بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
از تلاشی که در این مرکز انجام میشود، تشکر میکنم. مرکزی که سالهای طولانی، از پیش از انقلاب تا این اواخر متروک مانده بود و فعلاً یکی از مراکز مورد توجه کارهای قرآنی و فرهنگ اسلامی شده است. آقای مسجد جامعی با ابتکاراتی که دارند، به تدریج جایگاه شایستهای برای موزه قرآنی به وجود خواهند آورد. سالها پیش با پیشنهاد ایشان و تلاش دکتر حبیبی قرار شد موزه دائم قرآن داشته باشیم و اینجا را مناسب دیدیم، منتهی با تأخیر به آماده کردن اینجا رسیدیم و الحمدلله امروز جای مناسبی هست. کم کم همه بخشهای قرآنی دارند توجه میکنند. امیدوارم پلی بین همه بخشهای جامعه باشد که میخواهند با قرآن سر و کار داشته باشند.
برنامه شما تحت عنوان «جشنواره پیام حضرت رسول» است. آسان نیست که پیام حضرت رسول را در چند جمله نمایش بدهیم. پیام ایشان مجموعهای از معارف آسمانی است. در مدت 23 سال با نظم خاصی که خداوند طراح آن بود، به بشریت عرضه شد و امروز شاهد این هستیم که یک ربع جمعیت دنیا به شدت تحت تأثیر آن هستند و به طور غیرمستقیم اکثر جمعیت دنیا از قرآن بهره میگیرند و هنوز در قدمهای اول راه هستیم تا به این اقیانوس برسیم که ژرفای آن را هیچکس اندازهگیری نکرده و نمیدانم کی به عمق این اقیانوس معارف خواهیم رسید. باید به اندازه وظایف تلاش کنیم تا به این اقیانوس رحمت نزدیک شویم.
همین سوره معروف علق یا اقرا که اولین پیامی است که پیامبر از آسمان گرفت و به ما تحویل داد، به تعبیر ادبای عرب برائت استهلالی از کل پیام پیامبر (ص) است. معمولاً کسی که کتاب یا مقالهای مینویسد، عنوانی به آن میدهد و تیتری انتخاب میکند و چند کلمه کلیدی آن مقاله را در سرفصل مقاله قرار میدهد تا توجه خواننده از اول جلب شود. هیچوقت نمیتوان یک کتاب را در دوسه کلمه توضیح داد.
ولی میتوان مورد توجه قرارداد. در ابتدای این پیام ابتدایی پیامبر (ص) یعنی سوره علق قرآن، نمونههای مهمی از سرفصلها هست. انصافاً خود این سوره نشان از اعجاز ادبی و محتوایی قرآن و تیتر خوبی برای پیام پیامبر(ص) است.
با کسی صحبت میکند که با سواد نیست و نمیتواند بخواند. از چیزهایی میگوید که آن روز در آن جامعه و در خیلی از جاهای دنیا بدیع بود. در چند جمله کوتاه و درچند سطر محتوای عمیقی میدهد.
«بخوان» اگرچه خطابش پیامبر(ص) است، ولی معلوم است که به همه ما و موجودات خطاب میکند که این کتاب عظیم آفرینش را بخوانید. نمیگوید چه بخوانید، فقط بخوانید، به نام خدا هم بخوانید. چون این کتاب مال خداست.
مهمترین اسمی که از خدا مطرح میکند، ربوبیت خداست. «باسم ربک» چون خیلیها در آن زمان بودند و امروز هم هستند که حقیقتاً ربوبیت خدا را قبول ندارند و فکر میکنند دنیا تحت ربوبیت ارباب دیگری است. ارباب محیرالعقولی که حضرت یوسف هم به زندانیان مصر فرموده است. میگوییم خداوند ربالعالمین است، اما اینکه هضم کرده باشیم و در وجود ما جای گرفته باشد که خدا را در همه امور ربالعالمین بدانیم، خیلی مهم است.
اگر چنین احساسی در زندگی ما ریشه بگیرد، مسایل ما حل میشود. ولی خداوند این کلمه را به عنوان دومین کلمه به پیامبرش میگوید و جزو کلمات کلیدی کتابش مطرح میکند.
بعد آفرینش را مطرح میکند «الذی خلق» همه مسایل در آفرینش مطرح است. هیچچیز و هیچجا از محدوده آفرینش خداوند بیرون نیست. همه چیز مخلوق خداست و خداوند خالق همه چیز است. با چنین موجود مقدسی مواجه هستیم و پیامبر (ص) پیام او را اینگونه خلاصه آورده است.
بعد انسان است. «خلق الانسان» خیلی چیزها خلق شد. میلیاردها شیء در دنیا خلق شد. دریا، کوهها، آسمانها، خورشید، افلاک، کهکشانها، بهشت، جهنم و ... مخلوقات خداوند هستند، ولی از بین این همه، اسم انسان میآید «خلق الانسان» انسان در تیتر اول است. رسالت پیامبر نشان میدهد که دنبال چیست و این دین و این پیام چه میخواهد. معجزه آفرینش را با یک کلمه توضیح میدهد. شاید آن روز خیلیها، مخصوصاً مخاطبان مستقیم نمیفهمیدند که «خلق الانسان من علق» یعنی چه!! امروز بعد از کشف موجودات ذرهبینی همه تأیید کردند که این جمله قرآن در اولین خطاب چقدر معنا دارد!! واقعاً فصل عظیمی از علم را در همین یک کلمه آورده است.
