سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار مسؤولین خانه احزاب ایران

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار مسؤولین خانه احزاب ایران

  • ساختمان قدس
  • شنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
ابتدا از شما تشکر می‎کنم که فرصتی به وجود آوردید تا مجدداً شما را زیارت و از شما قدردانی کنم. به هر حال مجموعه شرایطی که بود، جمع‎بندی‎های نهایی، ما را و شما را به این نتیجه رساند که باید نامزد این انتخابات شوم و الآن هم از اقدامی که انجام شد، نزد خدا راضی هستم. تکلیفی را فهمیدیم و به فهم خود عمل کردیم و وجداناً ناراحت نیستیم. اگر نمی‎آمدیم، شاید همیشه پیش خداوند شرمنده بودیم که چرا تشخیص دادیم و نیامدیم. این رابطه بین خودم و خدا برای من مهم بود.
دوم مردم بودند،بالاخره جمع قابل توجهی ازمردم که‌برای ما ارزش داشتندو شخصیتهایی که برای آنها احترام قایل بودیم، تشخیص داده بودند و نمی‎شد این همه نظر را ندیده گرفت. همه ما باهم وارد شدیم و هرکسی کار خودش را کرد. نتیجه هم این شد که الان است. البته میل من این نبود که اینجوری شود و فکر می‎کردم در شرایطی هستیم که شاید بهتر بتوانم مشکلات کشور را حل کنم و تشخیص ما این بود. ولی تشخیص دیگران این نبود.
بنابراین حرکت ما در تاریخ درست بود و بعداً هم اگر قضاوت منصفانه‌ای شود، چیزی غیر از این که خودمان را عرضه کنیم، لازم نبود. اشکالاتی که در انتخابات بود، اشکالاتی جدّی بود، ولی شایسته نیست که ما دلسوزان نظام، شرایط را زیرسؤال ببریم. چون به اندازه‎ی کافی دشمنان ما این کار را می‎کنند و اگر ما هم به موضع آن‎ها کمک کنیم، موضع نظام در دنیا ضعیف‎تر می‎شود و طبعاً شما نمی‎کنید و من هم نمی‎کنم.
به هر حال در انتخابات نظری دادیم و تمام شد. منتهی الان وارد شرایطی شدیم که برای کشور ما شرایط خوبی نیست که شما احتیاجی به توضیح ندارید.
من هنوز دو نگرانی دارم که پیش از انتخابات بود. قبل از انتخابات این نگرانی‎ها را داشتم و گفتم و در اولین بیانیه‎ام دلیل اقدامم را توضیح دادم. با شرایط جدیدی مواجه شدیم که کار دولت، رهبری و همه ما را قدری دشوار می‎کند. یکی داخلی و مدیریت کشور و دیگری مسایل خارجی است که الآن دارند غیرمنصفانه با ایران رفتار می‎کنند و اهانت جدیدی است. ما از اول انقلاب تا به حال اینجوری ندیده بودیم. در دنیا بعضی از کشورها با ما بد بودند، اما الآن دارند اجماعی علیه ایران درست می‎کنند و بدجایی مسأله‎سازی کردند.
در مورد خارجی، مسأله‎ای به نام هسته‎ای سال‎هاست که مطرح بود. سعی می‎شد این مسأله به دُمل چرکینی تبدیل نشود، جوری با آن کنار بیاییم که هم کارمان را بکنیم و هم برای کشور مسأله نشود. خوب هم بود. پیشرفت داشتیم. در ضمن خطر را دفع کرده بودیم. موقعی که این حرف‎ها شروع شد، ما اصفهان را نداشتیم و در همین کش وقوس‎ها، اصفهان تکمیل شد. نطنز ساختمانش به جایی رسید. اراک به همین شکل پیشرفت کرد و کارهای علمی و فنی هم جدی بود و همه پیشرفت داشتند. کشور احتیاج به فرصت داشت که جلو برود.
به هرحال الان هرکس مسؤول باشد، به تنگنا نزدیک می‎شویم. باید تلاش‎ها این باشد که نگذاریم این تنگناها به بن‎بست نهایی برسد. البته ما مشغول هستیم و خدمت رهبری بحث و نظر می‎دهیم. ولی به نظرم به نقطه خطر رسیدیم. انشاءالله از این مرحله عبور کنیم. اگر در این مرحله ما را به شورای امنیت ببرند، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است و بعدش معلوم نیست چه زمانی و چگونه می‎توانیم بیرون بیاییم. لذا مسأله بسیار بسیار جدی است. اسم شورای امنیت تأثیر منفی زیادی برکشور دارد.
در داخل هم مشکلاتی را احساس می‎کنم، یکی مسأله گزینش‎هاست که به گونه خوبی نیست. داریم نسل‎ها را که افتخارات انقلاب هستند که مدیران شایسته را برای ایران تربیت کرد، بد جلوه می‌دهیم. ممکن است در میان آن‎ها افراد ناباب هم باشند، ولی انبوه مدیران خوب در همه طبقات مدیران بالا، میانی و پایین، سرمایه بزرگی برای کشور هستند. بالاخره، جنگ و انقلاب و ... است که این افراد را می‎سازد. معلوم نیست از این به بعد ایران بتواند چنین قشری را تربیت کند. از نظر علمی ممکن است چنین افرادی تربیت شوند، ولی انگیزه‎های انقلابی و ایثار که جزو ارزش‎های بالایی است، کم است. به نظر می‎رسد مشکلاتی برای این قشر از مدیران خوب ایجاد می‎شود و باید فکری بکنیم. من فکر می‎کنم و شما هم فکر کنید.
مسایل اقتصادی وضع خوبی ندارد. در همین جنگ روانی و عمل ضعیف، بورس بهترین شرکت‎های کشور را دارد. کشور یک شرکت را موقعی در بورس می‎پذیرد که از هر جهت آن شرکت نیرومند باشد. اگر آنها دچار مشکل شدند، معلوم است که برای بقیه هم این مشکلات هست که علامت بدی برای اقتصاد کشور است.
توقعاتی هم در انتخابات برای مردم درست شد. مردم فکر می‎کردند فوری خبرهایی خواهد شد و ما هم می‎دانستیم این‎ها شدنی نیست. به هر حال نظام سیستم دارد و نمی‎توانیم آن را به هم بریزیم. پولی داریم و جاهایی برای آن قانون گذراندیم و خرج درست کردیم و چیزی نیست که آن را به هم بریزیم و به تدریج می‎شود کارهایی کرد.
اگر این توقعات برآورده نشود، عده‎ای که علاقه‎مند آن شیوه بودند، به آن امید بسته بودند و نوعاً نیازمند هستند، ناامید می‌شوند. بالاخره این یک مسأله است. کاری نشود که مردم مأیوس، بی‎تفاوت و مخالف شوند. در بخش‎های دیگر هم کار به همین شکل است. انتظار داشتیم بعد از انتخابات بین مجلس و دولت، هماهنگی ایجاد شود. الآن می‎بینیم این توافق و هماهنگی نیست و ما هم نیاز به انسجام و همراهی داریم. الآن در این بخش‎ها ضعیف عمل می‎شود.
الآن علیه ما تبلیغات بدی می‎شود. از دوران سخت زندگی من است که همه کشورها، روزنامه‎ها و رادیوها علیه ما حرف می‎زنند که جمله‎ای تکرار است. دیگران قبلاً این حرف را گفته بودند و حرف تازه‎ای نبود و از دیگران هم شنیده بودند.
به هر حال زمینه، به گونه‎ای بود که آن‎ها را اینجوری به حرکت درآورد و الآن اهانت می‎کنند و حرف‎های بدی می‎زنند و از این شرایط سوءاستفاده می‎کنند. در این شرایط باید به خودمان برسیم. ما و شما نمی‎توانیم اوضاع را بدتر کنیم. باید کاری کنیم که این‎ها حل شود. آنجایی که می‎توانیم، باید کار کنیم. شما هم جمع با ارزشی هستید. من با بخش‎هایی از ستادهای مردمی تماس پیدا کردم و می‎دانم که چه تیپ‎هایی همراهی می‎کردند . پیشنهادی که می‎دهید،‌خوب است که اسم داشته باشید که عنوان فرهنگی، خیریه، اجتماعی و ... باشد که دور هم باشید و وقت بگذارید. امکانات جمع کنید و نظمی داده شود و من هم از این نوع ارتباطات زیاد دارم. دوستانی از گذشته و بعد از انتخابات این مسایل را پی‎گیری می‎کنند و من هم علاقه‎مندم با شما همکاری کنم. مجموعه‎ای هستیم که با هم کار می‎کنیم و هرکسی سهم خودش را انجام می‎دهد. باید حضور و ارتباط داشته باشید و هرکسی به سهم خودش جایی از کار را بگیرد و کمک و اصلاح کند و هرکسی کار خودش را انجام دهد.
من در جریان قدس احساس کردم، راهی که باز کردند، خطرناک است. روز قدس فکر کردم، چکار کنم که راهی باز شود که نظام عقب‎نشینی نکند و جوابی داشته باشد که ما با اسراییل مخالف هستیم. نمی‎گوییم آن‎ها را به دریا بریزید، می‎گوییم راهی پیدا کنید. راه ما جنگ نیست. راه‎ ما این است که افکار عمومی، مردم فلسطین و آواره‌‎ها را به حساب آوریم و با حساب‎های غربی هم می‎سازد و آن‎ها باید رأی بدهند. ایران هم باید حرفی داشته باشد.
رهبری قبلاً مطلبی گفته بودند و دوباره تکرار کردند. راهی برای ما باز شد و باید راهی برای خروج از بیرون رفتن از بحران فکر کنیم. در مجموع می‎خواهم بگویم موقعیت، موقعیتی نیست که حداقل در رسانه‌ها مخالف خوانی کنیم. موقعیتی است که اگر مخالفتی داریم، در محافل دوستانه و ارتباطات نظراتمان را بگوییم. البته گاهی که در بیرون چیزی گفته می‎شود، مهم نیست. لذا حالت هماهنگی را باید حفظ و از این مرحله عبور کنیم.
مرحله اول مرحله خارجی است. انشاءالله به سلامت عبور کنیم. مرحله دوم مردم، دو سه ماه صبر کردند و دو سه ماه دیگر می‎توانند صبر کنند. بعدش نمی‎شود. تا به حال گفتیم شروع نشده، شروع که شد، گفتیم عجله نکنید. چند ماه دیگر که گذشته و بودجه بعدی که آمد و معلوم شد چه کار می‎خواهیم بکنیم، آن وقت نمی‎توانیم به مردم بگوییم صبر کنید. قطعاً باید اقدام مثبتی کرد. بالاخره بیکاری در این شرایطی که من می‎بینم، در آینده حالت انفجاری پیدا می‎کند. چون ممکن است خیلی از جاها تعطیل شوند و سرمایه‎گذاری جدید نکنند وکارهای جدید در بخش‎های مختلف انجام نشود. به حالت اعتماد در کشور نیاز است. بالاخره کسانی که پولی دارند و آمادگی ندارند پولشان را به هر قیمت در اختیار مردم قرار بدهند، آنها از این شرایط سوءاستفاده می‎کنند و ما باید مواظب باشیم که سوءاستفاده نکنند و بیرون نبرند. اگر ارقامی که می‎گویند راست باشد و این‌همه پول به خارج رفته باشد - آقای هاشمی در مجلس گفتند حداقل هشت هزار شرکت به خارج رفتند- رقم وحشتناکی است.
مسئله برای بانک‎ها جدّی شده است. آقای احمدی‎نژاد فشارش را روی بانک‎ها گذاشته و من می‎دانم اگر بانک‎ها بد عمل کنند، بسیار خطرناک است. الآن در بانک‎ها تصمیم‎گیری نیست و مدیران عامل دستشان روی هم است و منتظرند ببینند چه می‎شود و به مردم سرویس نمی‎دهند. خیلی‎ها ورشکسته می‎شوند و بازاری‎ها ادعای بدی می‎کنند. ممکن است چند هزار شرکت ورشکسته شوند. چک‎ها برگشت می‎خورد و سفته‎ها واخواست می‎شود و در آینده اینها خیلی خطرناک است که بی‎اعتمادی باشد، بیکاری باشد، سرمایه‎گذاری نشود و توقعات مردم هم بالا باشد.
ما که نیامدیم به مردم بگوییم دو سال صبر کنید، درست می‎کنیم. اینها گرفتاری درست می‎کند. البته اگر متحد باشیم، مردم همه اینها را تحمل می‎کنند و اگر اختلاف داشته باشیم، بعضی‎ها به میدان می‎آیند. مسایل گوشه‎ای هم زیاد شده است. در اهواز دیروز چند هزار عرب ریختند و شعار دادند. درگیری شده، در مهاباد هم که قبلاً بود، دوباره شروع شد. این چیزها هم ما را اذیت می‎کند. همه اینها را که می‎گویم، توقع این نباشد الان کسانی که یک نوع مخالفتی دارند، ابراز مخالفت کنند. باید همه ما کار کنیم و انشاءالله کار می‎کنیم.
