سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از نیروهای گردان قدس ارتش
خاطرات پنجشنبه ۲۵ آذر: قبل از دستور درباره پیام امام صحبت کردم. جلسه را بدون تنفس تا ظهر ادامه دادم. پس از جلسه و نماز چند ملاقات داشتم. عصر کلاس درس مواضع حزب جمهوری اسلامی برگزار شد و سپس برای فرماندهان گروههای قدس که [با] فرمانده نیروی زمینی به مجلس آمده بودند، به طور مفصل صحبت کردم.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله والسلام علی رسول الله و آله
از اینکه برادران مجاهد و کسانی که در سنگرها و جبههها نزدیکترین فاصله را با خداوند داشتهاند، در مجلس شورای اسلامی زیارت میکنیم، بسیار خوشحالیم و این را از نعمتهای بزرگ خدا میدانیم که به ما این توفیقات را میدهد که مجاهدان راه خودش را به این آسانی میتوانیم زیارت کنیم و با آنها صحبت کنیم.
الحمدللّه، ارتش عاقبت به خیر شد و به راه بسیار خوب و مقدس و اسلامی و انسانی افتاد و امروز ما چهرههای مجاهدان صدر اسلام را در میان برادران ارتشیمان فراوان میتوانیم ببینیم. این همه جوان و شخصیتهای نظامی که ماهها در جبههها زیر آفتاب و باران در راه خدا مبارزه کردهاند و توشهای از برگزیدههای ارتش ما هستند، به ما نوید میدهد، به ما نوید میدهد که آینده ارتش بهتر از اینها و یکی از ارگانهای بسیار مطلوب و محبوب این جمهوری خواهد بود.
قدم آخری که به ابتکار نیروی زمینی برداشته شده، یکی از کارهای بسیار ضروری سیاسی، نظامی و مذهبی ارتش بود ـ تشکیل گردانهای قدس ـ یعنی ایجاد یک رابطه طبیعی عالی و اختیاری و انتخابی میان ارتش و مردم. یکی از اشکالات عمدهای که در گذشته در ارتش در زمان رژیم شاه وجود داشت این بود که خاندان پهلوی میترسیدند که ارتش با مردم مأنوس و دمخور باشد، فکر میکردند که به مصلحت آنهاست که ارتش را از مردم جدا کنند و نظامی ها را در یک محیط بستهای نگه دارند و برای آنها فرهنگ خاصی بسازند. این باعث میشد که مردم تصوری از نظامی داشته باشند که واقعیت ندارد و نظامیها هم تصوراتی از مردم داشته باشند که آن هم واقعیت نداشت و احساسات و عواطف لازم بین نیروهای مدافع از مملکت و مردم ضعیف بشود.
در جمهوری اسلامی، با اظهارات امام امت و با حرکتهای شما کمکم آن فاصلهها برداشته شد و مردم، امروز خودشان را با ارتش مأنوس میبینند و ارتشی ها هم خودشان را با مردم مأنوس میبینند. الان لباسهای نظامی در بین مردم محبوب و مطلوب است و یکی از نهادهایی است که هیچ گونه فاصلهای با مردم در دید ماها که یک مقدار هم روی این مسائل مطالعه میکنیم، ندارد ولی این کاری که کردید ـ که به غیر از آن دوره نظام وظیفه اجباری برای مردم، یک دریچه باز کردید که آنهایی که مایل هستند، در خودشان انگیزه میبینند، بتوانند وارد ارتش بشوند و در کنار نظامیها و ارتشیها دوره خاص ببینند و در کارها با آنها شریک باشند ـ این قدم بسیار مؤثری است؛ هم برای ارتش هم برای مردم. برای ارتش، برای اینکه دائمآ روحیات توده مردم داوطلب به ارتش منتقل میشود. برای مردم خوب است، برای اینکه این نظم و انضباط و دانش نظامی که ژست بزرگی برای هر مملکت است رایگان و بلکه با تشویق به مردم منتقل میشود. من نمیدانم که در آینده باز هم ما چنین جنگی که برایمان تحمیل شده، داریم یا نه، البته این فداکاریها و رشادتهای شما، اطرافیها و همسایهها و دورترها را ترسانده است و ما فکر نمیکنیم که دیگر از این به بعد، کسی این دیوانگی صدام را بکند و در این دامی که او افتاد، حاضر بشود خودش را بیندازد، ولی ما باید آماده باشیم آن هدفی که شما دارید و انقلاب شما دارد و آن شعاری که شما دارید و پرچمی که شما بلند کردید و دعوتی که شما میکنید، حق، عدل، اسلام و فضیلت در دنیا خیلی دشمن دارد.هیچ نمیتوانیم مطمئن باشیم که در آینده دو بار دشمنان برای ما اسباب زحمتی درست نکنند.
بنابراین، ما باید آمادگی داشته باشیم. قرآن این دستور جالب و قاطع و پیشگیرانه را داده:« و اَعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَهٍ» ؛ هر مقدار که میتوانید، نیرو جمع و آماده کنید. هدف هم این است:« تُرهِبونَ بهِ عَدُوَاللّهِ وَ عَدُوُّکُم» ؛ این نیرو خاصیتش این است که دشمن را میترساند. عراق جرأت کرد و جنگ افروز شد، علتش این بود که با محاسبات عادی و با اطلاعاتی که آمریکا به آنها داد، حساب کرده بودند که ارتش بعد از انقلاب ورشکسته است. گفته بودند امرای ارتش که تصفیه کردند، بسیاری از کسانی که دانش نظامی دارند، تصفیه شدهاند و شاه ارتش را برای خودش درست کرده بود و آن ارتش با این انقلاب سازگار نیست و حساب کرده بودند که این ارتش، ارتشی نیست که مقاومت کند.
قرآن میفرماید: شما باید حالت آمادگی داشته باشید که دشمنانتان بترسند. آنها خیال کردند که در ایران دیگر خبری نیست، نیروی دفاعی نیست و جرأت کردند و گول خوردند، این اقدام را کردند و حالا پشیمان هستند. ما امیدواریم در سایه آمادگی، نفس آمادگی مانع بروز جنگ بشود؛ یعنی همین تُطَوع و حضور مردم در میان شما و شما در میان مردم و کارهایی مثل گردانهای قدس که بسیار ابتکار جالبی است، میتوانند دشمنان ما را به وحشت بیاندازند و فکر مبارزه با ما به سر کسی نزند و به مخیّله کسی خطور نکند.
بنابراین، ما در آینده چه جنگی بر ما تحمیل بشود یا نشود، تجاوز نخواهیم کرد.ما به کشور دیگران جنگ را تحمیل نخواهیم کرد. الان اولاً هنوز آنها در خاک ما هستند. ثانیآ، حقوقمان را میخواهیم. دو سال است که این همه جوانهای ما را کشتند و این همه برادران شما را از شما گرفتند و هر یک از شما الان در قلب خودتان داغ فراق چندین دوست همدوره خودتان را دارید که در میدانها دیدید که با چه صفا و صمیمیتی سفید شده و رنگ قرمز خونهای مقدسی که به زمین ریخته، در قلب شما نقش بسته است و ما از عراق طلبکاریم، ما از صدام میخواهیم، باید جواب این خون شهدا را بدهد، باید جواب این تلفات را بدهد، باید جواب این همه معلول و مصدوم را بدهد، باید جواب این همه خانوادههای داغدار را بدهد، باید جواب این همه وقتهای عزیزی که از شما در سنگرها تلف شده، بدهد؛ باید جواب این خسارتهای جنگ را بدهد، باید جواب این آوارهها را بدهد، ما طلبکاریم که وارد خاک عراق میشویم. وقتی که صدام را تنبیه کردیم و حقمان را گرفتیم، دنیا میبیند که جمهوری اسلامی هر چه قدر هم نیرومند باشد، برای تجاوز نیرومند نیست. کوچکترین کشور کنار ما ـ همین کشورهای چند صدهزار نفری خلیج که این روزها دارند با پررویی به دشمن ما کمک میکنند و به آنها راه میدهند، بندر میدهند و تبلیغات میکنند ـ خواهند دید که ما اهل عفو هستیم. این را خواهند دید، ولی آمادگی یک ضرورت است؛ یعنی بار دیگر اگر دشمنان بفهمند که ما آماده نیستیم، دوباره همین خیال خام است و همین کشتارها.
تنها راه ما برای حفظ جوانها و خونها و کشورمان این است، نیرومند بمانیم و یکی از راههای نیرومندی همین گردانهایی است که شما تشکیل دادهاید.
شما برادرانی که مسؤول تربیت این نیروهای داوطلب خواهید شد، مسؤولیت عظیمی را تقبل کردهاید . این مردمی که میآیند و شش ماه با شما هستند و برمیگردند، باید جوری تربیت شوند که هر یکیاشان که برمیگردند، آن روحیه انضباط و نظم و دانش و فداکاری را که از شما یاد بگیرند، به مردم منتقل بکنند . شما مدرس هستید، معلمید، مربی هستید، و اگر- نعوذ باللّه - کوتاهی بکنید و کسانی که به قصد فداکاری به گردانهای شما میآیند و با شما زندگی میکنند، برگردانند و روحیه قبلیاشان را از دست داده باشند، خسارت است.
بنابراین، توجه بفرمایید و برای این کار اهمیت قائل باشید. لابد اهمیت قایل بودید که این مسؤولیت را پذیرفتهاید. بدانید که شما ضمن اینکه یک نظامی و جهادگر هستید، اینجا یک معلم و مربی هم خواهید بود و این دو مسؤولیت با ارزش را با هم در این گردانها دارید.و - انشاءاللّه - مردم از زحمات شما قدردانی خواهند کرد و بیش از همه رهبر عظیمالشأنمان؛ همان طور که الان راضی است، رضایت ایشان، رضایت امام زمان و رضایت خدا است، انشاءاللّه، راضیتر و خشنودتر خواهد بود.
در خاتمه یک بار دیگر از حضورتان در مجلس شورای اسلامی از طرف نمایندگان مجلس تشکر میکنم و امیدوارم که این گردان قدس منشأ یک حرکت جدید در سطح همه کشور و به پهنای همه ایران باشد.
والسلام علیکم و رحمه الله