سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از دانشجویان حزب مؤتلفه اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از دانشجویان حزب مؤتلفه اسلامی

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول‌الله و آله
بسیار خوش آمدید. آقایان و خانم‌های دانشجو، تشکیلات اسلامی شما از جهات مختلف برای بنده یکی از مجموعه‌های بسیار بسیار دوست‌داشتنی است.
اولاً از این جهت که با تفکر اسلامی به فکر تشکیلات هستید که تشکیلات سیاسی ضرورت زمان ماست. اگر امروز تشکیلات نداشته باشیم، در دنیایی که به طور طبیعی به طرف دموکراسی پیش می‌رود و کسی هم نمی‌تواند حرکت آزادیخواهی بشر را متوقف کند، نمی‌توانیم در این میدان سهمی داشته باشیم. آنهایی که تشکیلات و برنامه و مکتب قابل اتکا و برنامه و هدف‌های کوتاه مدت و درازمدت داشته باشند، می‌توانند در جامعه آینده سهم قابل توجهی برای افکار خودشان پیدا کنند.
ثانیاً از جهت اینکه تکیه اولیه شما بر تشکیلات دینی است. چون حزبی که شما با آن کار می‌کنید، از روز اول پیدایش برای مبارزات اسلامی خالص به وجود آمد و در تمام این دوره تا امروز همان مسیر اصلی خود را حفظ کرد. با اینکه بعضی از گروه‌هایی که در آن زمان شکل گرفتند و در مبارزه آن دوران سهم داشتند، نتوانستند بر مسیری که اسلام برای آنها تعیین کرده بود، جلو بیایند و تحمل نکردند. ولی حزب شما راه خود را همانطور که شروع کرده بود، حفظ کرد و همانطور ادامه می‌دهد.
نکته سومی که فعلاً برای من جالب است، این است که تشکیلات دانشجویی در جهت جوانگرایی حزب موتلفه است. قطعاً ضرورت داشت که حزب مؤتلفه جوانگرایی کند، برای اینکه آقایانی که در آن زمان‌ها کار را شروع کردند، مثل ما بیشتر متعلق به زمان سابق هستند و الان که دنیا به سرعت در حال عوض شدن است و کتاب تاریخ ورق می‌خورد، تحقیقاً افکار جوان‌تر، به روزتر و با انرژ‌ی‌های بیشتر را می‌طلبد که جوانگرایی را ضروری کرده است.
الان که بنا شد جوانگرایی شود، شاید بهترین آن بخش دانشجویی باشد که انسان‌های تحصیل کرده و آگاه و خالی از آلودگی‌هایی که معمولاً در سنین بالاتر به خاطر گرفتاری‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی دامنگیر انسان‌ها می‌شود. جمعیت کاملاً قبراق و تازه نفس و پا در رکابی مثل قشر دانشجو در خدمت سیاست اسلامی می‌توان شکل داد که الحمدلله شما حتماً با مطالعه انتخاب کردید. الان در کشور ما احزاب کم نیستند و لابد در بین همه این حزب را با دلیل و فکر انتخاب کردید.
بنابراین تشکیلاتی که جوان، دانشجو و اسلامی است، امروز بخشی از نیازهای سیاسی اجتماعی ماست. ترکیب شما را هم که من الان مشاهده می‌کنم، خانم‌ها و آقایان سهم خوبی در این بخش دارند. خانم‌ها حضور دارند و شما آقایان هم که تعدادتان بیشتر است. در اینجا نمی‌دانم تعدادتان چقدر است. آقای جولایی گفتند که شوراهای دانشجویی هستید. لابد عقبه میدانی شما بیشتر از اینهاست. مایل بودم بتوانم میان اجتماع شما بیایم. همان جایی که همایش سراسری دارید، اما توفیق نیافتم و شما زحمت کشیدید و به اینجا تشریف آوردید و تشکر می‌کنم.
درباره شما به عنوان انسان‌های تشکیلاتی از قشر دانشجو که در آینده هم مسئولیت‌های سیاسی، اقتصادی و مدیریتی خواهید داشت، بحث اساسی‌ای داریم. با همین راهی که خودتان انتخاب کردید، ما با محوریت قرآن کار را شروع کردیم، دورانی که ما مبارزه را آغاز کردیم، دورة سختی بود. موقعی بود که نفس نیروهای مبارز اسلامی و ملی‌گراها را گرفته بودند. شخصیتی مثل امام(ره) که هم مرجع تقلید بودند و هم بصیر و هم مورد اعتماد بودند، محوری برای حرکت عمیق شدند، با محوریت ایشان مبارزه رسمی شروع شد. البته قبل از آن به صورت متفرقه مبارزاتی بود، اما با حرکت امام مبارزه آغاز شد.
از اول کسانی که با محوریت امام(ره) کار و مبارزه می‌کردند، محورشان قرآن بود. امام را هم اگر مقتدای خود انتخاب کرده بودند، به خاطر این بود که مصداقی از آنچه که در قرآن برای رهبری می‌دیدند، در امام(ره) دیده می‌شد. همه زندگی باید با محور قرآنی باشد.
الان بحث ما با شما زندگی سیاسی و اجتماعی است؛ اگر زندگی سیاسی و اجتماعی معنادار باشد، برای ما معتقدین به وحی، رسالت، قیامت و معاد، چیزی جز اسلام جوابگو نیست. نه اینکه سایر ارزش‌ها مطرح نیست. برای کسانی که برای آزادی مبارزه می‌کنند، احترام قائلیم. یا کسانی که برای میهن خود تلاش و مبارزه می‌کنند، ارزشمندند. هرکس برای جامعه و مردم خدمت می‌کند، ارزشمند است، اما راهی که حقیقتاً می‌ارزد انسان روی آن بایستد و هزینه کند، وقت بگذارد و مال مصرف کند و اگر لازم شد جان بدهد، راهی است که خداوند و قرآن پیش پای ما گذاشتند. خیلی مکتب روشنی است، جهان‌بینی ما از مبدأ خیلی مشخص است. از خدای واحد شروع می‌شود و دوباره به خدای واحد برمی‌گردد.
مسیری را در دنیا طی می‌کنیم که این مسیر تحت راهنمایی خداوند است. توحید، معاد، رسالت و امامت همین است. این محور حرکت ماست. می‌خواهیم تحت راهنمایی خداوند حرکت کنیم. اگر بتوانیم خودمان را خالص و در این مسیر حرکت کنیم، هیچ وقت واهمه نداریم. برای چنین انسان‌هایی شکست مفهومی ندارد. ممکن است انسان در هدفی ناموفق شود، ولی اگر با قصد قربت و برای خدا و برای هدف وارد میدان شود، برای او هدف اولین که جلب رضایت خداوند است، تأمین شده است. خداوند هم می‌داند با تلاشگران و بندگانش چه کند.
البته انسان ناراحت می‌شود وقتی ببیند که تلاش و هزینه کرده و وارد جریانی شد، ولی ناموفق است. ولی اگر با آن محور آمده باشد، ناموفق نیست. چون برای خدا آمده و کار خود را نیز کرده است. قدرت خداوند هم که بیش از اینها و بیش از مبارزات ماست. از ما همین را خواسته که در راه او برای هدف‌های ارزشمند تلاش کنیم.
بنابراین در این مسیر با خیال راحت و اطمینان می‌توانید حرکت کنید. شرط آن، این است که انسان راه خود را گم نکند. خیلی انسان‌ها هستند که اینگونه شروع کردند، ولی در مسیر گرفتار خودخواهی‌ها، خودپسندی‌ها و تعدّی به حقوق دیگران شدند. این کار با آن هدف جور نیست. وقتی که از مسیر منحرف شوید، دیگر کار در آن مسیر نیست. اگر پیروز شد، به یک پیروزی ملی رسید و اگر شکست خورد، باید خسارت آن را بدهد. تأکید بزرگ من برای شما که وارد یک سازمان شدید و از جوانی در دانشگاه خود تصمیم گرفتید وارد حزب شوید، این است که معنای تحزّب و تعهد را بدانید. یعنی انسان باید به جمعی تعهد متقابل بدهد و واقعاً به خیلی چیزها پاسخگو باشد. تفاوت هم دارد. انسان‌هایی که برای اهداف مقدس وارد جریانی می‌شوند و هزینه می‌کنند، با کسانی که بی‌تفاوت هستند که فقط زندگی خودشان یا کمی بیشتر مورد توجه آنهاست، مساوی نیستند.