○ چیزهایی که ما گفتیم، منظور ما این بود که در این انقلاب هیچ‎کس بعد از مقام معظم رهبری به اندازه‎ی حضرت‎عالی تجربه و شناخت ندارد. شخصاً فکر می‎کنم که ظلم بزرگی به ما شد و شما شخصاً چیزی را از دست ندادید. ولی به ما و فرزندان ما ظلم شد. به هر حال در طول چند سال انقلاب مسایل بدست بزرگانی چون شما و رهبری و ... به اینجا رسید، ولی نباید اینگونه باشد که یک نفر به اسم تحوّل بخواهد همه این‎ها راخراب کند. همان موقع که ایشان گفت: «من طرحی برای هسته‎ای دارم» مایه تعجب همه شد و یقین داشتیم که چنین چیزی وجود خارجی ندارد. به هر حال تغییر سیستم به شکلی که پیش می‎رود، امکان‎پذیر نیست و ضربه بزرگی به نظام، انقلاب و مملکت می‎زند. ما نمی‎توانیم از انقلاب بگذریم. ما در خدمت شما هستیم تا شما راه‎حل ارایه فرمایید.
● مطمئناً ما باید برای آینده همکاری کنیم. اگر قبلاً مسؤولیت داشتیم، الآن مسؤولیت ما بیشتر است. به هر حال خامی الآن کشور را رنج می‎دهد. نزدیک بود دانشگاه آزاد اسلامی را که یک میلیون دانشجو در آن درس می‎خوانند، به هم بریزند. یعنی ممکن بود فتنه عجیبی ایجاد شود و همه چیز به آنها مربوط نبود. همین طوری بحث شهریه را مطرح کردند و آقایان خیلی زحمت کشیدند تا ثابت کردند که این شهریه حداقل نیازهای دانشگاه را تأمین می‎کند. معدل ما در شهریه‎ها چهارصدهزار تومان است. دانشگاههای دولتی برای هر دانشجو دو میلیون و چهارصدهزار تومان پول می‎گیرند و دانشگاه آزاد چهارصدهزار تومان می‎گیرد. به هر حال نزدیک بود به هم بریزد. اگر من نمی‎آمدم و تشکیل جلسه نمی‎دادم و آنها رادعوت نمی‎کردم که بنشینیم و صحبت کنیم، به بن‌بست می‌رسیدند.
○ ما مورد بی‎مهری قرار گرفتیم و خیلی از بچه‎های ما اذیت می‎شوند و الآن برخی از بچه‎های ما را اخراج کردند. در مرحله دوم خدمت حضرت‎عالی رسیدیم. مملکت، مملکت ماست و دوست نداریم به راه بدی برود. الآن کارها در همه جا تعطیل است.
بحث آموزش عالی که من چندین سال سابقه آموزش عالی را دارم، با بحث‎هایی که مطرح شد، انتظارات جامعه افزون شد و در عمل کارهایی که عزیزان کردند، ده درصد از صد درصد اهداف آن‎ها را برآورده نکرده است. ما با این وضعیت جدید نقل و انتقال دانشگاهها دچار وضعیت بدی شدیم. سرخوردگی‎ها در یک ماه گذشته بسیار افزون بوده است. مردم در دانشگاه‎ها و مراکز آموزشی سرگردان هستند. ما با این عملکرد سرمایه‎های اجتماعی و روانی را از دست می‎دهیم. نتوانستند به توقعات ایجاد شده جامه عمل بپوشانند. تغییرات گسترده‎ای را در دانشگاهها شاهد هستید. الآن نیروهای متخصص را کنار می‎زنند، در صورتی که همه افراد برای انقلاب زحمت کشیدند. کنار زدن این افراد الآن معنایی ندارد. به نظر ما مجمع باید وارد شود. الآن آمارها نشان می‎دهد که چه تعداد از اساتید ما قصد رفتن دارند. کم کم تسویه حساب می‎کنند و محترمانه می‎خواهند از کشور خارج شوند. مراکز تحصصی و آموزشی کشور دچار اشکال شده است. مدیران و متخصصان کنار گذاشته شدند و بهایی هم به آن‎ها داده نشده است. به هر صورت ما این را مبتنی بر گسستگی پراکنش متقابل بین مردم و دانشگاه‎ها و نخبگان می‎دانیم.
عدم استفاده و بهره‎برداری از نخبگان عنوان دوم این بحث‎هاست. هیچ‎گونه رویکرد جدیدی برای دانشگاهها ارایه نشده و برهمین اساس از ظرفیت‎ها استفاده نمی‎شود. جامعه حق دارد برای خود تعیین تکلیف کند و حقوق دیگران باید رعایت شود. در جامعه ما اقلیّت و اکثریّت نداریم .اقلیت هم جزو مردم هستند و نظر آن‎ها باید لحاظ شود.
● متشکرم. من حرف‎های شما را قبول دارم و اینکه چگونه از این وضع خارج شویم، بحثی است که باید انجام شود. خیلی خوش آمدید