سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از فرهیختگان دانشگاهی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از فرهیختگان دانشگاهی

  • یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السّلام علی رسول‌الله
خیلی خوش‌آمدید. حرفهای شما از سر دلسوزی است و من هم مثل شما دلسوز این کشور، انقلاب و مردم هستند. در تمام عمرم معمولاً داوطلب مسئولیتی نبوده‌ام و به عنوان طلبه و شهروند برای سعادت مردم ایران و حاکمیت اسلام مبارزه و کار کردم.
همیشه منتظر بودم کسان دیگری مسئولیت بپذیرند و ما به آنها کمک کنیم. این روحیه را از اوّل داشتم. شاید این نقطه ضعف باشد که انسان نخواهد مسئولیتی را بپذیرد. اولین آن پیش از انقلاب بود که تازه از زندان آزاد شده بودم و امام در پاریس بودند، فرصت رفتن به پاریس را نداشتیم و با خبر شدیم امام بدون اطلاع بنده، مرا در هیأت نفت مرحوم بازرگان گذاشته و بعد از آن به همین شکل پیش آمد.
در این اواخر عمر فکر می‌کردم که موقع آن شده است که کشور بر روی ریل حرکت کند و مدیریت کشور از بطن نیروهای خوب جامعه بجوشد و ما تماشاگر آن باشیم و ببینیم که انقلاب در مسیر درست افتاده و دستمان از مدیران سطح  بالائی که بتوانند کشور را به خوبی اداره کنند، خالی نباشد.
هنوز هم معتقد هستم که خالی نیست، منتهی بسیاری از آنها یا برای مردم شناخته شده نیستند و یا وارد میدان نشدند. هنوز معتقد هستم که ایران در مبارزه، جنگ و دوران سازندگی، قشر عظیمی از مدیران لایق، عالم، متدین، قانع و دلسوز را خلق کرده است که کمتر کشوری این همه نیروی خوب در همه سطوح مدیریتی دارد. اما متاسفانه به اینها ظلم می‌شود، شعاریون به گونه‌ای حرف می‌زنند کانَّهُ می‌خواهند خانه تکانی کنند و هر چه آدم خوب را از اینجا ببرند. چشمهایشان را می‌بندند و هر چه که بخواهند، به مدیران ما می گویند که ظلم بزرگی به کشور و انقلاب است.
مردم از بعضی مسائل ناراضی هستند و آنها می‌خواهند این مسائل را به مدیران ربط دهند. باید تحلیل عمیقی داشته باشیم و بتوانیم مشکلات کشور را پیدا و بعضی از مشکلات مزمن را حل کنیم. اگر ما به دنبال راه‏های خوب باشیم و سرمایه‌های داخل و خارج را بکار بگیریم، شاهد بیکاری نخواهیم بود و آن‌قدر کار خواهیم داشت که باید نیرو از خارج بیاوریم و مهاجرپذیر باشیم.
ایرانی‏ها بسیار باهوش و خوب هستند و خیلی بیش از این لیاقت دارند. خیلی از آنها به خارج رفتند و در آنجا درخشیدند و ما بیش از هر کشور جهان سومی چهره‌های درخشان در جهان داریم که در همه جای دنیا به آنها افتخار می‌کنند. به هر حال آدم در کشور بسیار زیاد است و باید کار و تلاش کنیم که آنها وارد میدان شوند و علاقمند باشند و بی‌تفاوت نباشند.
بر این اساس خیال خودم را از دوره آخر ریاست جمهوری راحت کرده بودم که باید اداره کشور را به دیگران بدهیم. هنوز ناامید نیستم، اما در مقابل ابراز محبت مردم، گروهها و نخبگان احساس شرم می‌کنم و تقریباً موضع من روشن است و هنوز در انتظار این هستم که از بین افراد حاضر و یا افراد جدید، فردی بیاید که مردم او را بپذیرند.
هر چند بسیاری از افرادی که الان مطرح هستند، لیاقت ذاتی این پست را دارند، اما مردم باید آنها را بپذیرند و رأی خوبی داشته باشند. چون سرمایه یک رئیس جمهور در زمان ما، رأی مردم است. مقامی انتخابی است و انتسابی نیست. اگر مردم رأی بالائی ندهند، نمی‌توان به آسانی خود را نماینده مردم معرفی کرد و دنیا هم روی شخص به گونه‌ای دیگر حساب خواهد کرد.
متأسفانه ملوک‌الطوایفی ایجاد شده است. در دنیا آنجاهایی که دموکراسی ریشه‌دار وجود دارد، به اقتضای‌دموکراسی، ساختارسیاسی خودشان‌را تنظیم می‌کنند و استعدادهای کشورشان وارد احزاب می‌شوند و احزاب سیاست و راهکارها را تعیین می‌کنند و سیاستها به مجریان منتقل می‌شود و برنامه می‌دهند. مردم به برنامه‌های آنها رأی می‌دهند و می‌دانند کسی که می‌آید، چه تغییراتی در زمینه‌های مالیات، سیاست، آموزش و ... پیش خواهد آمد. اما ما چنین چیزی در کشور نداریم و فقط افراد دلسوزی انجمن و گروههای NGO و ... درست می‌کنند. بسیار محدود هستند و گسترده نیستند که وضعیت کنونی پیش می‌آید.
تا قبل از این، دو جریان عمده در کشور فعالیت و فردی را معرفی می‌کردند و یکی از آنها انتخاب می‌شد. اما الان آن جریان‏ها در درون خودشان‌ملوک‌الطوایفی شدند. نیروهای مستقل هم بصورت متمرکز نمی‌توانند وارد شوند. لذا ما با این شیوه با دموکراسی دنیا چندان سازگار نیستیم و کشور ما نیز وضعیت حساسی پیدا کرده است.
به هرحال امیدواریم آنچه خیر مملکت و نظام است، پیش بیاید. من حالت آمادگی خود را حفظ می‌کنم. اگر مسئله‌ای پیش آمد که باید بیایم، می‌آیم. از لطف شما هم ممنونم. شما را به خدا سپارم.
والسّلام علیکم و رحمه الله