سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از دانشجویان شاخه دانشجویی حزب کارگزاران

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از دانشجویان شاخه دانشجویی حزب کارگزاران

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
اولاً خوش‌آمدید. از اینکه همین مقدار تحرّک در دانشجویان می‌بینیم، مایه خوشحالی است. گرچه خیلی کم است. من نمی‌دانم شما در شاخه دانشجویی مجموعاً چقدر هستید؟ سراسری است یا همین جا هستید؟
○ ما قبلاً شاخه دانشجویی داشتیم، ولی قرار بر این بود که ابتدا کانون مرکزی دانشجویان حزب کارگزاران استان تهران تشکیل شود و بعد به مرور در آینده بسیار نزدیک این کانون سراسری شود و تعمیم پیدا کند.
● مسأله دوم اینکه من داستان امیرکبیر و علامه را نمی‌دانستم. لابد همان چهار نشریه و مسایل آن را می‌گویید؟
○ بله
● تا آنجایی که خبرهای آن ظهور داشت و بیرونی بود، این بود که بچه‌های تحکیم وحدت هستند. مخلوط است؟ چطور است؟
○ بچه‌های انجمن اسلامی منتخب دانشگاه پلی تکنیک که الان غیرقانونی اعلام شدند و این نشریات هم وابسته به آنان و از نشریاتی بودند که به جریان حامی انجمن اسلامی منتخب وابسته بودند به همین معنا مجموعه پروژه‌ای که اتفاق افتاده، به نظر می‌رسد در راستای حمله به انجمن‌های اسلامی منتخب و دفاتر تحکیم وحدت باشد.
● من از حرف ایشان اینطور فهمیدم که از جریان معتدل و تیپ شما بودند.
○ بله نزدیک به ما هستند.
● از طرف دانشجویان انتخاب شده بودند؟
○ بله
● من چند روز پیش قاضی آنها را دیدم که به دلیلی به اینجا آمده بود. ایشان مدعی بود که برای ما معلوم نشد که حقیقتاً این نشریات متعلق به خودشان بود یا جعل کردند.
○ تهمت‌های بی‌مذهبی و بدمذهبی زدند.
● یقین دارید؟ چون من از قاضی پرسیدم.
○ من در خوابگاه و بچه شهرستان هستم. یکی از دوستانی که بازداشت است، هم اتاقی من بوده است. من واقعاً نمی‌دانم بچه نمازخوان چطور امکان دارد مثلاً به معصومیت حضرت علی شکّ وارد کند.
● ما هم احساس می‌کنیم که دانشگاه راکد شده است و دانشگاهیها در سطح اساتید و دانشجویان تحرکی ندارند. با وسعتی که دارند متناسب با این وزن و شأن و موقعیت و شریط کشور نیست. فکر نمی‌کنم دلسوزان نظام از این وضع راضی باشند، مگر کسانی که مصلحت خودشان می‌دانند که دانشگاه راکد باشد. چون بی‌شک بالاخره عنصر بالنده هر جامعه‌ای نیروهای جوان، آن هم از تبار دانشجو است. بخصوص دانشجوبانی که انگیزه‌های دینی و اسلامی و انقلابی هم در آنها است و در این فضا رشد کردند. این در کل به نفع نظام است.
ممکن است یک جاهایی، به کسی یا مسئولی اعتراض داشته باشند. عیبی هم ندارد، اعتراضشان را می‌گویند و جواب هم می‌شنوند و اگر هم حرفشان درست بود، باید عمل شود. من قطعاً این وضع را که وجود دارد، مضرّ می‌دانم. چه به این صورت شاید بتوانند برای مدت طولانی ادامه بدهند. ولی دانشگاهها را از خاصیت تأثیرگذاری انداختن که خدمت به جامعه نیست. قطعاً بهتر می‌فهمند که دیگران دلسوزند و لااقل روی آینده خودشان حساب می‌کنند و نمی‌خواهند کشورشان را تضعیف کنند.
نکته‌ای هم که شما گفتید، برای من تازگی دارد. یعنی اینکه گفتید: «چارچوبها مشخص شود.» بالاخره خط قرمزهایی مشخص کردند. آن خط قرمزها مراعات شود و در بقیه موارد باید بگذارند که دانشجوها فعالیت کنند. رونق می‌دهد و خیلی چیزها را می‌آورد. دانشجوها را سرحال می‌آورد، دانشگاهها را زنده می‌کند، جامعه و خانواده‌ها همه ملتفت می‌شوند. از بیرون هم که به کشور نگاه می‌کنند، کشور زنده‌ای می‌بیننند و ذاتاً هم مایه پرورش انسانهاست.
الان که نگاه می‌کنیم، نیروهای خوب سیاسی ما همان‌هایی هستند که در دوره‌های گذشته در دانشگاهها ریسک کردند و وارد میدان شدند و رشد کردند، آنها الان صاحب نظرند و عمل می‌کنند. بعضی‌هایشان سرخورده شدند و کنار رفتند و بعضی‌هایشان هم ماندند. این فضای آزاد و نقّادی و دلسوزی بخصوص اگر در چارچوب خاصی انجام شود، فکر می‌کنم خیلی جواب بدهد. اینکه مسأله کلی است.
من هم هر وقت با رهبری صحبت می‌کنم، ایشان - در جلسات علنی که همیشه این را می‌گویند - در جلسات خصوصی هم به من همین را می‌گویند. در زمان خود ما یک بار آقای نوری وقتی در وزارت کشور بود، با بچه‌های پلی‌تکنیک برخورد کرد. من احساس کردم ایشان راضی نیستند که این‌‌گونه اتفاق بیفتد. البته معلوم نبود که تقصیر از اینها بود یا آنها، ولی به‌هرحال انتظار عفو بود که ما دخالت کردیم و مسأله را حل کردیم.
فکر می‌کنم ایشان هم خوششان نمی‌آید. البته ایشان تعبیری درست کردند و می‌گویند: «من از سیاسی شدن دانشجوها خوشحال می‌شوم ولی از سیاست‌بازی نه.« الان جدا کردن اینها قدری سخت است. ولی به‌هرحال حرف معمولی ایشان هروقت به ما می‌گویند، این است. احتمالاً مثل این حرفهای دلسوزانه‌ای که شما زدید، به گوش ایشان نرسیده است. حتماً مثلاً همین مسئله نشریات را به صورت همان ادعا گفتند، سخت است که در نشریه رسمی‌شان اهانت کنند. احتمالاً ایشان مطلع نباشند. من این حرفها را به ایشان منتقل می‌کنم.
خودم هم اقدام می‌کنم. در مورد آن دو سوالی که شما مطرح کردید، من در بعضی موارد اقدام می‌کنم و در بعضی نمی‌کنم. اصولاً در این دولت نمی‌خواهم الان علنی وارد مسائل شوم، به خاطر اینکه فوری حمل بر رقابت وانتقام‌گیری می‌کنند و نتیجه نمی‌دهد. شروع به شانتاژ می‌کنند و ما هم که اهل شانتاژ با این‌گونه آدمها نیستیم که بیاییم با آنها دهان به دهان بشویم و آنها بگویند و ما جواب بدهیم. آن‌طور که درست نیست. بگویند که شکست خورده‌ها آمدند و دوباره دارند حرف می‌زنند. همین حالا هم می‌گویند. با اینکه من مستقیماً در میدان نیستم، می‌گویند. اصولاً وارد نمی‌شوم.
درباره بانک پارسیان هم که من اصلاً چیزی نگفتم و در مورد دانشگاه آزاد، من مسئول هستم. یعنی آنها می‌خواستند دانشگاه را از خاصیت غیردولتی بودن بیندازند، خلاف قانون هم می‌کردند، چون در اساسنامه دانشگاه آزاد است که هر اصلاحی در اساسنامه باید با پیشنهاد مؤسسین باشد. آنها خودشان پیشنهاد اصلاح داده بودند که من جلوی آنها را گرفتم. خلاف قانون بود.
در مورد خود ما هم زورگویی بود، بعلاوه شعار ارزان کردن شهریه را داده بودند که دانشجوها را تحریک کنند. تحریک‌پذیری خوبی هم دارد. خیلی از دانشجویان الان در مضیقه تحصیل هستند. از این کارها که می‌کردند که من دیدم اینجا را متلاشی می‌کنند. متلاشی کردن آن هم واقعاً با قیمت گزافی برای کشور و آینده تمام می‌شود و فرق می‌کند با موردی که مثلاً چهار دانشجو را بگیرند، آن هم جایی را که کار زیربنایی بود و با خون دل به اینجا رسیده است. متلاشی کردن آن هم آسان است. من در بقیه موارد معمولاً غیرعلنی عمل و اقدام می‌کنم، در مجمع مطرح می‌کنم، در جلسات رهبری یا برای قوه قضاییه می‌گویم. گاهی مؤثر می‌شود و گاهی هم نمی‌شود.
الان هم الویتی که برای خودم درست کردم، مسأله انتخابات است. من فکر می‌کنم مهمترین چیزی که ما در پیش داریم، انتخابات مجلس است و معتقد هستم اگر انتخابات سالم و با حضور مردم انجام نشود، ضرر می‌کنیم و آسیب جدی می‌بینیم. باید سعی کنیم انتخاباتی باشد که رقابت در آن واقعی باشد. جریانات مختلف حضور داشته باشند و فراقانونی عمل نکنند. دستکاری نکنند. هرچه از صندوق درآمد، مهم نیست. افکار عمومی حرف خود را می‌زند. مردم هم تا حدی آشنا هستند.
آنها تلاش‌های زیادی می‌کنند و امکاناتی دارند و به عناوین مختلف مثل سهام عدالت یا مهر رضا یا پول دادن به این و آن می‌روند و طبقاتی را که فکر می‌کنند نیازمند هستند، جذب می‌کنند. آراء زیادی هم در آنجا هست. این طرفی‌ها هم دنبال می‌کنند تا بالاخره به مردم آگاهی بدهند و مسائل واقعی کشور را بگویند، انحرافات را بگویند و در چارچوب عمل کنند.
هریک از دو طرف مقاطع ویژه‌ای دارند که روی آن تکیه می‌کنند. باید بگذاریم که رقابت شود. من در این بخش الان دارم تلاش می‌کنم. در حد عمومی هم همین مقدار کلیّات را می‌گویم، ولی آنچه عمل می‌کنند، این است که اگر بتوانیم تصمیم‌گیرها را در مسیر درستی قرار بدهیم، اگر واقعاً همین حرفهایی که شما می‌گویید، درست باشد که جنبش دانشجویی وحتی دانشگاهیان هم می‌خواهند به حالت اعتدال و واقع‌گرایی و در چارچوب عمل کنند، این نتیجه مبارکی است که از این حوادث درآمده است و می‌توان امیدوار بود که اگر بدنه دانشگاهی‌ها به این سطح از مطالبات معقول برسد، کشور جای خود را خوب پیدا کند و به جای مناسبی هم برسد.
الان که وضع بد است. شما چیزهای کلی مربوط به خودتان را گفتید. در همه زمینه‌ها وضع خوبی نداریم. در مسائل سیاست خارجی گرفتار تندروی‌هایی هستیم که منافع حیاتی ما را به خطر می‌اندازد.
در سیاست‌های اقتصادی، نان به نرخ روز خوردن است، یعنی مساله‌ای مطرح می‌شود و نگرانی‌ای پیدا می‌کنند، همان روز برنامه‌ها را به نفع این مورد بهم می‌ریزند. روی مسائلی کلی کار شده است. یک وقت می‌بینید برگشت و طور دیگری عمل می‌کنند. این برای اقتصاد سمّ است. اقتصاد به قواعد خودش عمل می‌کند و نمی‌توان این‌گونه با آن بازی کرد.
در مسائل فرهنگی و سیاسی هم، شما نمونه آن را خودتان می‌بینید. ما هم در سطح کشور نمونه‌ها را می‌بینیم که خوب نیست. به تفکرات عوام‌فریبانه و شعارگونه و رادیکال مرتجعانه خیلی دامن زده می‌شود. هم صدا و سیما این کار را می‌کند و هم اینها خودشان روی این خط حرکت می‌کنند. اینها هم بنیه نظام را ضعیف می‌کند.
ما موقعی می‌توانیم قوی باشیم که بنیه فکری ‌ما درست باشد. اگر به طرف جن‌گیری و طلسم و رمّالی و امثال برویم که اسمش را عوض می‌کنند و ارتباط با امام زمان و دستور گرفتن از آنجا می‌گویند، خطرناک است. ما می‌دانیم که در تاریخ از این ناحیه چه بر سر شیعه آمده است. در دوره‌های گذشته، مهدویت‌ در تاریخ بروز کرده است. بهایی‌ها را که می‌بینید، قبل از آنها شیخی‌ها بودند که شکل دیگری داشتند. در سودان، آفریقا و جاهای دیگر هم بود. در خیلی جاها فتنه درست کردند و آنها با امکانات شخصی و کوچک بودند، اما اینها با امکانات دولتی دارند انحرافی عمل می‌کنند.
از لحاظ اخلاقی، دروغگویی برایشان یک کار رسمی شده است. هرچه را می‌دهند و فکر می‌کنند خوب است یا می‌گویند ما این کار را کردیم یا می‌گویند ما این کار را می‌کنیم.  بدون اینکه پشتوانه قانونی یا برنامه‌ای داشته باشند، می‌گویند ما اینکار را انجام می‌دهیم یا دادیم. همینطور عدد می‌دهند که اینقدر اشتغال و اینقدر صادرات داریم. این دروغ‌ها خیلی به جامعه آسیب می‌زند.
به‌هرحال من الان از وضع جریان مدیریت کشور ناراضی هستم. منتها سؤال می‌شود که چرا نمی‌آیم. حضور من وضع را بهتر نمی‌کند، بلکه بدتر می‌کند. من الان در جاهای کمی اثرگذاری دارم. می‌ترسم همان هم از دست برود و یک دفعه دعوای جدیدی درست شود. دعوای من هم بادعوای شما با دولت فرق نمی‌کند. ما وارد جبهه‌گیری شدید می‌شویم. شاید هم بهانه به دست آنها بدهد که بگویند نمی‌دانیم. الان که هیچ کاری نمی‌کنیم، می‌گویند نمی‌گذارند کار کنیم. آن وقت مردم هم باور می‌کنند که نمی‌گذارند.
از کارهای بسیار بد اینها این است که گذشته را ناجوانمردانه زیرسؤال می‌برند. کانّه از زمان امام تا الان هیچ‌کس، هیچ‌کاری نکرده است. این آدمهای ویژه آمدند و می‌خواهند همه کارهایی که دیگران نکردند یا بد کردند، اصلاح کنند.
خیلی گرفتار شدیم که ان‌شاءالله خداوند نجاتمان بدهد. ان‌شاءالله شما هم با روحیه خوب کار کنید. بالاخره مبارزه  در کارهای سیاسی یک مقدار مقاومت و دردسر دارد. اگر اینطور نباشد که مبارزه نیست. خیابانی‌ها هم دارند راه می‌روند. ما باید در مبارزه، مقاومت کنیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله