سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از اعضای هیأت رئیسه شورای عالی و جمعی از اعضای سازمان متخصصان ایران
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
خیلی خوشآمدید. مهندس جلالوند در سخنان خود این بیت را خواندند که:
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
بنده در حال حاضر دارای همین روحیه هستم و همه چیز را به خداوند واگذار کردم که هرچه خیر ملت، انقلاب و ایران است، پیش بیاید. اگر بنده باید نقشی را ایفا کنم، خداوند توفیق دهد که آن نقش را ایفا کنم. اگر باید کار دیگری انجام دهم، باز همان توفیق را به من بدهد و چیز دیگری برای بنده مطرح نیست. وقتی وجودم را جستجو میکنم، هدف دیگری در آن نیست. یعنی بتوانیم حرکتی را که مردم انجام و کشور را از شرّ استبداد و استعمار نجات دادند، به اهدافشان برسانیم. ایران بسیار مهم است. شاید در دنیا چند کشور به اندازه ما از امکانات طبیعی، انسانهای باهوش، سابقه تمدن نیرومند و مکتب ممتاز الهی - که محورش مکتب اهل بیت(ع) به عنوان قرآن ناطق هستند - برخوردار باشد.
با این ویژگیها واقعاً حجت خدا بر ما تمام شده است و موظفیم ایران را به عنوان الگوی کشور مسلمان معرفی کنیم. انقلاب ما الگو بوده است و تا به حال از شرّ توطئهها خودمان را حفظ کردیم. اما اینها کافی نیست، دوره بهرهگیری مردم و توسعه پایدار مسالهای مهم است و باید نمونه عدالت اجتماعی باشیم. نباید در کشور آدمهای مستأصل و بیپناه داشته باشیم. باید سیستم تأمین اجتماعی کاملی داشته باشیم. از لحاظ علمی پایههای خوبی داریم و فضای آموزشی به اندازه کافی داریم و موقعیت سیاسی ما هم خوب است. گاهی اوقات خودمان موجـب بدنامی میشویم، میتوانیم ملتی آبرومند از نظر سیاسی در دنیا باشیم و حرفمان را بپذیرند. شما خوب حرف زدید، حرفهای شما را قبول دارم. همه تحلیلهاعالمانهودرست است. انشاءالله این سطح از معلومات در جامعه ما عمومی شود که در حال رشد است.
یکی از امیدهای من همین است که وقتی مردم باسواد و مطلع باشند، جامعه عالم را نمیتوان تخریب کرد. جامعه باید خیلی جاهل باشد که نتواند به درستی از خود دفاع کند و یا جامعه آلودهای باشد. اما جامعه ما اینگونه نیست، نه جاهل است و نه آلوده. باید امیدوار بـاشیم و آن را لطف خداوند اتمام حجتی برای خودمان محسوب و از آن استفاده کنیم.
بنده همه این موارد را قبول دارم و وقت آن است که درست حرکت کنیم. تفاوتی که با شما دارم، این است که این را منحصر به خودم نمیدانم. ممکن است بنده یکی از افرادی باشم که میتوانم مدیریت داشته باشم. برای بنده تلخ است که بپذیرم در این کشور یک نفر میتواند این کار را انجام دهد. میتوانیم بپذیریم افرادی هستند، اما شناخته نیستند و رأی کافی نمیآورند. اما مدیران فراوانی داریم که میتوانند این کشتی را اداره نمایند.
حرفی که تا به حال زدم این است که فرصتی باشد تا اگر چنین افرادی هستند، خودشان را نشان دهند و مطرح شوند و حرفهای خودشان را بزنند و برنامههای خودشان را ارائه و با مردم صحبت کنند و رسانهها در اختیار آنها باشند و بگویند که چه کارهایی میتوانند انجام دهند. آرزویم این بود که در طول این مدت این نوع افراد زیاد مطرح شوند.
نسبت به کسانی که آمدند، چیزی نمیگویم که موجب نقص آنها باشند. باید از آنها تشکر کنیم که آنچه داشتند، عرضه کردند. بحث فعلی این است که مردم چقدر پذیرفتند، اگر مردم بپذیرند، با خیال راحت نمیآیم و راحت زندگی میکنم و راحت هم میمیرم و راحت هم با آنها همکاری میکنم. اگر اینگونه نشد و مردم قانع نشدند و بنا شد رئیس جمهوری با رأی کم به عنوان نماینده افکار عمومی کشور، کارهای بزرگ و سخت را انجام دهد، هم در دنیا و هم در داخل مشکل خواهد داشت. اگر بنده بتوانم بهتر از آنها این کار را انجام دهم، نمیتوانم نیایم، چون نمیتوانم جواب خدا و مردم را بدهم. وقتی که احساس کنم کاری را باید انجام دهم، ولی انجام ندهم، وجدانم مرا سخت آزار خواهد داد.
اگر تکلیف قانونی نباشد؛ تکلیفی وجدانی و شرعی است. اگر به این نتیجه برسم که باید برعهده اینجانب باشد، حتماً در خدمت ملت و انقلاب خواهم بود. به همه جناحها و گروهها گفتم و میگویم به جای شرایط ملوک الطوایفی که حاکم کردهاید، به مقداری تمرکز نیاز داریم، چون با ملوک الطوایفی به جایی نمیرسیم، دموکراسی از آن احزاب بزرگ است. باید احزابی باشند و ایدئولوژی و استراتژی شناخته شده داشته باشند و مردم از همه برنامههای آنها مطلع باشند و به آنها رأی دهند. اگر به صورت ملوک الطوایفی باشد، موجب ناامنی خواهد بود و نباید فقط با کارهای غیر عملی و ادعاهای بزرگ، مردم را قانع کنند.
لذا اگر همه به اتحاد برسند و لایقترین افراد را وارد میدان کنند و کسی پیروز شود که رأی بالایی داشته باشد، خوب است. اگر این رأی بین افراد تقسیم شود، آرا بسیار پائین خواهد بود و برای فردی که مسئول خواهد شد، ایجاد مشکل خواهد کرد. بنده منتظر رفع اختلاف هستم، اگر به این حد برسند، به آنها تبریک میگویم. اما اگر به این مرحله نرسیدند، احساس مسئولیت سنگینی بر دوش ماست که به دعوت خالصانه و الطاف شما لبیک بگویم.
والسّلام علیکم و رحمه الل