سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولان بازرگانی و تولیدکنندگان صنعتی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولان بازرگانی و تولیدکنندگان صنعتی

  • ساختمان قدس
  • دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
من کم و بیش چیزهایی را که فرمودید، می‌دانستم. امّا داغمان را تازه کردید. چون دست در کار دارید و حرف‌هایی که زدید، عینی‌تر از من مسائل را لمس می‌کنید. بالاخره این شرایط پیش آمد. بهر دلیل، گروهی مسئولیت امور اجرایی را پیش گرفتند که با شعار می‌خواهند کار کنند. شعار هم تنظیم شده نیست.
اینکه می‌خواهیم فقرا را به نوایی برسانیم، خوب است و خواسته همه ما در اول انقلاب و حتی بیش از آن بود، ولی راه آن، این نیست که کارها را تعطیل کنیم و کارهایی که شما می‌گویید، بکنیم. چیزی در سفره فقرا نمی‌رود. همین می‌شود که حالا گوشه‌ای سیب را درست می‌کنند، تخم‌مرغ در می‌آید، تخم‌مرغ درست کنیم، سیب‌زمینی می‌آید. فقرا باید بدوند. آمار تورّم را که می‌دهند مخلوط می‌کنند. چیزهایی که دست دولت است، گران نمی‌شود یا فعال نیست و راکد است. مثلاً نان، دارو، غذای مردم را باهم جمع می‌کنند و رشد تورم به صورت قابل قبولی درمی‌آید. امّا وقتی مردم در زندگی دارند رنج می‌برند، فقرا هم رنج می‌برند. ما یک بار در دهه اول، این را تجربه کردیم، انقلاب که کردیم در روحیات انقلابی، آقایان مسئول، همینطور فکر می‌کردند. نتیجه گرفتیم و دیدیم که همه مردم دارند تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی می‌روند و اینطور خیلی بد می‌شود. راه را اصلاح کردیم؛ دوباره همین شد که داریم می‌بینیم.
متأسفانه با شعار هم عمل می‌کنند و صدا و سیما هم که همه کارهایش را کنار گذاشته و دربست شعارها را مطرح و توجیه می‌کند. رهبری هم می‌بینند به خاطر شرایطی که در دنیا و کشور داریم و اینکه انتقادات ممکن است دولت را ضعیف‌تر کند، حمایت می‌کنند. خیلی راهکارها بسته شده، شما الان به من می‌فرمایید. البته وظیفه داریم طبق قوانین مجمع تشخیص مصلحت، نظارت کنیم، منتها نظارت متعلق به مجمع نیست، بلکه متعلق به رهبری است. رهبری به ما واگذار کردند که ما از طرف ایشان نظارت کنیم. ولی قانون اساسی می‌گوید که ایشان باید در سیاستها نظارت کنند. ایشان به ما واگذار کردند، ولی وقتی می‌خواهیم عمل کنیم با توصیه خود ایشان مواجه می‌شویم که الان قدری زود است. بالاخره اینها شعارهایی دادند و مردم رأی دادند. فرصتی بدهید، پشت این حرفها منطقی هم هست. ایشان بادلسوزی مطرح می‌کنند، اما کار مقداری دشوار شده است.
شما چند موضوع را مطرح کردید که من همه اینها را قبول دارم، ولی اینطوری که آقایان در مسائل رفتار می‌کنند، نه به نفع کارگر است و نه به نفع کارفرما و نه نفع تولید است. البته به نظرم در اینجا اصلاً سیاستی نیست فقط دارند زیگ زاگ حرکت می‌کنند. معلوم نیست می‌خواهند با قانون کار چه کار کنند و معلوم نیست که چگونه می‌خواهند اشتغال ایجاد کنند. اینها جواب نمی‌دهد.
اگر واحد بزرگ اقتصادی در کشور باشد، در کنارش می‌توان دهها واحد کوچک به وجود آورد که از این واحد بزرگ پشتیبانی کنند. حالا اگر واحدهای کوچک بخواهند کارهای بزرگ را انجام دهند، یقیناً نمی‌توانند، نه اقتصادی است، نه تکنولوژی دارد و نه می‌تواند کیفیت داشته باشد و نه از نظر اقتصادی به صرفه است. بالاخره یک کار کوچک هم حداقل جایی می‌خواهد، حراستی می‌خواهد، هرچه‌قدر هم کوچک باشد، هزینه‌های سرباری دارد. آنها را که اضافه کنیم، چیزی باقی نمی‌ماند. الان باید کارهای بزرگ در کشور انجام شود. ما از آن دوره گذشتیم.
در همه دنیا شرکت‌های بزرگ دارند ادغام می‌شوند، هواپیمایی بوینگ و ایرباس ادغام می‌شوند تا بتوانند اقتصادی‌تر عمل کنند. شرکتهای عظیم ساختمانی با هم شراکت می‌کنند تا رقابت بالاسری را کم کنند و بتوانند کارهای اساسی انجام دهند. در کشور ما برعکس آن انجام می‌شود.
تقریباً همه حرفها را قبول دارم منتها اینکه از من می‌پرسید، من جواب دادم و این شرایط را پیش‌بینی می‌کردیم. الان هم با چشم باز داریم می‌بینیم. اتفاقاتی که قابل پیش‌بینی بود، دارد می‌افتد و تکرار می‌شود. آن موقع‌ها، قابل تحمل بود. مگر همه اقتصاد ما در زمان جنگ چقدر بود؟ همه بودجه ما، به اندازه یک دهم بودجه فعلی نبود. این همه پول در جامعه تزریق می‌شود و این همه هزینه می‌شود؛ مردم، زندگی‌هایشان را وسعت دادند، کالاهای بادوام به خانه‌ها رفته، مردم خیلی چیزها را عوض کردند، الان نمی‌توان با سبک گذشته، با کوپن و ... زندگی مردم را اداره کرد. اصلاً مردم قانع نیستند.
الان کوپن نان و بنزین... را داریم، ولی خرج خانوار اینها نیست. اینها جزیی از خرج است. بچه‌ای که در خیابان راه می‌رود، کلی هزینه‌های جنبی دارد که آنها را با کوپن نمی‌توان تأمین کرد. به نظر من سیستمی که در دولت در حال اجراست، سیستم قابل دوامی نیست. این هم که گفتید قانون مردم عوض می‌شود، به این دلیل است که روزانه می‌بینند اشتباه شده، می‌روند به جای دیگر. همین که یکباره پنجاه، شصت درصد اضافه کردند و مشکلات این‌گونه به وجود آمد، فردا برمی‌گردند، ولی دیگر دیر شده است. عده‌ای خسارت دیدند و وقتی برگشتند دوباره خسارت پشت خسارت می‌شود. کسانی که با تعرفه بالا وارد کردند، با آنها چه کنیم؟
به نظرم این سیاست روزمرگی دیگر جوابگو نیست. دنیا به اینجا رسیده که برنامه‌های بیست ساله درست کند. ما هم به طرف چشم‌انداز بیست ساله رفتیم؛ اما آن چیزی که امروز در حال انجام شدن است، برنامه‌های یک هفته‌ای هم نیست. یعنی امروز چیزی گفته می‌شود و فردا پس گرفته می‌شود. می‌بینند که جور نمی‌آید. موج آن که در جامعه می‌رود، کارشناسان انتقاد می‌کنند، وقتی می‌بینند که درست است، می‌گویند ما برمی‌گردیم. چه در امور اداری، چه در امور تجاری، تولید، فرهنگی این اتفاقات می‌افتد ولی من نمی‌خواهم به شما بگویم که من جوابتان را نمی‌دهم و خودتان می‌دانید، نه.
ما این‌گونه نمی‌کنیم بالاخره می‌ایستیم تا قدری جامعه روشن‌تر شود. وقتی حرف زده نمی‌شود، آقایان می‌گویند چرا سکوت می‌کنید؟ حرف‌زده می‌شود می‌گویند اینها دارند انتقام شکست خود را می‌گیرند. نمی‌گویند این حرف اینطوری است. حرف از اثر می‌افتد و کار خود را انجام نمی‌دهد. باید بگذاریم زمینه‌ای عینی به وجود بیاید تا مردم تحلیل پیدا کنند و حتماً ما باید راه درست‌تری پیدا کنیم. حتی راهی که خودمان رفتیم، احتیاج به اصلاح دارد. همه چیز آن راه درست نبوده است، ما هم با شرایطی مواجه بودیم و تصمیماتی می‌گرفتیم که قطعاً می‌دانستیم بعداً اصلاح می‌شود واین روند باید ادامه پیدا کند.
شما از حرف‌هایی که الان دارید، یادداشتی به من بدهید. شما الان درباره گمرک، مشکلات تولید، مشکلات کارگری و خیلی چیزها و رشته‌های مختلف حرف زدید. متنی منطقی تهیه کنید و برای ما بفرستید که من هم درجایی که برای نظارت داریم، مطرح کنم. البته قبلاً حتماً باید با رهبری هماهنگ کنیم. الان مصلحت نمی‌دانم. اقداماتی کنیم که رهبری تضعیف شود. اگر رهبری آسیب ببینند و اعتبارشان را از دست بدهند، کشور و انقلاب خیلی ضرر می‌کند. ملاحظاتی داریم که با آنها انشاءالله، زحمت شما را بی‌اثر نمی‌گذارند.
دیگران هم پیش ما می‌آیند، همین است. کار شما عمدتاً بازرگانی و بخش تولید بوده است. صنعت در این مسائل حرف بیشتری برای گفتن دارد و خیلی مشکل دارند. دانشگاهها مشکل واقعی دارند، پزشکها و خیلی جاهایی که می‌بینیم به خاطر همین تصمیمات روزمره با حسن نیّت مشکل دارید. من هیچ کدام از این آقایان را متهم به سوءنیِّت نمی‌کنم. سطحی از سواد و تجربه را دارند و همینطور آرزوهایی دارند که این مجموعه جواب کشوری مثل ایران را که الان با خیزتندی دارد به سمت توسعه می‌رود، نمی‌دهد. باید راه بهتری انتخاب کنیم. انشاءالله نامه شما که رسید و اقداماتی انجام دادیم، مطلع خواهید شد. انشاءالله
والسّلام علیکم و رحمه الله