بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله واله
خیلی خوش آمدید. به کار شما علاقمندم و ارزش و اهمیت این کاررا خوب میدانم. گزارشی که سردار احمدی مقدم دادند، با شیوه عملیاتی تهیه شده بود که انتظار همین بود. اگرچه پایههای اساسی آن را ذکر کردند، ولی به فضای صف رفتند.
نکته مهمی در حرفشان بود که در گذشته نقطه ضعف مادر عدم اطلاعات بود و همیشه به این ضعف می رسیدیم. خیلی تلاش کرده بودیم که تمرکز اطلاعات داشته باشیم، ولی هیچ وقت موفق نبودیم. تا مطرح میشد، ناجا، وزارت اطلاعات و دیگران مایل بودند که خودشان داشته باشند. نمیتوانستیم تمرکز بدهیم. ضمن اینکه آن موقع ابزار تمرکز هم مثل الان نبود. کارها دیجیتالی و کامپیوتری نبود. پرونده های زیادی بود که مراکز دیگر خبر نداشتند. گاهی متهمی اطلاعات زیادی داشت که به درد پرونده های دیگر میخورد، ولی هیچ کس در این میدان نبود که اینها راجمع و از آنها استفاده کند. ازاین نوع نمونههای زیادی گفته میشد.
به هر حال الان با توجه به اینکه این تمرکز گرایی تازه است، ارزیابی عملی ندارم. ولی در محاسبه فکر ی کنم با فرماندهی فرمانده ناجا این تمرکز واقعی تر میشود، صف، میدان، ابزار کار و اطلاعات میتوانند هماهنگ عمل کنند.
حقیقتاً مبارزه با مواد مخدر جزو کارهای مهم کشور است. اگر چند مسئله مهم سیاسی اجتماعی، انسانی، و اسلامیداشته باشیم، این کار یکی از آن چند مسئله است. بالاخره این همه انسانهای مبتلا، خیلیهایشان فقیر هستند، این همه خانواده گرفتار که میدانیم چه برسرشان میآید. نمونههایی از این افراد را از قدیم و از جوانی خود از نزدیک میشناختیم. هنوز هم خیلیها را میشناسیم. مبتلا در یک خانواده آن هم اگر نانآور باشد، خیلی مسئله ساز است. متاسفانه اعتیاد روز به روز دارد بیشتر میشود.
هزینهای که از لحاظ اقتصادی برای کشور دارد، تا به حال محاسبه نشده است. چند بار وارد بحث محاسبه شدیم. هزینههایی که خانوادهها متحمل متحمل میشوند، هزینههای سیاسی، اجتماعی و گرفتاریهایی که خانوادهها پیدا میکنند، خیلی زیاد است. اگر هزینههای اخلاقی، درمانی وسایر مسایلی که به جامعه منتقل شود، محاسبه شود و بگویید، شاید مؤثر باشد. حقیقتاً اعتیاد برای جامعه بلاست.
البته متأسفانه ایران از قدیم به هر دلیلی، یا شاعرمنشی ایرانیان یا به هر ادله، مبتلا بود. یعنی میبینیم که در تاریخ ریشه دارد و این برای ما مصیبت است. در گذشته ضد ارزش نبود. در جوانی در منطقه خودمان شاهد بودیم که در محافل رسمی، در مهمانی ها و حتی در جلسات روضه و سخنرانی در خانهها، فرض کنید آقای فلسفی رااز تهران دعوت میکردند و جلسه عظیمی بود. ولی آن طرف مجلس چند اتاق برای مهمانان بود. واقعاً بوی تریاک در ساختمان میپیچید وکسی هم معترض نمیشد. چون عیب نبود.
الحمدلله آن حالت گذشت و کم کم وارد این فضا شدیم که حداقل در جامعه ضد ارزش است. شاید برای مبتلایان خیلی با ارزش باشد وفکر میکنند که ما عالم آنها را درک نمیکنیم. در فضای دیگری زندگی میکنند. بد عادتی در کشور شده است.
میدانم کار شما بسیار دشوار است. باهمه مقدماتی که فراهم کردید و با همه تدبیرهایی که اتخاذ کردید باز هم کار دشواری دارید. باید همت خود را بسیار نیرومند کنید. شرایط به گونهای است که بتوانید گامهای بزرگی بردارید.
البته سیاستهای کلی را نوشتیم وخیال ما راحت است. قوانینی را هم که گذراندیم. چند بار تجدید نظر کردیم وتا چند سال پیش به روز بود. شاید الان با سلیقه جدید نخواند. پیشنویسی را که فرستادید، خواندم. مطالب جدید بسیار خوبی در آن است.
اگر آقای شاملو و دیگران در کمیسیون سریع تر کار کنند، در مجمع مطرح میکنیم. چون تا کارشناسی آنها تمام نشود، نمیتوانیم در فوریت بیندازیم. ولی وقتی از کمیسیون آمد، به خاطراولویت مسئله موارد مخدر و تازه نفس بودن شما که بتوانید ابزار خود را به دست بگیرید، برای طرح در مجمع اولویت می دهیم. چون باید از روحیه ای که الان در شما حاکم است، بهتر استفاده کنیم.
عیب دیگری که امروز به خصوص در ایران است - نمیدانم در دیگر کشور ها هم هست یا نه.- این است که توسعه این کار یک مقدار سیاسی است. یعنی کسانی که میخواهند به ما ضربه بزنند، اگر ویروس ایدز را ضد اخلاق در کشور تزریق میکنند، این هم یک نوع مبارزه با نظام است. نمیتوان باور کرد که آمریکا و اشغالگران نمیتوانستند در افغانستان کاری بکنند. شاید نمیتوانستند ریشهکن کنند، اما میتوانستند با امکانات و پول خود کشاورزان را ترغیب به نابودی مزارع خشخاش کنند. با این همه کارگاههای هروئینسازی برخورد نمیکنند، در حالی که اطلاعات کاملی از این موارد دارند و میتوانند با باندهای قاچاق که در اروپا، آمریکا و همهجا هستند، برخورد کنند. زیر تیغ سیا و بقیه مراکز اطلاعاتی دنیا هستند. اگر ارادهای بود که جلو گیری کنند، میکردند.
بلای اضافی که در سخنان سردار نبود، مواد مخدر صنعتی بود. شما وارد این بخش نشدید و عبور کردید. گویا مشکل ما در این بخش بسیار جدی است. دارد خطر ناک تر میشود. در گزارشهای قبلی که برای من می فرستادند، جمله ای دیدم که اگر وجود داشته باشد، خیلی بد است. یک انگلیسی در مذاکره با گروه ایرانی که گفته بودند: «ما داریم از ایران هزینه میکنیم تا جلو مشکلات شما را بگیریم و زحمت شما را کم کنیم و اگر شما همکاری نکنید، ما هم همکاری خود را کم میکنیم»، در جواب گفته بود: «اگر شما مواد مخدر را با شتر به خانههای ما بفرستید، ما با هواپیما چیزهای خطرناکی را وارد کشور شما میکنیم.»
میگفتند این جمله ضبط شده و وجود دارد. اگر هست، یک حرف عملی شده است که الان دارند به صور مختلف میآورند. لذا فکر میکنم این مسئله یک مسئله سیاسی استعماری و نه سیاست داخلی شده است. در داخل جریانی را پیدا نمیکنیم که از لحاظ سیاسی دنبال این کار باشد. شاید از لحاظ منابع مادی دنبالش باشند، مگر اینکه گروهها و کسانی که در پاکستان هستند، با مسائل سیاسی وارد این کار شوند که آنها به تعبیر ما ضد انقلاب هستند.
در مجموع شرایط جدید که مدیریت از نوع فرماندهی ناجا مسئول اجرا می باشد و باید صف را هم اداره کند، تجربه جدیدی در کار ماست. ما هم انشاءالله کار تصویب قانون را با سرعت انجام میدهیم.
قاعدتاً دولت هم باید با شرایطی که الان پیدا شده، کمک کند. دست دولت خالی نیست. در گذشته معمولاً از درآمد خود اینجا اداره میشد که کافی بود. ضمن اینکه کار درستی بود. البته اشکالاتی هم داشت.
اگر الان پول بدهند که باید بدهند و میتوانند بدهند، میتوانید ابزار خود را به روز کنید و نیروهای خود را راضی نگه دارید. حتی میتوانید مانع انگیزههای بدی شوید که به خاطر فقر در بعضی از مأمورین دیده میشود. این انگیزهها خطرناک میشود. شاید با اقدام کوچکی شروع شود، اما وقتی آلوده شوند، غرق میشوند و نمیتوانند جدا شوند. چون هم عادت میکنند و هم میترسند. انشاءالله نظرات خود را در پیشنویسی که شما فرستادید، می گوییم. مطمئن باشید در مجمع که فعلاً من هستم، هر نیازی از لحاظ رفع گرههای قانونی باشد، معطل نمیکنیم وبا الویت انجام میدهیم. دعا میکنیم موفق باشید و انشاءالله سال آینده در سال روز امروز دستاوردهای بهتری را گزارش دهید.
والسلام علیکم و رحمه الله