بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
خیلی خوش آمدید. از راه دور زحمت کشیدید. از دیدن شما عزیزان که عشق به اسلام و انقلاب و میهن دارید، خوشحال میشویم. مطمئناً آنچه را میفهمید و درک میکنید، مایل هستید در اختیار دیگران و مسئولان بگذارید. صحبتهایی که از آقایان صفریان و نورا و غفوری شنیدیم که کلیاتی از مسائل منطقه را گفتند، برای بنده تقریباً همه قابل تأیید است. میدانم غیر از حسن نیت و عشق به اصلاح در آنجایی که انتقاد است، نظری ندارید و در آنجایی که تأیید است با تشخیص خودتان تأیید میکنید.
به هر حال دوره دانشجویی، تحصیل و سن جوانی در فضای امروز ما فرصت بزرگی است که ما چند میلیون دانشجو و میلیونها فارغالتحصیل داریم که خیلیها هنوز جوان هستند که میتوانند نسل باسوادی برای خدمت در عرصه کشوری شوند. در بین نیروهای جوان ما استعدادهای بالا، شایسته و ممتاز هم خیلی فراوان است که اگر در هر صحنه و میدانی به آنها فرصت داده شود، میدرخشند.
طبعاً وقتی که از موطن خودم کرمان و منطقه یزد بشنوم که این مقدار در دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل میکنند و این تعداد کارهای بزرگ آموزشی انجام میشود، صمیمانه باید از کسانی که این زحمات را میکشند، تشکر کنم. از دانشجویانی هم که وقت تحصیل خودشان را کم و صرف کارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و روشنگری در محیط دانشگاه و جامعه میکنند، باید بیشتر قدردانی کنیم.
این هم میشود که بیتفاوت باشند و درسشان را بخوانند و بعد هم خدمت بکنند. به آنها هم اعتراضی نداریم. چون اینگونه میخواهند کارشان را ادامه بدهند و خدمت کنند؛ اما آنهایی که انگیزههای اضافی پیدا میکنند و دل آنها برای امروز و فردای جامعه میسوزد، یک ارزش اضافی دارند. ما این دورهها را گذراندیم و در شرایط سخت طلبگی و دیدن مشکلات دانشجویانی که آن موقع وارد مسائل سیاسی میشدند، برای ما کاملاً ملموس است که هنوز هم خاطراتش زنده است.
در مورد دانشگاه، هیأت امنا که برای استانها تهیه کردیم و ابلاغ آنها داده شده و در حال شروع کردن کارشان هستند، انتظار ما این است که این مسائل که در داخل استانها است و هیأت امنا که واقف به شرایط استان و دانشگاهها هستند، حل شود. سعی کردیم در هر جا از این نوع باشد و آنها جوابگوی شما باشند؛ یعنی اگر مشکلی در تحصیل یا رفاهیات یا مسائل فکری و سیاسی دارید، باید ارتباطی با اعضای هیأت امنا داشته باشید. چون ما هم از شما دور هستیم و هم اینکه نمیتوانیم با همه کشور به صورت رودررو کار کنیم، اما آنها میتوانند استان خودشان را خوب زیرنظر داشته باشند. سعی کردیم افرادی باشند که ترکیبی از افکار موجود جامعه باشند یعنی آنهایی که رأی میآوردند.
به هر حال با رأی در هیأت مؤسس مطرح میشود و با رأی افراد انتخاب میشوند؛ بنابراین یکی از خواهشهای من این است که رابطه هیأتهای امنا با مدیران، اساتید و دانشجویان خیلی فعال و صمیمی باشد.
