سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول‎اله و‌آله
دانشجویان عزیز دانشگاه آزاد اسلامی خیلی خوش آمدید. ما شما را به منزله فرزندان خودمان تلقی می‎کنیم. گاهی که با شما دانشجویان دانشگاه آزاد ملاقات داریم، احساس ویژه‎ای به من دست می‎دهد که از دوگانگی کشور است. بخشی از دانشجویان توفیق پیدا می‎کنند در دانشگاه‎های دولتی با امتیازات بالاتر و بیشتر تحصیل کنند و بعضی هم ناچار می‎شوند با هزینه خودشان و با تحمل مشکلاتی در دانشگاه‎های غیردولتی تحصیل کنند.
خیلی از کشورهای دنیا دانشگاههای دولتی و غیردولتی دارند. آرزویمان این بود که دولت بتواند پوشش تحصیلات عالی را برای همه تأمین کند، اما در عمل می‎بینیم، چنین امکانی برای دولت نیست و بدون مشارکت خود مردم چنین چیزی عملی نیست که فضای تحصیل برای همه باشد. البته هنوز هم برای همه نیست و باز ما هر سال جمع زیادی را پشت کنکور باقی می‎گذاریم.
آرزوی ماست که بجایی برسیم تا طالبان دانش و علم - اگر خودشان مایل باشند - محدودیتی نداشته باشند. فکر می‎کنم این خواست مردم و دین ماست که بشر عالم باشد. قرآن به همه ما تأکید کرده است که به دنبال علم باشیم. طبعاً جای اندوه است که آدم ببیند کسانی استعداد دارند و می‎خواهند درس بخوانند، ولی فضای تحصیل برای آنها نیست.
هرچند مقداری از این مشکل را دانشگاه آزاد حل کرده، ولی هنوز تا رسیدن به اهداف، راه زیادی باقی است. شکی نیست که مسیر سعادت ما از دانشگاه‎ها و دانش عبور می‎کند. باید از دانش به جای مناسب و سربلندی ایران برسیم. نیروهای کاری هستند که با مهارت خوب خدمت می‎کنند و تحصیلات دانشگاهی ندارند. این عده معمولاً در مسیر تحصیلات متوسطه به طرف کار و دانش می‎روند و راهشان را از آن مسیر طی می‎کنند. فکر می‎کنم فاصله زیادی از لحاظ زمانی نداریم که انشاءالله بتوانیم پوشش کاملی برای طالبان تحصیل به کشورمان بدهیم. زیربناها کم و بیش آماده است، استاد و معلم را می‎توانیم تأمین کنیم، اگر مقداری توسعه بدهیم، همه چیز به صورت هماهنگ آماده خواهد شد که آن روز خواهد رسید.
در شرایط فعلی به خصوص در بحث انتخابات که شما این اجلاس را برای آن دارید، باید نکات مهمی مدّنظر ما باشد. آن هم معلول شرایطی است که امسال بر جامعه ما حاکم است. نمی‎دانیم سال آینده شرایط چگونه خواهد بود. همان‎طور که ملاحظه می‎کنید، الان در داخل کشور انسجام عطوفانه‎ای که بین نیروهای انقلاب و وفادار بود، نیست. همیشه بحث‎های انتخاباتی، چالش‎ها، اختلاف‌نظرها و رقابت‎ها بوده، ولی این بار از چند سال پیش عمیق‎تر شده و شکل خصمانه‎ای به خودش گرفته که پدیده‎ای زشت و جدیدی در جامعه است. اصل رقابت، نقد، چالش و انتخاب اصلح جزو اصول دموکراسی است، ولی همه این‎ها باید انسانی، با سعه‎صدر، با قصد بهتر شدن، نقد کردن، رفع عیوب و آگاهی مردم باشد و مردم با تشخیص درست افراد صالح‎تر را انتخاب کنند.
