سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار علمای زابل
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول الله
از توفیق زیارت برادران و خواهران طلبه و علما و اهل علم منطقه خیلی خوشحال هستیم و برای بنده جلسه مأنوسی است. قبل از جلسه، شما با اندیشمندان اهل قلم و بیان و مسئولان امور علمی و فرهنگی شهرستان دیدار داشتیم که جلسه بسیار خوبی بوده است و شخصیتهای اندیشمند دانشگاهی و فرهنگی مسائل مورد توجه خودشان و استان و شهرستان را مطرح کردند و ما هم استفاده کردیم.
اینجا هم از زبان برادران بزرگوار آقای طباطبایی و دهقان و لشکری که همگی مطلع وضع فرهنگی و دینی و نیازهای جامعه در اینجا هستند، مطالب مفیدی را دریافت کردیم. به هرحال در شرایطی که ما زندگی میکنیم، روحانیت مسئولیت بسیار بسیار بزرگی را برعهده دارد. به خاطر اینکه مکتبی که امروز این امکان را دارد که باعث نجات مردم و راهنمایی بشریت باشد، اسلام است و دین خاتم با سندیت قرآن سرمایه بسیار بزرگی برای نجات بشر و راهی برای سعادت انسانی است و ما طلبهها مسئولیت تبیین این راه را به عهده گرفتیم. ما به عنوان کسی که برای شناختن اسلام درس خواندیم و تعهد کردیم که شناخت خودمان را با مردم در میان بگذاریم، و مردم را در جهتی که خداوند خواسته راهنمایی کنیم، وظیفه داریم. خوشبختانه در دوران معاصر ثابت شد که روحانیت میتواند کارساز، تأثیرگذار و خطشکن باشد و مشکلات عظیم را از جلوی راه مردم بردارد و در حکومت مستبد قاجار پیشتازی روحانیت موجب شد که مردم به مشروطه رسیدند و استبداد بسته شد. گرچه با خیانتهایی که غربزدهها و عوامل خارجی کردند، دوباره برگشت و بجای استبداد قاجاری، استبداد پهلوی حاکم شد و دوباره مردم را گرفتار کرد و این همان دورهای است که روحانیت و علما را خانهنشین و یا اصلاً حذف کردند و سعی کردند برنامههای مدارس، مساجد و تکایا از زندگی مردم جدا کنند و پنجاه سال خانواده نامناسب توانست در بهترین شرایطی که دنیا به سرعت به طرف تکامل و پیشرفت در حرکت بود، صحنه ایران را اینگونه گرفتار کند.
دوباره شرایطی پیش آمد که روحانیت تجدید حیات کرد و از نو مدارس ساخته شد و علما به میدان آمدند. بار دیگر بین علمای شیعه و سنی حرکتی پیدا شد. اگرچه ما فرصت عهد بیداری اسلامی را که در مقطعی بوجود آمده بود بخاطر رژیم پهلوی از دست دادیم، ولی در حرکت جدید و تجدید حیات روحانیت با آشنایی از تاریخ گذشته کار عجیبی اتفاق افتاد، رژیمی که تا دندان مسلّح بود، رژیمی که از لحاظ مالی بخاطر چهار برابر شدن قیمت نفت در زمان کوتاهی بسیار ثروتمند شده بود و با همان پول حمایت خارجیها را جلب کرده بود و با آوردن مستشاران و نیروهای حامی خودش از خارج در ارتش، ساواک، نفت، سازمان برنامه و پلیس و همه جا را خیال خود آببندی و محکم کرده بود و هر صدایی که بلند میشد، خفه میکردند، روحانیت حرکت کرد و مردم هم بواسطه اعتمادی که به روحانیت داشتند، به صحنه آمدند و با کمترین تلفات رژیم جبار را به زمین زدند و آمریکا را از کشور بیرون انداختند و سرنوشت کشور را به دست مردم دادند. همه مسؤولیتها از طریق انتخابات، از رهبری گرفته تا رئیسجمهور، نمایندگان مجلس و شوراها، به اراده مردم و با رأی آنها بود و هست که خودتان میبینید.
این قطعه تاریخ را به طور مختصر گفتم که نشان بدهم روحانیت میتواند تأثیرگذار باشد و کارهای بسیار بزرگ را انجام دهد. الان در عراق با همین وضع مواجه هستیم، آمریکا حزب بعث را شکست به امید اینکه بر نفت و امتیازات منطقه مسلط بشود، لشکرکشی کرد و هزینه فراوانی را متقبل شد و صدها میلیارد دلار هزینه کرد و تلفات و مشکلات فراوان را تحمل کرد و امروز با پایمردی روحانیت و حوزههای نجف و شخص آیتالله سیستاتی که از افتخارات شما سیستانیها به حساب میآید، مردم عراق به طرف انتخابات میروند و انشاءالله سرنوشت خودشان را بدست میگیرند و اکثریت مردم عراق صاحب کشورشان میشوند و مسلمانها از ذلتی که حزب بعث کافر عراق برآنها تحمیل کرده بود، نجات پیدا میکنند و آمریکا هم با هزینههای زیاد باید از منطقه بیرون برود.
