بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسولالله و آله
خوشحالم که توفیقی دست داد تا در جمع شما صنعتگران که بناست نوک پیکان حرکت کشور به طرف توسعه مطلوب در دو دهه آینده باشید، حضور داشته باشم و نکاتی که در چارچوب سند چشمانداز بیستساله اهمیت دارد، با شما در میان بگذارم. توفیق شما را برای برگزاری دومین کنفرانس تبریک عرض میکنم، به خصوص به خاطر تقارن با شرایط خاصی که امروز کشور ما در منطقه و شرایط تحولی دنیا با آن مواجه است. مطمئن هستم اگر کارشناسانه به مسایل جاری نگاه کنید و آینده را خوب مدنظر داشته باشید، میتوانید توصیههای ارزشمندی به مسؤولان کشور و تصمیمگیران کشور بدهید و در تصمیمسازیها سهم خوبی ایفا کنید.
سه عنصر در اجلاس شما مورد توجه است: جهانی شدن، تجارت جهانی و رقابت که راهکار درست حرکت امروز صنعت دنیاست. با اهدافی که در چشمانداز برای بیستسال آینده دیدهایم، ایران باید مقام اول را در کشورهای منطقه داشته باشد و به عنوان یک کشور پیشرفته مطرح باشد و از کشورهای در حال توسعه یک گام جلوتر بگذارد.
با مطالعه خیلی زودگذر از آن سند مختصر میتوان اهدافی را که سالها روی آن کار، برنامهریزی و مطالعه شد، به دست آورد. راهکارهای کلی را برای آن در نظر گرفتیم. اما راهکارهای اجرایی را به دولت و مجلس واگذار کردیم. گرچه در برنامههای پنجسالهای که براساس سند چشمانداز نوشته میشود، باز سیاستهای اجرایی برنامه را نگاه میکنیم و تصمیم میگیریم. رهبری هم باید آنها را تأیید کنند تا محور حرکت برنامهها باشد که برنامه پنج ساله چهارم یکی از آنهاست.
خیلی روشن است که امروز دیگر نمیتوان در محدودهی یک کشور، توسعه پایدار و همهجانبه را درنظر گرفت.افقی که باید در نظر بگیریم، افق جهانی است. بخواهیم و نخواهیم، جهانی شدن راه خود را طی میکند. این یک مساله طبیعی تاریخ بشر است که از کمونهای اولیه انسانها شروع شده و به تدریج به روستانشینی، شهرنشینی، کشور، منطقه و جهانی جلو رفته است و هیچکس هم نمیتواند آن را متوقف کند. شاید در جایی ممکن باشد چرخ تاریخ را کُند کنند، اما جای دیگر سریعتر حرکت میکند.
در زمان ما انفجار اطلاعات، حرکت جهانی شدن را به سرعت و جهشی به پیش برد و هر روز میبینید گام جدیدی در اطلاعرسانی برداشته میشود. انفجار اطلاعات مثل موتور محرکه جِت برای جهانی شدن عمل میکند. هیچ کشوری نمیتواند خود را محصور کند و در مرزهای خود بماند و ناچار است که با دنیا تعامل داشته باشد. این برای همه کشورهاست.
مسألهای که ما با جهانی شدن داریم، این است که اگر بتوانیم به کمک کشورهای دیگر، جهانی کردن را کنترل کنیم، آینده خود را تضمین کردهایم. جهانی شدن طبیعی است و میشود، منتهی قدرتهایی هستند که میخواهند از این حرکت طبیعی تاریخ به نفع خود استفاده کنند و در نقاط حساس تصمیمگیری جهانی حضور انحصاری داشته باشند و از آنجا برای دنیا تصمیم بگیرند. همینطور که در تمام طول عمر سازمان ملل به جامعه بینالملل چنین عمل کردهاند.
کاری که امروز باید کرد، این است که بگذاریم جهانی شدن طبیعی و با حضور همه ملتها و دولتها و با تصمیمسازی همه و به نفع همه و در خدمت همه اتفاق بیفتد، این از وظایف مهم همه است که باید کار کنند. البته یک موج بیداری در دنیا به چشم میخورد که آثارش را هم نشان میدهد، ولی ترفندها هم بسیار جدّی است. پس در ایران اگر بحثی دربارهی جهانی شدن هست، دربارهی تحمیلهایی است که میخواهند براین راه طبیعی بکنند، نه در اصل جهانی شدن.