ممکن است بعضیها بگویند که هنوز اختیارات هیأتهای امنا مشخص نیست. اولاً قسمت زیادی مشخص است و کلیات به آنها گفته شده است. ثانیاً آئیننامه نیرومندی در حال تهیه است که جزئیات آن در اختیار شما گذاشته میشود که هم اختیارات و هم مسئولیتهای آنها مشخص باشد. نمیخواهیم یک نهاد به این بزرگی که در همه کشور حضور دارد از یک مرکز که در تهران است، همه چیز به آنها دیکته شود. بالاخره اساتید و دانشجویان ما شبیه به هم هستند. آنهایی که در کرمان یا اصفهان یا سیستان و بلوچستان و یا تهران هستند، چندان تفاوتی ندارد. آنهایی که در آنجا هستند، به شرایط دانشگاه خودشان واقفتر هستند؛ بنابراین این جمعیت انبوه و عظیم ما که امسال در حدود یک میلیون و هفتصد هزار دانشجو داریم و همانطور که گفتند نسبت استاد به دانشجو مورد قبول ما نیست و اگر این فاصله را هنوز نتوانستیم پر کنیم، به علت این است که نیروی کافی نداریم. نه اینکه امکانات نباشد.
به هر حال ما وظیفه داریم که استانداردها را مراعات کنیم و نسبت را اصلاح کنیم و یکی از مصوبات هیأت مؤسس که پیگیری هم میشود، این است که ما در این دوره 5 ساله باید ده هزار استاد برای دانشگاه جذب کنیم. الان هم بورسیهها بیشتر داده میشود و هم امکانات واحدهای علوم تحقیقات داخلی خودمان در حال فعالتر شدن هستند.
ما از دانشگاه آکسفورد لندن به عنوان یک پل ارتباطی با دانشگاههای بزرگ دنیا استفاده میکنیم. بعضی از بورسیهها از اینجا به آنجا میروند و آنها با بخشی از آموزشهای خودشان به اضافه آموزشهایی که از دانشگاههای بزرگ میگیرند، با هزینههای کمتر نیرو تربیت میکنند و امیدواریم این وظیفهای که واگذار شده، انجام شود و تحصیلات ما تقویت شود.
یکی از خواستههای خود دانشگاهیها و هم خواستههای ما مسئولان این است که دانشگاه را از لحاظ کیفی به سطح مطلوبی برسانیم. این حرکت طولانی که در این سی سال اتفاق افتاده است، رضایتبخش است. ولی الان باید حرکت جهشی برای کیفیت انجام بدهیم که یکی همین است.
مسئله دیگری که ما را رنج میدهد و مراجعات زیادی داریم که دانشجوها یا اساتید اختراعات و ابتکارات و طرحهایی دارند که بعد از دوره آزمایشی وقتی که میخواهد نتیجه بدهد یا در مهندسی اولیه اجرایی مشکلی دارند یا در پایلوت مشکل دارند و یا در تجاریسازی و صنعتی شدن مشکل دارند، انتظار داریم از طریق دانشگاه و مراکز رشد با کمک دانشگاه و بعداً استفاده از اعتبارات کشوری در سیستم بانکی، بتوانند این طرحها به اندازه ظرفیت و صلاحیت خودشان به نتیجه برسند که نتیجه دانشگاهها قسمتی از همینهاست که تبلور این تحقیقات در عمل در جامعه دیده شود.
هم تحقق تشویق میشود و زحمتش جبران میشود و هم مردم میبینند که کشور هر روز در حال پوست اندازی و بالا آمدن است. الان این کار را دانشگاه آزاد میتواند کمکم شکل بدهد و ما دنبال این هستیم. ما برنامه پنج ساله را در آخرین جلسه هیأت مؤسس تکمیل کردیم که اعداد و ارقام و کارهایی را که باید در این پنج سال آینده شود، حتماً مطلع خواهید شد. هنوز ابلاغ نکردند و گویا در بعضی از جاها ابلاغ نشده است.
از کارهای اساسی که ما میخواهیم انجام بدهیم، اولاً بدانید که هیچ کس روی زمین و در اینجا نیست که مدعی باشد در این دانشگاه سهمی دارد و ملک شخصی کسی باشد، نه یک سهم و نه یک قطعه. تمام آن یک مؤسسه عمومی غیردولتی است که در اختیار جامعه است. هیچ ذینفعی ندارد. کسانی که در این دانشگاه کار میکنند، به اندازه کارشان اجرت دریافت میکنند و دیگران به هیچ عنوانی نمیتوانند از درآمد بودجه دانشگاه استفاده کنند؛ بنابراین کاملاً عمومی و مال همه است.
دوم اینکه این دانشگاه با این شرایطی که در پنج، شش سال فشار داشتیم، سالانه حدود 20 درصد توسعه پیدا میکند. شما در منطقه خودتان طرحهای عمرانی و توسعهای را میبینید. با اینکه هزینهها خیلی بالا رفته است، ولی توسعه دانشگاه ادامه دارد و معنای آن این است که هر پنج سال یک بار این دانشگاه دو برابر میشود و در ده سال آینده، دانشگاه را خیلی بالاتر از این، به خصوص از لحاظ کیفیت میبینید.
بزرگترین دانشگاه حضوری جهان است. از لحاظ اینکه حضوری یا غیرحضوری بگوییم، شاید دانشگاه غیرحضوری بزرگتر از ما باشد، اما به صورت حضوری در دنیا چنین وسعتی برای دانشگاهها نیست و مستقلترین است؛ یعنی از هر جهت وابسته به تصمیماتی است که هیأتهای امنا و هیأت مؤسس میگیرند. باید کارش را در خدمت جامعه و در خدمت همه مردم، اسلام، انقلاب و میهن انجام بدهد.
با یک مؤسسه اینگونه و جوان شایسته است که همه همکاری کنند. سیستمی به وجود آمده است که تمام بچههای کشور میتوانند از این به بعد درس بخوانند و به حد اعلای تحصیل برسند و اگر کمی دست ما بازتر باشد - شاید خانواده دانشگاه آزاد کمک کند و اندوختهای باشد- تمام کسانی هم که ندارند، بتوانند از وامی که دانشگاه در اختیار آنها میگذارد، تحصیلات را تمام کنند و بعد از فارغالتحصیلی و زمانی که کار پیدا کردند، سهمی از درآمد خودشان را بابت بدهی دانشگاه بپردازند. این آرزوی آینده ماست و هنوز چنین اعتباری نداریم. وقتی که توسعه خودمان را در یک حد موردنظر رساندیم، باید به این قسمت بپردازیم.
از لحاظ سطح تحصیل فکر میکنیم همان نیازی که قبلاً در اوایل تأسیس این دانشگاه به تحصیل در کارشناسی بود و اولین مرحله این دانشگاه بود، الان به سطح بالاتر و کارشناسی ارشد و دانشگاهی منتقل شده است. الان آن مقداری که پشت کنکور تحصیلات تکمیلی میماند، خیلی بیشتر از آنها است که پشت کنکور ورود به دانشگاه میمانند.
ما همان دلیلی که دانشگاه را تأسیس کردیم و وقتی که خدمت امام توضیح دادیم که نیاز مردم را میخواهیم تأمین کنیم، امام ما را تشویق کردند و از پولهایی که در اختیار خودشان بود، مبلغی دادند و دعا هم کردند و نظرشان را هم اعلام کردند. آن هم موقعی بود که تأسیس دانشگاه خصوصی تقریباً از نظر رادیکالهای انقلاب یک ارتجاع و برگشت به سیستمهای نامطلوب بود و یک ارتداد انقلابی حساب میشد. امام مسئله را حل کردند و گفتند که یک نیاز است و باید این کار را انجام بدهید و یک وظیفه است و اینگونه شد.
این زمان مسئله این است که کسانی که میخواهند از مرحله کارشناسی بالاتر بروند، ظرفیت دانشگاههای دولتی و غیردولتی نمیتوانند این افراد را جذب کنند. این افراد امکان تأمین شهریه را هم دارند و خیلی از آنها شغل و کاری دارند و در شرایط بهتری قرار دارند. ما هم نیاز داریم و هم کمبود استاد داریم. استاد را باید از سطوح بالا و در سطح دکترا بگیریم. فعلاً چون خیلی نیاز داریم، از کارشناسی ارشد در شهرستان میگیریم.
اما هدف این است که اساتید سطح بالا را بیاوریم که انشاءالله این کار با فاصلهای میشود؛ یعنی الان تقاضای جامعه روی تحصیلات عالی دکترا یا کارشناسی ارشد رفته است و شاید بعداً هم روی پلههای فوق تخصصی و بالاتر پیش بیاید که باید آنها را هم تأمین کنیم. این کاری است که شما باید انجام بدهید. شاید ما نتوانیم به آن اهداف عالی برسیم. شما این دانشگاه را از خودتان بدانید. خانواده بزرگی هستیم که جوانترها باید جای پیرترها را بگیرند و کار را ادامه بدهند که این به عهده شماست.
به سراغ مسائل سیاسی، فکری و اجتماعی میرویم که برادر ما اینجا از مشکلات گلایه کردند. این خواست ما نیست. من از این شرایط راضی نیستم که میدان برای ابرازنظر و انتقاد بسته باشد. نه فقط در دانشگاه، بلکه در جامعه هم فکر میکنم هیچ خطری ما را از ناحیه انتقاد تهدید نمیکند. انتقاد سازنده، نه انتقاد با بغض و کینه و مخرب. انتقاد سازنده خیلی روشن است؛ یعنی انسان نظریهای دارد و نظرش را مطرح میکند، طرف مقابل هم اگر این را درست دید، باید موقعیت جواب دادن داشته باشد که هر دو طرف استفاده کنند. تابلوی سیاسی و اجتماعی جامعه ما این آیه قرآن است: «فبشّر عبادالذین یستمعون القول و یتبعون احسنه.»
مسئله کوچکی نیست که خداوند به پیامبرش دستور میدهد که به آن بندههای خاص- آن هم بندههای من چون عباد یک مسئله و عبادی مسئله دیگری است و یک اختصاص را میرساند- به بندگان خاص من بشارت بده، یعنی به آنهایی که به حرف دیگران گوش میدهند و حرف بهتر را انتخاب و عمل میکنند، به آنها بشارت بده. اینها جزو مؤمنان خاص میشوند که خداوند چند صفت برای این عبادالرحمن در قرآن پشت سر هم آورده است که یکی همین است که به حرفها گوش میدهند و بهتر را انتخاب میکنند و انسان مجبور نیست که هر چه را میشنود، بپذیرد.
کسی که منطق، استدلال و نیت درست دارد، خیلی طبیعی است که بپذیریم. نباید هیچ وقت خودمان را علامه دهر بدانیم و بگوییم مردم کاری نمیتوانند انجام دهند. باید فرض کنیم که در میان جامعه از ما باسوادتر، فهمیدهتر و دلسوزتر لااقل در آن مقطعی که کار میکند و در آن محیط آشنایی بیشتری دارد، چنین کسانی زیاد هستند.
وقتی که فضای نقد باز شد، همه استفاده میکنند و خیر آن حتی به کسانی که مخالف این نظریه هستند هم برمیگردد. ما با اتکای به این آیه شریفه و آیات فراوان دیگر معتقدیم که فضای جامعه باید فضای نقد سازنده باشد. البته کسانی که میخواهند از نقد سازنده عبور کنند و تخریب کنند و اگر تعمد هم داشته باشند، مسئله دیگری است و تکلیف آنها روشنتر میشود؛ اما از نقد سازنده باید تشکر کنیم. آن هم از جوانانی که پول میدهند و درس میخوانند و هر لحظه وقت دانشگاه را برای اصلاح جامعه صرف میکنند. باید از آنها قدردانی کنیم. شما میتوانید به جای این برنامهها یک مقدار درستان را بیشتر بخوانید و نمره بیشتری بگیرید و یا زودتر کارتان را تمام کنید.
شما باید ساخته شوید و در کنار تحصیلات افکار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در وجود شما رشد کند و همیشه نمیتوان یک بعدی درس خواند که مغز مملو از فرمولهای درسی شود. باید به موازات آن، شخصیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی رشد کند و وقتی تحصیل تمام شد، یک انسان جامع باشیم و در هر مسئولیتی که وارد میشویم، مفید باشیم. این کار مهمی است. انبیاء هم اینگونه بودند. البته آنها بیشتر به تزکیه و ساختن مردم میپرداختند و وظیفه آموزشی آنها ضمن تربیت مردم بود که آموزش هم انجام میدادند. آموزش علمی یا تحقیقات و امثال اینها. این رسالت انبیاست. اسم ما دانشگاه آزاد اسلامی است. اسلامی را اضافه کردیم که از چنین چیزی الهام بگیریم.
بنابراین شما مطمئن باشید که در سطوح بالای دانشگاه کسی نیست که طرفدار فشار روی افکار عمومی باشد و یا بخواهد زبان مردم را ببندد و جلوی نقد را بگیرد. البته فضای نقد را تعریف کردیم و میدانیم که فضای نقد اینگونه نیست که انسان یک طرفه چیزی را بگوید و تحمیل کند که اگر انجام نشد، از کوره در برود. باید حرف را بزند و جوابش را بشنود و همدیگر را توجیه کنند. چنین فضایی در درجه اول باید در دانشگاهها باشد و بعد در سطح جامعه اینگونه شود.
اگر اینگونه باشیم در کل جامعه آن قدرتی که انقلاب اسلامی را پیروز کرد، خیلی آسان تجدید میشود و این دفعه خیلی بهتر و آگاهانهتر تجدید میشود. برای اینکه ما بعد از سی سال این همه نیروی تحصیلکرده، آگاهی بیشتر و ابزار اطلاعرسانی بیشتر و انفجار اطلاعات در دنیا و کشور داریم. اگر باز هم اکثریت قاطع این مردم، اعتماد به راهی که انقلاب پیش روی آنها میگذارد، داشته باشند، بهترین قدرت است و از هر سلامی برندهتر و از هر دفاعی بهتر است.
راه درست مملکتداری در زمان ما در این شرایط بیداری دنیا که هر روز یک موج از یک گوشه دنیا بلند میشود و به سرعت هم سرایت میکند و بقیه دنیا هم اگر راه درست باشد، میپذیرند، بهترین قدرت این است که ملت ما یکپارچه در راه انقلاب خودشان باشند. البته سیستم هم باید در حال تکامل باشد.
الان ممکن است برای عدهای رضایت بخش باشد و برای عدهای نباشد و باید نقد و پیمودن پله بالاتر را کسب کنیم.
بنابراین راه انتقاد اظهارنظر، مباحثهٔ افکار سیاسی بسیار بسیار سازنده است. تشکلهای دانشجویی همانطور که گفتید واقعاً با دست خالی یا درآمد و بودجه بسیار کم کارشان را انجام میدهند، همراه با تهدیدی که متوجه آنها هم هست، ریسک میکنند و باید کاملاً از آنها تشکر کنیم. من از همه مسئولین دانشگاه آزاد میخواهم که بدانند سیاست نظام دانشگاه آزاد این است که فضای دانشگاه و دانشگاهی در همه دانشگاه باز باشد. منتها معقول، منطقی و همانطور که قرآن به ما دستور داده اگر مجادله هم میکنید، «جادلهم بالتی هی احسن»، یعنی به بهترین شکل با هم مجادله کنید. این شیوه مسلمانهای قرآنی است و باید اینگونه باشد.
پیامبر (ص) که اطلاعات را بدون واسطه از خداوند میگرفت و هر چه میخواست از خداوند میتوانست بگیرد، جبرئیل میآمد و میگفت و خداوند به قلب پیامبر (ص) الهام میکرد، برای اینکه دستور سازندهای داشته باشد، خداوند به او میگوید که «وشاورهم فیالامر، با مردم مشاوره کن.»
مگر مشاورینی که در زمان جاهیت عربستان بودند، از پیامبر (ص) که آنتنش با خداوند مرتبط بود، بیشتر میدانستند؟ این دستوری است که باید در بین ما باشد؛ یعنی ما که امت پیامبر (ص) هستیم، عقل خودمان را آنگونه ندانیم که احتیاج به مشورت نداریم.
همان جایی که «شاورهم فی الامر» را میگوید، قبل از این به پیامبر (ص) میفرماید که خداوند به تو نعمت کرد که با دل نرم با اینها برخورد کردی «و لو کنت قسی القلب من فضل و من حولک، اگر تو انسان خشن و قسی القلب بودی و قلب سختی داشتی و با تندی برخورد میکردی، اینها متفرق میشدند.» این اعتماد مسئله روشنی است. «فبها رحمه من الله لنت لهم، با رحمت خداوند، در مقابل آنها با آرامش و مهربانی برخورد کردی.» پیامبر (ص) هم فرمانده و هم پیامبر بود و میتوانست خیلی خشن برخورد کند و هر فرمانی میداد، بایستی اجرا میشد.
اگر کلمهای منفی علیه آنها میگفت، جامعه از آنها متنفر میشد. ولی قرآن، پیامبر (ص) را ستایش میکند و میگوید که با لطف خداوند، شما آرام و با محبت با اینها برخورد کردی. حالا که اینگونه شد و این نعمت هست، با اینها مشورت کن. وقتی که مشورت تمام شد، فیض اعظم و توکل علی الله است. آن موقع بر خدا توکل کن و با نتیجه مشورت کار درست میشود.
فکر میکنم این درسهایی که قرآن در دو، سه کلمه به ما داده است، تکلیف ما را روشن میکند. ما نباید وقتی که اعمال افراد را نمیپسندیم، آنها را به سلابه ببندیم. باید با نرمی صحبت کنیم و راهنمایی کنیم. شما در دانشگاهها باید راهنماییهایی داشته باشید تا با بحثهای مهربانانه افراد را هدایت کنند. چون با صبر و حوصله میتوان کار کرد.
در مورد مسائلی که سؤال کردید و شرایطی که الان هست که ما باید چه کار کنیم. من هم قبول دارم که تهدیدات علیه ما بسیار جدی شده است و هماهنگ کردند؛ یعنی مدتی است که سه، چهار مسئله را با هم بافتند.
یکی مسئله هستهای که سالهاست و چند تحریم شورای امنیتی گرفتیم. یک تحریم قطعنامه آژانس را گرفتیم. بعدی حقوق بشر است. ما این مسائل را از اول انقلاب داشتیم و همیشه جریانهای حقوق بشری بعضی کارهای ما را قبول نداشتند. بالاخره ما با دین خودمان عمل میکردیم و آنها معیارهای ما را قبول ندارند و معیارهای دیگری دارند.
به هر حال ما در آنجا عضو هستیم و چون عضو هستیم، اشکالاتی میگرفتند؛ اما هیچ وقت مثل الان نبود که گزارشگری بیاید. این گزارشی که آقای احمد شهید داد، خیلی برای نظام ما نامناسب است. نظام ما آنگونه حرفهایی ک این میزند، نیست. حالا مواردی را میتواند بگوید که مثلاً این مورد یا آن مورد هست. حقوق بشر را هم به اینجا رساندند.
در مسئله تروریست، اصلاً متوجه نمیشوم که چه معنایی دارد ایران در آمریکا، سفیر عربستان را ترور کند؟! الان صد هزار زائر ما در عربستان مهمان آنها هستند، این معنایی ندارد که ما یک نفر را بکشیم که دائماً و در طول سال تأثیر داشته باشد. چون در طول سال گروه گروه مردم ما به عمره میروند. چنین کشوری نمیآید میزبانش را خشمگین کند که انتقامش را از مردم ما بگیرد. هدف آنها هر چه بود، مسئله ترور را بزرگ کردند و خیلی هم تبلیغ میکنند.
ساخت موشک را بزرگ میکنند. ما در جنگ از موشکهای بعثیها خیلی آسیب دیدیم. ما در تهران صدای انفجار موشکها را میشنیدیم. من در اواخر با خارجیها و داخلیها در حال مصاحبه در مجلس بودم، در طول مصاحبه من، 6 موشک به تهران خورد. برای اینکه خبرنگارها بودند و آنها میخواستند تبلیغ کنند. معلوم بود که تجربه ما در جنگ این است که موشک را باید داشته باشیم و باید تولید ما هم باشد. این یک سلاح دفاعی برای ماست که اگر اینگونه به سراغ ما بیایند، بتوانیم مقابله به مثل کنیم. این مربوط به الان نیست. من در همان زمان جنگ، اول موشک با برد کم را آزمایش کردم و در اواخر جنگ به صد کیلومتر رسانده بودیم و الان هم در حال پیشرفت است. کشورهای دیگر هم اگر بتوانند، این کار را میکنند؛ اما برای ما این مسائل را به وجود میآورند. تبلیغات رسانههای غربی را میبینید که چقدر علیه ما تبلیغ میکنند!! هر روز صحبت از جنگ و حمله نظامی میکنند و هر کسی چیزی میگوید.
تحریمها تا مغز استخوان ما را تحت تأثیر قرار داده است و میبینید به همه چیز سر میزنند و ما با زحمات زیادی از قسمتی از ثروت عظیم نفتی میتوانیم استفاده کنیم.
تهدید جدی است و کشوری که در تهدید است، راه درستش همین است. این حرفهایی که از پیامبر (ص) و خداوند نقل کردم، مربوط به بعد از جنگ احد است که ملسمانان آسیب دیدند و روحیه همه سست شده بود. این حرفها مربوط به آنجاست. چون یک عده فرار کرده و پیامبر (ص) را تنها گذاشته بودند و پیامبر (ص) به غار پناه بردند و دندانشان شکسته بود. حضرت علی (ع) هفتاد ضرب برداشته بود. حضرت حمزه (ع) شهید شده بودند. هفتاد نفر از بزرگان صدر اسلام شهید شده بودند. اوضاع بدی در مدینه به وجود آمده بود. دشمن هم پهلوی آنها بود و هر روز پیشرفت میکرد. آن موقع پیامبر (ص) دستور میگیرد با این مردم که اینگونه کردند، سرشاخ نشو و غلیظ حرف نزن و مهربان باش و با آنها مشورت کن و توکل بر خدا کن. این درس برای همیشه ماست. ما باید با این مردم کار کنیم. آن قدرتی که شاه و همه دستگاه قدرتش را خلق کرد و با آن همه امکاناتی که داشت و اربابانش در شرق، غرب، ارتجاع و صدام را از ایران مأیوس کردیم. این کار با حضور مردم بود.
اگر این مردم با آن وسعت در جبهه نمیآمدند، نیروهای رسمی ارتش و سپاه نمیتوانستند کاری بکنند. مردم فوج فوج به جبهه میآمدند که ما ظرفیت آموزش و جذب را نداشتیم و بچهها گریه میکردند و مادرشان را میآوردند برای اینکه ثبت نام کنند. از این موارد زیاد داشتیم.
اینها به خاطر این بود که مردم اعتماد داشتند. این مردم را باید همانگونه سرحال نگه داریم و روز به روز بهتر و اعتماد آنها قویتر و به آینده خودشان مطمئنتر شوندو راهشان را بفهمند که آنچه را اسلام میخواهد، همین است. باید این کارها را کنیم. به نظرم نظرات روشن اسلامی و حرفهایی که امام زدند، راه ما است.
امیدواریم چنین مسائلی اگر از طرف شما یا دیگران مطرح میشود، به عنوان بدخواهی تلقی نشود. بلکه به عنوان دوستی و دلسوزی بپذیرند تا کار را به جایی برسانند که وقتی آمریکا نگاه میکند، ببیند با یک ملت یکپارچه طرف است.
وقتی که اوایل انقلاب آمریکاییها میخواستند کودتا کنند و کودتای نوژه انجام شد، ما پیش امام رفتیم و از امام خواهش کردیم که امشب در جماران نباشید، چون خبرها این بود که میخواهند جماران را بمباران کنند. ایشان فرمودند: آنها چرا این کار را بکنند؟ بالاخره بمباران هم کردند، آیا نباید پایین بیایند و هواپیمای آنها فرود بیاید؟ اگر هواپیمای آنها بنشیند، مردم، آنها را تکهتکه میکنند. یا باید در هوا بمانند یا جای دیگری بروند.
این حرف به خاطر این بود که امام به مردم اعتماد داشتند. آنها میفهمیدند که اینگونه است. کسی میتوانست سوار هواپیما شود و بمبی بیندازد، اما بعد از آن جایش در ایران نبود؛ اما اینگونه به امام اعتماد داشتند. ما هم اینگونه هستیم و از شاگردهای امام هستیم. انتظار داریم مسئولین کشور ما به گونهای با مردم رفتار کنند که همه را عضو یک خانواده بزرگ و دلسوز و با خودشان بدانند. اگر همه چیز بر معیار اسلامی انجام شود، دلیلی ندارد مردم چیز دیگری بخواهند. همه چیز مردم اسلام است.
نمیدانم جواب شما را دادم یا هنوز مسئله مانده است؟!
انتخابات مظهر اعتماد است. مردم در کجا باید اعتمادشان را ببینند؟ وقتی که ببینند به رأی آن ها اعتماد میشود و به هر کس که رأی دادند از صندوق بیرون میآید و به آن عمل میشود، بهترین میدان انتخابات است و برای مردم اعتمادآفرین است.
مسائل دیگر فرعی است. مردم میخواهند ارکان کشور را با رأی خودشان سازماندهی کنند. این هم در انتخابات عملی است. شوراها، نمایندگان مجلس و دولت را مردم انتخاب میکنند. حتی رهبری را مردم در دو مرحله انتخاب میکنند. چون تخصص مردم این نیست که مثلاً بگویند فلان عالم اعلم است یا نیست، این رامتخصصها تشخیص میدهند، مردم متخصصها را انتخاب میکنند و آنها رهبر را انتخاب میکنند. فکر میکنم الان همه زندگی ما با این انتخاباتی که انجام میدهیم، شورایی و انتخابی است، مگر اینکه بد عمل کنیم. اگر بد عمل کنیم، معنای آن این است که قانون را میشکنیم و دیکتاتوری میکنیم و این نه شایسته اسلام و نه انقلاب و نه زمان و نه ایران است.
باز هم از شما تشکر میکنم که محبت فرمودید و به اینجا آمدید. انشاءالله موفقتر باشید و دانشگاه شما روز به روز بهتر باشد. ما هم در چند سال باقی عمر، بتوانیم این کارمان را به نتیجه کامل برسانیم. انشاءالله امام زمان (عج) از همه ما راضی باشند.
اگر لوح فشرده دارید چون مهمانان آقایان و خانمها زیاد هستند به مهمانان لوح فشرده بدهید. همه آثار من در این لوح است. موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمه الله