تا حدودی هم این‎گونه است، ولی مقداری از حدود مجاز عبور کردیم. موقع بدی است. با سیاست توسعه طلبی و انحصارگرانه آمریکا مواجه شدیم که خود را امروز کدخدای بی‎رقیب دنیا تلقی کرده و خیلی حریصانه و واقعاً پرشتاب دنبال تأمین منافع نامشروع خود در کشورهای دیگر، به خصوص در خاورمیانه است که مرکز مهم انرژی دنیاست.
طرحی به نام خاورمیانه بزرگ را در دستور کار خود قرار داده، که البته خیلی بلندپروازانه و دور از تحقق است و کار آسانی نیست. به خاطر غرور و تکبر و فکر این که رقیبی در دنیا ندارند، این‎گونه طرح‎های خیلی بزرگتر از خود را طراحی می‎کند که اسباب زحمت دیگران می‎شود. لشکرکشی‎ها و کارهایی که در چند سال گذشته کردند و شرایطی امنیتی که در دنیا و آمریکا، برای فضای تصمیم‎گیری‎های حاد به وجود آوردند، در این جهت بود.
در هر کشوری هم دنبال بهانه می‎گردند و با آن بهانه برخورد می‎کنند. در ایران هم با مسأله هسته‎ای مواجه شدند که حق معمول، طبیعی و بین‎المللی همه کشورها از جمله ماست که NPT را امضاء کردیم. ولی سخت نیست که مقداری دروغ از قول جاسوسان مزدورشان بگویند که ایران درصدد تأمین سلاح هسته‎ای است که انحراف از NPT است و وسایل مزاحمت را از این مسیر فراهم بیاورند که دارند همین کار را می‎کنند.
بنابراین به خاطر حضور آمریکا در عراق، افغانستان و برنامه‎های ویژه‎ای که الآن در دستور کار دارند و خشمی که نسبت به انقلاب اسلامی ایران دارند، در شرایط نسبتاً حادی قرار می‌گیریم. الآن ربع قرن است که اینها به خاطر پیروزی انقلاب اسلامی دچار چالش‎های جدی در خیلی از مسائل شدند. شاید زمان را مناسب ببینند، که عقده‏گشایی و انتقام‎جویی کنند، لذا امسال سال بسیار پراهمیتی است. شما هم در بحث‎های دانشجویی بر روی این مسایل تحلیل دارید و باید جزو تحلیل‎های خیلی عمیق و پرحوصله شما باشد.
در چنین شرایطی یکی از مهم‎ترین چیزهایی که مورد نیاز ماست، انسجام ملی است که رهبری در اول سال به عنوان نیاز امسال مطرح کردند. لازمه مشارکت عمومی و انسجام ملی که ایشان خواستند، این است که انتخابات پرشور و قابل قبولی از لحاظ حضور مردم داشته باشیم. یکی از انگیزه‎هایی که مرا به این تصمیم رساند، همین بود.
انگیزه دیگرم این بود که شاید من بهتر از بعضی‎ها بتوانم این انسجام را در کشور حفظ کنم و از نیروهای وفادار انقلاب به نحوی در مدیریت کشور استفاده کنم که هیچ بخشی احساس نکند طرد شده و احساس بیگانگی و جدایی از انقلاب کند. تعصب‎ها را در مدیریت کشور کم کنیم و کارایی را ملاک کار قرار بدهیم، چنین امیدهایی برای وارد شدن به رقابت انتخاباتی در ذهن من است.
اگر خداوند اینجوری تقدیر کرده باشد که من رئیس‌جمهور شوم، اهداف و برنامه‎هایی در این جهت‎ها دارم. به علاوه حل مشکلات واقعی که در کشور داریم. من احتمال می‎دهم در سؤالات شما راجع به مشکلات و راهکارهای آنها مطالبی باشد و الآن بحث نمی‎کنم . اگر دیدم در سؤالات شما نیست، نکاتی را می‎گویم که ضرورت‎های اقدام ما برای این دوره چه خواهد بود. اگر سؤالی دارید، بفرمایید.
مهدی جوادی از دانشگاه آزاد خمینی‎شهر: جناب آقای هاشمی، شاید خیلی از کسانی که طرفدار شما هستند و معتقد هستند که بهترین گزینه برای ریاست جمهوری هاشمی هستند، وقتی با آنها صحبت می‎کنید، استدلال می‎کنند که الآن کشور ایران در بحران انرژی اتمی قرار گرفته است و فشارهای خیلی زیادی به آن وارد می‎شود و فرد مناسب برای این فشارها و کاهش آن شما هستید که وجهه داخلی و بین‎المللی خوبی دارید. سؤال این است که اگر شما در آینده ریاست جمهوری را برعهده بگیرید، برنامه و راهکار شما برای کشور و رهایی از این فشارها چیست؟ سؤال دوم این است که خیلی‎ها واقعاً طرفدار هاشمی هستند و هاشمی را به عنوان یار وفادار امام و انقلاب و سردار سازندگی قبول دارند. هیچ‌کس نمی‎تواند بگوید هشت سالی که هاشمی ریاست جمهوری را در دست داشتند، کاری انجام ندادند. در زمانی که بعد از جنگ روحیه مردم خیلی ضعیف بود، پرتلاش و پرنشاط وارد صحنه شدید. طرح‎های نو ارائه دادید و زیرساخت‎های کشور را تقویت کردید. ولی سؤال و شبهه‎ای در ذهن مردم است که عده‎ای آن را در جامعه گسترش دادند و شخص شما در طی این هشت‎سالی که گذشت، هیچ‎وقت مستقیماً به آنها پاسخ ندادید و اگر طرفداران شما بخواهند دفاع محکمی بکنند، باید پاسخ همه این سؤوالات را داشته باشند تا بتوانند دفاع کنند و به همه اقشار پاسخ بدهند. مثلاً فشار اقتصادی بر اقشار ضعیف جامعه.
● در مورد مسائل هسته‎ای الآن همه ما سیستم درستی برای برخورد با مسأله داریم. بنده هم در آن سیستم فعال هستم. معمولاً در شورای عالی امنیت ملی بحث می‎شود. در هر مقطعی که مسائلی پیش می‎آید، به رهبری پیشنهاد می‎شود و رهبری هم ما را دعوت و مشورت می‎کنند و تصمیم نهایی را می‎گیرند که در این مقطع چه کار کنیم. الآن که مطرح است، می‎خواهیم اصفهان را شروع کنیم و آنها گفتند و تهدید کردند که اگر ما تعلیق را بشکنیم، ممکن است عواقب خوبی نداشته باشد. این موضوع الآن در دستور کارماست و مشغول بررسی هستیم و منتظریم مذاکرات احتمالی که بناست آقای دکتر روحانی در اروپا انجام بدهند، انجام شود و بعد از آن ببینیم که چه باید بکنیم. پس الآن اینطور نیست که این مسأله رها شده و یا متولی قوی نداشته باشد. آقای دکتر روحانی هم برای این کار فرد مناسبی هستند که هم نماینده رهبری و هم دبیر شورای امنیت ملی هستند. اصل تفکر من این است که با حوصله طرفهای خودمان را قانع کنیم و تضمین جدی به آنها بدهیم که ما دنبال سلاح هسته‎ای نیستیم.
این برنامه، انحراف نظامی ندارد، بلکه برنامه‏ای صلح‎آمیز است، آنها هم توقعاتی دارند که چگونه حضور داشته باشند و چگونه کنترل کنند و الآن هم طبق مقررات هستند. NPT و الحاق هر دو دست آنها را باز کرده، ولی هنوز شبهاتی برای آنها مطرح است. فکر می‎کنم اگر آنها با یک دولت منطقی مواجه باشند، این مسأله قابل حل است. دیدن واقعیت‎های این مسأله نباید برای آنها مشکل باشد. باید تضمین‎های عینی بدهیم که می‎توانیم این کار را انجام بدهیم. البته مسأله خیلی مهم است.
مهم‎تر از این، مسائل عادی است که شما می‎گویید. از طرف ما غیرممکن است که از این حق صرف‎نظر کنیم. چون مثل بخشیدن قسمتی از خاک کشور به دیگران است که از طرف ملت و نسل‎های آینده چنین اجازه‎ای را نداریم و خودمان هم موافق نیستیم. برای آنها هم خیلی مهم است. با شناختی که از نظام ضداستکباری و عدالت‎خواه ایران دارند، نگرانند که اگر ایران چنین اقتداری را به دست آورد، بعداً اعمال نفوذ آنها روی ایران مشکل می‌شود. طبعاً آنها مقاومت می‎کنند و ما هم مقاومت می‎کنیم و راه نهایی ما این است که به اعتماد برسیم وآنها اعتماد کنند که اینجا خبری از انحراف نظامی نیست. با آشنایی که با پیچ و خم‎های دیپلماتیک و گفت‎گوهای جهانی دارم، این را ممکن می‌دانم.
در مورد مسأله دوم همین طور که شما گفتید، مسئله‌ای را غیرمنصفانه مطرح کردند که شکاف طبقاتی به وجود آمده است. حرف ناحقی است. من فقط چند آمار را به شما می‎گویم. وقتی سازندگی را بعد از جنگ شروع کردیم، خط فقر ما بالای 30 درصد بود. یعنی بیش از 30 درصد جامعه ما زیر خط فقر بودند. وقتی تحویل دادیم 17 درصد زیرخط فقر بودند. این به ایـن معناسـت که حدود سی تا چهل درصد وضع مردم فقیر بهتر شده است و به شرایط متوسط برگشتند. چیزی به نام ضریب جینی برای شاخص‎های عدالت، محور است که مردم را به ده دهک تقسیم می‎کنند که شامل بالاترین و پایین‎ترین درآمدهاست. از ضریب جینی در دوران سازندگی دو دهک به نفع طبقات پایین و دو دهک به ضرر طبقات بالا اصلاح شد. این در همه دنیا ملاک است. معنایش این است که درآمد طبقات متوسط بیشتر شد و طبقات فقیر از وضع بهتری برخوردار شدند و طبقات بالا هم کاهش درآمد داشتند و از هزینه آنها کاسته شد.
دلیلش هم این است که اشتغال زیاد شد. اشتغال که زیاد شد، برای خانواده‎ها کار ایجاد شد. وقتی شروع کردیم بیکاری تقریباً 16% و وقتی که تحویل دادیم 9% بود. با کم شدن بیکاری عده‎ای که شغل پیدا کردند، ‌حقوق گرفتند، خانواده‎ی آنها درآمد پیدا کرد و چیزی سر سفره‎ی آنها پیدا شد. کالاهای بادوام بعد از جنگ در خانه فقرا خیلی کم بود. یعنی فرش، یخچال، تلویزیون، موتور،‌دوچرخه و ... نداشتند، ولی در همین دوره این کالاها به خانه فقرا رفت و به این چیزها دست پیدا کردند. البته توقع این است که زندگی آنها خیلی بهتر شود و به طبقات پردرآمد نزدیک‎تر شوند.
بیمه‎های تأمین اجتماعی را خیلی قوی کردیم که در زمان جنگ خیلی ضعیف شده بود. سهام کارخانجات را به کارگران دادیم. هر کارخانه‎ای که فروخته می‌شد، 30% آن را با نرخ ارزان و به صورت قسطی به کارگران می‎دادیم و بعداًَ از حقوق آنها کم می‎کردیم. الآن بسیاری از کارگران به خاطر همان سیاست، سهامدار کارخانه‎هایشان هستند.
