سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش حمایت از حقوق معلولین

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش حمایت از حقوق معلولین

  • ساختمان قدس
  • شنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول‎الله و آله
خیلی خوش آمدید، صفا آوردید. در چنین برنامه‎هایی انسان حالت دوگانه‎ای دارد. من این‎طوری هستم. از یک طرف وقتی انسان می‎بیند، انسانهایی گرفتار رنج‎های جدی هستند که معمولاً خودشان مقصّر نیستند، عمیقاً متأثر می‎شود و نمی‎تواند جلوی تأثر خود را بگیرد. از طرف دیگر وقتی انسان می‎بیند، انسانهایی تلاش می‎کنند، وقت می‎گذارند، پول خرج می‎کنند و سرمایه می‎گذارند تا از آثار تلخ معلولیت بکاهند، خوشحال می‎شود.این حالت برای آنها و جامعه سازنده است که شاهد چنین روحیاتی می‌باشند.
من صمیمانه تشکر می‎کنم. با شما در این جهاد انسانی شریکم که در آن تلاش می‎کنید و مطمئناً خداوند اجر شما را به گونه‎ای که خودتان هم تصور نمی‎کنید چه قدر بزرگ است، خواهد داد. به هر اندازه‎ای که موفق شوید، دل نیازمندی را شاد و مشکلی را کم کنید و حتی اگر کارتان را بکنید و ناموفق باشید، عدالت خداوند ایجاب کند که جزای مناسب به شما بدهد. حُسن فاعلی یا حُسن فعلی فرق می‎کند. حس فاعلی این است که آدم بخواهد کاری کند و نیت خوب داشته باشد و تلاش کند. حُسن فعلی این است که کار به نتیجه برسد. به نتیجه رسیدن شرایط زیادی دارد که گاهی تحقق پیدا نمی‎کند. اما آنچه از دست ما ساخته، این است که بخواهیم، اقدام کنیم و دنبال کار را بگیریم که شما این کار را می‎کنید.
همین اجلاسی که شما امروز عصر برگزار می‎کنید، تحقیقاً در جامعه ما موجی درست می‎کند و وجدانهایی بیدار می‌شوند. انسانهای مسؤول و یا غیرمسؤول، اما انساندوست را به حرکت درمی‎آورد. باید صمیمانه از حرکت خوب شما تشکر کنیم.
اینکه فلسفه این وضع دنیا چیست که بحث فلسفی ویژه‎ای می‎خواهد. به هر دلیل دنیا این‎جوری آفریده شده و حتماً هم دلیل‌محکمی وجود دارد که خداوند احسن الخالقین و ارحم الراحمین است. آنجایی که عیب‌و نقص و مشکل ندارد، دوران آخرت و آن‎هم برای انسانهایی است که رستگارند. یعنی وقتی این دوره کوتاه زندگی ما تمام شد و به آخرت رفتیم و وارد مرحله بی‎نهایت زندگی بشری شدیم، اگر رستگار باشیم و در بهشت قرار بگیریم، آنجا دنیای بی‎عیب و نقص، بی‎سرما و بی‎گرما، بی‎درد و رنج و... خواهد بود که تمام آن خوبی و همه آن نعمت است.
برعکس جهنّم که همه‎اش بلا است. انشاءالله کسی اهل جهنم نشود و همه اهل بهشت شوند و رحمت خدا را با همه ابعادش در آنجا ببینیم. مطمئناً شما که رنج دارید، صبر می‎کنید و شما که برای رفع رنج مردم کمک می‎کنید، طبق وعده‎های قرآن اهل نجات، بهشت و برخوردار از نعمت خدا خواهید بود. آنچه که خداوند در این مرحله برای ما درنظر گرفته، این است که هیچ مشکلی که بشر تحمل می‎کند، بی‎اجر و بی‎پاداش نمی‎ماند.
صبر، مهم‎ترین واژه‎ی سازنده‎ی انسانی است، کسانی که روحیه صبر و قدرت تحمل دارند، صبر و تلاش می‎کنند و حوادث آنها را منحرف نمی‎کند. نه صبر به معنای منفی، بلکه به معنای اینکه انسان در اثر مشکل از راه خود منحرف نشود و به راه درست ادامه ‎دهد و مشکلات را هم تحمل کند.