میتوانید قدرت روحانیت را ببینید، وقتیکه نجف را با آن قساوت میکوبیدند و شب و روز بمباران میکردند، آیتالله سیستانی که مریض بودند، علیرغم خواست آمریکا از انگلستان برگشتند و وارد نجف شدند و وضع کشور را آرام کردند که موقعیت خوبی است. این چیزی جز اعتماد عمیق و جدّی مردم به علما و رهبران گروه دینی نیست. حتی کسانیکه دین برای آنها خیلی مهم نیست، روحانیت به خاطر حرکت ارزشی درست و اعتمادی که جلب میکند و قناعتی که دارد و با قناعت وظایف خودش را انجام میدهد، محترم است و در میان مردم حسّ اعتمادی هست. مردم دینشان را از روحانیت میگیرند، بسیاری از اخلاقیات و افکارشان را با اعتماد به شما بدست آوردند و به آنها عمل میکنند و متعهد و مقیّد هستند. البته کسانی هم هستند که با چهره روحانیت خوب نیستند، ولی در کشور ما و بسیاری از کشورهای اسلامی اکثریت افکار عمومی سالم اینگونه است.
اینها همه برای ما مسئولیت سنگینی را پیش میآورد و ما باید با همین سبکی که روحانیت الان دارد و با همین شیوهای که خود شما هستید و مثل مردم و در میان مردم زندگی میکنید، کار کنیم. مردم میبینید که شما امتیازی از آنها نمیخواهید، و با اخلاص در میان آنها حضور پیدا میکنید و آنچه که میتوانید از حقوق مردم دفاع میکنید و برای آنها حرف میزنید. علمای شیعه اهل سنت اینجوری هستند. این رابطهای که بوجود آمده، متکی به عمل ماست. اگر ما درست عمل کنیم، موفق خواهیم شد. چون راه، راه خداست و با فطرت و ذات مردم ارتباط دارد و مردم با وجودشان آن را لمس میکنند و با مشاهداتشان میبینند که عدهای انسان دلسوز حاضر هستند که در خدمت سعادت مردم باشند.
بعلاوه ما دعوت به عدالت، حق، راستی، صداقت، مخالفت با ظلم و جور و خیانت و اخلاقیات اسلام را برای مردم توضیح میدهیم. اینها فطریات مردم است و مردم هم آنها را میفهمند.
بالاخره اگر کسی عامل نباشد، میفهمد که این حرفها درست است و جزو فطرت انسانهاست. اخلاقیات اسلام در وجود انسانها حضور عینی دارد و آدمهای دروغگو هم میفهمند که راستگویی بهتر استو آدمهای متجاوز هم میفهمند عدم تجاوز به حقوق دیگران بهتر است. ولی نمیتوانند نفس خودشان را مهار کنند. چون راه، محتوای درسها و برنامههای تبلیغی ما، با خداوند، دین و وحی ارتباط دارد، اصالتی در بین مردم دارد و در کنارش مسئولیت سنگینی به عهده ماست که باید از حریم دین خداوند مواظبت و با تعلقات شیطانی که در مردم ایجاد میشود، مبارزه کنیم. خداوند هم برای انجام این وظایف اجر و پاداش عظیمی در دنیا و آخرت قرار داده است. شما خداوند را شکر کنید که در چنین مسیری حرکت میکنید. البته امروز جریانهای مرجع فکری مردم با رشد دانشگاهها و حضور شخصیتهای علمی متدین در دانشگاهها کم نیست و مردم در خیلی از جاها مثل مدارس، دانشگاهها و جاهایی که ما نیستیم، میتوانند از زبان هنرمندان، شعرا و دیگران این معارف را بگیرند و میگیرند. جامعه ما حقیقتاً بعد از انقلاب به طرف حجم عظیمی از نیروهای ارزشی رفت که خدمت میکنند، نیروهایی که در دفاع و همه میدانها با شهادت، فداکاری و ایثارشان راه حق را به مردم نشان میدهند و مشعل هدایت میشوند. ولی مسئولیت راهنمایی برای روحانیت خیلی روشنتر است که ما داریم. دنیای اسلام در جهت بیداری پیش میرود، مسلمانها دارند میفهمند که غربیها کلاه سرشان گذاشتند. قبلاً فهمیدند که مارکسیستهای ملحد به آنها و بشریت خیانت کردند و الان میفهمند که شعارهای غربی صادقانه نیست. میدانند آمریکاییها برای نجات مردم لشکرکشی نکردند و برای نفت و اسرات مردم آمدهاند.