تجارت جهانی، یکی از فرزندان بسیار بسیار جدّی حرکت جهانی شدن است و در همه زمینهها، ارتباطات دنیا قوی میشود. زمینههای تحقیقاتی، آموزشی و تبادل اطلاعات به خصوص، سیاسی، میدانهای زیادی دارند و یکی از میدانهای آن، تجارت است که صنعت و تجارت در اینجا خیلی به هم نزدیک هستند. البته کشاورزی و سایر بخشهای خدمات با هم هستند، اما صنعت حرف بزرگی را میزند و یکی از ایستگاههای مهم این حرکت تاریخی است. بنابراین روی تجارت، آنهم رقابت، هم در صنعت و هم در تجارت باید دیدگاههای جدیدی پیدا کنیم. جرقههایش در ایران وجود دارد، اما فرهنگ آن هنوز نهادینه نشده است و مقاومتهایی وجود دارد و انحصاراتی مقاومت میکنند و انحصارگرهایی هم در میدان هستند.
اگر رقابت را صحیح، عادلانه و شفاف درکشور ما نهادینه و فرهنگ جامعه را با رقابت اخت کنیم، یکی ازکارهای بزرگ و سرنوشتساز تاریخ کشور را انجام دادیم، البته فکر نکنیم که این رقابت محدود به داخل است.
اگر مقدمه قبلی حرفم را توجه کرده باشد، متوجه میشوید رقابتی که بحث میکنیم، رقابت جهانی است. البته بدون رقابت داخلی نمیتوانیم رقیبهای خوبی در صحنههای جهانی باشیم. اول باید در داخل رقابت سالم، شفاف و عادلانه شکل بگیرد. باید کسانی که استعدادها، امکانات، برنامه و طراحی دارند، بتوانند از ظرفیتهای موجود کشور به طور مساوی بهرهگیری کنند و باید جلوی دانههایی که بنگاههای بزرگ صنعتی، تجاری و خدماتی میتوانند داشته باشند، گرفته شود تا عدالتی در صحنه تلاش، تولید و توزیع به وجود بیاید. آنجا حق، همراه کار، تلاش، ابتکار، خلاقیت و بروز استعدادهاست. در چنین زمینهای هم توسعه شکل میگیرد و هم عدالت پابرجا میشود و هم مردم جامعه از مواهب زندگی عادلانه در شرایط امروز میتوانند بهرهبرداری کنند.
ما در سند چشمانداز روی نکات مهمی فکر کردیم و تصمیم گرفتیم. میدان مسابقه را جهانی دیدیم که شروع آن از داخل کشور، اما جهانی است. امکانات مسابقه را مطالعه کردیم. در داخل کشور ظرفیتهای خوبی داریم و امکانات فراوانی هست تا بتوانیم در میدان مسابقه حرفهای مهم و قدرت پیروزی را داشته باشیم. ایران از لحاظ طبیعی دارای امکانات کمنظیری است. موقعیت جغرافیای سیاسی ما در دنیا موقعیت ممتازی است و از لحاظ نیروی انسانی ،استعدادهای ایرانیها مورد اعتراف همه مراکز مطالعه توسعه انسانی است.
هیچکس ایرانی را متهم به کم استعدادی و نداشتن زیرکی و ظرفیت توسعه انسانی نمیکند. طبیعی هم است. برای اینکه هزاران سال تمدن در ژنهای ایرانی، نسل به نسل منتقل شده و امروز در نسل جوان ما خود را نشان میدهد. ظرفیت آموزشی کشور ظرفیت نسبتاً قابل قبولی است، آموزشهای ابتدایی، متوسطه و آموزشهای عالی در همه مقاطع تحصیلی و منابع طبیعی کشور در میان همه کشورهای دنیا، وضع استثنایی به ایران داده است. شاید در بین کشورهای دنیا، سومین کشوری هستیم که همه چیز را در خاک کشورمان و در محدودهی مرزهایمان از لحاظ طبیعی برای زندگی بهتر داریم و بعضی از آنها تقریباً بیپایان است.
مکتب فکری ما آخرین مکتب آسمانی است که برای بشر تا قیامت آمده و اسلام،بخصوص مکتب اهل بیت(ع) که نابترین بخش مکتبهای داخلی اسلام است، در اختیار ایرانیهاست. شرایط طبیعی ما به گونهای است که میتوانیم از حوادثی که در اطراف ما میگذرد، به خوبی بهرهگیری کنیم. اینها چیزهایی است که خیلی به مدیریت ما بستگی ندارد. البته بستگی دارد، ولی ظرفیتی را به ما میدهد. شما میبینید که در چهار سال اخیر حوادث مهم جهانی را به منطقه ما آوردهاند و جنگهای افغانستان، عراق و لشکرکشیها و مبارزه با تروریسم جزو مسایل مهم دنیا بود که شاید هدف نهایی ضربه زدن به ایران بود. ولی ایران بیش از هرکشور دیگری بهره این حوادث را برد.