بعد از این، بحث علم را مطرح میکند «علم الانسان مالم یعلم» دانش، آفرینش، انسان، ربوبیت و معجزه آفرینش مطرح میشود. انسان واقعاً معجزه آفرینش است. شاید میلیونها سال دیگر هم دانشمندان نتوانند همه ریزهکاریها و نظمی که در سلولها و ژنهای انسان به وجود آمد، بشناسند. از یک سلول بنیادی همه واقعیت وجودی انسان شکل میگیرد که به اندازه همه جهان است. اگر بتوانیم آن را بشکافیم، همه انسان را شناختیم. یعنی همه جهان را شناختیم.
این قدرت با بحث تعلیم و رفع جهل، رکن آموزش پیامبر(ص) در عبادت است. چیزی که به زندگی ما خلوص میدهد و معنادار میکند، حالت عبودیتی است که بین خود و خداوند احساس میکنیم. اگر انسان خود را به معنای واقعی کلمه عبد خدا بداند و خدا را معبود خود بشناسد، همه مسایلش حل میشود. اگر اشکالی داریم، به خاطر این است که لفظ را میگوییم و معنا را خوب نمیفهمیم و یا کم میفهمیدیم. در عبادت هم اسم نماز آمد. هنوز نمازی نبود. هنوز مخاطب مسلمانی نبود که نماز بخواند.
اینکه این چند کلمه در یک پیام تنظیم میشود، معنادار است. اگر میخواستیم پیام پیامبر(ص) را کشف کنیم، بسیاری از آنها را در همین سوره میدیدیم. بحث معاد، طغیان، سرکشی و استکبار در همین پیام مطرح میشود و بحث تنبیه و تشویق هم در این پیام هست.
ببینید پیام در چند کلمه، آنهم با مخاطبانی که اصلاً با این مسایل آشنا نیستند، چقدر بامعناست!! اولین مأموریت پیامبر نماز است که براساس اسناد موجود خود جبرییل به صورت انسانی مجسّم میشود و آبی را با پاشنه پای خود از زمین میجوشاند و وضو میگیرد و نماز میخواند و به پیامبر(ص) تعلیم میدهد که این نمازی است که از شما خواسته شده است.
انصافاً باید روی پیام پیامبر(ص) خیلی کار کنیم. مخصوصاً در جمهوری اسلامی با این حوزهها، دانشمندان، دانشگاهها و هنرمندان وظیفه سنگینی داریم. در زمان خوبی قرار گرفتیم که با زبان روز و قابل فهم برای مردم دنیا مفسّر پیام پیامبر(ص) باشیم.
چیزی بهتر از این پیام برای مردم دنیا نمیآید. هرجا که میخواهند، بگردند. آنچه که منطبق با کتب آسمانی دیگر است، همین پیام و تکرار آنهاست و آنها هم دارند. آنچه که آنها از دست دادند، یا زمان ابلاغش نرسیده بود، توسط پیامبر آمد و با جمله «الیوم اکملت لکم دینکم و اتمتم علیکم نعمتی و رضیتی لکم الاسلام دینا» حرف آخر آسمان به زمین زده شد.
خوشبختانه ما امروز در جایی قرار گرفتیم که باید این حرف آخر آسمان را بفهمیم و توضیح دهیم. مطمنئاً اگر بفهمیم، عمل کنیم و توضیح دهیم، اسلام خود به خود جامعه بشری را تحت انوار خود میگیرد. تا الان هم گرفت. توفیقات مسلمانان کم نیست. ولی نسبت به آنچه که باید باشد، خیلی کم است. روزی خواهد آمد که این خورشیدی که خداوند به نام مهمترین پیام پیامبر(ص) در قرآن خلق کرد، بتواند درست نورافشانی کند و کسانی باشند که بتوانند از همه رنگهای موجود در این نور با ظرفیت و استعداد خودشان بهرهگیری کنند.
امیدواریم در تلاشی که میکنید و زحمتی که برای تبیین پیام پیامبر(ص) بر محور قرآن میکشید، به اهدافی که دارید، نزدیک شوید و دیگران هم از زحمات شما استفاده کنند. بنده که از جوانی عشق و علاقه غیرقابل توصیفی به قرآن داشتم، هرجا میبینم این نغمه هست و این نور خود را نشان میدهد، به آنجا خیره میشوم و چون عشق دارم، جذب میشوم.
الان دو چیز برایم زیباست:
1- ایثار، فداکاری و شهادت
2- حرکت در محور قرآن و شناخت این اثر جاودان
انشاءالله تا آخر عمر چنین باشم. چون اگر انسانی این دو توشه را داشته باشد، امیدوار است که از رحمت خداوند بینصیب نباشد. شما را به خدا میسپاریم و برای توفیق بیشتر شما دعا میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله