سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از فرهیختگان مجمع متخصصین ایران
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدالله والسلام علی رسولالله و آله
خیلی خوش آمدید. حضور جمع بزرگان و علما با توجه به هوای گرم این اتاق واقعاً بنده را شرمنده کرده است و برای بنده اسباب شرمندگی جدّی است. بخصوص میبینیم که در شرایطی نیستم که جواب صریحی به درخواست شما بدهم. صحبتهای شما تخصصی هست و انتظار از شما هم همین است. چون همه شما عالم و متخصص هستید.
نکاتی را که به عنوان مجمع متخصصین مطرح شده، قبول دارم. چون تذکرات شما مسائل مهم نظام ما در آینده است. با دقت به حرفهای شما گوش دادم و دیدم که هیچ ملاحظهای روی حرفهای شما ندارم. ولی مطالبی باید به این حرفهای شما اضافه کنم.
اینکه کشور ما فعلاً در وضعیتی قرار دارد که باید حرکت جدیدی در این مورد ایجاد شود، مورد توجه بنده هم است. بالاخره ما توانستیم سطح دانش جامعه خود را بالا ببریم و این مورد باید خیلی توسعه پیدا کند. چون شرایط دنیای امروز هم به ما اجازه حرکت لاکپشتی را نمیدهد و باید حرکت موثر و چشمگیری داشته باشیم. همسایگان ما در حال پیشرفت سریع هستند و قدرتهای جهانی هم دست همسایگان ما را بازگذاشتهاند تا آنها در بخشی از مسائل بتوانند سریعتر به جلو حرکت کنند و به آنها اجازه کار و یا چیزهایی را میدهند که آن موارد را از ما دریغ میکنند.
از طرفی اظهاراتی را این روزها از کاخ سفید درمورد ایران میشنوید که حداقل سوءنیت آنها نسبت به ماست. چه اینکه جنگ روانی و یا مقدمه یک کار و یا یک تهدید توخالی باشد، نشاندهنده آن است که سوء نیت آنها جدّی است. نمیخواهند ما به طرف جلو حرکت کنیم. اگر ما در جا بزنیم و یا به عقب برگردیم، خیلی خوشحال میشوند و در این راه به ما کمک میکنند. بطوری که ترجیح میدهند مردم ما را مأیوس کنند تا به اهداف خودشان برسند. از اوّل هم اینگونه بود. از اوّل انقلاب به صورت یلهای برای ما برنامه داشتند. اول فکر میکردند شورشهای صدر انقلاب این انقلاب را از پا درمیآورد، ولی اینگونه نشد. بعد فکر کردند که با تخلیه انقلاب میتوانند به هدف خودشان برسند، ولی باز موفق نشدهاند. فکر کردند که با کودتا به اهداف خود میرسند، ولی اینگونه نشد. جنگ را تحمیل کردند تا کار انقلاب را به پایان برساند که باز هم شکست خوردند. در خاتمه امیدی که برای آنها ماند، اینکه انقلاب نتواند خود را با مسائل روز و نیازهای جامعه امروزی هماهنگ کند تا در نتیجه مردم از درون نسبت به انقلاب مأیوس شوند که برخلاف حرکات آنها ما از دوران بعد از جنگ تا امروز موفقیتهایی داشتهایم.
بنده فکر میکنم آنها هنوز روی این مسائل کار میکنند. اینکه خیلی از صنایع و فناوریهای را به اسم دو منظوره از ما دریغ میکنند، دلیلی غیر از این ندارد. آنها مطلع هستند که ما بدنبال سلاح هستهای نیستیم و بدنبال استفاده صلحآمیز هستیم. در زمان شاه خودشان طراحی 20 نیروگاه اتمی را برای ایران داشتند و خیلی چیزها را قبول و در این مورد کار خود را شروع کرده بودند. الان از انجام کار برای نیروگاههایی را که قبلاً خودشان طراح آن بودند، جلوگیری میکنند. این نشاندهنده آن است که آنها دارند راه خودشان را میروند. لذا ما باید مثل گذشته راه خودمان را برویم و راه ما این است که امروز از نیروها و منابع خوب خود و از شرایطی که فعلاً در دنیا حاکم است، نهایت استفاده را بکنیم. ولی آنها این موارد را محدود میکنند. خودمان را به یک سطحی رساندیم که بتوانیم که این طلسمها را بشکنیم و پیشرفت داشته باشیم. در این مورد نشان دادیم که در سختترین کارهایی که خودمان خواستیم، عمل کردیم و میتوانیم الان در کشورهای جهان سوم حضور علمی داشته باشیم. این کارها را از خیلی وقت پیش میتوانستیم انجام بدهیم.