خودشان هم تعجب میکنند. امروز آقای بوش را بازخواست میکنند که شما به هزینه آمریکا جنگیدید، اما نفع آن را ایرانیها در منطقه بردند. شاخصهای روشنی هم ارائه میدهند. در افغانستان شما نیروی مزاحمی را که منطقه را آلوده کرده بود، از جلوی راه ایران برداشتید (طالبان) و تروریستهای القاعده را که فشارشان را برایران و کارهای عملیاتی خودشان را آغاز کرده بودند، از ایران دور و در دنیا پخش کردید.
منافقینی که دهها سال روی آنها کار شده بود، برای اینکه مزاحم ایران باشند، در عراق تغذیه میشدند، آنها را محاصره و محدود کردید. در حالت زوال قرار دادید و مهمترین مزاحم ایرن را که حزب بعث عراق بود و نمیگذاشت ایران آرام بگیرد و غرب ایران را ناامن کرده بود، از جلوی ایران برداشتید.
لیست بزرگی جلوی میز آقای بوش است که او را مورد سؤال قرار میدهند که به نفع ایران کار کرده است. خودشان هم میدانند که او نیامد که به نفع ایران کار کند، از اول هم گفتند که مقصد تهران است. اما شرایط ما اینجوری است، ایران اینجوری است، خاک و راه ما اینگونه است که دخالتهای فرامنطقهای را میتواند به نفع خود شکل بدهد. اگر ما مدیریت فعالتری در میدان داشتیم، شاید بهره ما خیلی بیش از اینها بود، ولی در همین شرایط، الآن هم افغانستان و هم عراق میتوانند به عنوان همکاران خوب و میدان تنفس ما در منطقه مطرح شوند و الآن هم هستند و بهترین دوستان ما در کنار ما هستند.
روسیه نمونه دیگری از آن است، شوروی از هم پاشید، البته رقیب بزرگی از امپریالیسم غرب از میدان بیرون رفت، اما میدان وسیعی برای ایران در قفقاز و آسیای مرکزی باز شد که اگر باز مدیریت شود، آنها عقبه استراتژیک برای کشور ما خواهند بود.
مسألهانرژیکه امروزبه اعترافهمه،مهمترین، حساسترین و سرنوشتسازترین، نیاز بشریت است و به این زودی هم آلترناتیو ندارد و جایگزینی برای آن دیده نمیشود، مرکز آن در منطقه ما است. ما بین دو منطقه نیرومند انرژی در جنوب و شمال و همچنین در مرکز جغرافیایی انرژی که خود ایران باشد، قرار داریم. بهترین معبر و مسیر خطوط لولههای انرژی گازی و نفت هستیم. بهترین معبر برای عبور سفرهای آسمانی هستیم، شرق، غرب، شمال و جنوب ایران بهترین مسیر برای خطوط مخابرات و فیبر نوری است. فضای ما از لحاظ استقرار ماهوارهها جزو بهترین فضاها برای دادن ارتباطات به دنیا است.
چیزی در ایران کم نیست، منابع طبیعی، شرایط سیاسی، شرایط اقتصادی، شرایط انسانی، مکتب و همه چیز در ایران هست، ما اینها را بررسی کردیم، شعار نیست که موقعیت اول منطقه باشیم. این یک واقعیت است که میتوانیم ، ظرفیت هست. البته موانع جدّی هم داریم که باید آن موانع را برطرف کنیم. بحث رقابت را عرض میکنم.
به هر حال از شما صنعتگران، شرکتها، اشخاص حقیقی و حقوقی میخواهیم که در میدان رقابت سالم صنعتی، بازرگانی و خدماتی در دنیا حضور بیشتری داشته باشید. باید شرایط را آماده کنیم. یعنی نظام باید برای شما آماده کند. اگر امروز شما در دنیا محدودیت دارید، این مسئولیت به عهدة شما نیست، برعهدة نظام، دولت و مجلس است و ما باید آن شرایط را فراهم کنیم. نباید از صنعتگر بخواهیم باکشورهای قدر صنعتی رقابت کند که بهره صنعتگران آنها دو تا سه درصد است و یا بدون بهره، وام میگیرند. یا تعرفهای در مقابل آنها در بازارهای جهانی نیست. ولی شما با تعرفه بالا در میدان رقابت با کشورهای دیگر در دنیا واردمیشوید. مشخص است که این تفاوت، رقیب را به زانو درمیآورد، ما به عنوان حکومت باید این شرایط را برای مردم، صنعتگران و تجار فراهم کنیم.
