بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
در همین فرصتی که شما حرف میزدید، نکات خیلی زیادی را به یاد آوردم. گرچه وقت رو به اتمام است، اما ترجیح میدادم شما بیشتر صحبت کنید، چون استفاده بیشتری از آن میبردم.
به هر حال نکته اساسی، این است که شما انبوهسازان در تکمیل بحث طرح مسکن مهر، نشان دادید اگردولت به سراغ بخش خصوصی میرفت و دستشان را باز میگذاشت، آنها خیلی از مشکلات را حل میکردند. نباید خسّت به خرج داد از اینکه افراد کارآزموده، دانا و عالم، خوب کار میکنند و بهره میبرند. اگر راه صدور خدمات فنی و مهندسی به همان شکلی که اول طراحی شده بود، باز بود، الان ما در بسیاری از نقاط دنیا شناخته شده بودیم.
ایرانیها چون مردم خوب، کاردان، خوش استعداد و امینی هستند، جای خودشان را باز میکنند. در همان دوره مسئولیت سازندگی، من در سفری که به آفریقا داشتم، به هر کشوری که میرفتم، بدون استثناء از ما میخواستند که بخشهای مشکلدارشان را حل کنیم.
بخش خصوصی در همان سفر یک قرارداد 30 هزار واحدی در آفریقای جنوبی و 15 هزار واحدی در زیمباوه منعقد نمود. اساس کار ما در آن سفر، این بود که خطوط هوایی و دریایی را در آنجا راه بیندازیم. چون سفر به آنجا، کار آسانی نبود. مضافاً اینکه به دلیل عدم خطوط کشتیرانی، انتقال بار خیلی سختتر بود؛ بنابراین دوره استقبال بود.
یکی از شرایط لازم برای صدور خدمات فنی و مهندسی، این است که ما باید با کشورهای دنیا، روابط قابل اعتمادی داشته باشیم. اگر شرایطی که در چند سال اخیر در روابط خارجی ما حاکم شده، ادامه داشته باشد، فقط میتوانیم با کشورهایی که رفیق هستیم، کار کنیم. الان شما گفتید که ما در ونزوئلا قرارداد ساخت 30 هزار واحد مسکونی بستیم. بله؛ چون ما با این کشور رفیق هستیم. در حالی که میتوانیم همین کار را در 100 کشور دیگر هم انجام بدهیم.
ما نباید نیروی تحصیلکرده بیکار داشته باشیم. الان فقط 100 هزار مهندس در مجموعه شماست و این همه مهندس هم دارند از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند؛ بنابراین ما میتوانستیم در همه جا با سود زیاد و همچنین با افتخار، کارهای زیادی انجام دهیم.
یکی از مواردی که دولت میتواند به عنوان تابلویی از توفیق خودش مطرح کند، بخشهایی است که مسکن مهر را توانستند به سرانجام برسانند که آن هم محصول کار انبوهسازان است. اگر اشکالاتی هم داشته باشد، مربوط به خود آنهاست. چون شما فقط مجری بودید.
به هر حال نکته اصلی در مصوبات مجمع و همچنین تصمیمات زمان مسئولیت اجرایی من، همین بود که ما بخش خصوصی را حقیقتاً کارفرما کنیم و بگذاریم خودشان کارهایشان را انجام دهند. چرا باید اجازه دهیم بیمه به این شکل مشکل درست کند و شهرداریها اینگونه دست و پای آنها را ببندند؟ نباید از اینگونه کارها اتفاق بیفتد.
در مجموع، من حرفهای شما را با دقت گوش دادم. البته در شرایط فعلی، عملاً خیلی از آنها به من مربوط نمیشود. ولی من به عنوان یک ایرانی و مسلمان، وظیفه دارم کارهایی را که به دیگران مربوط میشود، به آنها تذکر دهم که این کار را میکنم.
مطمئن هستم اگر آماری از کارهای موفق بگیریم، میبینیم آنهایی است که بخش خصوصی یک نوع کارفرمایی داشته، تصمیم گیر بوده و با دست باز آن را انجام داده است. در جایی که کارها در دستانداز بروکراسی دولتی افتاده، مشکلاتی به وجود آمده که خیلی از آنها اصلاً به شما مربوط نمیشود. چون جامعه احساس کمبود میکند، برای آنها مشکل درست میشود.
