سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولان معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولان معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی

  • تهران - مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰
ضرورت پرداختن به امور اخلاقی جامعه/ ارتباط مستقیم نماز با امر به معروف و نهی از منکر/ اصلاح خلق و خوی انسانی، هدف اصلی دین/ آسیب دیدن اخلاق جامعه در سالهای اخیر/ اخلاق اسلامی، مانعی بزرگ در برابر آلودگی‌ها/ آموزش اخلاق اسلامی در برنامه‌های صداوسیما/ عدم رضایت هاشمی رفسنجانی از رشد اخلاق در جامعه/ اهمیت دادن اسلام به حق‌الناس/ بروز بداخلاقی و دروغ‌گویی در جامعه/ ناامیدی و عدم وفای به عهد نتیجه دروغگویی به مردم/ جامعه و نظام در شوک اختلاس بزرگ/ ناکارآمدی دستگاه‌های نظارتی/ خیانت، عامل تخریب اخلاق انسانی/ ساخت مدینه فاضله توسط پیامبر اسلام/ انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، دو عامل رشد هوشیاری مردم/ سازندگی اسلام در زمان صلح/ الگوسازی، بهترین راه برای صدور انقلاب/ وجود ابعاد مختلف در اختلاس بزرگ/ لزوم آموزش اخلاق اسلامی به جوانان/ زنندگی شیوع فساد در افکار عمومی/ تشکر از فعالیت‌های معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد/ دانشگاه‌ها، کانون اصلی اصلاح اخلاق جامعه/ لزوم توجه بیشتر مسئولین دانشگاه‌ها به فریضه نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله

گزارش شما، معلومات ما را زیاد کرد. انشاءالله موفق‌تر باشید. من دو، سه کلمه بیشتر نمی‌گویم. اگر وقت زیاد بود، شما حرف‌های زیادی برای گفتن داشتید. دو، سه کلمه در مورد مسائل کاری می‌گویم. بقیه را برای وقت دیگری می‌گذاریم.

به هر حال آنچه که ما امروز در جامعه خودمان ملاحظه می‌کنیم، یک ضرورت بسیار بسیار سطح بالایی را برای امور اخلاقی که شاید روح فرهنگی باشد، می‌بینیم. وقتی که قرآن می‌خواهد از نماز ستایش کند، می‌فرماید: «ان الصلاه تنهی عن‌الفحشا و المنکر» با اینکه نماز ارتباط با خداوند است و موضوعیت دارد، اما هدفی که قرآن روی آن تکیه می‌کند، نهی از فحشا و منکر است. وقتی که خداوند می‌خواست ارزش‌های وجودی پیغمبر اکرم (ص) را توصیف کند «اِنَّک لِعَلی خُلِقٍ عَظیمْ» را مطرح می‌کند.

همه جا در کنار آموزش، تزکیه را می‌آورد. شاید اغراق نباشد که بگوییم هدف مهم دین این است که انسان‌ها را از جهت اخلاقی، خلق و خوی انسانی را اصلاح کند. شاید مهمترین پایه بقیه امور کشور، در خلق و خوی اخلاقی پیدا می‌شود.

شما امسال اسم گذاشتید و محور را اخلاقی گرفتید. درست در موقعی است که در مسئولان، صاحب‌نظران و محافل سیاسی اجماع است که ما از بُعد اخلاقی در کشور آسیب دیدیم. وقتی که بحث اخلاقی می‌شود، بیشتر نظرها فوری روی مسائل ظاهری می‌رود. هرچند مهم است، اما قضیه را سطحی می‌بینند.

اما عمق اخلاق با این برداشت‌هایی که ما می‌کنیم، تفاوت دارد. اخلاق اسلامی ملکه‌ای در وجود انسان است که انسان را به طور خودکار و شاید هم ناخودآگاه به طرف خوبی‌ها می‌برد و از آلودگی‌های دیگر باز می‌دارد. چنین حالتی در اثر ممارست، آموزش و خیلی از مسائل دیگر که عوامل ساخت انسان است، به وجود می‌آید.

ما الگوی اسلامی را در تعلیمات کتب اخلاقی داریم. نمی‌دانم چرا از این جهت آسیب دیدیم. با اینکه حرف‌های فرهنگی و ادعا در رسانه‌ها و صداوسیما خیلی زیاد است، برنامه‌های قرآنی و حدیث زیاد داریم، در هر مناسبت شرعی که برای ائمه (ع) و پیامبر (ص) و بزرگان پیش می‌آید، حرف‌های زیادی از اخلاق و رفتار آنها گفته می‌شود، بخش عمده‌ای از گفته‌های صداوسیما و تصویرها اخلاقی است و در جامعه هم این همه مسجد، تریبون نماز جمعه و برنامه‌های فرهنگی، همایش‌ها و امثال اینها وجود دارد، اما نتیجه نگرفتیم؛ یعنی انسان نمی‌تواند از سی سالی که از انقلاب اسلامی گذشته است، راضی باشد که از بُعد اخلاقی نمود خوبی داشته است.

بعضی مقوله‌ها است که در اسناد دینی ما خیلی به آن اهمیت دادند. حق الناس مسئله‌ای است که اگر واقعاً انسان متعهد نباشد و به آن اهمیت ندهد، مسئولیت‌هایش را در کارهای عمومی، ادارات، آموزش و همه جا دچار کم‌فروشی می‌کند که در خیلی از جاها شدیم. چرا در عملکرد یک نفر که برای هشت ساعت حقوق می‌گیرد، صحبت از یک یا دو ساعت بازده خوب است؟ این کار کم‌فروشی عجیب و غریبی است.

من معتقدم الان آسیبی در جامعه بروز کرده و بیشتر خودش را نشان می‌دهد که واقعاً مثل یک کوه یخی است که در اقیانوس افتاده است و بیشتر از ناحیه حکومتی‌ها خودش را نشان می‌دهد و اثرش هم در جامعه خیلی زیاد است.

اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی

برآورند غلامان او درخت از بیخ

الان آثار این دروغ‌ها در حکومت چیست؟ اینکه انسان چشم‌هایش را ببندد و دهانش را باز کند و هر چه که مایل بود، آمار بدهد و بگوید که ما این‌گونه هستیم و این کار را می‌کنیم. یا مردم گوش می‌دهند و منتظر و امیدوار می‌شوند و یا اینکه با زندگی خودشان ارزیابی می‌کنند و می‌بینند که این‌گونه نیست. می‌بینند عهدی نیست. وفای به عهد نیست. همه اینها از سرفصل‌های اخلاق قرآنی است که ما داریم.

این حادثه اخیر جامعه مرا تکان داد. آن قدر بزرگ هست که رهبری نگران شدند و به رسانه‌ها می‌گویند که مسئله را ادامه ندهید. امروز دیدم که یکی از رسانه‌ها تیتر کرده که این مسئله هنوز هزار مقاله می‌خواهد که ما بنویسیم. نمی‌توانند به این حد اکتفا کنند. سؤال‌های زیادی دارند.

چه شد که بعد از سی سال زیر چشم همه ما، با وجود ده الی پانزده جریان ناظر در کشور مثل دیوان محاسبات، بازرسی کل کشور، بازرسی رهبری، مجلس و وزارتخانه‌ها و جاهای دیگر، کاری به این بزرگی انجام و ظرف دو الی سه سال این همه خیانت شد!

بعد هم در جلسات خصوصی می‌گویند که منتظر چند مورد از این اقلام بزرگ هستیم. گاهی ممکن است قلم‌ها کوچک باشد؛ اما بعد اخلاقی و بعد تخریب اخلاق انسان در آن خیلی قوی می‌شود و بدترین از این هم می‌شود. این هشداری برای ماست.

ما نمی‌توانیم بپذیریم که اسلام ظرفیت اصلاح جامعه را ندارد. دلیلش هم این است که در زمان پیامبر (ص) جامعه جاهلی آن‌گونه که بتش را خودش می‌ساخت و بچه‌اش را هم برایش می‌کشت و خون بچه‌اش را روی سر و روی آن می‌ریخت. با این تفکر که همه شما آشنا هستید و در کتب هم هست، در مدت ده سال پیامبر (ص) مدینه فاضله ساختند. این کار اسلام است که این‌گونه ساخت.

انقلاب که پیروز شد، مدتی فضا، فضای سازنده‌ای بود. به خصوص در جنگ که خود جنگ آثاری داشت. شهدا، جانبازان و فداکاری‌ها، انسان‌ها را هوشیار می‌کردند. الان دیگر به آن صورت نیست و نباید هم باشد. چون اگر بخواهیم با این شکل خودمان را نگه داریم، همه چیز تباه می‌شود و نابود می‌شویم.

اسلام در صلح می‌تواند بیشتر از جنگ سازنده باشد. این همه دانشگاه، کلاس، دانشجو، بودجه‌های فرهنگی، تریبون، طلبه، حوزه‌های علمیه، منبرها و مسجدها در صبح و ظهر و شب حضور دارند، محصول همه این چه می‌شود که حکومت دروغگو باشد و مردم هم همان راه را بروند و مدیران و کارمندان هم آن‌گونه باشند؟!

من فکر می‌کردم که صدور انقلاب ما با الگوسازی یک جامعه است. اگر ما می‌توانستیم یک جامعه سالم، صالح و پیشرفته مادی و معنوی که مصداقی برای «رَبَّنا آتِنا فِی‌الدُّنیا حَسَنَه و فِی‌الاخِرَهِ حَسَنَه» باشد، بسازیم، احتیاج به گفتن نداشتیم. مردم می‌دیدند که اینجا جایی برای الگوگیری است و می‌آمدند و از ما برنامه می‌خواستند، اما این‌گونه نشد.

الان به بد جایی رسیدیم. برگشت از باتلاق فساد آسان نیست. این حادثه بزرگی که الان اتفاق افتاد، ممکن است صدها حادثه در ابعاد کوچکتر را در بانک‌ها و مؤسسات مالی به دنبال داشته باشد. چون هر کسی به فکر می‌افتد که در حال غارت هستند و ما هم این کار را بکنیم و شاید هم هست. البته چیزهایی در حال بروز است.

به این ادلّه، فکر می‌کنم که الان کار اخلاقی و هدف قرار دادن اخلاق اسلامی بسیار مهم است. باید با مصادیق فردی و اجتماعی، اخلاق اسلامی آموزش داده شود و تمرین شود. جوان‌ها مثل آزمایش‌هایی که در آزمایشگاه‌های علمی دیگر انجام می‌دهند، اینجا بتوانند از آن در آزمایشگاه فکر خودشان این مسئله را دربیاورند و اندازه‌گیری کنند.

احتمالاً الان وظیفه بسیار سنگینی به عهده ماست. بعضی‌ها نظرشان این است که اینها را مخفی کنیم و نگوییم. اگر نگوییم این‌گونه می‌شود که شده است. شیوع فساد در افکار عمومی زننده است؛ اما در دنیای امروز ما، نگفتن می‌تواند آثار بدتری داشته باشد. صداقت با مردم بحث اخلاقی جدایی است.

به هر حال از کارهای فرهنگی شما و همکارانتان متشکرم. آثارش هم در این مسابقات روشن می‌شود. مسابقات هم هیچ وقت به نفع ما طراحی نمی‌شود و معلوم است کسانی که این کارها را می‌کنند، نمی‌خواهند بگویند که دانشگاه آزاد را بالا بیاوریم. در حدی که چاره ندارند، می‌گویند و بیشتر نمی‌گویند. ولی واقعاً افتخارآمیز است. منتها کافی نیست.

نمی‌دانم شما آماری دارید که چند درصد دانشجویان نماز می‌خوانند؟

به صورت رسمی نداریم؛ اما وضع رضایت‌بخش نیست، نه در آزاد و نه در دولتی؛ یعنی به نسبت جمعیت رضایت‌بخش نیست. ولی واحدهایی هم داریم که سه نوبت نماز جماعت دارند.

معلوم نیست که از جامعه ما خیلی کمتر باشد؛ اما دانشگاه‌های ما کانونی هستند که باید آنجا را اصلاح کنیم تا اخلاق از آنجا به جامعه سرایت کند.

دانشکده‌ها متفاوت هستند. دانشکده‌ای مثل الهیات بالای هفتاد درصد است و دانشکده‌هایی مثل فنی و مهندسی بعضاً زیر پنجاه درصد است.

زیر پنجاه درصد یعنی سی، چهل درصد هست؟

بعضی از دانشکده‌ها بله حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، این بحث یک بحث مبنایی است و حضرت‌عالی فرصتی ندارید. شما وقتی که هیأت رئیسه‌هایی را منصوب می‌کنید که به این نوع اعتقادات باور ندارند و خودشان اهل نماز نیستند، نباید انتظار داشته باشید. طبیعتاً ما معضلات اساسی داریم.

(بالاخره باید اصل و بالاترین نقطه جامعه را حساب کنیم و همین هیأت رئیسه هم از بالاها الگو می‌گیرند. باید ببینیم که چه اتفاقی در حال افتادن است! ظاهراً وقت ما هم تمام شد.

والسلام علیکم و رحمه الله