سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از هوانوردان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از هوانوردان

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول‌الله و آله
بسیار خوش آمدید. من در اظهارات سنجیده‌ی همه کسانی که در اینجا به صورت کوتاه حرف زدند و با دقت گوش دادم، هیچ نقطه ضعف و جای سؤالی ندیدم. حرف‌های مطرح شده را تأیید می‌کنم و نظرات خودم را در مورد بخش هوانوردی و صنعت هوانوردی عرض می‌کنم.
در بین شما احتیاجی به توضیح نیست که امروز در دنیا این صنعت پیشتاز است. صنعت هواپیماسازی مهم‌ترین محرک سایر صنایع است.کسی که هواپیماسازی مدرن داشته باشد، هر صنعت دیگری را دارد و یا می‌تواند داشته باشد که متأسفانه در ایران به نقطه خوبی نرسیدیم. ما در اصل صنعت هواپیماسازی، از اوایل بعد از جنگ به صورت خیلی کُند شروع کردیم و تا به حال کمی به جلو رفتیم و آنچه که مورد نظر بود، محقق نشد. شاید یک دلیل آن عدم تعامل درست جهانی باشد که ما به جاهایی که باید برای تکمیل این صنعت دسترسی داشته باشیم، مرتبط نبودیم. باید فکر کنیم که حق ایران است که این صنعت را داشته باشد و در آینده به آنجایی که شایسته است، برسیم.
در مورد بخش‌های دیگر صنعت هوایی کار شما، آموزش خلبانان، مهندسین، مهمانداران و ... نسبتاً وضع ما از لحاظ انسانی قابل قبول است. انسان‌های شایسته‌ای جذب می‌شوند. حالت غرور ملی و شخصیتی که به انسان دست می‌دهد، در این صنعت فراوان است. در اظهاراتی که داشتید، فهمیدیم مشکلاتی دارید. مشکلاتی که عمیق و جدی نیست و نیاز به قدری رسیدگی دارد. اگر راهکارهایی برای این مسایل باز شود، شما بقیه چیزها را عمل می‌کنید. باهمین محدودیت‌ها و ابزار و وسایل قدیمی که داریم، ‌توانستید صنعت هوانوردی را نگه دارید و امروز هم به نیاز جامعه پاسخ می‌دهید. ولی برای خلبانان که روحیات بلندی دارند، خیلی سخت است.
همسایه‌های کوچک ما از خطوط هوایی آنچنانی برخوردارند، ولی ما نداریم. گرچه شما با تلاشی که می‌کنید، جبران می‌کنید و برای بردن یکی از شما بسیار تلاش می‌کنند تا از ویژگی‌های عملیاتی شما استفاده کنند. البته برای شما هم قابل توجیه است. این مسأله به جایی دیگر مربوط می‌شود . ما انقلاب عظیمی کردیم. این انقلاب مثل سایر انقلاب‌ها فقط جابجایی نبوده است. ما کشوری بودیم که تحت سلطه خارجی‌ها بودیم و در داخل گرفتار استبداد بسیار عمیق و ریشه‌دار تاریخی بودیم. وقتی که خودمان را آزاد کردیم، طبیعی بود که برای ما مشکلاتی فراهم کنند و ایران را به دوره‌ی اسارت برگردانند.
معلوم است که مردم ما اینگونه کمبودها را بر اسارت مجدّد ملت و دولت ترجیح می‌دهند. چون این اسارت خیلی خطرناک است. حاکمیت بیگانه بر ایران آرزویی است که در دل همه ابرقدرت‌ها هست. ایران از لحاظ منابع طبیعی و انسانی اصلاً قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته اروپا یا آسیا نیست. ایران مجموعه‌ای خدادادی از انسان‌های بسیار بسیار باهوش دارد که  وارث چندهزار سال تمدنی هستند که در خون انسان‌ها باقی می‌ماند و به ارث می‌رسد. خاکی دارد که هر گوشه‌ای از آن زرخیر و ثروت است. منطقه‌ای است که شما به ارزش آن بیشتر واقف هستید. ایران چهارراه کریدور شرق به غرب و شمال به جنوب در دنیاست. ایران حرص هر قدرت حریصی را تحریک می‌کند که بتواند در اینجا از ثروت و امکانات ایران سهمی داشته باشند.
فکر می‌کنم این مقاومت‌هایی که انجام شد، کم‌کم آنها را متوجه می‌کند که باید ایران را جدی به حساب آورند و از طمع‌های خاصی که نسبت به ایران دارند، صرف‌نظر کنند و به عنوان یک طرف نیرومند و همپای خودشان با ایران کار کنند. من آثار چنین چیزی را می‌بینم. همین چند روز که کمی تمایل به تعامل نشان دادیم، شما می‌بینید که آمریکایی‌ها چندقدم -هرچند کوتاه- را بلافاصله برداشتند که به عنوان نشان دادن حُسن نیت است.
راه‌بندان تجارت جهانی را برداشتند و ما وارد شدیم. تحریم فروش قطعات یدکی هواپیما را برداشتند. آقای رئیس جمهور آمریکا صریحاً گفت که ایران می‌تواند غنی‌سازی محدود داشته باشد که تا به حال اصلاً قبول نمی‌کردند.
