سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار مسؤولان فدراسیون ملی تشکلهای دینی و مذهبی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار مسؤولان فدراسیون ملی تشکلهای دینی و مذهبی

  • ساختمان قدس
  • شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
از مطالبی که فرمودید، استفاده کردم. عقیده و نظر من این است که در شرایط فعلی بیشتر به طرف مردم حرکت می‌کنیم. مختص ما نیست. در دنیا حکومت‌ها کم‌کم به صورت واقعی به طرف حاکمیت مردم می‌روند. این حرکت، تاریخی است.
هرچه بشر عالم‌تر، متمدن‌تر و آگاه‌تر می‌شود، حق سرنوشت خود را درک می‌کند. این حق الهی است که خداوند به همه داده تا بر سرنوشت خود حاکم باشند. خداوند هیچ کس را بر دیگران حاکم و بنده نیافرید. این ما هستیم که با ابزاری سلطه پیدا می‌کنیم و با ابرازی تسلیم می‌شویم.
حق انسان این است که اراده‌اش محترم باشد و کار و تلاش کند. البته در معارف دینی ما حقوقی را برای متولیان امور قرار دادند، ولی آنها هم از مادر متولی‌زاده نشده‌اند. مثل همه ما بودند و به حق یا ناحق متولی شدند. شرایطی پیدا کردند و مورد قبول مردم واقع شدند و یا به زور به حاکمیت رسیدند. اگر به حق متولی شده باشند، حقوقی دارند. مردم هم در مقابل آنها حقوقی دارند و هرکدام وظایفی دارند.
این اصل نظر اسلام در مورد بشر است. الان که ابزار اطلاع‌رسانی خیلی قوی است و مردم تحصیل کرده‌اند و آگاه هستند و خیلی‌ها می‌فهمند، به این حق خود بیشتر واقف می‌شوند. کسی به آسانی زور را تحمل نمی‌کند. مگر اینکه نتواند کاری بکند. حق ندارد تسلیم شود. از لحاظ الهی حق ندارد تسلیم زور شود. باید دفاع و حرکت کند. معنایش این است که مردم آگاه باشند، دخالت کنند، رأی دهند، حضور داشته باشند، به حقوق خود و مسؤولان آگاه باشند. وظایف خود و مسؤولان را بدانند. تا این اواخر احزاب در کشورهای پیشرفته این کار را می‌کردند. سندیکاهها و تعاونی‌های خاص بودند. همه بخشها مثل معلمان، کسبه و کارگران صنوفی داشتند که هنوز هم دارند. در سالهای اخیر تشکلهای کوچک مردمی و بخشی، صنفی و فکری فراوان شدند که خیلی خوب است. البته اگر بی‌حساب و کتاب باشند، آنچنان قدرت جامعه را متفرق می‌کنند که وسیله تحکّم قدرتمندان می‌شوند. وقتی چند نفر دور هم جمع شویم و ساز خود را بزنیم، یک نفر می‌تواند برهمه مسلط باشد.
ولی اگر اینها به صورت شبکه و با نظم و ترتیب، مرامنامه، نظام‌نامه و راه درست حرکت کنند، قدرتی می‌شوند. منتها باید تقسیم کار شود. این گروه عملاً می‌توانند کار احزاب بزرگ را انجام دهند. اکثر اینها نوعاً سیاسی نیستند. کارهای خاص خودشان را دارند، ولی تأثیرات عمومی هم خواهند داشت.
در شرایط فعلی به تشکلهای غیردولتی اهمیت می‌دهم. ولی آن قید را مهم می‌دانم که باعث نشوند نیروها متفرق شوند. مثلاً وقتی در هلال احمر، محیط زیست و بهزیستی کار می‌کنم، خودم را به همین قانع کنم. اگر این‌گونه شود، شاید جامعه استفاده کند، ولی تأثیر واقعی انسانها کم می‌شود.
این راهکارها را قبول دارم. اگر درجایی دست و زبانم امکاناتی پیدا کنند، وظیفه خود می‌دانم که کمک کنم. به شما تبریک عرض می‌کنم وانشاءالله موفق باشید و بتوانید در مسایل کلی، جزیی، موردی و بخشی خدمت کنید. در جامعه بی‌تفاوت نباشید. احساس مسئولیت کنید.