اینها برای تمام کسانی که در دنیا، گرفتاری‎هایی از این نوع دارند، در پرونده‎ی عمل و در برنامه محاسبات الهی جای خود را دارد. عدل ایجاب کرده و می‎کند که این چیزها ندیده گرفته نشوند. لذا یک انسان معلول و گرفتار می‎تواند محاسبه کند که همین صبر و تحمل مشکلات، کارساز است و انسان را به خداوند نزدیک می‎کند. در کنار شرایط ویژه‎ی زندگی دنیا، عدل الهی قرار دارد که انسان در پایان برنامه و در نتیجه بررسی‎های نهایی چیزی را از دست نمی‎دهد. البته بسیاری از این معلولیت‎ها و مشکلات، طبیعت دنیا نیست و قابل احتراز و پیشگیری است. بالاخره کسانی مقصر هستند یا بودند که اینجوری پیش می‌آید.
اگر انسانهای متجاوز نباشند، معلولیت‎های جنگ‎ها می‎تواند نباشد. اگر مسؤولان هر جامعه‎ای پیش‎بینی‎های لازم را بکنند، بسیاری از معلولیتهای حوادث طبیعی هم می‌تواند نباشد. الان زلزله‎ها تعداد زیادی معلول بجا می‎گذارد. می‎توان شرایطی را فراهم کرد که زلزله این‎قدر اثر نکند که در خیلی از جاها نمی‎کند.
در برخوردهای نظامی هم کسانی آن ‎قدر بی‎وجدان هستند که شیمیایی، اتمی و امثال این چیزها به دست آنها بکار گرفته می‎شود. این معلولیت‎ها به خاطر انسان گرگ صفتی است که هیچ ترحم نداشت و در میان انبوه مردم، حتی شهرنشینان و روستاها، سلاح شیمیایی را بکار می‎برد.
عدم رعایت مسایل بهداشتی در اختیار خود ماست. در دستورات الهی است که باید مواظبت کنیم. تمام این معلولیت‎ها را که نگاه می‎کنیم، می‎بینیم عمدتاً چون برخلاف دستورات و خواست خداوند عمل می‎کنیم، این موارد به وجود می‎آیند. ما اَصابَک مِنْ مُصیبَته فَمِنْ نَفْسک. هر مصیبتی که برای بشر پیش‎ می‎آید، از خودش است. ریشه آن به اشتباه و خلاف کسانی برمی‎گردد که دیگران گرفتار شده‎اند.
ولی لطف خداوند این است که برای همه اینها پرونده ویژه‎ای درست و متخلّفین را تنبیه می‌کند و برای کسانی که دچار آسیب می‎شوند و تحمل رنج می‎کنند، پرونده‎ای جدا تهیه می‎شود که روزی جبران خواهد شد. در این میان برنده کسانی هستند که تلاش می‎کنند که جلوگیری و یا رنج مردم کم و یا جبران شود.
به شما، به خصوص اعضای مؤسسه سبز حمایت پارسیان تبریک می‎گویم که کم‏و بیش در جریان خدمات آنها هستیم. مخلصانه، بی‎نام و گمنام خدمت می‎کنند.
اظهاراتی که شد و اشکالاتی را که فرمودند، قبول دارم. به خاطر شرایط ویژه‎ای که در کشور در سال‎های گذشته بوده است و ما هنوز در سطوح زندگی عمومی برای معلولان آنچه که لازم باشد، به عهده نگرفتیم و انجام ندادیم. قسمت‎هایی انجام شد و بخش‎هایی هم انجام نشد که باید این کارها عملی شود و انشاءالله از این به بعد که امکانات بیشتری هست، این‎گونه کارها انجام می‎شود.