آقای خاتمی سفری به آفریقا داشتند و بعد از برگشت، در مصاحبهای گفتند: با تأخیر به آفریقا رفتیم. این حرفشان درست بود. من در دوره ریاست جمهوری وقتی به آنجا رفته بودم، دیدم که اگر در جهان سوم حضور علمی و فنی داشته باشیم، خیلی موفق هستیم. البته بدون هزینه است. چون فقط ابزار به بخش خصوصی و نیروهای کاری میدهیم تا آنها در کشورهایی که دست آنها به سوی ما دراز است، کار کنند.
بنده طی سفری که به آفریقا داشتم، تعداد زیادی ساخت سد، اتوبان، نیروگاه، لولهکشی گاز، پالایشگاه و چیزهای بزرگ به ما عرضه شد. رئیس جمهور اوگاندا ما را بر روی سدی که در حال بستن بر روی سر شاخه رود نیل بود، برد که خیلی با شکوه بود. با اعتبار سازمان ملل در حال انجام بود که چینیها در ساخت آن کوتاهی میکردند. آقای رئیس جمهوری از ما جهت ادامه کار خواهش کردند که از دست آنها (چینیها) بگیرند تا ما ادامه آن را بسازیم. چون از قدرت ما خبر داشتند.
در آن سفر چیزهای عجیب و غریبی دیدهام که بعد از پایان دوره ریاست جمهوری بنده، نسبت به آفریقا غافل شدیم. به جای آنکه در آنجا حضور داشته باشیم، فکر کردیم که باید با اروپا مسئله خودمان را حل کنیم. میتوانستیم از آن زمان تا بحال حضور جدّی داشته باشم. در ادامه سفر ما در زیمبابوه نمایشگاه تراکتور ساخت ایران دایر بود که خط تولید آن را هم شروع کرده بودیم. ولی از آن زمان تا بحال ساخت تراکتور، کنسل و جدیداً تجدید شد که ما دوباره آن را شروع کردیم. لذا خیلی کارها را میتوانیم در آنجا انجام دهیم. میتوانیم در تاجیکستان که آبهای آنها مثل کشور ما قطرهای نیست و دارای دریای آب هستند، از جمله رود جیحون و سیحون دارند که خودتان در مورد آنها اطلاعات دارید که از کوههای آن کشور سرچشمه میگیرد، حضور داشته باشیم تا بتوانیم برای آنها سدهای بزرگ و نیروگاههای برقی بسازیم که بتوانند به همه جا برق بدهند.
امروز دنیا برای اینها پول پرداخت میکند. چون اولاً مسئله انرژی و محیط زیست مهم است. ثانیاً این کار از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است. اگر برق آنجا تولید شود، از طریق خطوطی که داریم، میتوانند به همه جای دنیا صادر کنند. در این مورد از ما خواهش میکردند. اولین کار خودمان را شروع کردیم که سد سنگتوده بود که خودم در افتتاح آن حضور داشتم. بعد از آن فعالیت آن متوقف شده بود که اخیراً فکر کردند کار درستی بوده و شروع بکار کردند.
الان نیروهای زیاد و پیمانکاریهای قوی و آدمهای با سواد و فنی و مصالح ساختمانی و تجربه فراوانی داریم تا بتوانیم ارزانتر از دیگران کار کنیم. ولی فعلاً غصه بیکاری نیروهایمان را میخوریم، اگر بتوانیم اینکار را بکنیم، خیلی خوب است. چون اگر آنها مشغول شوند، هم سود میبرند و هم خدمت میکنند و هم در نتیجه اسم ایران را در جهان بلند آوازه میکنند و هم در دنیا دوستانی پیدا میکنیم تا در سازمانهای بین المللی از ما حمایت کنند. مثلاً تعداد 50 رأی در آفریقا هست و در جاهای دیگر هم اینگونه است.
الان به جایی رسیدیم که میتوانیم کارهای بزرگی در داخل و خارج کشور انجام دهیم و میتوانیم چند درصد از افراد بیکار خودمان را در یک حرکت درست مشغول کنیم و شرط آن، این است که سیاست خارجی خودمان را کمی تعدیل کنیم تا دشمنان ما نتوانند بیدلیل علیه ما حرفهای نادرست بزنند و دیگران را از ما بترسانند. همین کار خودمان را ادامه بدهیم. ما تهدیدی برای هیچ کس و هیچ کشوری نیستیم.
بعنوان مثال عراق در کنار ماست که در سالهای آینده باید دهها میلیارد دلار صرف بازسازی آن کشور شود. چون همه چیز آنها منهدم شده است. آنها باید خیلی کار کنند. میتوانیم ارزانترین و طبیعیترین کار را برای آنها انجام بدهیم. چون عراق مثل خانه خودمان است. حضور ما برای مردم آنجا مثل مرغابی در آب است. عراقیها هم خوشحال میشوند. چون وقتی میبینند برادران خودشان آمدند و دارند کارهایشان را انجام میدهند، استقبال میکنند. همه اطراف کشور ما اینگونه است.
فکر میکنم زمینه برای کارهای بزرگ و جهشی در کشور آماده است. ولی مشکلی در بین هست که همان ناهماهنگیهای داخلی است که به پیکر جامعه ما سم ترزیق میکند. نه اینکه اختلاف ایجاد کند، اختلافنظر خوب است. چون از بین این بحثهای اختلافی، چیزهای خوبی بدست میآید. وقتی افراد صاحب نقادی میشوند، نظرات خود را اصلاح میکنند و بدنبال آن تقویت میشوند. ولی دشمنی، کینه، طرد کردن و فحاشی بد است که متاسفانه این موارد در سطوح سیاسی جناحها و گروههای مختلف دیده میشود. احتیاج به یک روح مودّت و همکاری در داخل کشور داریم. در خارج از کشور هم باید روح تبادل وجود داشته باشد. اگرچه با اکثر کشورها دوست هستیم، ولی گرههایی بین ما وجود دارد. باید برنامههای درستتری داشته باشیم تا تنگنظریها ما را خفه نکند.
فعلاً زمان مناسبی است تا شما آقایان و خانمها در مجمع متخصصین پایگاه خوبی داشته باشید. به همین جهت باید مطمئنتر، زندهتر و منسجمتر مطرح شوید و حرفهای خودتان را بزنید و طرحهای خودتان را بازگو و خواستههای خودتان را عنوان کنید که این کار خیلی تأثیرگذار است، چون دانشمندان کشور میتوانند خیلی تأثیرگذار باشند.
توده ملت ما دین خود را با پیروزی انقلاب و فداکاریهای دفاع از انقلاب و حضور در پای صندوقهای رأی و ساختن با کمی و کاستیها ادا کردهاند. وقتی دشمنان عنوان میکنند که ملت از انقلاب مأیوس است، با ایجاد موج، جواب یاوهگویی دشمن را میدهند و فعلاً نوبت نیروهای کیفی است که در کشور با فداکاری، شجاعت و سرعت عمل انجام وظیفه نمایند.
عنوان مسئله جنبش نرمافزاری مال توده مردم نیست، بلکه این حرف مربوط به شما و ماست که باید حرکتی سریع در این جریان داشته باشیم که هر کدام از شما سرچشمهای بر سیل جنبشنرمافزاری شوید. اگر شما اعتراضی مبنی بر عدم تحقیق در دانشگاهها دارید که معتقدید دانشمندان به تدریس روزمره اکتفا نکنند و در گروه خودشان تحقیق داشته باشند، درست است. باید هرچه را در این دوره کم دارند، پیگری کنند. چون الآن دوره دانشمندان و متخصصین و باسوادهاست. نباید در مسائل بیتفاوت باشید. باید در جامعه علمی حضور جدّی داشته باشید و نظرات خودرا مطرح کنید و باید بخواهید تا بتوانید انجام امور را بدست گیرید.
