بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
از سوء آداب است که کسی به نظراتی که مطرح میکنید، توجه نکند و خیلی ساده از کنار آن بگذرد. شاید همین مقدار نیروی آماده خدمت که بخواهد وارد میدان انتخاباتی شود، کافی باشد. هر کجا که شما باشید، فکر می کنم قاعده بزرگی برای حرکت مهم سیاسی است.
وقتی آقای علیخانی فرمودند آقایان تشریف میآورند، احتمالم این بود که غیر از دعوت حضور در انتخابات که آقایان با بنده در میان بگذارند، بحث خاصی باشد.
الآن مسائلی زیادی داریم، فکر میکنم چه بیایم چه نیایم، به هر حال مسائل کشور مهم است که ذهن ما نمیتواند از آن فارغ باشد.
نکاتی که آقایان فرمودند - غیر از دعوت برای انتخابات- نکات مهمی از مسائل کشور بود که بنده روی آنها حساب میکنم. یک بحث این بود که میآیم یا نمیآیم و بحث دیگر اینکه باید کارهایی در کشور انجام شود. شما جمعی هستید که در مجلس قدرت تصمیمگیری دارید. اگر هر یک از شما هفت، هشت نفر را با خود همراه کنید، میتوانید روی مسائل تأثیر جدّی بگذارید.
مسائل فراوانی داریم که شما روی یک مسئله یعنی مسئله هستهای تمرکز کردید، که اهمیت آن مشخص است. بیجهت نیست که دنیا عصبانی شد و قدرتها دارند بر ما فشار وارد میکنند. آقایان دکتر صدیق و آفریده جزو همکاران ما بودند که در آن مسائل با هم کار میکردیم و فکر میکردیم قبل از اینکه سرو صدایی شود، این کار تمام میشود. اولین کارگاه نمونهای را در تهران ساخته بودند. گودالهایی درست کرده بودند و سالن قطعهسازی درست کرده بودیم. آقایی که این کار را اداره میکرد، به آمریکا رفت و ما هم عجله داشتیم. همین آب سنگین از افتخارات دانشمندان شماست.
چهار، پنج نفر با همکاری هم طرح آب سنگین را تهیه کردند و به امضای مستشاران روسیه رساندند که آنها مشاور شوند و تأیید کردند. در اطراف قزوین و در کوههای الموت که از لحاظ حفاظتی جای خوبی بود، کار را شروع کردیم. تصمیم گرفته بودیم به آن دسترسی پیدا کنیم که با تأخیر زیاد رسیدیم. روی این مسئله حساس بودند که مبلغی دلار به آقای امراللهی دادند که اگر روزی گفتند چرا رفتی خرج کردی؟ چون آن روز طوری نبود که در رسانهها مطرح کرد و ایشان خواستند زودتر انجام شود. به هر حال باید از این معبر عبور کنیم و الان به جاهایی رسیدیم و مسئله بسیار جدّی است. نباید خیالتان راحت باشد که هیچ اتفاقی نمیافتد. بالاخره دنیا مصمم است که ما این تکنولوژی را نداشته باشیم و ما میخواهیم داشته باشیم. اگر منصرف شویم، سرشکستگی دارد و غرور ملت ما میشکند. منتهی تدبیر میخواهد و با تدبیر باید از این مرحله عبور کنیم.
مسائلی را برادر ما از کرمانشاه گفتند. در کرمانشاه طرح مهمی در انتقال آب مطرح است که مطلع هستید. 10 سال پیش به یک مهندس کشاورزی که این تفکر را پیدا کرد، یک پیکان دادم و برای طرح هم 4 میلیارد دادم و گفتم شروع کنید. الآن 10 تا 12 سال گذشته و تقریباً در همان جا هستیم. واقعاً آن طرح مشکل کرمانشاه و منطقه غرب ایران را حل و از سر پل ذهاب تا مهران همه جا را سبز میکند. در آنجا بهترین زمینها را داریم که در سال سه بار میتوانیم کشت کنیم. هوا خیلی خوب است و میتوان مرکبات و خیلی از محصولات دیگر را کشت کرد. کارهای مهمی در مملکت هست. نباید الآن افتتاح شود.کارش میبایست 5 سال پیش تمام می شد.
خاک کرمانشاه طلا و هوای آن هم بی نظیر است. در آنجا میتوانیم تمدن عظیمی بخصوص در مقابل عراقیها به وجود آوریم. اگر عراق درست پیش برود، تبدیل به جای پرحرکتی میشود و برای ما سرشکستگی خواهد بود که عراقیها جلو بیفتند که میافتند. آنها نفت زیاد، زمین و آب دارند و ممکن است دستشان باز باشد و به جایی برسند.
به هر حال باید عجله کنیم. برای همه استانها همین بحث است و مخصوص یک جا نیست. اگر در شمال کانال آستارا - گرگان درست شود، این سه استان برای 500 سال بیمه هستند. هفت، هشت میلیارد متر مکعب آب مطمئن وجود دارد و فقط باید نظم بدهیم که هر که میخواهد، از آب بردارد و اضافی را داخل کانال بریزد و بقیه به گنبد برود. اینها طرحهایی است که تأخیر دارد و باید میشد.
راه آهن شرق و غرب برای پاکستان و زاهدان مهم بود و میخواستیم کریدور شرق و غرب درست کنیم. امروز پاکستانیها نمیدانند که عرض راه آهن ما با عرض راه آهن آنها به هم نمیخورد. باید این کار از جانب آنها پیگیری میشد که تأکید کردیم تا پیگیر باشند.
در جنوب خلیج فارس از خرمشهر تا گواتر چندین نقطه داریم که میتوانیم با اتکاء به منابع نفت و گاز، شهرهای پیشرفته صنعتی را با زیرمجموعه های پتروشیمی بسازیم که الآن نیاز دنیاست. در آنجا زمین، آب، ساحل و دریا وجود دارد و ارزان ترین مواد در آنجا در اختیار ماست. نیرو هم داریم و میتوانیم شهرهای عظیم و مدرن بسازیم و با دنیا ارتباط حسابی داشته باشیم. چون هریک از جزایر خلیج فارس طلا هستند.
من از شما خواهش میکنم، همتّی که میکنید و به من میگوئید بیا، دور هم بنشیند - الحمدلله همه دانشمندان هستید و کار کردید و بلد هستید - و کارهای مهم را طراحی کنید و وارد اینگونه کارها شوید. آنها نباید گاز آذربایجان را از جیحان بکشند، ما میتوانستیم این کار را بکنیم و قیمت آن هم ارزان بود. از ترکمنستان گاز را چهل دلار میخریم و به ترکیه صدوبیست دلار میفروشیم و هیچ هزینهای نمیکنیم. باید بورس گاز دنیا باشیم و گاز منطقه باید در منطقه باشد. هنوز خودمان مصرف داریم و بخاطر تولید به خیلی جاها گاز نمیدهیم. حداقل میتوانیم صادرات خودمان را از این نقطه بدهیم. میتوانید دهها مورد را با همین اهمیت مطرح کنید.
با دانشمندانی که در داخل و خارج داریم، باید حرف اول را در پزشکی بزنیم و میتوانیم بیمارستانهای مهم، درست و مریضهای منطقه و جاهای دیگر را جذب کنیم. حتی ایرانیهای خارج هم به ایران میآیند، بشرطی که هزینهها را ارزان و بهتر عمل کنیم. دکترهای بزرگی در خارج داریم. فکر میکنم الآن وقت این کارهاست. این کارها تنها به بنده وابسته نیست. آنهایی که حزب درست میکنند، داد و بیداد میکنند. شما دور هم بنشینید و بجای حزب، مجموعههای کاری، خصوصاً در مجلس درست کنید و از همان مجلس شروع کنید و دولت را تحت فشار قرار دهید. مسائل یارانهها را باید حل کرد الان کسی جرأت نمیکند حرف بزند. شما هم که در مجلس هستید، نمیتوانید نطق کنید و رأی بدهید، چون فضای بدی درست میکنند.
مگر میشود بنزین را مصرف نکنیم؟ الآن حدود هفت میلیارد دلار برای سوختن بنزین هزینه میشود. اگر قیمت آن را از مردم میگرفتیم، بحث دیگری بود. ولی قیمت آن را نمیگیریم.
بیتالمال را آتش میزنیم. در صورتیکه با همین بنزین میتوانید تأمین اجتماعی کاملی درست کنید که هر کس وقتی متولد میشود، مسأله تحصیل، مسکن، درمان، شغل و بیمه بیکاری داشته باشد که میتوانیم از همین بنزین پرداخت کنیم. ممکن است در ابتدا مسائلی باشد، اما بعد از مدتی هر خانوادهای ببیند همه چیز دارد، دیگر افراد مستأصل نداریم و کسانی به خیابانها نمیآیند و برای مستضعفین شعار نمیدهند. اگر مستضعف این موارد را داشته باشد، زندگیش تأمین و اگر بیشتر کار کرد، زندگیاش شیرینتر میشود.
لایحه ما را که مربوط به فقرزدایی بود و مجلس دادیم و در دولت آقای خاتمی برگشت، بخوانید. همه چیز در آن است. روشن کردیم که چگونه میخواهیم عمل کنیم، واقعاً میتوانید کار کنید و این دغدغهها را برطرف کنید. اما اگر یکی از این موارد برگردد، اشکال پیدا میکند.
بنابراین اگر تفکر واقعی بین شما باشد و با دلسوزی کار را دنبال کنید، فکر میکنم خیلی زود موفق میشوید.
اما در مورد خودم، دل من هم مثل شما برای مملکت میسوزد، مسائل سیاست خارجی واقعاً احتیاج به سعه صدر دارد. به هر حال وضع دنیا اینگونه است. اینطور نیست که آمریکا نخواهد تکتازی کند. اطلاع دارم که همین الان بین اروپا و بوش حرفهای زیادی ردّ و بدل میشود . من دو سه کلمه با خبرنگار آمریکایی حرف زدم و در داخل آمریکا حسابی مسأله درست کرد که چرا ما با ایران اینگونه برخورد میکنیم. آنها فهمیدند ما حرف حسابی میزنیم و میگوئیم شما اموال ما را بدهید و حسن نیت خودتان را ثابت کنید و بعد با شما حرف میزنیم. الان این مسائل وارد محافل واقعی آنها شده است.
لذا حرف من با شما این است که باید بگونهای رفتار کنیم که مدیران ما میدان بروز استعدادهایشان را داشته باشند. ضمن اینکه به استدلالات شما احترام میگذارم، من هم استدلالاتی دارم که به براساس آنها تصمیم میگیرم.
والسّلام علیکم و رحمه الله