در قرآن سهم هرکسی مشخص شد. ارزش‌ها را مقایسه و راه را مشخص کرده است. راه هم خیلی واضح است. یعنی اگر ما موفق شویم در این کشور اهداف انقلاب را پیاده کنیم که تا به حال خیلی پیش رفتیم و در نیمه راهیم، کار بزرگی کردیم و امتداد رسالت پیغمبر و مجاهدات ائمه معصومین(ع) است.
جا هم مناسب است؛ ایران از جهت بستر مردمی جای خوبی است. چون اکثریت قابل توجهی از این مردم مخلص مکتب اهل بیت و مسلمان هستند. انتخاب این راه، یعنی راه اسلامی برای مبارزه در شرایط فعلی که امام و شاگردانشان انتخاب کردند، هوشیارانه‌ترین کار است.
الان اگر به جامعه نگاه کنید، انواع تحزّب‌ها را می‌بینید. این یکصدسال بعد از مشروطه را مطالعه کنید، همه نوع جهت‌های سیاسی و اجتماعی آمدند. جمعیت‌ها و شخصیت‌ها، مبارزه کردند، ولی همه در نیمه راه متوقف یا مضمحل و یا منحل شده و رفتند. آنکه می‌ماند، راه حقیقت است. آنکه در کشور ما واقعی است، همین محور دین، اسلام و قرآن پایدار است. شاید الان هیچ چیز به اندازه اسلام و قرآن کشور ایران را نتواند مستعد نگاه دارد، حتی اگر ایران به همان بزرگی دوران توسعه ایران باشد.
به اطراف خودمان بنگریم. مثلاً در قفقاز یا در غرب، در بخشی از عراق یا در جنوب خلیج فارس و از آن طرف تا آسیای مرکزی و افغانستان و ... تمام این مناطق اگر روزی بخواهند با هم متحد شوند، محوری که می‌تواند ما را با هم هماهنگ کند، علی‌رغم تعدّد قومیت‌ها، زبان‌ها و گرایش‌های ناسیونالیستی که هست، اسلام است.
همین الان در کشور خودمان، اقوام و مذاهب مختلف داریم، ولی اسلام مثل رشته مستحکم و عرو‌ةالوثقی ملت ما را به هم وصل می‌کند. آن هم از نوع مکتب اهل بیت که بحمدالله در ایران زمینه دارد. از لحاظ جامعه‌شناسی، روانشناسی و علوم سیاسی می‌توانیم به عنوان سرمایه‌ای که خودمان خلق نکردیم، بلکه خداوند در اختیارمان قرار داده است، کار کنیم. زمینه مساعد را در کشور داریم. این راهی که انتخاب شد، هوشمندانه‌‌ترین و واقع‌بینانه‌ترین راه است.
لذا شما می‌بینید در دوران حدود بیست سال مبارزه و بیست و هفت، هشت سال بعد از انقلاب که نیم قرن را می‌گذرانیم، تنزل نکرده و همیشه تکامل داشته و تقویت شده است. ما دشمنان زیادی داریم. فشار روی ما خیلی زیاد بود و جنگ و تحریم برما تحمیل شد. از داخل علیه ما توطئه شد. تجزیه‌طلبی در کشورمان شروع شد و همه اینها را توانستیم برای این زمینه مستحکم و راه درستی که انتخاب شد، پشت‌سر بگذاریم. تا در این مسیر حرکت و به این طریق عمل کنیم، انقلاب شکست‌ناپذیر است. خدای ناکرده اگر انحرافی پیدا شد، اتفاقات بسیار بدی می‌تواند پیش بیاید.
به شما به عنوان دانشجوی امروز و مدیران و متخصصان فردا که نماینده شما در اینجا گفتند که دنبال دانش و تخصص با هم هستید، می‌گویم مجموعه دانش، تخصص و تعهد را می‌خواهیم. تخصص و دانش را یک عامل حساب می‌کنیم و تعهد را عامل دیگری. گرچه اینها می‌توانند با هم خیلی مخلوط باشند. اگر فکر کنیم کشوری در دنیای امروز بدون دانش، تخصص، فن و علم می‌تواند نیرومند بماند، اشتباه می‌کنیم. دنیا به سرعت در حال باسواد شدن است. مقایسه‌ دانش و باسوادی را هم در منطقه خود و هم دنیا داریم.
