بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
بسیار خوش آمدید و به دفتر ما صفا آوردید. ساعات خوبی را با حضور شما میگذرانیم. این یک نمونه از موفقیتهای جوانان ما در صحنههای جهانی است. البته من همیشه معتقد بودم که ایرانیها خیلی ظرفیت کارهای بزرگ را در سطح جهان دارند. باید زمینههایی را فراهم کرد که استعدادها فرصت ظهور پیدا و بروز کنند.
متأسفانه بعضیها این روزها یک مقدار در حال آلوده کردن فضا هستند و نگرانی بزرگی که برای شخص من و شاید برای همه شما باشد، این است که گاهی شرایطی است که نخبهها و استعدادهای درخشان و ممتاز ما، تمایل به تحصیل در جاهای دیگر پیدا کردند.
اصل این مطلب را که انسان در هر جایی که بهتر میتواند درس بخواند، در آنجا باشد و به ملت خود و جامعه بشری کمک کند، چیزی مذموم نمیدانیم. اما اینکه شرایطی فراهم بیاورند که علیرغم فطرت و میل واقعی خودش، آن انتخاب را بکند. امیدواریم کسانی که دست آنها به این مسائل بیشتر باز است، بهتر از این رفتار کنند که استعدادها ضایع نشود و یا در ایران میدان ظهور و بروز داشته باشد.
همانطور که همه شما میدانید تأسیس دانشگاه غیردولتی خیلی سخت بود، ولی ضرورت ایجاب میکرد که این راه را باز کنند. امروز خیلی بیشتر این نیاز وجود دارد. خیلی از استعدادهایی که از راههای دور و روستاها و مناطق محروم فرصت پیدا کردند و در این مدت خودشان را نشان دادند و شناخته شدند، خیلی زیاد شدند. باید ما خیلی با سعه صدر و واقع بینی همان طور که خداوند خواسته و همان طور که ما را خلق کرده، راه پیشرفت جامعه را از طریق پیشرفت انسانهای ممتاز باز کنیم و یا لااقل این راه را نبندیم.
الان نمیتوانم تردیدی روی این مسئله بکنم. البته همیشه همینطور بود. ولی الان تجربه برای ما روشن کرده که مسیر پیشرفت، توسعه، تکامل، رفاه و سعادت را باید از طریق علم و دانش بپیماییم. راههای دیگری هم هست و هیچ راهی در این جهت نمیتواند مسدود شود، اما بزرگ راهی که میتواند همه چیز را در اختیار داشته باشد، همین راه تحصیل و تکامل است.
ما با تجربه و مطالعه دنیا و تاریخ به اینجا رسیدیم که در چشمانداز 20 ساله و در این سند، محور توسعه را برای 20 سال آینده دانش قرار بدهیم. توسعه دانش محوری در سند چشمانداز مطرح است. چون راه مهم است. راه درستی است که انتخاب شده و متأسفانه علیرغم عشقی که در نیروهای جوان ما برای تحصیل هست، یک مقدار همه جوانب این قضایا مراعات نمیشود.
به خصوص اینکه در گذشته نصف و بخش عظیمی از جامعه، یعنی خانمها توجهی به دانش، تحصیلات عالیه و مدیریت بالا نداشتند، الان با همه اشتیاق وارد صحنه شدند و تقریباً ظرفیت انسانی ما دو برابر شده است. آنها ثابت کردند که در مواردی جلوتر از آقایان و در مواردی هم کمتر نیستند. دست ما از این جهت برای پیشرفت پُر است.
محور تفکر ما در این جهت، ضمن اینکه تجربه ما هم این را ثابت میکند، از قدیم هم از قرآن گرفته بودیم. قرآن دو، سه امتیاز در جامعه بشری را پذیرفته است. یکی از اینها دانش است. هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون. با اینکه عدالت و مساوات در اسلام یک اصل است، این آیه با صراحت میگوید که انسانهای عالم و غیرعالم مساوی نیستند و تفاوت دارند. خداوند که خالق علم و بشر و همه ارزشهاست، این مسئله را تأیید کرده است.
مسئله دیگر تقواست. البته علم با تقوا اهمیت زیادی پیدا میکند. یعنی انسانهای عالم متقی، معمولاً در گذشته تقوا را جنبههای منفی درنظر میگرفتند، منظور ما تقوای مثبت است. خیلی از کارها هست که خیال میکنند تقواست. برای اینکه خودشان را منزوی و از بعضی چیزها پرهیز کنند، در صورتی که اینها ضد تقواست. تقوا این است که در هر صحنهای، آنچه که مناسب است، عمل شود و راه اسلام هم همین است.
نکتهای که آقای چگینی در حرفشان گفتند که شب فردای مسابقات به قرآن پناه بردند و توکل بر خدا راه پیروزی آنهاست، برای من نکته مهمی بود که برای انسانها در کارهای مورد علاقه خودشان و آن جاهایی که دغدغه و اضطراب پیدا میکنند، توکل و کمک خداوند اهمیت پیدا میکند. این کار بسیار خوبی است و علم و تقوا و مهارت و روحیه سالم و خداجویی را با هم نگه میدارد. من هم به شما میگویم که این را در وجود خودتان برای همیشه حفظ کنید.
تقوایی را که ما میگوییم، پرهیزگاری به آن معنایی که بعضیها همه چیز را منفی میبینند و از خیلی چیزها میخواهند پرهیز کنند که در حقیقت آنها راه کمال انسان نیست، تقوا یک پهنه وسیعی در زندگی دارد.
مسئله سوم جهاد است. نمیتوانیم جهاد را به معنای جنگ و مبارزه مسلحانه معنی کنیم. جهاد از جهد و به معنای کوشش است و تلاشگری انسان در راه درست است. برای خدا و در جهت اهداف صحیح. هر سه مسئله مکمل همدیگر هستند. این سه امتیاز در قرآن هست. لایستوی القائدون من المؤمنین و المجاهدون فی سبیل الله و همچنین میگوید انّ اکرمکم عندالله اتقاکم.
این سه طبقه، ممتاز در جامعه اسلامی هستند و همه اینها به نفع جامعه است و به نفع اشخاص نیست. اینها مسائلی است که برای برکت جامعه مهم است. خداوند هم دانش و هم تقوا و مجاهدت و تلاش را از لوازم توسعه، پیشرفت، موفقیت و سعادت میدادند.
ما باید به مدیران و جوانان خودمان تبریک بگوییم که از سطح دانشآموزی تا دانشگاهی در این دوره از مسابقات روبوکاپ توانستند این پیروزی چشمگیر را پیدا کنند. اظهاراتی که اینجا شد و من هم قبلاً دیده بودم، در بین 57 کشور و آن هم کشورهای صاحب حرف در این مسابقات و با سوابق و امکانات مالی و ابزاری بیشتر، شما توانستید اینگونه بدرخشید. در گزارشها خواندم که 17 مقام، ولی در اینجا گفتید که 16 مقام کسب کردید، واقعاً باعث سربلندی ما است.
این یک ورزش ساده یا مسابقه ساده نیست. مسابقه پیچیدهای است که در آن دانش، تکنیک و سرعت توجه و سرعت عمل، هوشیاری و تسلط بر خود و خیلی چیزهای دیگر باید با هم هماهنگ باشد. در میدان مسابقه سختی که حریفان قدری در مقابل انسان هستند و همه دنیا به این صحنه نگاه میکند، انسان بتواند راه خودش را برود.
من در سالهای گذشته در سفری به ژاپن برای بازدید یکی از کارخانههای مهم که رفته بودم، آن موقع تازه در حال آمدن روبات در صحنه صنعت بودند، یک روبات را به عنوان قله پیشرفت ژاپن برای تیم ما نشان دادند. افتخار مهم ژاپنیها که حقشان هم بود، این بود که بعضی از کارهای ساده انسانی را از روبات میگرفتند. البته به صورت خیلی ابتدایی. همان جا متوجه شدیم که این راه بزرگی است و میتواند خیلی از کارها را پیش ببرد.
امروز در این بیست و چند سال دنیا در این مسیر به اندازه 200 سال جلو رفته است. امروز خیلی از کارها را روباتها انجام میدهند. کارهای بسیار سخت، پیچیده و خطرناکی که انسان نمیتواند به آن محیط وارد شود، آنها کار را انجام میدهند و معلوم است که این کار خیلی سریع در حال پیشروی است.
این مسابقه شما نشان داد که ایرانیها در این میدان مهم پیشتاز هستند. از همه دانشگاههایی که شرکت کردند و اگرچه بعضیها مقام نیاورند، اما همین که توانستند شرکت کنند، باید از مدیران، مربیان، اساتید و جوانان تشکر کنیم. به خصوص برای بنده و همکارانم در دانشگاه آزاد افتخار بزرگی است. دانشگاه آزاد اسلامی قزوین گام بسیار بلندی را در مدالآوری و کسب مقام جلو افتاد. گرچه دیگران همه مقامات بالایی پیدا کردند. امیدواریم در مسابقات بعدی همه به صورت همطراز جلو بروند. خوشحالی ما این است که همه را در صحنه پیشرفت ببینیم. ولی انسان نمیتواند از مدیریت دانشگاه آزاد قزوین که در خیلی از جهات در حال درخشیدن است، تشکر نکند. آقای دکتر موسیخانی و همکارانشان تأثیر زیادی دارند.
آقای دکتر جاسبی در این سی سال ریشه این مسائل بودند و خیلی مرارت کشیدند و هنوز هم در حال کشیدن هستند. الان دیگر بعد از سی سال وقت مرارت نیست. ولی به ایشان مرارت میدهند که ثمرات این همه زحمت را نتواند خیلی شیرین دریافت کند. خداوند با ما است و توفیق میدهد.
شش سال تلاش برای اینکه نگذارند این دانشگاه از ویژگی غیردولتی بودنش که عامل پیشرفت و توسعه است، استفاده بکند، شکست خورد. امروز آن تلاشگرها دستبردار نیستند و به صورت دیگری تلاش میکنند و از اول هم اینگونه بود. طبیعت انسانها هم اینگونه است که در مسابقات اینگونه هم مقاومت کنند و کارشان را ادامه بدهند. هر چه را که خداوند بخواهد، ما راضی هستیم و امیدواریم این وسیله خوبی که برای تحصیل فرزندان و جوانان ما پیدا شده است، از دست مردم به آسانی بیرون نرود و دست خودشان باشد.
علیالخصوص این روزها بحث کارشناسی ساده برای پیشرفت کافی نیست. اگر ما بخواهیم محور را دانش قرار بدهیم، صددرصد باید به مقاطع عالی و حداقل کارشناسی ارشد و در سطح عالی به دکترا و فوقتخصصها چشم داشته باشیم. آقای دکتر جاسبی گفتند که الان نزدیک یک میلیون متقاضی تحصیلات بالاتر داریم و 12 درصد را توانستیم جذب کنیم. اگر میدان باز باشد بیش از یک میلیون متقاضی است. با همه محدودیتها این مقدار ثبتنام میکنند. بعضیها که امیدی ندارند، نمیخواهند هزینه ثبت نام را بپردازند. باید فضایی درست کنیم که نه تنها یک میلیون بلکه آن امواج خروشان دورههای کارشناسی که حالا به ثمر رسیده است، وارد دورههای عالیتر شوند. به علاوه ما که نمیخواستیم به این اکتفا کنیم. میخواهیم سیستم اینجا یک مرکز میباشد که کشورهای دیگر جهان و به خصوص جهان سوم که ما برای تحصیلات آنها امتیاز قائل هستیم، به اینجا بیایند. ظرفیت ما باید آن مقدار باشد که بتوانیم بپذیریم.
الان نگاه کنید، آمریکاییها بعد از این همه پیشرفت که سالها مرکز تحصیلات استعدادهای درخشان دنیا بودند، دوباره دربهایشان را به خصوص برای ایرانیها باز کردند که با هدف سیاسی این کار را میکنند. میخواهند استعدادها را برای تحصیل جذب بکنند، درست تشخیص دادند و برای آنها راه درستی است. برای بشر هم مفید است. اما چرا ما این کار را نکنیم؟ چرا ما استعدادهایمان را مجبور کنیم که به خارج بروند و درس بخوانند؟ چرا امکانات فراهم نکنیم؟ ما دانشگاه بینالمللی امام را در همان اوایل انقلاب در قزوین با امکانات فراوان شروع کردیم و امید زیادی داشتیم. اما ناموفق بودند. پیشرفت کمی داشتند. الان شرایط سیاسی را در دنیا به گونهای ترتیب دادند که افراد زیادی برای حضور در ایران تشویق نمیشوند.
ما باید شرایط جهانی خودمان را درست کنیم. چون اینگونه شدنی نیست. به خصوص در فضاهای علم، اندیشه، تکنولوژی و فن باید خیلی با سعهصدر رفتار کنیم. آنهایی که تاریخ خواندند، میدانند که اگر اسلام در مدتی به بزرگترین تمدن تاریخ جهان با دو، سه قرن تلاش رسید، آن هم از جزیره العربی که وقتی اسلام آمد تعداد باسوادهای خواندن و نوشتن آنها از چند انگشت دست و پا بیشتر نبود، یک جزیره کاملاً محکوم به جهالت و بدوی بود، ولی آن تمدن عظیم را درست کردند.
درست است که یک مقدار آن معنویات اسلام، وحی و اینگونه مسائل است. اما کار اساسی که به آنها کمک کرد، این بود که وقتی به ایران آمدند و به دانشگاه جندی شاپور رسیدند، برخلاف سایر مؤسساتی که در ایران بود که آنها را نابود میکردند، جندی شاپو را حفظ و تقویت کردند. در جندیشاپور ترکیبی از همه استعدادهای زبانهای مختلف از هندی، چینی، رومی و حبشهای بود. در هر جا که دانشمندان دنیا تحت فشار قرار میگرفتند، به جندیشاپور میآمدند و پذیرفته میشدند. اسلام هم آنها را خوب پذیرفت. شهرت آنها در مکه و مدینه بود. چون بعضی از پزشکان جندیشاپور در مدینه و مکه طبابت میکردند. گویا پیامبر(ص) در یک جنگ چادری را برای طبابت و جراحی زخمیها آماده کرده و شناخته شده بودند. اسلام از اینها به گونهای استقبال کرد که دارالترجمهای که در دنیای اسلام و مرکز حکومت اسلامی درست کرده بودند، به عنوان دارالحکمه همه زبانها در سطح بالا، علمی و تخصصی کتابهای خودشان را به عربی ترجمه میکردند. هند، چین، لاتین و حتی زبانهای بومی را ترجمه میکردند. انبوهی از کتابهای تاریخ بشریت در آنجا جمع شد و بعداً مورد تحقیق قرار گرفت. این تحقیقات کمکم در اوج تمدن اسلامی خودشان را نشان داد.
روزی در حضور هارونالرشید دعای باران خوانده بودند، ابر پیدا شد و باران نیامد. اوقات هارونالرشید تلخ شد و گفت که هر جا بروید بایددر ملک ما ببارید. راست هم میگفت. از مدیترانه و اقیانوس اطلس تا نزدیک اقیانوس آرام از شمال تا جنوب تحت سیطره دنیای اسلام بود، آن هم با تمدن و علم و نه با خفقان مغولی.
یکی از این عوامل، سعهصدری بود که اسلام در مقابل دانشمندان بزرگ دنیا نشان داد و اینها هم آمدند مثل خانه خودشان زندگی کردند. ما باید اینگونه باشیم. آن زمانی که کسی چین را در عربستان نمیشناخت، پیامبر(ص) دستور دادند که از چین دانش را پیدا کنند. این درس مکتب اسلام و دین ماست. افتخار ما این است که بیش از همه ادیان آسمانی دیگر در علم پیشتاز بودیم. امروز باید این ویژگی را در ایران داشته باشیم. ایران جای این مسائل است.
انشاءالله این نهضتهایی که در دنیای اسلام و منطقه ما شروع شده و ملت هم به صحنه آمدند تا دست دیکتاتورها را از سر ملتها کوتاه بکنند و ادبیات دیکتاتوری از منطقه رخت بربندد و مردم با انتخاب و میل و تشخیص خودشان راهشان را انتخاب کنند. نمیتوان گفت که یک ملت تحصیلکرده از چند نفر دیکتاتور کمتر میفهمد. دانشگاهها و شخصیتها و انسانهای آگاه بهتر میتوانند راهها را نشان بدهند. مخصوصاً اگر جنبه افکار عمومی و مشورت و اتکا به مردم در آن جدی باشد. همراه با روحیه خداپرستی و اتکا به خداوند، میتوانیم یک تمدن جدید با ویژگیهای قرآنی در دنیا به وجود بیاوریم. مخصوصاً بعد از این نهضت جهانی که در کشورهای جهان سوم خودش را نشان میدهد.
متأسفانه در همین شرایطی که فرصت بزرگی برای ما پیش آمده، به گونهای ما را ترویج میکنند که آنها بگویند ما راه ایران را نمیرویم. در صورتی که ما پیشتاز این راه بودیم. ما در پنجاه سال پیش با قدرت مردم حکومت سرتاپا دیکتاتوری رژیم شاه را که از شرق و غرب و ارتجاع تغذیه میشد و همه به خاطر نفت از آن حمایت میکردند، شکست دادیم و توانستیم کشور را نجات بدهیم. این کار ایرانیها بود و ایرانیها این کار را یاد دادند. قبلاً هم ما مشروطه را در منطقه آورده بودیم.
انصافاً ایرانیها پیشتاز بودند. الان هم باید پیشتازی را حفظ کنیم و راه خودمان را هم از لحاظ سیاسی، هم اجتماعی، هم علمی و هم اخلاقی برویم. اخلاق بسیار مهم است. اخلاق نقطه مهم ارتباط همه عوامل توسعه است. ملتی که از بالا تا پایین دروغ و تهمت و ادعای بیخود بکند و آمار غلط بدهند و به وعدهها عمل نکنند، سرنوشت خیلی بدی میتواند داشته باشد. حیف است که ما در سایه قرآن نتوانیم از این موهبتها استفاده کنیم.
بنده به عنوان یک طلبه از همه شما تشکر میکنم که حداقل قله بزرگی را در دنیا از استعداد و صلاحیت جوانهای ایرانی نشان دادید. امیدواریم در آینده از این منظرهها بیشتر ببینیم.
والسلام علیکم و رحمه الله