودش را نشان میدهد، مسئله آسیبی است که به نیروگاه هستهای آنجا وارد شده. در گذشته یعنی 10 تا 15 سال پیش، مشابه همین اتفاق در چرنویل افتاد. در آن زمان شوروی سابق مواظبت کرد که اطلاعات کمی از این حادثه در دنیا پخش شود. اما همان مقداری هم که پخش شد، به منطقه و دنیا آسیب زیادی وارد کرد.
الان نیروگاهی که در ژاپن دچار مشکل شده، خوشبختانه انفجار هستهای نداشته و فقط در حد انتشار اشعه رادیواکتیو بود که آثار آن در شیر و آب، قابل رؤیت است. البته به خاطر اینکه در زمان حادثه، هوا ابری بوده، باد اشعه رادیواکتیو را به توکیو برده و آب آنجا را یک مقدار آلوده کرده است.
به هر حال این اول کار است. اگر آنها بتوانند فاجعه را مهار کنند، طبیعتاً نجات پیدا کردند. چون در ژاپن، 50 نیروگاه هستهای دیگر وجود دارد. این حادثه، واقعاً یک خطر بزرگ برای آنهاست. به علاوه این حادثه، به تروریستهای نیرومند دنیا نشان داد که اگر نیروگاههای هستهای دچار مشکل شوند، میتوانند شیرازه یک ملت را از هم بپاشانند. بالاخره تروریستها کم و بیش از این نوع تکنولوژیها در اختیار دارند.
من فکر میکنم خطر فاجعه هستهای ژاپن، به مراتب خطرناکتر از آن سونامی است. چون اگر یکی از راکتورها منفجر شود، مثل انفجار بمب هستهای و با توان خیلی بیشتر است. الان برای خیلی از کشورهایی که نیروگاه هستهای دارند، این سؤال پیش آمده که آیا باید همچنان به این کار ادامه دهند یا نه؟ شما میدانید که خانم مرکل در آلمان، به زحمت توانست موافقت و اجازه افزایش عمر 17 نیروگاه اتمی کشورش را بگیرد. البته ایشان اجازه را از پارلمان گرفت. اما بعد از این حادثه، پارلمان برای مطالعه بیشتر، انجام این کار را سه ماه به تعویق انداخت.
نیروگاه اتمی بوشهر هم در آستانه فاجعه قرار گرفت. البته چون هنوز شروع به کار نکرده بود، توانستند سوخت را بیرون بکشند. اتفاقاً اشکالی که در این نیروگاه به وجود آمد، شبیه نیروگاه هستهای ژاپن بود. یعنی یکی از چهار پمپی که میبایست محفظه سوخت را خنک میکرد، از کار افتاد. لذا به خاطر عدم رسیدن آب کافی، انفجار رخ داد. الان هم معلوم نیست کی مشکل رفع شود. یعنی ما نمیدانیم آیا روسها به خاطر نجات از فشارهای بینالمللی، این کار را انجام خواهند داد یا نه؟ یا نمیدانیم آیا واقعاً این حادثه تصادفی بوده یا نه؟ آیا این حادثه ربطی به ویروس استاکس نت داشته یا نه؟ به هر حال فعلاً آن ذراتی را که وارد راکتور شده بود، خارج کردند. اگر نمیتوانستیم آن را خارج کنیم و منفجر میشد، اشکالات فراوانی برای ما به وجود میآورد. مثلاً باعث آلودگی آب دریای خزر میشد و همه موجودات زنده در آن، غیرقابل استفاده میشدند.
به هر حال الان کشورهای دنیا منکر بالاتر بردن امنیت نیروگاهایشان نیستند و به این فکر افتادند. البته این کار، هزینه بسیار زیادی دارد. حتی بعضیها به فکر تعطیل کردن نیروگاههای هستهای خود افتادند و میخواهند به جای سوخت هسته ای، از نفت و سوختهای فسیلی استفاده کنند. اگر بخواهند این کار را هم انجام دهند، به یک باره مشتری نفت بالا میرود که همین موضوع باعث افزایش بیشتر قیمت نفت و بروز بحران جدید اقتصادی خواهد شد. لذا دنیا هم احتیاج به یک جهاد اقتصادی و فنی دارد تا جلوی این خطر را بگیرد.