اکثر کشورهای جهان سوم به سرعت به سمت باسوادی پیش می‌روند و ایران بحمدالله الان موقعیت خوبی دارد. ما از بعضی کشورها عقب بودیم، ولی فعلاً در این قافله راه بهتری انتخاب کردیم و فکر می‌کنم درصد مناسبی از تحصیل، تحقیق و تولید علم با جنبش نرم‌افزاری در جامعه ما است. اگر بتوانیم عالمانه و آگاهانه همراه با تعهد، کشور و منابع خود را نقد و درست حرکت کنیم، احتمالاً در آینده نه چندان دور جزو قدرت‌های مطرح و الگوهای جهان سوم، بخصوص دنیای اسلام می‌شویم.
راه را در سیاست‌های کلی و چشم‌انداز بیست ساله مشخص کردیم که عمدة مسایل تا به حال تعیین شد. رهبری هم قسمت زیاد آن را امضاء و ابلاغ کردند. دورنمای بیست ساله را در نظر گرفتیم، اگر آنچه که به عنوان شاخص‌ها در نظر گرفتیم، بدست بیاوریم و با آنها جلو برویم، قطعاً در این مسابقه به خاطر منابعی که داریم، از دیگران جلو می‌افتیم. ایران با کشورهای اطراف خیلی فرق دارد. البته مثلاً در مقایسه با عراق از لحاظ منابع ثروت، در بعضی جهات مساوی هستیم، ولی از بعضی جهات دیگر جلوتریم و نسبت به کشورهای دیگر وضع بهتری داریم.
همین الان ما را با ترکیه مقایسه کنید، ما از لحاظ پیشرفت شاید با ترکیه قابل مقایسه باشیم. ترکیه در سال چه منبع اصلی دارد و ما چه داریم؟ ما الان به اقتصاد و به زندگی مردم خود صد میلیارد دلار گاز و نفت تزریق می‌کنیم. از منابعی که در خاک ما هست و ما برای آنها کار نکردیم. آنها را خداوند گذاشته و هست. ترکیه این را ندارد. یعنی باید هزار میلیارد دلار صادر کند تا این مقدار ارز بدست بیاورد. انتظار نیست ما مساوی باشیم. با این سرمایه‌ای که داریم، باید خیلی سریع‌تر حرکت کنیم. باید به سرعت از این سرمایه استفاده کنیم، ولی به نظر من الان عالمانه اداره نمی‌شود.
هر روز می‌شنوید که چه مقدار از منابع ارزشمند را در کشور آنچنان مغرضانه دود می‌کنیم که قسمت زیادی از آنچه که از محصولات نفتی وارد می‌کنیم، دوباره به قیمت گزافی از کشور ما به صورت قاچاق، یعنی در مسیر فساد و با استفاده از انسان‌های بد بیرون میظرود که  به خاطر همین مسایلی است که درست اداره نمی‌شود.
فکر می‌کنیم رزق خدا را داریم، اگر بخواهیم این را اصلاح کنیم، احتیاج به شجاعت و شهامت سیاسی بالایی داریم. هر روز به انتخابات می‌رسیم. مثلاً انتخابات شوراها و خبرگان بود، صبر کردند، فردا انتخابات مجلس می‌شود، دوباره ملاحظاتی پیش می‌آید، صبر می‌کنیم و سپس فردا انتخابات ریاست جمهوری است و باز تعلل می‌کنیم. اگر بخواهیم حرکت درستی کنیم، این‌گونه نمی‌شود. منابع متعلّق به ما هم نیست.
