بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسلام علی رسول الله و آله
از صحبتهای شما استفاده کردم. من هم چند کلمهای صحبت میکنم. چند روز قبل ملاقاتی با روشندلان ساوه داشتیم. به نظر میرسد در همه شهرستانها به فکر افتادند تا تشکیلات، انجمن یا چیزی درست کنند که کار خوبی است و باید باشد. البته باید مرکز این کارها را تنظیم کند. معمولاً اگر شما در کشور کاری داشته باشید، به بهزیستی مراجعه میکنید. بهزیستی مسئولیت خاصی برای تأمین مالی و شغلی و کارهای شما به عهده نمیگیرد؟
○ قبول نمیکند.
(این کار که جزو مسئولیتهایش است.
○ بله؛ اما متأسفانه کاری نمیکنند.
(من بعد از انقلاب جزو اولین مواردی که برخورد کردم، با همان مجموعه مرحوم خزائلی بود که کار بزرگی را قبلاً برای روشندلان شروع کرد. تحت تأثیر کار قرار گرفتم. به اضافه هوش و استعداد روشندلانی که با آنها صحبت کردم، برایم جالب بود.
قبلاً در کتابها خوانده بودیم که آنهایی که از یکی از حواس خودشان محروم میشوند، حواس دیگرشان تقویت میشود. به خصوص اگر چشم نباشد، سایر حواس انسان تقویت میشود. کارهای عجیب و غریبی را در همان روستای خودمان میدیدیم. نابینایی در روستا بود و درست در کوچهها و خیابان میرفت و از پلهای کوچک روی جویها عبور میکرد. نشان میداد که خداوند لطفی به جای این محرومیت به آنها میدهد که تشخیص و استعداد بالایی دارند.
با مسئولین تعدادی از شاغلین در ادارات صحبت کردیم که راضی بودند و میگفتند مسئولیتشناس هستند و خوب کار میکنند.
آن موقع چون رئیس جمهور بودم، امکانات و مسائلی که میخواستند، رسیدگی میکردم. البته بیشتر در مرکز تمرکز داشتند، مخصوصاً در خط بریل کار زیادی کردیم برای اینکه بتوانند هم بخوانند و هم استفاده کنند و اطلاعاتشان را زیاد کنند. روزنامهای به نام ایران سفید برایشان تأسیس کردیم که هنوز هم هست. آیا شما هم استفاده میکنید؟
○ بله
(این را ما در همان دوره تأسیس کردیم. آن موقع که مسئولیت اجرایی داشتم، قضایا را دنبال میکردم. بعداً هم مثل شما که آمدید، مجموعههایی میآیند و در جریان قرار میگیرم.
آنچه که توصیه جدی من است، اینکه به هر حال خداوند این نعمت را به هر دلیل از شما گرفته است. عدل خداوند ایجاب میکند که جبران کند. شما ذخیره بسیار ارزشمندی را در پرونده خودتان نزد خداوند دارید و روزی اینها را به شما میدهد. اگر در دنیا نرسید، در آخرت جایگاه بالایی خواهید داشت.
در قرآن سورهای داریم که جزو آخر قرآن است. در آنجا داستان نابینایی است که در جلسه پیامبر (ص) میآمد و نمیدید و نمیشناخت. با صدای بلند حرف میزد. گاهی بعضیها به او بیاعتنایی میکردند. قرآن نازل شد و از او دفاع کرد با همین کلمه اعما، یعنی کور از او دفاع کرد. خیلی مهم است که خداوند به خاطر چنین موردی آیاتی نازل کند. بعضیها آن آیات را سرزنش خود پیامبر (ص) حساب میکردند، به نابینا کمتوجهی کرده است.
من فکر میکنم این نعمت بزرگی که خداوند از شما گرفته است، قطعاً جبرانی برای شما درنظر گرفته که روزی خواهید دید. ما نمیدانیم چگونه و کی و چگونه. صبر و شکر و تحمل کنید.
ولی وظیفه حکومت، دولت و همه مردم و متمکنین این است که مشکلات اینگونه از قبیل ازدواج، شغل، رفت و آمد و کاری را که نیاز است، برای شما تأمین کنند. البته تأسیس سازمان بهزیستی با همین اهداف بوده است. اگر به شما بیاعتنایی کنند، ظلم میکنند. آنها باید خیلی مواظب باشند. استخدام شدند برای اینکه در خدمت شما و امثال شما باشند.
از نعمت هوش و توجهی که دارید، بیشتر استفاده کنید. امیدواریم در مورد فرزندانتان این چیزها تکرار نشود. اگر دنیا راهی پیدا کرده، باید به شما بگویند، و اگر نه دیگران کار کنند و یا خودتان محققانی داشته باشید.
البته الان دست من باز نیست. دولت و جای دیگری در دست من نیست؛ اما آنچه که از من ساخته باشد، کوتاهی نمیکنم و به جاهایی تذکر میدهم. شما مشکلات خودتان را مکتوب کنید و به ما بدهید. اگر من بتوانم کاری انجام دهم، قطعاً دریغ نمیکنم. انشاءالله خداوند به شما صبر بدهد. برای ما هم دعا کنید. دعای شما مستجاب است. خداوند شما را بیجواب نمیگذرد.
باز هم به شما خوش آمد میگویم. ما را به یاد خداوند و نعمتهای خداوند و وضعی که در کشور هست، انداختید. خیلی تعجب میکنم که در یک شهرستان 400 نفر نابینا باشد و تشکیلات درستی نداشته باشند. اصلاً قابل قبول نیست. من هم انشاءالله رسیدگی میکنم. اگر آقایان و خانمها نامهای دارند، به من بدهند. خیلی خوش آمدید.
والسلام علیکم و رحمه الله