به هر حال یکی از شرایط مهم، این است که سیاست خارجی ما باید به گونهای تنظیم شود که از آن ناحیه آسیبی نبینیم. وقتی شما نمیتوانید فولاد تهیه کنید و یا محصولات موردنیازتان به وفور در کشور نیست، طبیعتاً در خرید، واردات و یا حتی باز کردن LC نیز با مشکل مواجه میشوید که در نهایت کارها درست انجام نمیشود.
مثلاً ما پالایشگاه بندرعباس را در دو فاز طراحی کرده بودیم. فاز اول را همان موقع با سرعت اجرا کردیم؛ اما فاز دوم، هنوز اجرا نشده است. بنا بود فاز دوم را برای صادرات بنزین و گازوئیل تکمیل کنیم.
به هر حال من باید از شما تشکر کنم که در این شرایط دارید کارآفرینی میکنید. خلاف میگویند آنهایی که فکر میکنند مردم کار دارند. الان عمده نیروهای جوانی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، میبایست سالها به دنبال پیدا کردن شغلی مناسب باشند.
راه درست این است که همیشه عرضهکننده بتواند انتخاب کند؛ یعنی کسی که میخواهد کار کند، آن را انتخاب کند. نه اینکه مجبور باشد هر چه از او خواستند، آن را انجام دهد.
ما با این جمعیت، سرمایه، کشور وسیع و امکانی که برای حضور در صحنههای دیگر دنیا داریم، حقیقتاً میتوانیم اینگونه باشیم. مشروط بر اینکه سیاست خارجی ما درست باشد. چرا باید بچههایمان بیکار باشند؟! البته الان مجموعهای از نیروهای افاغنه و سایر کشورهای دیگر در ایران هستند که کارهای کارگری ساده را انجام میدهند. اگر کشور رونق داشته باشد، ما باید خوشحال باشیم که اینها دارند کارهایی انجام میدهند که ایرانیها نمیکنند؛ اما چون الان شرایط به گونه دیگری شده، اینها سرباری هستند که جای نیروهای خودمان را گرفتند.
من مجدداً از زحمتی که میکشید، تشکر میکنم. ما باید مسکن و ساخت و ساز را کلید توسعه کشور به حساب آوریم. کلید اشتغال، همان نکتهای است که میتوان روی آن حساب کرد. شما میتوانید از این راه دهها تکنولوژی پیچیده را وارد کشور و به کشورهای دیگر صادر کنید.
خداوند به ملت ما رحم کند. واقعاً مردم ما استحقاق داشتن یک سیستم موفق، اسلامی، انسانی، رئوف، مهربان و کارا را دارند؛ اما در شرایط فعلی میبینم که ما از خیلی از چیزها محروم هستیم. اگر تقصیر از ماست، انشاءالله خداوند ما را میبخشد و اگر دیگران مقصرند، آنها را متوجه کند تا در راه بهتری حرکت نمایند.
وقتی با شما صحبت میکنم، میتوانید گزارشی از کارهای خوبتان ارائه کنید؛ اما وقتی کشاورزان به اینجا میآیند، واقعاً دل آدم خون میشود. وقتی با تحصیلکردهها، صاحبان صنایع غذایی و دیگر صنایع حرف میزنیم، آدم غصه میخورد که چرا باید اینگونه باشیم؟ چرا ظرفیتهای ما به این صورت درآمدند؟ چون مجمع تشخیص مصلحت نظام، به نحوی سیاستهای کلی نظام را برای اکثریت اینها گذاشته، از ما اجرای این سیاستها را مطالبه میکنند؛ اما ما جواب قانعکنندهای برای آنها نداریم.
به هر حال من مجدداً خدمت شما خوش آمد عرض میکنم و امیدوارم مابقی مشکلاتتان در آینده نزدیک حل شود. انشاءالله
والسلام علیکم و رحمه الله