شعار بزرگ ما از اول انقلاب تا به حال عدالت است. این عدالت نیست که عده معینی از این همه ثروت استفاده کنند. استفاده ثروتمندان کشور از نفت و گاز با مصرف روستایی یا طبقات محروم قابل مقایسه نیست. روستائیان چقدر از این سوخت استفاده می‌کنند؟ انسان‌های متوسط که در استفاده از نفت و گاز متوسطند، آنهایی که زیادتر دارند، چه مقدار در گرم و سرد کردن استفاده می‌کنند؟
به هر حال اگر از این منبع عظیمی که داریم، عالمه و با علم اقتصاد و عدالت استفاده کنیم، جواب می‌دهد. باید بدانیم متعلق به چند نسل بعد از ما هم هست، یعنی نوه‌ها و نتیجه‌های ما هم باید از این منبع استفاده کنند. اگر برمی‌داریم، باید جای آن چیزی بگذاریم که در آینده از آنها سود ببرند. به جای نفتی که از زیرزمین برمی‌داریم، باید روی زمین یک منبع ثروت‌زایی خلق کنیم که بچه‌هایمان استفاده کنند و آنها هم همینطور.
می‌خواهم بگویم دانشی که دربارة آن صحبت می‌کنیم، فقط همین فرمول‌های خاص نیست. یعنی دانش مجموعه‌ای برای مدیریت درست است. آنچه که محور توسعه اسلام است، در همین جمله «والذین آمنوا و عملوالصالحات»، خود را نشان می‌دهد که در قرآن هم خیلی تکرار می‌شود. انسان شایسته، شایسته همه نعمت‌های خدا و پیشرفت است.
ایمان را که گفتند فکر می‌کنند ایمان به خدا، پیغمبر، معاد، امامت و ... اینهاست و دربارة عمل صالح هم فکر می‌کنند نماز، عبادت، انفاق و اینهاست. وقتی پیش می‌آید، به ذهن شما هم همین متبادر است، ولی قطعاً نظر قرآن تنها این نیست و بیش از این است. ایمان به حق، یعنی ایمان به حقایق عالم که البته در رأس آن خدا و مکتبی که عرض کردم، قرار دارد. اما بقیه ارزش‌ها و حقیقت‌ها یعنی شناخت درست حق و حقیقت هم مهم هستند.
انسان باید این را بشناسد، عمل صالح هم یعنی اجرای درست که به شناخت عقاید و استراتژی‌ها و برمی‌گردد. عمل صالح هم کاربرد صحیح و کاربری درست در همه زمینه‌ها دارد. بخشی از آن همان عباداتی است که در ذهن ما می‌آید و بخش دیگر همه مسایل است. اگر در اقتصاد، در روابط خارجه یا در مسایل داخلی و چیزهای دیگر بد عمل کنیم، عمل صالح نداریم. اینها همه عمل صالح هستند، مصداق در آن هست، یعنی یک حرکت براساس دریافت و اگر این اتفاق بیفتد. قرآن می‌گوید «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»، به حق توصیه می‌کند. یعنی به همان حقیقتی که معیارهای درست و ارزش‌های صحیح است. از خدا گرفته تا ارزش‌های فرعی، صبر می‌کنند برای اینکه اجرای صحیح این راهی که انتخاب کردیم، احتیاج به صبر تحمل و پایداری دارد.
اگر در محور اسلام درست حرکت کنیم و قرآن را بهتر بفهمیم که الان انتظار می‌رود و بچه‌های تحصیلکرده مسلمان و نسل دانشمند ما در آینده، اینطور پیش بروند، مطمئن باشید که ایران با موقعیت خاص جغرافیایی، انسانی، مکتبی، منابع طبیعی و امروز هم بحمدالله مسلح به انقلاب و یک نظام درست اسلامی از دید اهل بیت پیشرفت می‌کند. همین بحث ولایت‌فقیه و شرایطی را که پایه‌گذاری شد، در همین قانون اساسی می‌بینیم که تبلور عقاید ماست که باید آینده ایران و انقلاب را تضمین کند.
فکر می‌کنم راهی که شما خانم‌ها و آقایان در تشکیلات خود انتخاب کردید، ان‌شاءالله چون با ایمان و تدبیر وارد شدید، در آینده قوی‌تر خواهید بود و با همکاری بقیه جریان‌های اسلامی، موفق می‌شوید. الان از نوع شما سلیقه‌های مختلف در دانشگاهها و میدان عمل زیاد داریم و امیدواریم آرزوهایی که امام داشتند و پیشتازان انقلاب برای آن جهاد کردند و خیلی‌ها جان دادند و مشقت تحمل کردند، ان‌شاءالله در نسل شما و نسل‌های آینده بهتر تحقق پیدا کند. برای برکت کارها و زحمات شما دعا می‌کنیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله