سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از قاریان و حافظان قرآن رفسنجان
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
باید از همه برادران و خواهران و به ویژه حضرتعالی تشکر کنم. اولین بار در یکی از جلساتی که در اهواز برگزار شده بود، با کار شما آشنا شدیم که فرزندان شما هم بودند و من تحت تأثیر قرار گرفتم. بعدها اظهار آمادگی کردید که این خدمت را به شهرستانها ارائه بدهید. من هم فکر میکردم در رفسنجان که جایی به عنوان موزه ریاست جمهوری به وجود آمده است، میتوان این کار را کرد. مسئولین موزه یک مسئولیت دارند که امانات مردم حفظ کنند تا آیندگان با تاریخ ایران آشنا شوند.
از لحاظ روحی و معنوی یک جای خالی در آنجا بود که احساس کردم آموزشی غیر از آموزشهای متداول در مدارس و دانشگاهها میتواند کمک کند به اینکه معنویتی در آنجا حاکم باشد. برنامه شما را پسندیدم و بعد از آن زحمات شما بود.
گزارشی را که الان مطرح شد، خوانده بودم. خیلی خوشحالم که میبینم جوانان کشور، به خصوص جوانان شهر خودم، استقبال میکنند و علاقمندند. امروز شما میتوانید افتخار کنید که در سراسر کشور هرجا که مردم خواستند، این نعمت را بردید. کار با ارزشی است. ممکن است در کل آموزش کشور زیاد نباشد، اما همه باید کار کنند تا همه چیز در همه جا خوب شود. در سطح امکانات جنابعالی و دوستان و همکارانتان کار با ارزشی انجام دادید. باید روز به روز به این مسئله عمق داد.
این حالت که خانمها بیشتر استقبال میکنند در نگاه من مثبت است. علتش همین است که شما اشاره کردید. اولاً در گذشته در فرهنگ ایرانیها معمول نبود که دختران را به این نوع محیطهای آموزشی نفرستیم. بحمدلله در انقلاب اسلامی این وضع اصلاح شد و الان در مدارس و دانشگاهها دخترها از پسرها اگر جلو نباشند، عقب نیستند. البته جلو هستند. در این بخش از امور هم آثار واقعی دارد.
اگر خانمها با قرآن آشنا باشند، خود قرآن روحیه آنها را تقویت میکند و آنها در خانهداری و بچهداری و تربیت فرزندان، حداقل در خانه و خیلیها بعدها در مدارس و آموزشگاهها و در سطوح مختلف جامعه، راه درست اصلاح را هموار میکنند. چون اصلاح واقعی جامعه از طریق تقویت ایمان و عمل خانمها میگذرد. سر و کار خانمها با نسلهای آینده خیلی بیشتر از آقایان است. پدرها با بچهها کار و نصیحت میکنند، ولی مادرها بیشتر مواظبند. در سالهای اول که تقریباً همیشه با بچهها هستند و در مراحل بعدی هم از لحاظ عاطفی بیشتر با بچهها کار میکنند.
خیلی روشن است که مادرهای فاضل، آگاه،عالم و عامل میتوانند برای نسلهای آینده کارساز باشند. کار شما تجربه خوبی است که در کلاسهای خوب شروع کردید. من این کار را مثبت میبینم. البته اگر آقایان بیشتر باشند، خوشحال میشویم. ولی شما ظرفیت محدودی دارید که اگر خانمها پرکنند، نکته منفی نیست، مثبت است.
فکر میکنم برای ما مسلمانان و در آینده برای همه هیچچیز به اندازه قرآن اهمیت ندارد. بالاخره اینکتاب همه خصوصیاتش توسط خداوندی آفریده شد که این جهان را با این عظمت و این دقت خلق کرد و هیچ اشتباهی در هیچ جای جهان در آفرینش خدا نیست.
خود خداوند به قرآن بهای زیادی میدهد و آن را از آفریدههای بسیار مهم خود برای ما میداند. شاید مهمترین نعمتی است که با وحی در اختیار بشر گذاشته شد. خداوند آنچه که برای هدایت بشر تا قیامت لازم بود، در قرآن ثبت کرده است. خود خدا تضمین کرده که قرآن را حفظ کند و نمیگذارد مثل کتابهای آسمانی ادیان دیگر دچار تحریف و آلوده به اغراض دیگران شود. تا به حال اینگونه بود. متاسفانه در تاریخ ما گاهی کسانی پیدا شدند که مدعی شدند قرآن تحریف و آیات آن کم و زیاد شد. اینها نمیفهمند و اشتباه کردهاند. شاید با حسن نیت به امت اسلامی وخود قرآن ظلم کردهاند که خواستند این سند متقن را مخدوش کنند.
این سند آسمانی به گونهای است که اگر انسان با ایمان با آن ارتباط داشته باشد، حافظ واقعی در درون انسان خلق میکند. البته به همان نسبتی است که انسانها به قرآن نزدیک میشوند. ما باید خود را به قرآن نزدیک کنیم. هرچه به قرآن نزدیک شویم، خداوند به ما نزدیک میشود. قرآن فاصله بین ما و خدا را کم میکند. هرکسی در حد استطاعتش از قرآن بهره میگیرد. کسانی که از رو و کسانی از حفظ میخوانند. ازحفظ که باشد، انسان به طور طبیعی برای نگهداری محفوظاتش به قرآن مراجعه میکند. در حالت تنهایی، قبل و بعد از خواب و هرلحظهای که فراغت بال پیدا میکند، توجهی به محفوظات قرآنیاش میکند. مخصوصاً اگر با معانی قرآن آشنا شود، خیلی کارساز است. معانی قرآن سطوح مختلفی دارد. از جوانان توقع نداریم که همه اعماق قرآن را درک کنند.
هریک از دانشمندان، فلاسفه، فقها، مفسران و دانشمندان علوم طبیعی و هر انسانی در حد تخصص خودشان از قرآن بیشتر استفاده میکنند. این هم از رحمت خداوند است که استفاده از قرآن را برای هر سطحی تسهیل کرده است. حتی کسانی که با معنای قرآن آشنا نیستند، از الفاظ قرآن بهره کافی میگیرند.
میخواهم به شما تبریک بگویم که موفق شدید وارد این وادی شدید. هرکس به اندازه عشق و علاقه خود نزدیک شد. از آقای رضازاده و همکارانشان صمیمانه تشکر میکنم که این شعله نورانی را به جاهای دور بردند. انسان از ضعف استقبال بعضی جاها متأثر میشود. برکاتش را نمیدانند، چون اگر میدانستند، استقبال میکردند.
خداوند را شکر میکنم که این نعمت را به بنده هم داد که در جایی که مربوط به بنده است، این مرکز آموزش انسانها را پایگاه پیدا کرد. امیدوارم در آینده در حد امکانات خودمان و در حد وسعت امکان توسعه آموزش، بیشتر کمک کنیم تا افراد بیشتری وارد این محیط خدایی شوند. من شکی ندارم و برایم مثل آفتاب روشن است که عمده کسانی که وارد این وادی میشوند، در آینده منشأ خیرات میشوند. در خانوادهشان، محلهشان، شهرشان و هرجایی که هستند، نورانیت را میبرند و به صورت صدقه جاریه آینده برای کسانی که در تأسیس، اداره، آموزش و تعلیم اینجا سهم دارند، میماند. خیرات آن تمام شدنی نیست.
انسانهای تربیت شده بهترین سرمایه جامعه بشری هستند. هرجا باشند، نور هستند. «المومن نور» مومنی که به قرآن مجهز شده باشد، نور هدایتگری برای جامعه است. خدا را شکر کنید که شما را به این راه آورد. امیدوارم سفرتان، سفر موفقی باشد و از سفرتان استفاده کنید. قرار شد برای ناهار مهمان ما باشید. شاید بتوانم بازهم شما را زیارت کنم. صمیمانهترین تشکراتم را به خاطر کاری که در آنجا میکنید و زحمتی که کشیدید و به اینجا آمدید، خدمت شما عرض میکنم.
والسّلام علیکم و رحمه الله