ما هم از چند جهت، نیاز به انجام این کار داریم. چون واقعاً دشمنان خارجی و آمریکا دارند ما را تهدید میکنند.
روز گذشته در اجلاس پاریس تصمیم گرفتند لیبی را بمباران کنند. عجیب بود که اتحادیه عرب و اتحادیه آفریقا هم در این اجلاس با این تصمیم موافقت کردند. یعنی همه آنها و ناتو تصمیم گرفتند مصوبه شورای امنیت را در مورد لیبی اجرا کنند. البته اول قرار شد منطقه ممنوعه پرواز درست کنند. اگر قذافی تسلیم نشد، آن موقع حمله نظامی کنند. درست مثل همان کاری که با صدام کردند. در عراق هم ابتدا منطقه ممنوعه پرواز درست کردند، اما صدام با سرسختی تحمل کرد. وقتی دیدند با این موفق نشدند، به عراق حمله نظامی کردند. باز همان زمان اتحادیه عرب تقاضای برخورد با صدام را کرد. یعنی آقای عمر موسی رئیس اتحادیه عرب از شورای امنیت تقاضای این کار را کرد.
الان هم اتحادیه عرب وقتی دید با این سرعت لیبی را بمباران کردند، گفت: نظر ما این نبود که بمباران کنید. بلکه نظر ما این بود که با ایجاد منطقه ممنوعه پرواز، دست قذافی را ببندیم. ما نمیخواهیم او را ساقط کنیم. اما دیدید که دیشب مرکز مهم حکومتی لیبی در باب العزیزیه را با موشک زدند. البته آمریکا گفت: هدف ما قذافی نبود، بلکه هدف ما مرکز فرماندهی جنگ بود. ما با این کار میخواستیم فرماندهی جنگ را مختل کنیم. بالاخره معلوم نیست میخواهند چکار کنند.
این وضع در بحرین که ناوگان آمریکا هم وجود دارد، قدری پیچیدهتر میشود. به خاطر اینکه آمریکاییها نمیخواهند منافعشان در خلیج فارس و منطقه به خطر بیفتد. ضمن اینکه آنها حاضر به پذیرش حکومتی از نوع شیعه نیستند. چون اکثریت مردم بحرین شیعه هستند.
مشابه همین وضع در شرق عربستان هست، چون اکثریت مردم آنجا شیعه هستند. البته در جاهای دیگر مثل سوریه و یمن نیز دارد شروع میشود.
به هر حال دنیا امسال، سال آسانی ندارد. اگر ملتها بتوانند مشکلات مبارزه را تحمل کنند، قطعاً به آزادی خواهند رسید. این حرکت مبارک میتواند برای آینده منطقه ما و دنیای اسلام، مفید و مؤثر باشد. اما اگر آنها نتوانند این کار را انجام دهند، هم زحمت میکشند و هم اینکه آسیب میبینند.
من همه این حرفها را زدم تا بگویم ما امسال، سال ویژهای در پیش رو داریم. البته یکی دو سال است که کار ما ویژه شده. اما به نظر میرسد امسال از ویژگیهای بیشتری برخوردار باشد. بنابراین اگر ما بتوانیم رضایت مردم را جلب کنیم، میتوانیم از این مرحله عبور کنیم. البته این رضایت فقط به مسائل شغلی مرتبط نیست، بلکه آزادی و چیزهای دیگری است که مردم نمیتوانند از آنها بگذرند. مرام برای آرای خودشان ارزش قائل هستند و حاضرند پای آن بایستند و مصیبتها را تحمل کنند.
به هر حال اگر ما بتوانیم نظر مردم و به خصوص قشر تحصیلکرده و جوان را جلب کنیم، افتخار بزرگی نصیب ما خواهد شد. ما همیشه پیشتاز اینگونه کارها بودیم. ما اولین بار مشروطه را به منطقه آوردیم. ما انقلاب از نوع مردمی را آوردیم. الان اینها بعد از 30 سال میخواهند کار ما را انجام دهند. اگر ما این دفعه بتوانیم این کار را انجام دهیم و یک نمونه خوبی به دنیا ارائه دهیم، آن وقت کارمان یک ارزش میشود.
