بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله
کاملاً به ضرورت حرکتی که آغاز کردید، واقف هستم و میدانم کار بسیار بسیار ضروری و لازم برای کشور است و روی آن بحثی نیست و شما وقت گذاشتید و با دلسوزی کار میکنید.
مسأله دوم این است که اگر کارها را درست انجام بدهیم، میتواند به بنیادی ماندگار و پربرکت تبدیل شود و میتواند دائماً در کشور منشأ خیر و برکت باشد، به شرط اینکه از لحاظ مقررات، برنامه وآدمهایی که همکاری میکنند، احتیاطات لازم را بکنیم که آفت به سراغ این کار نیاید تا در جایی دچار مشکل شود.
مسأله مهمی که این وضع را درست میکند، عرضه و تقاضاست. تقاضا در کشور در حال حاضر به صورت بحرانی وجود دارد و در آینده هم همیشه وجود خواهد داشت. حتی در کشورهای پیشرفته که صدسال روی مسکن کار کردند، همین الان تقاضا برای چنین کاری وجود دارد.
در خصوص دانشگاه آزاد با بررسی به این نتیجه رسیدیم که این کار باید بشود. مطمئن بودیم که توسعه و دوام پیدا میکند و موفق خواهد شد، چون میدیدیم مردم میخواهند درس بخوانند. به هر قیمتی درس میخوانند. مردم حاضرند حتی فرش خانه خود را بفروشند تا بچههایشان درس بخوانند. از طرفی میدیدیم عرضه تحصیل در ایران محدود است. چون آدم باسواد در این مملکت کم نیست. آن زمان جاهایی مثل حسینیه، مدارس و دانشگاهها را برای این کار در نظر داشتیم و وقتی موفق شدیم، خودمان ساختیم.
فضا و نیروی انسانی هست و مردم هم حاضر هستند هزینه تحصیل را بپردازند. چون آنها چارهای ندارند، بنابراین، این کار را با برنامه شروع کردیم. سرمایهای نداشتیم و امام یک میلیون تومان دادند و حرف امام برای ما اعتبار شد. آن موقع مشکل داشتیم. چون کار غیردولتی تقریباً نوعی ارتداد از انقلاب به حساب میآمد.
همه میگفتند که کارها را باید دولت انجام بدهد و پذیرش دانشگاه غیردولتی سخت بود، ولی حرف امام پشتوانه شد و پیش رفت و الآن وضع به این گونه است که همه شهرهای ایران تقاضا دارند که این دانشگاه در آنجا ساخته شود. دانشگاه هم نمیخواهد توسعه بدهد، ولی فشار به حدی است که نمایندگان مجلس، امام جمعه، فرماندار و ... فشار میآورند، زمین میدهند، ساختمان برای شروع کار میدهند، ابزار کار میدهند تا ما دانشگاه را در آنجا راهاندازی کنیم.
وقتی دانشگاه تأسیس شد، خودش را اداره میکند، ساختمان میسازد و توسعه میدهد و کارش را اداره میکند. این تقاضا هنوز هم هست، دولت دانشگاه دارد و زیاد هم هست، ولی جواب مردم را نمیدهد. در دنیا هم اینگونه است و حدود نصف مردم در دانشگاههای غیردولتی درس میخوانند، با اینکه دانشگاه دولتی هم خوب است.
این بخش هم عین آن است. دولت الآن برای خانهسازی تلاش میکند، اعتبار بانکی، تسهیلات، زمین، کمک مالی و ... میدهد و میسازد، ولی باز کافی نیست و به این زودی هم نمیتوان پیشبینی کرد. الآن چند میلیون خانه را دولت میخواهد در روستاها بازسازی کند، چقدر باید هزینه کند!
ما باید بخشهای فرسودهی شهرها را نوسازی کنیم. چقدر برای دولت هزینه دارد! دولت هرچه سرمایهگذاری کند، نمیتواند جواب نیاز روز افزون مردم را بدهد. پیشبینی میشود لااقل ده تا پانزده سال آینده همین وضع را خواهیم داشت. یعنی این کار نیاز دارد، پس تقاضا هست. ما عرضه را به گونهای تنظیم کنیم که شما بتوانید از عهدهی آن برآیید، چون کار کوچکی نیست.
مدرسهسازی هم اینگونه بود. در مدرسههای سه شیفت و چهار شیفت مشکل داشتیم. لذا برای خیرین مدرسهساز موج درست کردیم و واقعاً استقبال کردند، الآن تقریباً حدود 30 تا 40 درصد مدارس کشور را میسازند که خیلی کار دولت را سبک کردند. مردم عاشق این کار هستند و خودشان میسازند و دولت هم گاهی زمین میدهد و این کار راه افتاد. مدرسه هم محدود است، ولی مسکن مسأله وسیعتری است. درباره اساسنامه شما نمیدانم چگونه است. اگر اساسنامه را به گونهای تنظیم کنید که دیگران هم با توجه به کارشان وارد شوند، زمینه کار خیر را گسترش میدهید. ممکن است اگر شما کارتان را شروع کنید، داوطلب زمین برای شما در سراسر کشور فراوان باشد، شهرداریها، فرمانداریها، منابع طبیعی و ... بیایند. همه دلشان میخواهد درسرمایهگذاری کنند. آنها زمین میدهند تا شما بسازید.
دولت هم همکاری میکند، چون نیاز مردم است. کافی است شما بگویید دولت نمیگذارد ما اینجا خانه درست کنیم، آن موقع صدای مردم بلند میشود. دولت هم خواسته قلبی اوست که شما این کار را بکنید. اگر به کمکهای مستقیم دولت متکی شوید، دولت نمیپردازد و کار خراب میشود. لذا شما باید اصل کارتان را بر این قرار بدهید که از خودتان باشد. اگر دولت کمک کرد، توسعه میدهید و اگر کمک نکرد، همین قدری که از عهدهی ما برمیآید، همان کار را انجام میدهیم.
شیوه واگذاری هم مسأله مهمی است. شما میخواهید با اقساط طویلالمدت، بیبهره و کمبهره بدهید، افراد فرق میکنند. شیوه واگذاری باید متنوع باشد. نحوهی واگذاری آن را باید با حساب و کتاب و خیلی منظم تنظیم کنید. در کنار این کار، میتوانید کارهای بزرگی بکنید که شاید الآن جزو اهداف شما نباشد. وقتی جریان مسکنسازی وسیعی در سراسر کشور به صورت غیردولتی داشته باشید، میتوانید بهترین تکنولوژیهای مسکن را ارزان، ساده و سریع به وجود آورید. این شیوه در دنیا هست. هروقت دولت برای این شیوه اقدام کرد، ناموفق بود. اینجا باید حرکتی شود که تکنولوژی مسکن بالا برود.
ما الآن چند پلّه از دنیا عقب هستیم و اگر شما موفق شوید، میتواند افتخاری برای سازمان شما باشد. باید برای منابعی که به وجود میآید، حساب شفاف داشته باشید. دایماً گزارش بدهید، نشریه داشته باشید،معلوم باشد چقدر زمین و ساختمان دارید. طلبکاریها و بدهکاریها مشخص باشد. مدرسه این مشکلات را ندارد. مدرسه را میسازند و به دولت میدهند و دولت آن را اداره میکند.
در واگذاری خانه مشکلات بیشتری دارید، چون تعداد خانه محدود و متقاضی زیاد است و آنها هم حرف میزنند. مسأله درست میکنند. باید کار را از هر جهت در قدمهای اول محکم کنید. کسانی که از این عوارض که اتفاق میافتد، آگاهی دارند، پیشبینیهای لازم را داشته باشند.
به این کار شما عقیده دارم و فکر میکنم نیاز مردم و کشور هست و میتواند یک الگو برای جاهای دیگر باشد و منحصر به اشخاص نمیشود. دانشگاه آزاد هرجا دانشگاه درست میکند. خوابگاه هم لازم دارد، شما میتوانید برای هرجا که خوابگاه میخواهند، بسازید.
در جوانی سفری به آلمان رفته بودم و مهمان یک دانشجوی مبارزبودم. دیدم کلیسا در منطقه وسیعی خانههای کوچک ساخته و دانشجوها استفاده میکردند. شما همین کار را میتوانید به صورت یک جریان خیر انجام بدهید. در اساسنامه، خود را به افراد خاص محدود نکنید. میتوانید مجموعههایی بسازید که هزینه خود را درآورد و مشکل کشور هم حل شود.
به هرحال میتواند یک حرکت وسیع، سازنده، آبرومند و باعث جلب رضای خداوند و مردم شود. اشتغالزایی آن هم روشن است. در خانهسازی، بسیاری از صنایع پشتیبان ساختمان را فعال میکنید و موج جدیدی از اشتغال سالم و پایدار برای کشور درست میکنید
که این هم جزو برکات این کار است. طبعاً وقتی کار را شروع کنید، میتوان از منابع قرضالحسنه و ... استفاده کرد. چون در آن فرض دولت به شما نیاز دارد، میتوانید با آنها قراردادی ببندید و برای آنها برحسب نیاز خانه بسازید و انواع واگذاری و استفاده از خانه را در نظر بگیرید.
من کار شما را خیلی مقدس میدانم و حمایت میکنم.
یکی از نقصها در کشور این است که ساختمان اجارهای زیاد نیست. اگر انبوه خانههای اجارهای وجود داشت، مشکلات کشور خیلی کمتر بود. شاید بتوانید این مشکل را حل کنید. پیشبینی میکنم اگر شما این حرکت را درست ادامه بدهید، به زودی خودتان میتوانید بانکی تأسیس کنید. این بانک بعداً منابع خیریه مثل قرضالحسنه را جذب کند و خودتان قرضالحسنه بدهید. اگر درست حرکت کنید، در تمام کشور به سراغ شما میآیند و همه جا میتوانید یک نمونه بسازید. این کار آن قدر بار مالی دارد که نیازمند یک بانک است و میتواند شعبات زیادی داشته باشد. من حمایت میکنم. خبر خوبی تنظیم کنید و من هم در جایی توضیح میدهم.
والسّلام علیکم و رحمه الله