بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
بنده به عنوان یک مسلمان و کسی که اسلام را میشناسد، فکر میکنم این کار وظیفه خیلی از کسانی است که برای بهتر کردن زندگی جامعه اسلامی فکر کنند. روشن است که توجه به این نیازی برای جامعه مهم است و همانند سایر نیازهای فطری انسان است که خداوند در وجود بشر قرار داده است و بخش مهمی از زندگی انسانهاست. اگر در این مسأله غفلت صورت گیرد و سازماندهی صورت نگیرد، جامعه به طور طبیعی به مشکلات افراط، تفریط، انحراف و ریاضت دچار میشود که برای جامعه مضر است. حق جامعه است و علما، مسئولین و مبلغان اسلامی باید این مسأله را برای مردم و خانوادهها حل کنند. اینکه دانشگاه شاهد وارد شد، خوب است. شما هم جز به خاطر احساس واقعی و انجام وظیفه، انگیزه دیگری ندارید. این مسأله موافق و مخالف دارد و درد سر هم دارد.
کسانی که وارد این صحنه میشوند، احساس وظیفه میکنند و دلسوزی بیشتری دارند و دردی را فهمیدند که به دنبال درمان آن هستند. دانشگاه شاهد با عنوان و اسم آن جای خوبی است که سابقه و ارتباط با خانوادههای خاصی دارد. راهکارهایی که بدون مطالعه و تحقیق و دانش تخصصی باشد، برداشتهای اجتماعی و بسیار سطحی است. اما اگر دانشگاهی همت کند و عالمانه با مسائل برخورد کند و همه اینها را در رسانهها متکی به آمار و ارقام کند که نتیجهبخش باشد، کاری ریشهدار و ماندگاری است و به تدریج اثر خود را خواهد داشت.
اینکه شما از برگزاری دو کنگره قبلی احساس رضایت میکنید، دلیل خوبی است که در جامعه در سطحی خیلی طالب دارد. من وقتی این مسأله را مطرح کردم، منظورم فقط بُعد اسلامی آن بود. بُعد پزشکی و روانی که در تخصص دانشگاههاست، جزو تخصص ما نیست و اظهارنظر ما سطحی است.
از لحاظ اسلامی و جامعهشناسی که نگاه میکنم، این نیاز دو جور وجود دارد. یک جور برخوردی است که الان غرب دارد و راهحلی برای خود پیدا کرد. چون تعهد ویژهای ندارند، راهکار آنها این بود که فضاهایی در جامعه بوجود آوردند که محدودیتها را خیلی کم کردند. فرهنگی در جامعه بوجود آمده و احساس تنگناها برای خانوادهها و افراد وجود ندارد و احکام خاصی ندارد. از آن لحظهای که نوجوان این احساس در او زنده میشود، امکان یادگیری برای او فراهم است. وقتی نیاز عملی پیدا کند، دسترسی برایش وجود دارد و قیود عقیدتی و ... ندارد. آنها هم مخالف برخی بیبند و باری هستند. مثلاً داستان کلینتون جهانی شد.
ولی اسلام از آنها جلوتر است و مسأله را بهتر حل کرده است، متأسفانه در جامعه ما به خاطر حجب و حیاء، این مسأله تابو شده است. کسی چیزی نمیگوید، اگر ما زندگی دوران ائمه و خانواده آنها را در نظر بگیریم، میبینیم که برای آنها این موضوع مسأله پیچیدهای نبوده است. تسهیل ازدواج، سادهکردن روابط، عادی کردن آشناییها، خواستگاریها، مهریهها و چیزهایی که به تقیدات خانوادهها مرتبط است، برای ما تابو شده، حال آنکه اسلام همه اینها را حل کرده است. ازدواج در اسلام بسیار ساده است. جامعه اسلامی زمان پیامبر (ص) در مدینهالرسول و مراحل بعد به گونهای بود که هیچ جوانی احساس تنگناهایی نمیکرد و هیچ زنی هم برای ازدواج خود احساس مشکل نمیکرد.
زنهای بزرگ، محترم و متشخص بارها ازدواج کردند، چون آن موقع بیشتر مرگ و میرها برای مردان بود، آنها گاهی طلاق میگرفتند و یا شوهر آنها فوت میکرد و خیلی آسان و بدون فاصله ازدواج میکردند. وقتی خانوادههایی مثل حضرتعلی (ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و همه ائمه به آسانی با آن برخورد میکردند، چرا ما با برخود سخت بگیریم؟
آنموقع در مسأله بردهداری، کسانی که نیاز داشتند، میخریدند و هدیه میدادند، مثلاً مادر امام ما برای پسرش کنیز هدیه میداد. مادران خیلی از ائمه ما کنیز بودند. لذا در شرایط آن زمان از این راهحلها استفاده میکردند که حل مشکل میشد. الان وقتی این نباشد، باید جایگزین داشته باشیم و راه نباید بسته شود، مثل اینکه در زمانی یک نوع غذا بود و الان نیست، دلیلی ندارد ما نیاز جسمی خود را تأمین نکنیم.
در شیعه مسأله ازدواج موقت قطعی است و اهل سنت ملاحظاتی دارند، این راه خیلی راحت است. از اسلام، قرآن و عمل ائمه(ع) و پیامبر(ص) و جامعه اسلامی و تاریخ فهمیده میشود که آنها این مسئله را حل کردند. لذا مسأله فسادی که در جاهای دیگر دیده میشود، در آن موقع نبوده و نیاز به فساد نبوده و جامعه مشکلی نداشته است. باید کارهای علمی در این خصوص را دانشگاهها به عهده بگیرند و زیاد مطرح کنند، این قضیه قطعاً باید در کتابهای درسی راه پیدا کند و از این حالت خارج شود. در کتابهای دانشگاهی و مدارس وارد شود و باید با ادبیات مناسب و جامعهشناسی جامعه خودمان به مسائل پرداخته شود. صدا و سیما بهترین وسیله است و رسانههای دیگر هم باید این کار را بکنند. برای کنترل این موضوع باید به صورت شبکه عمل شود و در هرجایی به تناسب آنجا افراد ماهر باشند و دقت شود تا افراد خوشنامی باشند که سوء استفاده نکنند و بدنامی ببار نیاورند.