الان مصر علیرغم اینکه رفراندوم انجام داده، اما در بین مردم آنجا اختلاف به وجود آمده. چون بعضیها میگویند ما این مقدار اصلاحات را قبول نداریم. البته اکثریت مردم قبول دارند. ولی به هر حال عدهای رأی منفی دادند و انقلابیون تندرو مخالف هستند و معلوم نیست میخواهند چه کار کنند. حتی آقای البرادعی که از آدمهای تند نیست، وقتی وارد جمعیت شد، به او سنگ پرتاب کردند. این در حالی است که آقای البرادعی علاوه بر اینکه رهبریت آنها را برعهده داشت، سخنگویشان هم بود و کار میکرد.
در یمن نیز کم و بیش، این اختلافات وجود دارد. چند روز پیش در بحرین، مردم دو بخش شدند. یک بخش میگویند خاندان سلطنتی باید به کلی از بین برود و بخش دیگر میگویند نه؛ ما مجلس داریم و دولت باید از طریق مجلس انتخاب شود.
یکی از مشکلات ملتهایی که مبارزه میکنند، این است که چه کسی باید این مجموعه را اداره کند. ما در ایران، رهبری مثل امام(ره) را داشتیم که هر اشارهای میکردند، مردم بدون هیچ گونه چون و چرا قبول میکردند. اما در آنجا، چنین چیزی وجود ندارد. الان اینها چند گروه با عقاید مختلف هستند.
البته در ابتدا ایران هم اینگونه بود. در زمانی که ما مبارزه میکردیم، کمونیستها بودند که دنیای دیگری برای خود داشتند. لیبرالها را داشتیم که دنیای دیگری داشتند. کردها، خودشان یک چیز دیگر بودند. یعنی یک مجموعه متنوع با عقاید مختلف بودیم. اما چون بیش از همه، درصد تقریباً اکثریت مردم با امام(ره) بودند، ایشان توانستند انقلاب را به راحتی رهبری و اداره کنند.
به هر حال من با این حرفها خواستم یک دورنما و تابلویی از اوضاع امسال برای شما ترسیم کنم. حقیقتاً امسال سال جهاد اقتصادی از انواع مختلف آن است. اگر دولت و مردم بتوانند از عهده این کار برآیند، ما به خوبی از این مرحله عبور میکنیم.
خانم کلینتون در اجلاس پاریس، ضمن تشریح اقدامات در لیبی، به سراغ ایران رفت و گفت: ایران یک عامل خطرناک در خلیج فارس است که ثبات و امنیت آنجا را دارد بر هم میریزد. طرح این حرف بیربط و بیتناسب در آنجا، فقط میتواند یک معنا داشته باشد و آن این است که اگر ما داریم در مورد لیبی تصمیمگیری میکنیم، باید به فکر ایران هم باشیم. او میخواست با این حرف، ما را تهدید کند.
آقای اوباما، سومین باری است که به ایران پیام نوروزی میدهد. البته در گذشته، اینگونه پیام دادنها، رسم نبود. آقای اوباما در دو پیام قبلی خود، حکومت را خطاب میکرد و میگفت: روابط را بهتر کنیم و یا این کارها را بکنیم. اما امسال خطاب پیام او به مردم، آن هم مردمی که الان به عنوان جریان سبز و اصلاحطلب شناخته میشوند، است و میگوید: ما با شما هستیم. این حکومت میخواهد شما را با ارعاب و تهدید خفه کند. این عملی نیست و آینده متعلق به شما و جوانان است.
وقتی قدرت اول دنیا، این حرف را میزند و خانم کلینتون در اجلاس پاریس آن حرف را میزند، هوشیاری ما باید خیلی بیشتر از قبل باشد. ما که انقلاب کردیم و احتیاجی به انقلاب دیگر نداریم. ما باید خودمان را به خوبی اداره کنیم و اهداف همان انقلاب را دنبال نماییم. نباید بگذاریم آدمهای نااهل که اصلاً سابقه انقلابی ندارند و نمیفهمند چه بر سر مردم آمده، سلیقههای خودشان را بر مردم تحمیل کنند. انشاءالله با هوشیاری، تدبیر، آگاهی و تلاش برای بهتر کردن وضع زندگی و حل مشکلاتی که با سوءعملکرد، دامن مردم را گرفته، یک نمونه خوب برای عبور از این گردنهها باشیم.
من مجدداً سال جدید را به شما تبریک عرض میکنم و همگی را به خدا میسپارم.
والسلام علیکم و رحمه الله