کار بسیار مهم، یک حرکت فرهنگی است که باید از همین مناسبت‎ها استفاده شود. یکی از کارهای خوب دنیا تعبیه روز جهانی معلول است. در ایران حدود هفتاد هزار گرفتار ایدز داریم، ولی انتظار داشتیم جامعه ما از این جور بیماری‎ها پاک باشد. اوضاع دیگری برای  بقیه بیماران مثل دیابتی‎ها، کلیوی‎ها، بیماران خاص، هموفیلی‎ها و سرطانی‎ها هست که هریک از اینها جزو بلایای روزگار ماست. اینها هم معلول بدعمل کردن انسانهاست که با پیشگیری‎های نادرست و یا عدم مراعات وظایف باعث بروز معلولیت شده‌اند. منحصر به ما هم نیست. همه دنیای غرب و شرق گرفتار است. به خصوص کشورهای عقب‎مانده خیلی گرفتار هستند. آنچه که مایه تسلیت است، رحمت خدا برای گرفتاران است و آنچه که مایه اندوه است، بی‎رحمی انسانهایی است که در تعبیر قرآن متجاوز، طاغوت، انحصارطلب و ظالم شناخته می‎شوند که طبعاً خداوند می‎داند با آنها چگونه رفتار کند.
به هر حال، امیدوارم از این مناسبتی که شما روی آن تلاش می‎کنید، استفاده شود و در جهت اصلاح فرهنگ جامعه ما باشد که تفکرات جامعه را نسبت به نیازمندان عوض کند. درست است که حالت ترحم چیز خوبی است، ولی برای هر انسانی، شخصیت هم چیز بسیار خوبی است.
باید برای حفاظت از شخصیت انسانها تلاش کنیم که فرهنگ ویژه‎ای لازم دارد و هم باید حالت ترحم را حفظ کنیم. حالت ترحم اشکال هیچ کس نیست، انسانی که رحم دارد، قابل ستایش است. انسانی که نیاز به ترحم دارد، نقص او نیست، مشکلی در جامعه پیش آمده که ترحم‎آمیز می‎شود. یعنی شفقت، محبت و رحمت دیگران را تحریک می‎کند. کلمه خوبی است، ولی اینها باید از هم جدا شود  و در جامعه شخصیت انسانها به هر دلیل و مشکلی که دارند، کم نشود. آنچه که خیلی مهم است، این است که این افراد در جامعه منزوی نباشند.
انزوا خود معلولیت دیگری است. اگر انسان معلول باشد، مشکل جسمی دارد، ولی اگر منزوی باشد، مشکل تحمیلی دارد و دوگونه رنج را تحمل می‎کند. احساس مظلومیت مضاعف می‎کند که در امت اسلامی این چیزها قابل قبول نیست.
خداوند بهترین صفت را برای انسانها حالت ایثار می‎داند و آن، این است که انسان برای تأمین نیاز دیگران از چیزهایی که خودش نیاز دارد، صرف‎نظر کند. چیزهایی هست که خودمان نیاز داریم، اما اگر نیازمندتر از خودمان پیدا کردیم، آن‎موقع باید جلوی نیاز خود را بگیریم و به دیگران کمک کنیم. این حالت برای هر انسان یک وظیفه دینی و انسانی تعریف شده و باید این روحیه تقویت شود. از این مناسبت‎ها می‌توان استفاده کرد که می‎کنید. بنده صمیمانه از همه شما تشکر می‎کنم، دعا می‎کنم و آنجایی که از دستم برآید، کمک می‎کنم.
○مشکلات ما تنها اشتغال نیست که در قانون آمده است. در تعریف معلولیت می‎گوییم، معلولیت محدودیت است، ولی ناتوانی نیست. هر معلولی به نوعی تواناست. بحث فقدان شناخت توانمندی‎ها، مهارت‎ها، استعدادها و قابلیت‎های این قشر است که توان زیادی از این اقشار به هدر می‎رود. در صورتی که همین قلم و خودکار من و شما را افراد معلول می‎سازند و این می‎رساند که اینها توانا هستند. این یک مظلومیت در جامعه ما برای آنهاست. ما در 20 سال گذشته که افتخار خدمتگزاری به این قشر عزیز را داریم، توانستیم تا حدودی این موضوع را جا بیندازیم.