خدمات بیمه و بانک یکی از همین موارد است. وقتی به چین نگاه میکنیم، میبینیم قدرت رقابت بالایی دارد. چون بهره صنعتگر چینی به بانکها خیلی پایین و هزینههای بالاسری آنها پایینتر است. در بازار جهانی هم قدرت چانهزنی دارد تا میدان رقابت را به نفع خود تعدیل و تبعیضها را برطرف کند. اینها کار صنعتگر داخلی نیست، یک شرکت چنین کاری را نمیتواند بکند. اینها را دولت، نظام و مجلس میتوانند حمایت کنند.
در داخل کشور هم رقابتها عادلانه نیست. شرکتهای بزرگ دولتی با سرمایههای ارزان و مفت که در اختیار دارند و با امکانات فراوان، میتوانند وامهای مناسبتر را جذب کنند و در شرایطی هستند که از زیانهای احتمالی نگران نیستند. معلوم است که رقیب بخش خصوصی را راحت نمیگذارند و ریسک را برای او بالا میبرند و شجاعت تصمیمگیری را در بخش خصوصی کم میکنند. این بخش حق دارد نگران باشد.
فکر میکنم ما به عنوان دولت باید شرایط رقابت را برای صنعتگران، بازرگانان، بیمهگران و بازار پولی مناسب کنیم تا بتوانیم با یک حرکت درست و با یک سیستم پایدار این راه بیست سالهای که بناست به اندازه یک قرن جلو برود، بپیماییم. در همین شرایط نابرابر جهانی، جاهایی را فتح کردیم، اما ظرفیت بیش از اینهاست. اینهایی که به دست ما آمده، اندک است.
در ونزوئلا وآمریکای لاتین بهقدرت صنعت شما توجه شده است کهنمونههای آن تراکتورسازی، خانهسازی، کارخانه سیمان و سیلو است. سال گذشته در یک رقابت شدید در هندوستان صنایع نفت دریایی ما توانست یکی از طرحهای مهم را از دست یکی از رقیبان قَدر درآورد و الان اجرا میکند. در آمریکای لاتین هم چنین موقعیتی پیدا کردیم. در عمان توانستیم نیروگاه بسازیم، در سوریه توانستیم سیلو و کارخانه سیمان بسازیم. کارخانه اتومبیلسازی را به سوریه بردیم. مصر هم چنین تقاضایی دارد. در آفریقا میدان وسیعی داریم، در آسیای میانه سالهای پیش با رقیبانی مثل زیمنس در طرح فیبر نوری برنده شدیم. توانستیم در پاکستان طرحهای مهم پلسازی و اتوبان سازی را از دست رقیبان بگیریم. همه اینها در شرایط رقابتی غیرسالم بوده است.
بنابراین راه باز است. اما وظیفه ما این است که برای صنعتگرانمان راه را بازتر و رقابتهای جهانی را به نفع خودمان عادلانه و در داخل هم میدان رقابتی را باز کنیم. در چنین شرایطی میتوانیم وارد تجارت جهانی شویم. سوبسیدها همیشه مفید نیستند، سوبسیدها مسکّن هستند، باید به گونهای طراحی شود که نقاط استراتژیک را بپوشاند. شما میبینید اروپا و آمریکا بر روی سوبسید کشاورزی در یک نزاع شدید هستند، برای اینکه یارانه زیادی به بخش کشاورزی میدهند. چون این بخش، نقطه حیاتی است. نمیگویم یارانه ندهیم، اما یارانهها با حساب، هوشمندانه و هدفدار باشد. اگر یارانههایی که در سوخت و هر بخشی میدهیم، هدفدار باشد، آن وقت کمکی برای رقابتها خواهد شد. یارانهها نباید رقابت سوز باشند. باید رقابت ساز باشند و این عملی است.
در مجموع فکر میکنم ظرفیت ورود به تجارت جهانی را داریم. به شرط اینکه مقدمات را درست فراهم کنیم و از شما خواهش میکنم دلسوزانه از این اجتماع استفاده کنید و پیشنهادهای کارسازی را ارائه بدهید. ما هم به عنوان مسؤول در نظارت بر اجرای سند چشمانداز به کمک شما میآییم. چون در همین جهت است. ما الآن از دو طرف به یک نقطه رسیدیم. انشاءالله ما به عنوان طراح و ناظر سند و شما به عنوان کسانی که باید از این سند بهرهگیری و آن را اجرا کنید، با همکاری هم بتوانیم این فضای لازم را برای پیشرفت کشور و رسیدن به آنجایی که حق مردم ماست، آماده کنیم که یک زندگی آزاد در کشوری آباد، مستقل، بالنده و مرفه داشته باشیم.
برای توفیقات بیشتر شما شخصیتها و شرکتهای مهمی که در خدمت کشورمان هستید، دعا میکنم.
والسّلام علیکم و رحمهالله