سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان رهبری

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان رهبری

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵

خیلی خوش آمدید. جزو افتخارات ما بود که تقریباً در همه اجلاس‌های این دوره توفیق میزبانی آقایان را داشتیم. دو سه مسئله مهم مطرح شد. برخی از آقایان به خاطر اشکالاتی که به ذهنشان می‌رسد، راه را بسته می‌بینند. من این گونه نمی‌بینم.
یکی مسئله اختلافات شیعه و سنی بود که جناب آقای تسخیری مطرح کردند. این مسئله دنیای اسلام را رنج می‌دهد و فعلاً آثارش را در عراق مشهود می‌بینیم. قبلاً هم در افغانستان دیدیم که چقدر کشتار شد!! در پاکستان ادامه دارد. به نظرم کشورهای سلطه‌گر پشت این مسئله هستند و به آن دامن می‌زنند. نباید بی‌تفاوت باشیم. باید به راهکار متمرکزی فکر کنیم. البته باید محورش رهبری باشند. با علمای حوزه هماهنگ شود. الان کارهایی در ایران و خارج از ایران از سوی تندروهای اهل سنت و شیعه می‌بینیم که جفا و ظلم بزرگی نسبت به دنیای اسلام است.
کاش خبرگان عملاً وارد این مسئله می‌شد. این دوره که گذشت، اگر در دوره آینده کاری در این جهت شود، خوب است.
در مورد اختلافات داخل هم یک موضوع همین اعیاد فطر و قربان و اول ماه رمضان است که احکام خاصی دارد. نباید فکر کنیم که اسلام نمی‌تواند این مسئله را حل کند. عید با مصلحت مهمی برای ما آمده است. قطعآً این نحوه برخورد عید را مخدوش می‌کند. دامن اختلافات هم باز می‌شود و جاهای دیگر را خراب می‌کند. پیشنهاد آقای خاتمی را قبلاً از زبان رهبری شنیدم. ایشان هم چنین نظری داشتند. فکر می‌کنم این نظریه عملی است و خیلی سخت نیست. بین کسانی که معمولاً اعلام می‌کنند، یعنی مراجع قم و رهبری، قرار گذاشته شود. فرق نمی‌کند مرکزش در قم یا تهران باشد.
الان رهبری چندین هیأت را برای نقاط مختلف کشور می‌فرستند که همه ابزار را بکار می‌گیرند. دوربین، هواپیما، هلی‌کوپتر، منجّم و وسایل ابزار را به کار می‌گیرند. ممکن است برای آقایان مراجع از راه‌های دیگر ثابت شود. کار سختی نیست که مثلاً نمایندگان 15 مرجع دو سه ساعت در جایی بنشینند و همه اخبار را جمع کنند و حکم را با اکثریت صادر کنند. اگر برای کسی ثابت شد، می‌تواند بخورد. ولی نتیجه این شود که براساس قانع شدن اکثریت حکم صادر شود. یعنی یک گروه به عنوان گروه استهلال تصمیم‌گیری کنند. این کار با مبانی شرعی قابل قبول است. این نظر رهبری است و گفتند: آقایان مراجع در گروه‌های استهلال ما نماینده بفرستند. اگر نمی‌خواهند نماینده بفرستند، برداشت‌های خود را اطلاع دهند.
نمی‌گویم راه منحصر به این است. شاید راه‌های دیگری باشد. اختلافی را که آقای نعیم‌آبادی گفتند، درست است. مثلاً مقلدین آیت‌الله خویی جور دیگری با فتوای ایشان برخورد می‌کردند. این با حکم فرق می‌کند. حکم باید واحد شود. اگر مشکلاتی هست، عده‌ای از علما بنشینند و مبنایی حل کنند. این مسئله در کشور ما آثار مهمی دارد و قابل حل است.
همین آقای خاتمی که این پیشنهاد را مطرح کردند، با همراهی دو سه نفر از آقایان ملاقاتی با مراجع داشته باشند و با رهبری هم ملاقات کنند. اگر بتوانند این سازمان را به وجود بیاورند، خدمت بزرگی به اسلام است.
در مورد مسایل اخلاقی هم معلوم است که همه ما ناراحت هستیم. در دوره‌های گذشته جریان متدینین فشار زیادی می‌آوردند. در روزنامه‌ها و منبرها می‌گفتند. الان با ملاحظاتی آن فشارها هم نیست. به نظر می‌رسد که مسئله در حال وسیع شدن است. باید ظاهر را قدری بیشتر حفظ کنیم. اما باطن قضیه واقعاً مهم است.
گزارشی را خدمت شما عرض می‌کنم که مرا تکان داد. شاید دیده باشید و اگر ندیدید، به عنوان یک مخبر صادق از من قبول کنید. جهاد دانشگاهی در حدود 200 شهر نظرسنجی کرد. از جوانان در حدود دبیرستانی 100 سوال پرسیدند. سؤالات را به گونه‌ای طرح کردند که جوانان متوجه نشوند سؤالات برای چیست؟ نتیجه نظرسنجی این شد که حدود 70 درصد جوانان اکثر ارزشهایی را که بعد از انقلاب به وجود آمد و احتمال نمی‌دادیم مورد تردید قرار بگیرد، قبول ندارند . 30 درصد قبول دارند. یعنی از 70 درصد 40 درصد مخالف و 30 درصد بی‌تفاوت هستند. مثلاً ولایت فقیه را قبول ندارند. روحانیت را به عنوان یک قشر تأثیرگذار قبول ندارند. ابتذال فرهنگ غربی را قبول ندارند. یعنی اصول ارزشها در ذهن اینها مخدوش شده است. قطعاً جهاد دانشگاهی با نظر سوء عمل نکرده است.
باید یک کار واقعی طراحی کنیم. باید با همکاری دانشگاهها کار کنیم. اگر اذهان بچه‌ها این گونه باشد، در آینده که به دانشگاه بروند، بدتر و وسیع‌تر می‌‌شود. حتی اگر ظاهر را حفظ کنند، در باطن بد است. به خصوص الان خیلی از جوانان در مدارس و دانشگاه‌ها به کارهایی آلوده می‌شوند که هنوز سرّی و مخفی است. به نظر می‌رسد که در آینده از لحاظ اخلاقی مشکل داریم.
بحث‌های اختلافی که گفتید در بعد سیاسی هم مهم هستند. الان در خطر جدّی قرار داریم. الان هیچ مذهبی مثل شیعه و هیچ کشوری مثل ایران مورد فشار و هجوم نیست. همه چیز به طرف ما زوم شد. ما به حفاظت معنوی و سیاسی و اتفاق نیاز داریم. ان‌شاءالله در بحث فردا به صورت پایه‌ای این مسایل را عرض می‌کنم.
با این شرایط نمی‌توانیم برای نسل آینده، روزهای خوبی را تصور کنیم. مگر اینکه برنامه‌های خوبی توسط روحانیت و مراکز فرهنگی سازماندهی شود. البته بخشی را در جامعه داریم که با تمام وجود وفادار، متحمّص و متصلّب هستند و در حمایت از انقلاب دریغ نمی‌کنند. شاید اینها برای حفظ انقلاب در مقابل برخی از نظرها کافی باشند، اما محتوای واقعی ذهنی برای ما مهمتر است که باید حفظ کنیم.
از آیت‌الله مشکینی خواهش می‌کنم چند کلمه‌ای صحبت کنند.
والسلام علیکم و رحمه الله