به نظرم حرف ناحقی می‎زنند، ولی چون فقر در جامعه است و مردم مشکلات دارند، این حرف‎ها را می‎زنند. یا بحث تورم را مطرح می‎کنند. در سال آخر جنگ تورم حدود 30% بود و ما وقتی به آقای خاتمی تحویل دادیم، 17% شد. یعنی سیزده درصد نرخ تورم کاهش پیدا کرد که الآن هم نرخ 17 درصد است. یعنی همانگونه که آقای خاتمی تحویل گرفتند، با همان سطح تحویل دادند. لذا چیزهایی که می‎گویند، خلاف است و چیز دیگری اتفاق افتاده است.
 نکته‎ای که همه در این بخش غیرمنصفانه حرف می‎زنند، این است که ما سرمایه عظیمی در طرح‎های بلندمدت ریختیم که در زمان خودمان به محصول نرسید. همه طرح‎هایی که می‎بینید امروز به سرعت افتتاح می‎شوند،‌ هزینه عمده‎ای را در دوران سازندگی داشته‎اند. مثلاً زیرسازی راه‎آهن بافق ـ بندرعباس را از یزد تا نزدیک طبس انجام داده بودیم و الآن هم تمام شد و تبریک می‎گوییم. سدهایی که در کارون افتتاح شد، تمام آنها از زمان ما شروع شد که بعضی از آنها تا مرحله انحراف آب رسیده بود. کارهای بزرگ، طولانی مدت هستند. هرچند برخی از این طرح‎ها با تأخیر انجام شدند. هنوز هم تعدادی طرح‎های بزرگ داریم که مشغول کار هستند تا تکمیل شوند. پول‎هایی که در طرح‎های بزرگ هزینه می‎شود، موجب تورم خواهد بود.
اگر شما کارخانه‎ای می‎سازید، تا زمانی که هزینه می‎کنید، تورم‎زا است. ولی وقتی محصولش بیرون آمد، محصول آن در مقابل تقاضای مردم عرضه‎هایی را ایجاد می‎کند و موجب تعدیل می‎شود. ولی تا محصولی نیاید، موجب هزینه می‎شود و روی کالاهای موجود فشار وارد می‎کند. بنابراین فکر می‎کنم بخشی از انتقادات رنگ سیاسی دارد. متأسفانه بعضی‎ها مواقع انتقاد مصالح نظام را در نظر نمی‎گیرند و برای اهداف خاصی حرف‎هایی می‎زنند که موجب ضرر است.
خانم عمید از دانشگاه آزاد واحد خراسان: جناب آقای هاشمی، می‎دانید تا وقتی که در برخی سیاستمداران مرد این ذهنیت وجود داشته باشد که نمی‎توان زمام امور را به دست زنان داد، زنان هر قدر برای مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی تلاش کنند، با موانعی روبه‎رو می‎شوند. مهم‎ترین خواسته‎های زنان، حذف تبعیض علیه زنان، حذف خشونت و توانمندسازی است. نظر جناب‎عالی درخصوص تأسیس وزارتخانه‎ای بنام وزارت زنان با بودجه و اختیارات گسترده درحد سایر وزارتخانه‎ها که به رفع مشکلات زنان بپردازد، جیست؟ نقش زنان در دولت شما در حد پست‎های وزارتی و معاونت‎ها چه خواهد بود؟
●  اصولاً ما وقتی انقلاب کردیم، خانم‎های اکثر طبقات جامعه ما- غیر از عده معدودی از خانواده‎ها-خانم‎های روستایی‎ و شهری و ‌خانواده‎های متدیّن و متعبّد، خیلی در عالم تحصیل و پیشرفت نبودند و وارد کارهای سیاسی و اداری نمی‎شدند و در خانه بودند. اکثر خانم‎هایی که در دوران سابق بودند، خیلی با انقلاب جور نبودند. ولی سعی شد آنها تا حدودی حفظ شوند. سیاست نظام این شد که خانم‎ها را به تدریج وارد عرصه جامعه کنند که مقدمه اصلی آن تحصیل بود. خیلی تلاش کردیم که خانواده‎ها بچه‎هایشان را به مدرسه بفرستند.
حتی من در ملاقات‎هایی که به مناطق اهل سنت می‎رفتم، با علمای اهل سنت بحث می‎کردم. چون آنها عموماً دخترانشان را از تحصیل منع می‎کردند. ما از این مرحله خوب عبور کردیم. یعنی الآن تقریباً همه خانواده‎ها دخترانشان را مثل پسران به تحصیل وادار کردند.
شما به دانشگاه رسیدید، بعضی‎ها مراحل دانشگاه را گذراندند، بعضی‎ها هم در حال تحصیل هستند. الآن جامعه ما یک جامعه فرهیخته و باسواد است که به سرعت رو به پیش هستید. فکر می‎کنم همین حرکت مثل کارهای زیربنایی دیگر است. یعنی زیرساخت انسانی را حل کردیم. از این به بعد شما میلیون‎ها محقق، دانشمند، کاردان و متخصص در همه رشته‎ها از خانم‎ها دارید.
تحقیقاً این تقاضایی که خانم‎ها برای حضور در جامعه دارند، در همه ابعاد به تدریج پذیرفته می‎شود و جلو می‎آیند. فکر می‌کنم وقت آن رسیده است که به تدریج از پست‎های بالا شروع کنیم. این مقداری که خانم‎ها تا به حال کار کردند، راضی هستیم و خانمها در مجموعه نظام امتحان خوبی دادند. در تحصیل، مدیریت‎ها، مسؤولیت‎ها و کارهای کارشناسی کمتر از آقایان نیستند. تفکراتی که قبلاً بوده، ریخته شد. الآن پذیرش اجتماعی هم هست.
البته عده‎ای هستند که هنوز تعصب دارند و مایل نیستند این اتفاق بیفتد، ولی این طرز تفکر رو به تضعیف است. من می‎توانم اطمینان بدهم که در آینده شما هر سال شاهد وضع بهتری از لحاظ سیاسی، اجتماعی، صنعتی، تخصصی، مدیریتی و صاحب تصمیم بودن خانم‎ها خواهید بود و جای نگرانی چندانی نیست.
البته معلوم است که اکثر پست‎هایی که در دست مردان بوده و هنوز برخی از آنها در صف هستند و هنوز برای آنهایی که مسؤول نان‎آوردن خانه هستند، مسأله شغل و کار یک مشکل است. طبعاً سرعتی که شما می‎خواهید، ممکن است اتفاق نیفتد. ولی این اتفاق خواهد افتاد. ما هم هیچ مانع شرعی و سیاسی برای آن نمی‎بینیم. این مدیریت کشور است که انشاءالله به این روز برسیم.
آقای سیدعلی منیری: همان‎طور که واقف هستید، امروز در عرصه بین‎المللی اقبال عمومی به تأثیرگذاری رسانه‎ها به طور خاص رسانه هنر هفتم خاصه سینما به راندمانی بالایی 70 درصد رسیده است. همگان به این مطلب صحه می‎گذارند که زبان سینما از گویاترین ابزار نشان دادن قدرت و اقتدار ملی دولت‎هاست،‌تمامی دولت‎هایی که به نوعی از لحاظ افکار عمومی موفق هستند، به این مطلب کاملاً‌ واقف هستند و روی آن کار می‎کنند. ایالات متحده‎ی آمریکا هر چهل روز یک‎ جلسه با مجمع صنفی هالیوود دارد که شاید خیلی از مصوباتی که حتی مطبوعات آمریکا مطلع نشوند و برنامه‎های آینده در آن جلسه مطرح می‎شود که همه این‎ها بسترسازی افکار عمومی جهت پذیرش طرح‎هایی است که قرار است دولت آمریکا در یک‎سال آینده انجام بدهد.