کار شما زیربنایی است. اینکه بینالمللی کنید، مورد نیاز دنیای اسلام است. اینکه سایتهای انحرافی در دنیا خریدار دارد، بخصوص در محیطهای بسته مثل کشور ما که اگر سختگیری نکنیم، خیلی پرمشتری است، به خاطر محیط بسته و محدودیتهای بیجاست که ما برای این قضیه درست کردیم، وقتی با آمار و ارقام مواجه میشویم، موضوع وحشتناکتر میشود. تعداد زنان بیوه در جامعه بسیار بالاست. زنان بسیاری هستند که در سنین جوانی از شوهر محروم میشوند و تا آخر عمر تنها زندگی میکنند که در فامیلها و اقوام اشکال خاص خودش را دارد.
ظلم است که میلیونها زن بیوه، جدا از مسائل اقتصادی، روانی، پزشکی، فطری و ... به دلیل برخی تعصبات و سنتها تا آخر عمر محروم شوند. این محدودیتها در مردها کمتر است، چون زندگی ما مردمسالاری است. مسأله خانوادههای شهدا که مطرح شد و بسیاری از دختران جوان از شوهر محروم شدند، بنیاد شهید و ... اطلاعات نگرانکنندهای از واقعیات داخل خانوادهها و مشکلات آنها میدادند.
این برای رهبران دینی وظیفهای دینی و برای صاحب نظران جامعه وظیفهای ملی و برای شما و دانشگاهیان متدین هم وظیفهای آموزشی و فرهنگی است و باید بیش از این کار کنید. تا اینجا که پیش رفتید، خیلی خوب است. زمینهسازی فرهنگی و اجرایی قابل قبول خیلی مهم است. اینکه دولتی و یا غیردولتی باشد، تجربهای ندارم. محدودیتها برای NGO ها هم هست که از سوی افراد متعدد مورد ملامت قرار میگیرند. راه درست این است که در شورای انقلاب فرهنگی، بخش فرهنگ عمومی که مسئولیت دارد، محوریت کار را برعهده بگیرد و از امکانات دولتی و خصوصی بهره بگیرد.
در مورد مجمع این کار از مجمع ساخته است که سیاست کلی را مطرح کنیم. به اندازه نیاز در سیاستهای کلی بندهای مناسبی را در این خصوص میآوریم. در مورد نظارت، خودمان آن را دنبال میکنیم. وقتی که دست دولت و مجلس برسد، قوانین عادی، سازمان و ساختار میخواهد که باید آن را پیگیری کنید. شما با آنها همکاری کنید. از پیشنهاد شما استقبال میکنیم. در مورد کنگره بینالمللی هرقدر که جلو رفتید، ملاقاتی داشته باشیم تا نظرات را مطرح کنیم.
شما با کنفرانس اسلامی مرتبط شوید. اگر آنها در برنامههایشان این موضوع را به نحوی لحاظ کنند و در این کنگره به نوعی شریک و متولی باشند، خیلی بهتر است و شما هم همکاری کنید. دوم اینکه با جاهایی مثل عربستان، مصر و لبنان مرتبط شوید که افراد فرهیخته و قابل استفادهای دارند. لبنان چون محیط آزادی است، خانمها و جوانهای بسیاری دارد که جزو بهترینها هستند.
آنها تجربههایی دارند که ما نداریم، در فضای خود راهکارهایی دارند که ما نداریم. در عربستان سیستم خانوادگی آنها خیلی محکم است، فضای عربستان بیشتر از ما بسته است که حتی به زنان اجازه رانندگی نمیدهند و در مهمانیهای داخلی خیلی محدود هستند. ازدواج مجدد برای مردان آنها خیلی عادی است و جزو افتخارات آنهاست و زندگی عشیرهای و ایلی دارند، لذا با این سبک، زنان بیوه آنها بسیار کم هستند.
شما باید یک تحقیق میدانی را شکل دهید و دوسه نوع از زندگیها را در نظر بگیرید. زندگی افراد را در کشورهایی مثل عربستان، مالزی، اندونزی، پاکستان و افغانستان که اصول اخلاق آنها بیشتر از ماست، بررسی کنید. ایرانیها پیشرفتهتر از دیگران و شاعرمنش هستند. با حد وسط غربیها و کشورهای اسلامی متعصب هستیم. ترکیه از ما بازتر و لائیک است. ولی در شهرهای جنوبی مثل قم است. لذا یکی از کارهای دانشگاهی شما این باشد که چند تز را مطرح کنید و پایاننامهها را بدهید تا دانشجویان مطالعه کنند.
چند تز در مورد صدر اسلام بدهید و تحقیق کنید که کار علمی بزرگی است و برای حوزه و علما موارد استفاده دارد. حوزه اصلاً وارد این بحثها نشده است. شما در این فاصله اگر دنیای اسلام و تاریخ صدر اسلام و مقاطع آن را شناسایی کرده باشید که خوراکی برای کنگره داشته باشید، خیلی آن را تحت تأثیر قرار میدهد. نمونههای مورد نظر کاری را هم در بحثها بیاورید. چون این مسأله در جامعه بکر است، بحثهای مختلفی دارد.
والسّلام علیکم و رحمه الله