بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول الله و آله
بسیار خوش آمدید. شما مجموعه ارزشمندی از متخصصان، نمایندگان مجلس و نیروهای فعال در بخش اقتصاد و صنعت و دانشمندانی هستید که نظرات شما میتواند کارگشا باشد. آقایانی که صحبت کردند، به نکات مهمی اشاره کردند و این نشان دلسوزی شماست که به این فکر هستید. اگر مشکلی در کشور میبینید، درجایی مطرح کنید و به حق یکی از این جاها، اینجاست. چون ما مسؤول نظارت هستیم و این وظیفهای است که قانون اساسی به عهدهی رهبری گذاشته و ایشان به ما محول کردند. علت، آن این است که چون سیاستهای کلی و چشمانداز را ما تدوین کردیم و سیاستهای برنامه را نوشتیم، قاعدتاً مجمع بهتر میداند که چگونه به دنبال آنها باشد.
البته هنوز نقصی در مصوبات ما راجع به چشمانداز بیستساله هست که الزامات است. الزامات اجرایی چشمانداز یک ضرورت است که اگر بخواهد اجرا شود، چه پیششرطها و نیازهای ساختاری و ... لازم دارد که ما مشغول تهیه آن هستیم. حق بود که این الزامات را به همراه چشمانداز مینوشتیم، آن موقع که مینوشتیم، یک بحث سیاسی پیش آمد که دیدیم ایجاد آشفتگی میکند. لذا این بخش را به تأخیر انداختیم.
دولت قبل مایل بود که برنامه چهارم را باتوجه به تجربهای که کسب کرده بود، آنها بنویسند و برنامه هم بنا بود براساس چشمانداز نوشته شود. ما اگر به خاطر الزامات، نوشتن چشمانداز را به تأخیر میانداختیم، برنامه چهارم در آن دولت تهیه نمیشد و طبعاً تا دولت جدید بر امور مسلط شود، مدتی طول میکشید و به تأخیر کلی میافتاد. براین اساس الآن بین الزامات و چشمانداز تفکیک به وجود آمد. ما به سرعت مشغول کار هستیم که الزامات را تهیه کنیم.
اولین آزمایش وفاداری به چشمانداز و سیاستهای کلی در بودجه امسال خود را دارد نشان میدهد. البته در متممهای بودجه قبل این مسأله پیش آمد که حالت اضطراری بود، اما درخصوص بودجه امسال فرصت هست. ما برای بودجه فکر کردیم که یک کار اساسی بکنیم.
مرکز تحقیقات استراتژیک یک کار عالمانه و تخصصی انجام داد. از صاحبنظران دعوت کرد و مقالاتی نوشتند و بحث شد. مشخص کرد که چه مواردی با سیاستهای کلی و چشمانداز میسازد و چه مواردی سازگار نیست. با ذکر مورد اینها را آماده کرد. برای رهبری، ما، مجلس و دولت فرستاد. مجلس و نمایندگان الآن این کار کارشناسی شده را در اختیار دارند. ما هم در کمیسیون نظارت بحث کردیم. بنا بود باحضور سران سه قوه بحث شود. نتیجه کاری را که مجمع کرد، با آقایان درمیان بگذاریم که رئیس جمهور مسافرت کردند. این جلسه چون بیشتر به خاطر دولت تشکیل شده بود، به تأخیر افتاد. نمایندگان کمیسیون نظارت در مجلس فعال هستند و کار میکنند تا هرچه که مقدور است، به سیاستها و چشمانداز نزدیک کنند که کار دشواری است.
بحث دیگری را تحت عنوان وابستگی به نفت مطرح کردید. شاید مهمترین نکته انحراف همینجاست که این از آرزوهای همه ایرانیها و همه متفکرین ماست که کشور متکی به درآمدهای نفت نباشد. درآمدهای نفت مال همه نسلهای آینده است. چیزی است که طی میلیونها سال این مواد ارزشمند در زیرزمین ما خلق شد و به وجود آمده و برای همه است و تا جایگزین شود، خیلی طول میکشد. لذا ما باید از آن به گونهای استفاده کنیم که به نسل حاضر و نسلهای بعدی ظلم نکنیم، فکر میکنیم در وضع فعلی به هر دو نسل ظلم میشود.
در مورد نسل فعلی از دو جهت ظلم میشود. یکی از جهت مصرف خودمان است. مصرفی که ما داریم، بسیار مسرفانه است و هیچ کشوری مثل ما نیست. کشورهایی مثل امارات در حوزهی خلیجفارس که نسبت به جمعیت خودشان، منابع آنها خیلی بیشتر از ماست، جوری قیمتگذاری کردند که کلی از نفت ما به آنجا قاچاق میشود. چون آنجا گرانتر است و در کشور ما ارزان است. خیلی از لنجهای ما به جای اینکه بار حمل کنند، نفت میبرند و در مصرف، هیچ کشوری مثل ما عمل نمیکند.
اگر در اجرای عدالت صادق باشیم، بزرگترین ظلمی که الآن در کشور ما صورت میگیرد، این است. در این مصرف انرژی که داریم، چه کسی بیشتر سود میبرد؟ آیا طبقات ضعیف از آن مصرف میکنند؟ روستاییها چه مقدار از این سوختی که ما اینجوری دود میکنیم، استفاده میکنند؟ کسی که یک خانه کوچک دارد، با کسی که یک بنای بزرگ را در زمستان و تابستان سرد و گرم میکند، یک جور استفاده میکند. چه کسی از ماشینهای خصوصی استفاده میکند؟ حتی در مصرف برق هم اینگونه است. این ضدّ عدل است. اگر ما اینجا عدالت را برقرار کنیم، خیلی از مسایل کوچک عدالت حل خواهد شد.
ظلم دیگر نسبت به آیندگان است. اگر به همین صورت پیش برویم، در چند سال آینده صادرات نفت نخواهیم داشت. لذا بچههای ما به این ظلم مبتلا خواهند شد. علاوه بر اینها اصولاً از نظر علمی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و هرچه فکر کنید، وابستگی به یک ماده، برای فروش به خارج واقعاً خطرناک است. چرا ما این را نگه نداریم و فرآوردههای گران قیمت درست کنیم و بفروشیم و ایجاد درآمد کنیم؟ چرا ما این کار را نکنیم؟
نظر رهبری این بود که ما زودتر وابستگی از نفت را قطع کنیم. ایشان گفتند من آرزو دارم که سر آخرین چاه نفت را ببندیم و بدون نفت زندگی کنیم. از ما خواستند که زودتر برای قطع این وابستگی اقدام کنیم. ما در مجمع کارشناسی کردیم . این به سرعت انجام نمیشود و اگر ما هم بگوییم، عمل نمیشود. به نظرم پنج یا ده سال برای قطع وابستگی به نفت طول میکشد که سالی ده تا بیست درصد از وابستگی به نفت کم شود. آنچه که الآن پیش میرود، برعکس است و وابستگی به جای کاهش، افزایش خود را نشان میدهد. دلیل آن همین بودجه است که از راههای مختلف از بودجه نفت استفاده میشود.
این به صلاح نیست و خطرناک است. خوشبختانه خواست عمومی به وجود آمد و مجلس هم اقدام کرد و در حال بحث هستند. انشاءالله به نتایج خوبی برسند و ما هم دنبال میکنیم. البته بنا نیست کار با جار و جنجال، هیاهو و تحریک مردم انجام شود. ما سعی میکنیم در بحثهای کارشناسی و مباحثات دوستانه به این مسایل برسیم و این کارها را پیگیری کنیم. از شما انتظار داریم که کار را دنبال کنید. به هر حال شما متخصصان بیشتر از دیگران کار را میفهمید.
در مورد گاز ما کنگره دیگری در مرکز تحقیقات داریم که درست برای همین موضوع است. شما کارشناسیهای خود را با آنها درمیان بگذارید. این هم جزو کارهای ماست که باید کارشناسی کاملی کنیم. داستان گاز، داستان بسیار عظیمی است. جزء بحث نفت است. اما خود گاز، چون عظیمترین منبع درازمدت در کشور است و گاز مکشوفه برای دویست تا سیصدسال آینده جواب میدهد، سرمایه است و میتواند موتور پیشرفت کشور را به کار بیندازد.
لذا روی گاز باید خیلی کار عالمانه و متخصصانهای کنیم. چه مقدار صادرات گاز خام مصلحت است؟ تبدیل آن چه قدر است؟ صنایع زیردستی گاز دنیای عجیبی است و هر روز اضافه میشود. هر روز که آفتاب طلوع میکند، چند محصول جدید به مادهی ارزشمند مافوق طلایی اضافه و نیاز دنیا به این محصول بیشتر میشود. در این مورد هم از شما متخصصان میخواهیم کمک کنید. بالاخره شما میتوانید با مقالات، اظهارنظرها، کنگرهها، سمینارها و سخنرانیها به این حرکت کمک کنید که درست شود.
بنا نبود در گذشته منابع نفت و گاز ما در اختیار خودمان باشد. رژیم سابق اینگونه فکر میکرد و استعمارگران هم فکر میکردند ایرانیها خودشان نباید صاحب این منابع ارزشمند باشند و فکر میکردند باید کلید شناسایی، استخراج، فرآوری، مصرف و ... در اختیار آنها باشد.
یکی از عوامل بزرگ گرفتاریهای ما با آمریکاییها و ریشه همه دعواهای ما سرهمین است که آنها میخواهند به وضع سابق برگردند. ایرانی را میخواهند که این گنج خدایی را در اختیار آنها بگذارند و ما برای آنها نگهبان باشیم وآنها از آن بهره بگیرند. دعوای بزرگ ما این است.
آمریکاییها منطقه خلیجفارس را به عنوان مصالح حیاتی خودشان معرفی میکنند . مصالح حیاتی تعریفش در دنیا این است که برای آن حتی میجنگند. چون به حیات آنها مربوط میشود. الآن آنها مناطق انرژیزا را برای خودشان میخواهند. از شما انتظار داریم از این تخصص بیشتر استفاده کنید.
به سایر رشتههای هایتک اشاره کردید. چشماندازی که ما طراحی کردیم و الآن سند رسمی کشور است، نکته مهم آن بحث دانایی محوری است. ما فکر میکنیم اگر پیشرفت کشور بخواهد واقعی باشد، بدون دانایی امکانپذیر نیست. دانایی، دانش روز است. هیچ کشوری بدون دانش نیست و همه مدرسه، دانشگاه، کارگاه، آموزش، صنعت و .. دارند. چیزی که الآن پاسخگوست، دانش روز است. دانش روز الآن بیشتر با هایتک و مسایلی که بقیه چیزها را به دنبال خودشان میکشانند، تحقق پیدا میکند. ما از چهار هایتک اسم بردیم. با اینکه سیاستهای کلی دارد، موردی نمیشود. چون موردی گفتن تخصیص میزند و کار را محدود میکند و وقتی هایتک میگوییم، منظور ما همه انواع دانش روز است. منتهی برخی را ویژه کردیم.
یکی همین مسأله نانو است. امروز اگر هرکشوری از این تکنولوژی عقب بیفتد، در سالهای بعد میفهمد که چه قدر کلا سرش رفته است. حجم همه چیز را در این دنیای پرتحرک کوچک میکند و احجام بزرگ به درد عقب افتادهها میخورد. مجموعه کوچک کار نانوست که در این دنیای وانفسای انرژی باید روی نانو خیلی کار کنیم. در مسئله هستهای دارند چه کارهایی میکنند و در شروع این کار بزرگ چه قدر هیاهو میکنند!