سوال این است که شما در این زمینه چه راهکاری را درنظر دارید که شاهد باشیم؟ باید رسانه ملی و سینمای ما به عنوان یک بازوی توانمند در نشان دادن اقتدار ملی و امنیت ما در دنیایی که بیشتری هجمه علیه امنیت و ناامنی در کشور ماست، باشد. شما که نگاه ویژه و عمیق به مسایل کلان فرهنگی کشور دارید، در این زمینه چه فکری خواهید کرد. بنده صمیمانه از حضرت‎عالی تقاضا می‎کنم به جهت زیرساختی مسایل فرهنگی، راهکارهای اساسی درنظر بگیرید.
●  ایشان روی نکته خیلی مهمی دست گذاشتند. ما در عصر انفجار اطلاعات زندگی می‎کنیم و شاید مشخصه بارز عصرما، عصر سیادت رسانه‎هاست. به سرعت مطالب از طریق همه ابزار مکتوب ، صدا و تصویر و روی بال برق و با سرعت حرکت نور در دنیا منتشر می‎شود و این مطالب هم مخاطبان واقعی دارد. اگر اتفاقی در هر گوشه دنیا بیفتد، ظرف چند ثانیه و ساعت بعد می‎توانیم از کم و کیف آن مطلع شویم. در چنین شرایطی معلوم است که - باید به رسانه‎ها و ابزار اطلاع‎رسانی- اگر فکر درستی داریم که داریم- توجه ویژه کنیم. رسانه‎های مکتوب نقش خاص خود را دارند که نوعی ثبات و استقرار در انتقال مطالب دارند و فکر می‎کنم خوب می‎توانند کار کنند. رسانه‎های صوتی تأثیر آنی‎تر و سرعت عمل بیشتری دارند. رسانه‎های تصویری با زبانی حرف می‎زنند که دیگران نمی‎توانند بزنند و در قالب مکتوب و صوت نمی‎آید. نقطه مشترک همه این‎ها هنر و هنرمندی است. هنر نویسندگی، گویندگی، طراحی، تصویری و مجموعه ابزار اطلاع‎رسانی حکومت واقعی بر جهان دارند و هرکس به هر حدی بتواند اینها را در اختیار بگیرد، می‎تواند موفق باشد.
دنیا بسیار عالمانه روی این موضوع مشغول فعالیت و کار است. فاصله بین اصحاب فرهنگ و هنر با حکومت و نظام یک فاجعه است. باید فاصله‎ها را پرکرد و ارتباط صمیمانه‎ای به وجود آورد تا نیروهای فرهنگی رسالت خود را در مسایل اساسی کشور بر وفق مصالح نظام، کشور و مردمشان عمل کنند. نظام هم باید به آنها اطمینان و امنیت خاطر بدهد. بالاخره یک هنرمند حالتی دارد که تحمیل و زور برایش قابل قبول نیست.
هنر و ذوق در فضای اجبار گُل نمی‎کند و در جا می‎زند و مثل جایی است که می‎خواهد بسوزد، اما اکسیژن نیست که بتواند شعله‎ور شود. باید کسانی که صاحب ذوق، هنر و ادب هستند، متعهدانه وارد میدان شوند و نظام هم مسؤولانه به فکر بهره‎گیری از این سرمایه‎های خدادادی و فطری که خداوند به بعضی از انسانها داده، باشد. برنامه‎هایمان را در چند روز آینده اعلام می‎کنیم و شما در آن راهکارهایی را خواهید دید. در مجمع هم سیاست‎های کلی این بخش را بررسی کردیم و الآن برای ما روشن است که از لحاظ سیاست‎های کلی، برنامه‎ای و اجرایی باید در این بخش چه کار کنیم. شما را به خدا می‎سپارم. ان‎شاءالله که همه شما دانشمندان آینده‎ی کشورمان باشید.
والسّلام علیکم و رحمه‏الله