به نظر می‌رسد با این صلابتی که ایران به خرج داد، با مشکلاتی که شما گوشه‌ای از آن را تحمل می‌کنید، نوبت این رسیده که سهم بهتری در تعامل جهانی داشته باشیم. آنها وقتی به منطقه ما لشگرکشی کردند، قطعاً هدف اول آنها ایران بود و قدم به قدم پیش آمدند. ولی با حضور در منطقه فهمیدند که ایران لقمه‌ای است که خیلی بزرگ‌تر از دهان آنهاست و کار آسانی نیست. چون در همان دو جایی که رفتند، دچار مشکلات عمیق شدند و دیدند هرچه تلاش می‌کنند، سود آن را ایران می‌برد.
آنها در عراق می‌جنگند، صدام مزاحم را برداشتند و منافقین موذی و جاسوس را کنترل کردند. دو ملت ایران و عراق که آرزوی همراهی هم را داشتند که جنگ به خاطر آن بود، راه آن را باز کردند و الآن ملت ایران و عراق مثل دو برادر به هم نزدیک شدند و بدانید همکاری ما با عراقی‌ها، تعادل منطقه را به شکل دیگری ترسیم خواهد کرد. با منابع و جمعیت دو کشور و اعتقادات ما ، چیز جدیدی اتفاق می‌افتد.
در مصاحبه‌ای کارشناسان آمریکا به رئیس جمهور خود اعتراض کردند و گفتند که شما دارید به عنوان کارپرداز ایران در منطقه عمل می‌کنید و همه کارهای شما ایران را مقتدرتر می‌کند. احساس می‌کنند که به ایران احتیاج دارند. می‌دانند اگر ما در افغانستان با چشم چپ نگاه کنیم، مشکلات آنها ده برابر می‌شود. در عراق اگر ما همکاری نکنیم، در باتلاق می‌مانند و حتی برای بیرون رفتن مشکل خواهند داشت. لذا این محصول مجاهدت‌ها و تحمل کمبودهاست.
امیدوارم با شرایط جدیدی که در منطقه و دنیا به  وجود می‌آید، بتوانیم جایگاه بین‌المللی ایران را به نقطه مطلوب برسانیم. البته دنیا جایگاه واقعی ما را فهمیده است. می‌دانند ایرانی‌ها بزرگ‌ترین حماسه مقاومت را نوشتند و به آن عمل کردند.
در دفاع مقدس شما خلبانان، رشادت کردید. من از شما بسیار بسیار ممنون هستم. چون من در جنگ فرمانده بودم و می‌دانم که چه قدر اهمیت داشت. وقتی که یکی از هواپیماها در سطح منطقه پرواز می‌کرد، روی زمین احساس امنیت می‌کردیم. وقتی که در دریا به ما آسیب می‌رساندند، حضور یک F14 کافی بود که دشمن به ما نزدیک نشود. وقتی که لازم بود عراق را تنبیه کنند، خوب تنبیه می‌کردند و با همین امکانات اندک تا آخر خودشان را حفظ کردند.
آخرین خاطره‌ام در جنگ در جلسه‌ای بود که با خلبانان در پایگاه همدان داشتم. آخرین عملیات ما مرصاد بود که عراقی‌ها با بکار گرفتن منافقین قصد داشتند شیطنت کنند. من در کرمانشاه بودم، آنجا که تمام شد، در همدان نشستیم. با بمب‌های خوشه‌ای باند فرودگاه را زده بودند. چون در عملیات مرصاد این پایگاه پشتیبانی می‌کرد. من قدری توقف کردم و خلبانان هم جمع شده بودند. این بعد از پذیرش قطعنامه بود که دوباره عراقی‌ها به خیال اینکه از روی ضعف پذیرفتیم، به ما حمله کردند و فکر می‌کردند ضعیف شدیم و خواستند دوباره حمله کنند. ولی نیروهای ما دوباره به خوبی جنگیدند و آنها را به عقب راندند.
من با خلبانان صحبت کردم و نظر آنها را در مورد پذیرش قطعنامه و ادامه جنگ پرسیدم. چون عراق دوباره نقض کرده بود و ماهم می‌توانستیم ادامه بدهیم. خیلی جالب بود. چند نفر صحبت کردند، خیلی صریح گفتند ما سرباز امام هستیم. اگر بگویید بجنگید، می‌جنگیم و اگر بگویید بنشینید، می‌نشینیم. برای ما وظیفه سربازی برای انقلاب و میهن مهم است.
من همان را خدمت امام گفتم و امام دعا کردند. به هر حال خاطرات بسیار بسیار آموزنده‌ای از نیروی هوایی از آن دوران هست. امیدوارم بعد از همه این مراحل و زیربناهایی که به وجود آوردیم و به خصوص نیروی انسانی خوبی که در اختیار داریم، بتوانیم در مدت معقولی این کمبودهایی را که شما را در همه‌جا رنج می‌دهد، جبران کنیم. من هرجا باشم - چه در دولت و یا اینجا و جای دیگر- با ارزشی که برای کار شما و بخش شما قایل هستم، غفلت نخواهم کرد. انشاءالله بی‌تأثیر هم نخواهد بود. از همه شما تشکر می‌کنم. از محبت و اعتماد شما سپاسگزارم. امیدوارم بتوانیم پاسخ خوبی به این عواطف شما بدهیم.
والسّلام علیکم و رحمه‌الله