طرحی را خدمت رهبر عظیم‎الشأن دادیم و ایشان هم در مهرماه سال گذشته آن را به سازمان بهزیستی ارجاع کردند که طرح بیمه مادام‎العمر به کلیه کودکان استثنایی و معلول ذهنی و جسمی کشور است. یک‎سال است که در سازمان بهزیستی در حال بررسی است.  فکر می‎کنم ظلم دوم این است که قرآن، قانون اساسی، ائمه معصومین(ع) و میثاق‎های بین‎المللی، بر یکسان بودن و تساوی حقوق افراد عادی با افراد معلول و برامور و حقوق معلولین تأکید دارند، تأسف اینجاست که با وجود جامعه اسلامی، این را در اولویت قرار نمی‎دهیم. مشکل در این است که بحث این قشر در اولویت قرار ندارد. فرزند سوم من کم‎توان ذهنی است، از من سؤال کرد بابا کجا می‎روی؟ گفتم: امروز پیش آقایی می‎روم که مشکلات شما را حل خواهد کرد. اجازه بدهید آن طرح را خدمت شما بدهم. چون فرزندم سفارش کرد که این را بده آقا بخواند، به او قول دادم که حتماً می‎دهم تا بخواند.
آقای جهان‎بخش صادقی متولد بافق کرمان: 15 درصد توانایی دارم، تا الان در دو نمایشگاه شرکت کردم. هشت سال متوالی در نمایشگاه لبنان بودم، یک‎بار به دعوت دختر امیر کویت به آن کشور رفتم. دوبار دعوت دولت قطر بودم. مکانی هم که آنجا است، پذیرای 120 معلول است که من در خدمت آنها هستم. بیشتر از سه هزار تابلو کار کردم و الآن هم که در خدمت شما هستم، مشتاق هستم نقاشی کنم و روحیه دارم و به دیگران هم سفارش می‎کنم که تلاش کنند. چون تلاش سرلوحه زندگی است. بیشتر از 110 عکس شهدای لبنان را کار کردم و به خانواه شهدای لبنان دادم. همیشه سفیر خوبی به عنوان نماینده ملت ایران و معلولین‌و شما هستم. تابلوی ناقابلی را تقدیم حضرت‎عالی می‎کنم.
● شما سند زنده‎ی توانایی معلولین هستید.
جانباز دفاع مقدس: نمی‎خواهم قلب کسی را ناراحت کنم، ولی می‎خواهم عرض کنم که جانباز، معلول نیست. جانباز سلامتی خود را داده که جامعه سالم باشد. جانباز سلامتی خود را به اقتصاد و تمام بخش‎های جامعه داده است. بنده به عنوان معلول اینجا نیامدم، فقط با هدف نجات جامعه بشری به اینجا آمدم. 67 ماه در جبهه بودم و الان هم ناراحت نیستم. فقط می‎خواهم بگویم که روی جانبازان شیمیایی، به ویژه روی خانواده‎ی آنها فشار زیادی است. چون سن که بالا می‎رود، سن خانواده هم بالا می‎رود و مشکلات آنها زیاد می‎شود. اعتقاد دارم خانواده شاهد و جانباز از عنایات الهی است. درس عبرت برای دیگران است. لیسانس مدیریت بازرگانی و حقوق دارم، در کارشناس ارشد و در دکترا شاگرد اول شدم و دکترای استراتژی گرفتم. هیچ بحثی روی اینها ندارم و ارزشی هم قائل نیستم. چیزی که برای من مهم است، سلامتی کشور و جمهوری اسلامی است. از روز اول هم خدمت حضرت‎عالی ارادت داشتم. دورادور دستورات حضرت‎عالی را اجرا می‎کردم و اگر دستور می‏فرمودید، خدمت می‎رسیدم. الآن هم همین‎گونه است. بچه‎های ‏ما در دانشگاه‎ها و جامعه ‏مشکل‏ دارند. جامعه ‏آنها را تحویل نمی‎گیرد.
○ از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، تشکر می‎کنم. لطف خدا و تشویق مسؤولان باعث شد که مشکلات راه برای من آسان شود و بعد از کسب کارشناسی ارشد، درحال حاضر در مقطع دکترا پذیرفته شدم و در مصاحبه شرکت کردم و منتظر نتیجه هستم که انشاءالله در رشته شیمی فیزیک در گرایش کوانتومی به تحصیلات ادامه بدهم. دوست دارم تمام موفقیت‎هایم را با شما مسؤولین که مشوق این حرکت هستید، تقسیم کنم.
● خیلی خوش آمدید.