ملت هر کاری را میتواند انجام بدهد. چون کار همیشه در دست مردم است و مردم وقتی بخواهند، میتوانند در مسیر درست قرار بگیرند. بهرحال بنده فکر میکنم زمینه کار وجود دارد، به شرط اینکه ما با عنوان کردن حرفهای بیربط وقت مردم را تلف نکنیم و کسانی که میتوانند در این راه وقت بگذارند و کار کنند، وارد صحنه شوند که الان هر دو کار مقدور است.
در مورد انتخابات، با توجه به شرایطی که آمریکا برای ما ایجاد کرد، یکی از وظائف ملّی ما این است که این انتخابات را به نمایش ملّی و وحدت و انسجام مردمی تبدیل کنیم. البته نتیجه انتخابات هرچه باشد، مهم نیست، نتیجه رأی مردم است. یقیناً با رأی مردم کارها درست میشود.
بنده با توجه به محبّتی که شما کردید، صریح عرض میکنم که در صورت تشخیص جدّی خودم میتوانید بر سر حاضر شدنم در صحنه انتخابات حساب باز کنید که بنده در این راه دریغ نخواهم کرد. ولی فعلاً حرفم این است که منتظرم افرادی که تا بحال حاضر شدهاند و در آینده هم افراد جدیدی به این جمع خواهند آمد، شرایط پیمودن راههای مطرح شده را داشته باشند و بتوانند کارها را به پیش ببرند. البته نه اینکه افرادی که تا بحال آمدند، نمیتوانند کار را به پیش ببرند، بلکه شرایط دیگر از جمله مقبولیت مردمی هم باید برای آنها وجود داشته باشد. چون اگر کسی حاضر شود، ولی مردم او را نشناسند و تجربه کار کافی نداشته باشد، به او رأی کافی نخواهند داد. لذا اگر با رأی کم برای ریاست جمهوری انتخاب شود، یعنی با رأی کم در مرحله دوم انتخاب شود، رئیس جمهور نیرومندی نخواهد شد و روحیه لازم را جهت کار نخواهد داشت. مردم هم همکاری لازم را نخواهند داشت و او را نماینده خودشان نمیدانند. به همین جهت این رفتار شاید در خیلی از شخصیتهای اهل کار هم ایجاد بشود که مانع پیشرفت خواهد شد.
بنده هم منتظرم تا ببینم افرادی که حضور پیدا میکنند، دارای این دو شرط یعنی ظرفیت شخصی و صلاحیت اجتماعی از لحاظ افکار عمومی باشند. اگر فردی با این خصوصیت پیدا شود، حقیقتاً این فرد بر ما ترجیح دارد و شما هم باید این نکته را بپذیرید که نظام ما دارای افراد متعددی با این خصوصیات است. اگر ببینم که نظام ما روی ریل خود به پیش میرود و افرادی هم در این راه به این امر مهم کمک میکنند، منظره خیلی خوبی است و خیال همه راحت خواهد شد.
این بستگی به حضور پنجاه ساله در صحنه سیاسی ندارد، بلکه به نیروهای بالنده و خلاق بستگی دارد و دیگران هم از اینکه راه باز است و تشویق میشوند. به میدان میآیند. باید بپذیرید که افراد جدید و مقبول و توانمند برای اداره کشور حضور پیدا کنند و ما هم به آنها کمک خواهیم کرد.
در این مورد وقت کافی وجود دارد تا ببینیم که شرایط فراهم هست یا خیر. اطمینان داشته باشید که اگر شرایط لازم فراهم نشد و افراد شایسته حضور پیدا نکردند، آن وقت بنده به عنوان سربازی که برای خودم هیچ چیز قائل نیستم، به میدان میآیم و هدفی جز خدمت به انقلاب و ایران برای خود تعریف نکردم و در بقیه عمرم هیچ فکر مشخصی غیر از خدمت به انقلاب ندارم و آرزومندم که ایران را در موقعیتی که باید باشد، ببینم. بخصوص ایران اسلامی را، چون ایران خودش خیلی عظمت دارد و وقتی که اسم اسلام به آن اضافه میشود، جایگاه بزرگی در دنیا خواهد داشت و قابل مقایسه با کشورهای اطراف ما نیست. لذا میتواند خیلی عظمت داشته باشد که جزو آرزوهای جوانی بنده است. از زمانی که ایران را شناختم تا بحال هیچ وقت از این آرزو به دور نبودم که انشاءالله روزی به آرزوی خود خواهم رسید.
والسّلام علیکم و رحمه الله