سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی قم
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
بسیار خوشآمدید. از اظهار محبت شما صمیمانه تشکر میکنیم. بالاخره فرصت ما تمام شد و باید ظرف یکی دو روز آینده اعلام کنیم که میآییم یا نه. به ساعات آخر بررسیها رسیدیم که ببینیم تبدیل به یک واجب عینی برای من شده است و یک تکلیف است یا خیر؟ اگر اینطور باشد، هیچ تردید نمیکنم.
به هرحال بدون ذرهای اغراق از وقتی که وارد مبارزات سیاسی شدم، برای انقلاب، ایران و مردم کار کردم و اگر کار دیگری کنم، در حاشیه زندگی من است. الان زندگی من در همینها خلاصه میشود. چه اینجا، چه در جای دیگر و یا اینکه در دستگاه اجرایی باشم، فرق نمیکند. هر مقدار کار مشکلتر باشد، برای من شیرینتر است. کارهای سخت را نمیتوان احاله کرد که دیگران زحمت آن را بکشند و خودمان هم باید به آن وارد شویم.
مطالبی که اشاره کردید و به شرایط داخلی و خارجی اشاره داشتید، درست است. مطمئن هستم که دوره سرنوشتسازی را پشت سر میگذاریم. درمسائل داخلی اشکالات واقعی داریم. اشکالات واقعی ما را شما که اهل علم، دانش، ارقام و اعداد هستید و بعنوان اساتید دانشگاه با مسائل بصورت برهان و استدلال برخورد میکنید، میدانید. بودجه امسال را نگاه کنید، در شرایطی که نفت در اوج قیمت است و تقریباً نزدیک به پنجاه دلار به فروش میرود و قطرهای هم روی دست ما نمیماند و از پیش حاضرند که برای آن پول بدهند، در بودجه مشکل داریم.
بودجه امسال را بستیم، ولی تا الان نزدیک به چهار تا پنجهزار میلیارد تومان کسری داریم. چیزهایی را تصویب کردیم که برای آنها بودجه در نظر نگرفتیم. بعلاوه برای شش ماهه دوم سال پول بنزین را درنظر نگرفتیم. آنچه که در نظر گرفتند، تا مهر است و باید برای بقیه پول دیگری اختصاص دهند. اگر همه درآمدهای پیشبینی شده محقق شود، وضع ما اینطوری است.
بودجه جاری حسابی اوج گرفته و بودجههای عمرانی را میخورد. پارسال کمتر از پنجاه درصد بودجههای عمرانی را دادند و ناچار شدند به بودجه جاری بدهند و موقعی بود که کسر بودجه اینجوری نبوده است. بعلاوه تقاضای بودجه جاری الان فوقالعاده بالاست. داد معلمان بلند است. وقتی حقوق دانشگاهیان را افزایش دادیم، معلمان سر و صدا کردند. حقوق قضات را افزایش دادیم و سر و صدای کارمندان دادگستری بلند شده است و تظاهرات کردند. پرستاران و کارمندان بهداشت و درمان مشکل دارند و خیلی چیزهای دیگر همین مشکلات را دارند و سال به سال هم یارانهها بیشتر میشود.
بالاخره ارقام عظیم از یارانه را به بنزین و سوخت میدهیم که اگر اینگونه ادامه داشته باشد، در چند سال آینده همه بودجه ما را میخورد. اگر از لحاظ سیاسی بخواهیم اقدامی بکنیم و این روندها را اصلاح کنیم، باید پشتوانه محکمی برای کسانی که تصمیم میگیرند، وجود داشته باشد. الان ملوکالطوایفی است و قدرت تقسیم شده است و هر گروهی سعی میکند مچ گروه دیگری را بگیرد. اصلاحات از این نوع در حکم جراحی است و جراحی بدون خونریزی نمیشود. بالاخره زخمی در بدن انسان درست میکند.
آنهایی که بخواهند مزاحمت کنند، مثل مگس درست روی زخم مینشینند و آینده را نمیبینند و همین زخم را میبینند و روی آن حرف میزنند. معمولاً مجریانی که پشتوانه قوی نداشته باشند، جرأت ندارند دست به کاری بزنند که علیه آنها تهاجم وجود داشته باشد. جلوی این کارها را میگیرند و مدیران الان در ادارات خیلی سخت امضا میکنند. سعی میکنند از سرخودشان دورکنند و از جای دیگری دستور بگیرند و اگر به سراغ آنها رفتند، مشکلی نداشته باشند. اینگونه نمیتوان کشور پرمشکلی را به خوبی اداره کرد. همهاش دعواست. خیلیها هم که فکر میکنند خیلی متدین هستند، به سادگی تهمت میزنند و خیلی آسان هتاکی، پردهدری و غیبت میکنند. این برای خیلی از اشخاص دکان شده است و تابلویی است که از طریق آن میخواهند کاسبی کنند. اینطور چیزها محیط کار را دشوار کرده است.
ما با اتحاد پیروز شدیم، با اتحاد دورههای سخت را گذراندیم، ولی الان دچار تناقضات و تعارضات شدیم و با شعارهای عرفانی روبرو هستیم که حضرت علی(ع) هم به آسانی این شعارها را نمیدادند. خیلی سطح بالا شعار میدهیم و در سطح خیلی پایین عمل میکنیم و اینگونه نمیشود. دشمن هم این مسائل را میفهمد. الان کارشناسان و تحلیلگران جهانی روی کلمات و آهنگها محاسبه میکنند و تحلیل ارائه میدهند و نقاط ضعف و قوت را ارزیابی میکنند. دشمن همیشه منتظر است که پنجرههای نفوذ درست کند و وارد بشود و این واقعیتی است که آنها را میبینیم.
تهدیدات را از حد حرف گذراندند و صریح و گستاخانه برای مبارزه با نظام ایران بودجه میدهند، از مردم دعوت میکنند که رأی ندهند و آنها را دعوت به شورش میکنند که اگر یک دهم اینها را دیگران به آنها بگویند، میگویند دخالت در امور ماست و باید در محاکم جهانی پیگیری شود. این وضع الان دیده میشود. لذا کار انصافاً دشوار است و باید خیلی هوشیارتر از این عمل کنیم تا نظام مقدسی را که ثمره آن همه جهاد و وحدت بوده است، به جایی برسانیم.
در مورد خودم، ابایی ندارم و همیشه در ذهنم این بود که بتوانیم پایههای مدیریت کشور را به گونهای بگذاریم که ادامه پیدا کند و وابسته به شخص خاصی نباشد. این چیز خوبی نیست و خودمان به این ضعف واقعی که به چشم میخورد، اعتراف میکنیم. به هرحال فکر میکنم به تصمیم نهایی نزدیک میشوم و طی یکی دو روز آینده اعلام میکنم و شما مطلع میشوید.
برادرمان یکی دو تذکر دادند که البته تذکرات مشفقانهای است و فکر میکنم با حسن نیت و دلسوزی فرمودند. من هم متقابلاً خدمت ایشان عرض میکنم. خوب است آدم با آمار و ارقام این حرفها را بزند. در دوران سازندگی برای اولین بار در تاریخ نیم قرن ایران ضریب جینی به نفع فقرا اصلاح شد. یعنی درآمد دو دهک پایین افزایش یافت و درآمد و هزینه دو دهک بالا آنها کاهش یافت. این اتفاق تصادفی نیفتاد. بخاطر این بود که در کشور کار ایجاد شد و خانوادههای فقیر، نیروی کار و حقوق داشتند. کالاهای نیمه دائم وارد زندگی مردم شد که قبلاً نبود. مردم به فکر فرش، تلویزیون، یخچال، دوچرخه، موتورسیکلت و ...افتادند که تا آن تاریخ در طبقات پایین نبوده است و جزو آرزوهای خانوادهها بود.اینکه فکر کنیم در آن زمانپولدارها غنیترشدند، باآمار و ارقام نمیخواند. آنقدر گفتندکه ما همآنهاراتکرار میکنیم.
در مورد مسائل اجتماعی و اخلاقی، شما در نظر بگیرد الان رسالت چه کسانی است؟ دولت چه کار میتواند بکند؟ بقیه چه میکنند؟ حوزه قم و حوزههای علمیه با این همه عظمت و دهها هزار مبلغ، مرجع، منبرها و مساجد، تریبونهای نمازجمعه و صدا و سیما چه میکنند؟ دولت برای این منظور فقط وزارت ارشاد را دارد و شما هم میدانید که وقتی آقای خاتمی دیدند کار در آنجا مشکل است، از آنجا رفتند. چه کسانی آنجا بودند؟ همانهایی که الان مدعی هستند و حرف میزنند.
شرایط دنیا اینجوری نمیماند. الان با امواج عظیم ماهواره، اینترنت و اطلاعرسانی انبوه مواجه هستیم و نعرههای گوش خراش تبلیغات منفی به جان ما و جوانان افتاده است. از طرفی با عدهای آدمهای متعصب مواجه هستید و بدون منطق فکر میکنند میتوان به همین سادگی پای مردم را بست و این نمیشود. آدمهایی که فکر میکنند با فشار، زور و پلیس میتوان جلوی مردم را گرفت و مشکلات را حل کرد، اشتباه میکنند و این شدنی نیست. باید اسلام واقعی را به مردم بگوییم.
درصدر اسلام، اسلام روابط جنسی را برای مردم چنان ساده کرده بود که هیچکس احتیاجی نداشت نگاه چپ به زن دیگری بکند. چون هر وقت نیازی داشت، به آن میرسید و طبیعی بود و اسلام اینجوری خواسته بود. ولی ما آن را به یک تابو تبدیل کردیم. بزرگان ما مثل ائمه(ع)، برده میخریدند و به جوانان خودشان میدادند. الان به آن شکل نیست. ازدواجها آسان بود. خانمی که شوهرش میمرد، سه روز بعد میتوانست ازدواج کند و عیبی نبود. حضرت زهرا(س) که از دنیا میرفتند، به حضرت علی (ع) گفتند: من میدانم مرد احتیاج به زن دارد و شما کسی را بیاور که با بچههای من سازگار باشد.
ولی ما فرهنگی درست کردیم که بچههای مردم را منحرف میکند. ما اگر اسلام خالص و اسلام سهله و آنچه را که در مبانی ما هست، در جامعه خود رواج بدهیم، بسیاری از این نابسامانیهای اخلاقی نخواهد بود. البته بازهم انسانهای بدجنسی هستند که فساد میکنند، ولی اینطور عمومی نمیشود. بقیه مسائل هم همینطور است. بالاخره آدمهایی هستند که مقدس هستند و در زمان پیامبر(ص) هم بودند که میخواستند از پیامبر(ص) مقدستر باشند که قرآن آنها را سرزنش کرده است. آدمهایی هستند که میتوانند و تحمل ریاضتهای خاص را دارند، ولی نباید توقع داشته باشند که مردم عادی مثل آنها زندگی کنند. باید حدّی را برای این مردم قائل شویم.
در مجموع نگرانیهایی از این نوع هست. مقداری از تبلیغات دشمنان و مقداری به خاطر منابع فسادی که در کشور است و مقداری به خاطر سخت و بدتبیین کردن ماست، ولی روزی باید اعتدال را که شعار اسلام بوده است و مسلمانان از اول امت وسط بودند، عملی کنیم، انشاءالله امت وسط بتواند جای خود را در دنیا باز کند. ما مکتب بسیار قویای داریم، بشرط اینکه یک بعدی نگاه نکنیم.
در مجموع امیدواریم با حمایتهایی که خداوند داشته و آثار ارزشمندی که خون شهدا و ایثارگران ما برای ما داشتهاند، بتوانیم جامعه را حفظ و در مقابل توطئهها به خوبی مقاومت کنیم. از طرف من نگرانی نداشته باشید. من دارم به نتیجه و تصمیم نهایی میرسم و انشاءالله در خدمت شما خواهم بود.
والسّلام علیکم و رحمه الله