جنایاتی که در حق فلسطینیها میکنند و کشتارهای عجیبی که باحمایت آمریکا و غرب در فلسطین اتفاق میافتد، با منطق حقوق بشر و آزادیخواهی و شعارهای آنها سازگار نیست. این احساس در مردم است. به همین دلیل ما فکر میکنیم این مکتب اسلام است که میتواند امروز راهنما، هدایتگر و مشعلدار نجات مردم باشد و ما طلاب وظیفه سنگینی برای راهنمایی مردم داریم. این مسئولیت مشکلاتی دارد و مردم مراجعات و مشکلات دارند و اگر مظلوم شوند، به شما پناه میآورند. اگر اطلاع نداشته باشند، از شما اطلاعات اخلاقی و دینی میخواهند. اگر مشکلات فقر زندگی داشته باشند، به شما مراجعه خواهند کرد. میدانم با نداشتن امکانات انسان دچار مشکلات میشود و سخت است، ولی بهتر است به همین شکل با مردم باشید و مردم با شما تماس بگیرند و حرف مردم را هرجا که میتوانید بیان کنید. با حضور مردم این ظرفیت در ایران و اسلام است و میتوانیم کشور را به جایی برسانیم که مشکلات برای مردم کم شود.
ما انقلاب عظیمی کردیم که مشکلاتی بوجود آمد. دفاع هشت ساله همه جانبهای داشتیم که خیلی از امکانات کشورمان تخریب شد. دچار تحریمها و بایکوتهای جهانی هستیم که خسارات عمدهای بر ما وارد میکند. در عین حال شما میتوانید در همین منطقه زابل شاهد باشید که از 25 سال پیش تا بحال چه تفاوتهای عظیمی بوجود آمده است! ما امروز پانزده هزار دانشجو داریم و همه بچههای شما میتوانند به مدرسه بروند، اینهمه از علما و اهل علم در جامعه حضور دارند، بسیاری از کارهایی که در روستاها انجام نمیشد. مثل آب، برق، مدرسه، بهداشت و خیلی از چیزهایدیگر به روستاها رفت. بیمارستانهای خوبی ساخته شد. کسانی که در گذشته دسترسی به دارو و دکتر نداشتند، امروز به اکثر این چیزها دسترسی دارند.
در کنار این موارد، مشکلاتی است که به تدریج حرکت میکنیم. خصوصاً در منطقه شما خشکسالیها، مشکلات بدی را ایجاد کرده و مصیبت بزرگی است. سالهای قبل که میآمدیم در ساحل هامون با قایقهای پراز ماهی مواجه میشدیم که توسط صیادان صید میشدند. مرغها در آنجا پرواز میکردند و شکار میشدند. نهرهای پرآب با خشکسالی شکل دیگری پیدا کرد، ولی با برنامههایی که طراحی شده و کارهای مقدماتی که شده، انشاءالله برنامهریزی خواهد شد که خشکسالی به همین شکل به مردم آسیب نرساند و آسیبها کمتر شود. پیشبینیهایی خواهد شد و افرادی که درس خواندند و امروز جزو دانشمندان منطقه شما و بومی هستند، آستینها را برای انجام کارهای بزرگ بالا زدهاند. البته انجام این کارها مدتی طول میکشد. مردم هم قدردانی میکنند. قدردانی مردم را ما در مراحل مختلف میبینیم. گرچه گلایههایشان راهم میشنویم و باید هم بشنویم و باید قانع کنیمکهتدریجاً کشوربسوی حقیکه شایستهآن است، پیشمیرود.
من از الفتی که پیش اهل سنت و شیعه در این استان میبینم، لذت میبرم. برای ما مسأله زیبایی است. اینکه علمای شیعه و سنی در زیر یک سقف برادرانه در مسائل شرکت میکنند و در برنامهها هستند، بسیار زیباست.
در عراق میبینید که شیطانها به فکر جنگ شیعه و سنی هستند تا نفوذ خودشان در آنجا تحکیم نمایند. به اسم اهل سنت و یا شیعه جنایت میکنند و به حساب انقلابی بودن خودشان میگذارند که اینها جواب نمیدهد. اگر انقلابی باشند، باید از این تفرقهانگیزیها دست بردارند. اگر شیطان و عامل دشمنان هستند، باید بدانند روزی مردم به ماهیّت آنها پی میبرند و ما مسلمانها راهی جز اتحاد نداریم. در جاهایی عمدتاً از یک مذهب هستند، در جاهایی که هم با یکدیگر مخلوط هستند و باید متوجه باشند که شیاطین در صفوف آنها رخنه و با تفرقه، زمینه حکومت خودشان را فراهم نکنند.
والسّلام علیکم و رحمه الله