این، قدرت عظیمی برای تأمین نیازهاست. اگر بحث انرژی است، که هست، انرژی هستهای جای بسیار عظیمی است. بزرگتر از هستهای و سالمتر از آن، گداخت است. دانش هستهای فعلی برشکاف ذره متکی است. تولید انرژی گداخت به جوش ذرهّها متکی است. کاری که خورشید برای همه منظومه شمسی میکند. کمکم ذرّات خودش را به هم جوش میدهد و انرژی، حرارت و نور تولید میکند و همه جهان را میچرخاند.
این دانش الآن در اختیار بشر است. الآن بشر در آزمایشگاهها، انرژی حاصل از جوش را دارد. من از دانشگاه آزاد تقاضا کردم، ولی فعلاً هیچ پیشرفتی نمیبینم. فکر میکردم دانشگاه آزاد یکی از جاهایی است که میتواند این کار را برای کشور کند. چون دستش باز است و میتواند متخصصین را جذب و هزینههای آن را به خوبی پرداخت کند. چون دولتی نیست، ارتباطات خارجیاش آسانتر است. ولی به نظر میرسد که این کار را جدّی نگرفتند.
بحث تکنولوژی تبدیل آب شور به شیرین هم پیشنهاد شد و گفتم به گونهای باشد که هزینه آن ارزان باشد. چون ما منبع آب عظیمی داریم. الآن در آمریکا هزینه تولید یک مترمکعب آب را به ده سنت رساندند و اگر این کار در کشور ما اتفاق بیفتد، کار خیلی بزرگی است. الآن حدود پنجاه سنت برای ما هزینه دارد.
در داخل کشور متخصصانی هستند که با استفاده از کربن فعال راه درست را انتخاب میکنند. دانشگاه آزاد میتواند از این نوع کارهای بزرگ کند. نگرانیهای واقعی وجود دارد که شما باید کمک کنید. امروز رئیس کمیسیونی از مجلس رسماً اعلام کرده که نیمی از ظرفیت صنعتی کشور فعال است. اگر اینگونه باشد، چرا ما باید سرمایهگذاری جدید کنیم؟ ما این همه هزینه کردیم، اگر نیمه فعال باشد، نشانه بسیار بدی است.
مشکل صادرات و قاچاق به این دلیل است که بهرهوری ما ضعیف است. وقتی بهرهوری ضعیف باشد، کارخانه تعطیل میشود. اگر بهرهوری را بالا ببریم، چیزی که در سیاست کلی به دنبال آن هستیم تا تقویت شود، اتفاق میافتد. اگر ما خودمان را به ژاپن نزدیک کنیم، با همین وضعیت و سرمایهگذاری، تولید ناخالص ما جهشی بالا میرود. صادرات هم بالا میرود و قدرت رقابت ما هم افزایش مییابد.
بنابراین جا دارد که متخصصین بیشتر فعال باشند. وظیفه ما و حکومت است که باید از این نیروهای ارزشمند که کمکم در کشور به وجود آمدند و امروز انبوهی از نیروهای لایق را در همه زمینهها داریم، استفاده شود. عدهای که پایشان به خارج باز میشود، سعی میکنند آنها را با قیمتهای گزاف نگه دارند. استعداد و وظیفهشناسی که این نیروها دارند، در جاهای دیگر کمتر پیدا میشود.
لذا نباید کاری کنیم که نیروهای ارزشمند و متخصص مأیوس و بیکار و یا جذب جاهای دیگر شوند. اگر بناست در جاهای دیگر جذب شوند، باید برنامه داشته باشیم که براساس نظمی این رفت و آمدها صورت بگیرد. ما در خیلی از جاها میتوانیم نیروهای رسمی و آموزشی داشته باشیم که موجب آبروی ماست. باید به گونهای باشد که این افراد عشق به وطن داشته باشند. نباید کاری کنیم که آنها مستأصل شوند و به جای دیگری پناه ببرند.
این موارد جزو وظایف حاکمیت است. به هر حال امیدواریم که شما در کارهای سیاسی، فرهنگی و ... موفق باشید و نتیجه آن برای کشور، مردم، اسلام و انقلاب ثمربخش باشد.
والسّلام علیکم و رحمه الله