فکر می‌کنم با نکته‌ای که مطرح شد، خوراک دادن در شبکه بسیار مهم است. منظورم بخش مذهبی و دینی است. سعی کنید خوراک خوبی داده شود. افکار خرافی و سست نباشد تا افراد که کمی آگاه شدند، احساس کنند فریب خوردند. بالاخره متون آموزشی برای جدیدالورودها نیاز است. در شبکه بحث کنید که چگونه تهیه کنید. از افراد آگاه دعوت کنید و مسایل مورد علاقه خود و مردم را به آنها بگویید تا متنی بنویسید. این متن را در جایی تأیید کنید تا خیال شما راحت باشد. این کار قابل توسعه است. اگر 50 موضوع را نوشتید، هر سال چند موضوع دیگر هم اضافه می‌شود. می‌توانید در جایی تصویب کنید.
بعد از انقلاب که می‌خواستیم حزب جمهوری را تشکیل دهیم، با اینکه ما پنج شش نفر مؤسس خیلی کار داشتیم، انقلاب شده بود، در شورای انقلاب بودیم، می‌بایست به همه امور می‌رسیدیم، ولی من و آقایان بهشتی، اردبیلی، خامنه‌ای و باهنر وقت گذاشتیم تا مواضع حزب جمهوری را بنویسیم. بند بند را پنج نفر خواندیم و رأی دادیم و تصویب کردیم. بخشهایی را تقسیم کردیم که هرکدام مطلبی بنویسیم. در جمع تصویب کردیم و خیال ما راحت شد. به عنوان جزوه آموزشی به حزب دادیم. خودم بخشی از فصلها را درس دادم که بعضاً از صدا  سیما پخش شد. چون آن موقع حزب عمومی بود. نوار کردیم خیال ما راحت بود. هرکس که عضو می‌شد، می‌دانست موضع حزب این است.
این کار سخت نیست. احتیاج به اطلاعات، دانش و تجربه دارد. منتها وقتی تشکلی را با عضویت 250 تشکل درست کردید، قطعاً یکی از وظایف شما به عنوان رهبران تشکل این است که خوراک فکری اعضا را تهیه کنید.
بنده به عنوان کسی که می‌توانم در بعضی از مسایل نظر دهم، اگر از من سؤال کنید و مشورت بخواهید، با کمال افتخار و میل در حد وسع کمک می‌کنم. ولی می‌دانید که خیلی گرفتارم. بسیاری از نیروهای خوبی که در سراسر کشور هستند، لااقل برای یک بار می‌خواهند مرا ببینند و این وظیفه من است. مقداری که بتوانم، وقت می‌گذارم.
در مورد مجمع بدانید که در کارهای عملی و میدانی دخالتی ندارد. نظارت ما در حد مصوبات است. یعنی مصوبات دولت و مجلس را نگاه می‌کنیم که برخلاف سیاست‌های کلی نظام نباشد و در عمل مسیر دیگری نروند. مثلاً بودجه‌ای که به مجلس آمد، مراقبت می‌کنیم که بودجه مسیر را به طرف ناجور کج نکند. مسؤولان باید سالی یک بار به ما گزارش دهند و ما براساس شاخصها تطبیق کنیم که آیا در یک سال به طرف اهداف ما رفتند یا نرفتند؟ جلو، عقب یا منحرف هستند؟ باید نظر دهیم. آنچه که در جامعه می‌گذرد، از نظارت ما بیرون است. کاربردی است و وارد میدان نمی‌شویم. اگر وارد شویم، مزاحم مردم می‌شویم. باید در خیلی از کارها دخالت کنیم که نمی‌توانند کار کنند. در عین حال احتیاج به مشورت با این تشکلها داریم. فکر می‌کنم مجمع ملی می‌تواند با ما رابطه داشته باشد تا در مسایل مربوط به شما در سیاست‌های کلی مطلع باشیم و درست عمل کنیم و در مواردی که نظر مردم را نیاز داریم بفهمیم چه می‌گذرد. در این موارد از شما استفاده می‌کنیم.
در مورد شخص بنده در حد اینکه برسم، حاضرم به عنوان مشاور شما عمل کنم. هرجا که نیاز داشتید، از من بپرسید و ملاقات بخواهید. در حد مسایل مجمع انشاءالله از مشورت شما استفاده خواهیم کرد. به هرحال محبت کردید و خوشحال شدیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله