سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با زندانیان سیاسی قبل از انقلاب قم

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با زندانیان سیاسی قبل از انقلاب قم

  • دفتر تبلیغات اسلامی قم
  • جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵

● در مورد صحبت‌های آقای نادی دو سه کلمه می‌گویم. اگر آقایان مطالبی دارند، مطرح کنند. آقای نادی در مجلس که بودند و الان هم که بیرون هستند، دلسوزانه منتقد هستند. حرف‌های ایشان با عدد و رقم و حساب و کتاب بود و هست. در مورد بودجه که فرمودند. سیاست کلی را که به خواست رهبری در مجمع نوشتیم، این بود که باید سالانه 10 درصد از نفت جدا شویم. یعنی 10 سال دیگر متکی به نفت نباشیم و نفت سرمایه ذخیره کشور باشد. یعنی مثل خاک کشور است. نباید تمامش کنیم. اگر از آن استفاده می‌کنیم، در جهت توسعه کشور باشد که سرمایه‌گذاری نوعی توسعه خاک کشور است.
البته رهبری می‌خواستند زودتر منقطع شویم. بررسی کردیم و دیدیم نمی‌شود و 10 ساله کردیم. این سیاست واجب الاتباع است. چون رهبری پذیرفتند و ابلاغ کردند. ولی عمل نمی‌شود و سالانه داریم برعکس جلو می‌رویم. چون نفت گران شد و پول نفت در اختیار دولت است و دولت هم مسرفانه استفاده می‌کند.
حتی راهی پیدا کرده بودند که پول اضافه نفت را علاوه بر آنچه که مجلس تصویب می‌کند، به حساب ذخیره ارزی بریزند. ذخیره ارزی مصرف جاری دولت نیست. قرار بود نصفش را به بخش خصوصی وام بدهند تا شغل ایجاد کند و کشور را توسعه دهد و تولید را بالا ببرد. پول دولت هم محفوظ است. با بهره کم سه، چهار درصد، پولش را پس می‌گیرد. یعنی سرمایه دولت محفوظ می‌ماند و دولت دخالت نمی‌کند و مردم خودشان توسعه می‌دهند. ولی الان در عمل به بخش خصوصی پولی نمی‌دهند و از صندوق ارزی برمی‌دارند. متأسفانه باید اینها را جزو انحرافات حساب کنیم.
شاید بگویید که در مجمع تشخیص مصلحت هستید، جلویش را بگیرید. ما قدرت اجرایی جلوگیری نداریم. فقط نظر خود را به اینها منتقل می‌کنیم و به عنوان ناظر می‌گوییم. اگر کسی بخواهد جلویش را بگیرد، شورای نگهبان است. اگر برخلاف سیاست‌های کلی عمل شود، شورای نگهبان می‌تواند جلوی مصوبات دولت را بگیرد. ولی نمی‌گیرد و ملاحظاتی دارند. فکر می‌کنم الان شرایطی پیش آمده که دولت باید منضبط‌تر عمل کند. اینکه شما فرمودید مبلغ بودجه بیشتر نشود، براین مبناست.
در مورد بحث دوم، خیلی درست فرمودید. باید کارهایی که مهم است، بکنیم. یکی همین هسته‌ای است. بالاخره هسته‌ای مبنای یک نیروی بسیار بالاست. کسی که این تکنولوژی را داشته باشد، اگر بخواهد از نظر نظامی نیرومند شود، برایش سخت نیست و می‌تواند. معمولاً جزو سخت‌ترین کارهاست. از لحاظ علمی رسیدیم. در زمان آقای امراللهی رسیده بودیم. بعد از آن از لحاظ تکنیک آرام آرام جلو رفتیم. خودم در دوره ریاست جمهوری اوّلین واحد سانتریفوژ را که در امیرآباد نصب کرده بودند، افتتاح کردم. البته وارداتی بود، ولی داشتیم می‌ساختیم. آنها یک نمونه را نصب کرده بودند که دیدم.
مسئله لیزر هم‌ این‌گونه بود که آن موقع به محصول رسیده بود. حتی فرمول آب سنگین را آن موقع کشف کرده بودند و توسط مشاور روسی تأیید شد. قرارداد USF اصفهان را با چین بستیم که نقشه‌ها را به ما دادند. مواد غنی‌شده USF را برای نطنز به ما دادند.
منتها آرام بود و مسئله‌ای در سطح دنیا نداشتیم. گاهی در همین آژانس علیه ما شکایت می‌شد و مرتب پرونده داشتیم که کارشناسان می‌رفتند دفاع می‌کردند. کار ما قانونی بود و نمی‌خواستیم کاری برخلاف قانون بکنیم. در حدّی نبود که تبلیغاتی کنیم. اصلاً تبلیغات نمی‌کردیم.‌ حتی خبر بازدیدهای من پخش نمی‌شد. حتّی وقتی کلنگ اصفهان را زدیم، خبرش را ندادیم. ولی آژانس می‌دانست. می‌آمد و می‌دید و اعتراض می‌کرد.
خود را به جاهایی رسانده بودیم. از روزی که تبلیغاتی‌اش کردیم، تحریک شدند. البته اشتباه بود. هم آژانسی‌ها ناچار بودند از خودشان دفاع کنند و وظیفه خود را انجام دهند و هم قدرت‌ها فشار آوردند. نمی‌بایست تبلیغاتی می‌شد که شد. البته دولت قبلی تبلیغاتی کرد. در دولت فعلی بیشتر تبلیغاتی شد.
الان فکر می‌کنم راه درست این است که در میدان‌های دیگر با دیپلماسی، رفت و آمد و کارهایی که می‌توان در دنیا کرد، با دیگران رفاقت کنیم و حق ما همه محفوظ باشد. نمی‌خواهیم از حدود صلح‌آمیز تجاوز کنیم. اگر می‌خواستیم تجاوز کنیم، بازی درمی‌آوردیم. می‌خواهیم در حد صلح‌آمیز بمانیم که حق ماست. امضا دادیم و داریم حق عضویت می‌دهیم. قبلاً هر وقت مشکل فنی پیدا می‌کردیم، کارشناسان آژانس می‌آمدند و حل می‌کردند.
متأسفانه الان همین مسئله تبدیل به یک دعوای بزرگ بین ما و همه قدرت‌های بزرگ دنیا شد. فکر می‌کنم راه درستش این است که همانگونه جلو برویم. آسان نیست که از این حق مهم خود که با علم خود رسیدیم، صرف‌نظر کنیم. راه ساده‌اش این است. آقای نادی تعبیر کردند که هسته‌ای یک حق است و نمی‌توانیم همه کشور را فدای این حق کنیم. ولی ذاتاً مسئله مهمی است. باید از حق ذاتی کشور دفاع کنیم و نباید از دست بدهیم. اما راه دارد. راهش دعوا نیست. راهش حل مسایل با جلب اطمینان است. کاری که می‌توانیم بکنیم. خیلی از کشورها دارند می‌کنند. الان ژاپنی‌ها همه این تکنولوژی را خیلی وسیع دارند و تا به حال سلاحی نساختند. دارند نیروگاه‌های خود را می‌سازند و استفاده می‌کنند و غنی‌سازی می‌کنند.
اخیراً کشف شد که کره جنوبی هم مشغول است. ولی چون به آنها اعتماد دارند، گفتند ادامه بدهید. چند کشور در آمریکای لاتین دارند کار می‌کنند. الان در دنیا 30 کشور هستند که این تکنولوژی را کم وبیش دارند. ما که از آنها کمتر نیستیم. کار به جایی رسید که کشورهایی مثل مصر هم دارند انجام می‌دهند.
کار ما بهانه شد و کشورهای عربی خود را رقیب ما فرض کردند. آمریکایی‌ها به مصر اجازه دادند که دنبال این کار بروند. تا به حال به خاطر اسرائیل ممنوع بود که در معرض تهدید قرار می‌گرفت. ولی الان چون ایران در این مرحله است، به مصر اجازه دادند. فکر می‌کنم عربستان سعودی و ترکیه هم این کار را خواهند کرد. به علاوه مجموعه شورای همکاری خلیج فارس هم گفتند می‌خواهیم مجموعاً در یک واحد این کار را بکنیم. دارد توسعه پیدا می‌کند. در این فضا اگر جمهوری اسلامی نداشته باشد، واقعاً افتضاح است.
بنابراین باید از راه‌های دیپلماتیک مسایل خود را حل کنیم. همه ما همین را می‌خواهیم. رهبری هم در جلساتی که من هستم، به مأمورین دستور می‌دهند که راه‌های مسالمت‌آمیزی پیدا کنید. همین کاری که خودشان کردند. برای عربستان و روسیه پیغام دادند. منظورشان این است که مبادلاتی با چین و دیگران داشته باشیم. حتی حاضر شدند با آمریکا در عراق حرف بزنیم. البته آمریکایی‌ها عقب‌نشینی کردند و الان دوباره مطرح شد. ان‌شاءالله نگذارند کشور به بحران برسد.
○ موضوع دیگر برگزاری جلسات فصلی یا سالانه در خدمت حضرت‌عالی است. شاید مشغله زیادی داشته باشید و وقت نکنید.
● بعضی‌ها مسایل را حساس می‌کنند و فوراً  رنگ سیاسی و اختلاف به این گونه برنامه‌ها داده می‌شود. اگر آن‌گونه نشود، خیلی مفید است. ولی اگر بنا باشد برداشت دیگری شود، ضرر دارد.
○ شاید به همین جلسه رنگ سیاسی بدهند.
● این جلسه که ما مهمان شما هستیم. طبیعی‌ترین افرادی را که باید ببینیم، زندانیان قدیم هستند.
○ درخصوص گرانی نفرمودید.
● درباره گرانی آقای محتاج باید جواب بدهند. وضع گرانی بد است. قبل از همه ما رهبری به گرانی اعتراض کردند. واقعاً غیرعادی به نظر می‌رسد. یعنی در شرایطی که این همه امکانات پولی، ارز، واردات و قدرت مانور داریم و می‌توانیم ذخیره داشته باشیم و بازار را کنترل کنیم، باز گرانی داریم. به نظر می‌رسد که قدری به خاطر سوءمدیریت باشد.
○ می‌ترسیم تبدیل به مسایل امنیتی شود.
● ممکن است.
○ شاید خارجی‌ها تحریک کنند که مسئله درست شود.
● یکی از اهداف آنها از تحریم همین است. یکی از معانی جنگ روانی این است که مردمی که می‌توانند، ذخیره کنند. یعنی پول‌هایشان را برای کالاهای خاص بگذارند که بازار سیاه پیش می‌آید. یا به گونه‌ای مصرف می‌کنند که بعدها داشته باشند. در این شرایط عرضه محدود و تقاضا زیاد می‌شود. چون دیگران می‌خواهند بخرند و ذخیره کنند. شرایط ویژه‌ای پیش می‌آید که مجموعه عوامل باید با هم حل شوند.
آقای وکیلی: خدمت حضرت‌عالی خیرمقدم عرض می‌کنم. امیدوارم خداوند شما را برای ما نگه دارد. دو مسئله داشتم که می‌خواستم عرض کنم: من طلبه کوچکی هستم و شما پدر معنوی ما در حوزه‌ها هستید. 25 سال است که در دانشگاه تدریس می‌کنم. در رشته اقتصاد و جامعه‌شناسی امتحان دادم و مدرک گرفتم و استاد نمونه شدم و 20 جلد کتاب و 50 مقاله نوشتم. ولی هیچ دانشگاهی‌ ما را تحویل نمی‌گیرد. نمی‌گویند نظریه‌ای در ارتباط با مثلاً تورم یا ارزش پول بدهید. به این دلیل که عبایی روی دوش ماست و می‌گویند آخوندها چیزی بلد نیستند. اینها جز عربی و چهار آیه و روایت چیزی نمی‌دانند.
در زمان حضرت‌عالی مقاله‌ای تحت عنوان «الگوی توسعه ایران براساس اسلام» نوشتم که آن موقع آقای معین که وزیر علوم شما بودند، لوح و سکه به من دادند. بعد که رفتم جایزه‌ام را بگیرم، گفتند: تو حجت‌الاسلام هستی؟ گفتم: چه باشم؟ من در این رابطه تحقیق کردم. حضرت‌عالی عنایتی بفرمایید. به هر حال ما غیر از عربی، مطالب دیگری هم بلد هستیم. مجموعه آثارم را خدمت آقای استاندار فرستادم و خدمت حضرت‌عالی هم می‌فرستم. الان یک کتاب را آوردم که «مردم‌شناسی فرهنگی»، کتاب درسی سپاه در مقطع کارشناسی است.
سؤالم این است که چرا یک سیستم اقتصادی نداریم. حضرت‌عالی براساس اندیشه خودتان اقتصاد و توسعه را رواج دادید که جالب بود. بعد از حضرت‌عالی، آقای خاتمی تشریف آوردند و به گونه‌ای دیگر برخورد کردند. دولت فعلی هم راه خودش را می‌رود. مشخص نیست چرا در این مملکت سیستمی حاکم نمی‌شود که اقتصاد را براساس آن بچرخانیم و نه براساس ذوق و سلیقه؟
● مطلب اول شما گلایه بود که البته یکنواخت نیست. در بعضی جاها لباس اهل علم کمک می‌کند که علمشان بیشتر جلوه کند. در دانشگاه‌ها هم هست. مواردی هست که خیلی خوب تحویل می‌گیرند.
در مورد دومی این کار را در مجمع تشخیص مصلحت نظام کردیم. سیاست‌های کلی و چشم‌انداز 20 ساله را تنظیم کردیم. یکی از ویژگی‌های این سیاست‌ها طولانی مدت بودن است. یعنی هر دولتی که آمد، نمی‌تواند آن را عوض کند. مصوّبات مجمع را غیر از خود مجمع نمی‌توانند به هم بزنند. خود مجمع هم اگر بخواهد به هم بزند، باید از رهبری اجازه بگیرد و حق ندارد مصوّباتش را خودش اصلاح کند.
بنابراین، این درازمدت است. الان قسمت اعظم مسایل کشور را در سیستم آوردیم و سیاست‌هایش را نوشتیم. سیاست غیر از اجراست. باید برنامه‌ها براساس سیاست‌های کلی نوشته شوند. برنامه چهارم در قالب سیاست‌ها نوشته شد. متأسفانه به خاطر اینکه دولت عوض شد و مسئله به گونه دیگر شد، برنامه چهارم عملاً منزوی شد.
درست است که وقتی دولت عوض می‌شود، برنامه‌ها هم عوض می‌شود. مخصوصاً این بار خیلی چیزها عوض شد. ولی اصل حرف شما قبول است و ما هم راه‌حل آن را پیدا کردیم که سیاست‌های ثابتی داشته باشیم. اگر قرار است آن سیاست‌ها عوض شوند، باید بگونه‌ای باشد که دچار روزمرگی نشویم.
○ اشکال همین‌جاست. امروز دنیا روی سیستم اداره می‌شود. یعنی آمریکا، اروپا، ژاپن و دیگران روی سیستم کار می‌کنند. با عوض شدن یک مسؤول نباید همه چیز به هم بریزد.
● نباید شود. این بار که شد، تجربه‌ای شد که نباید شود.
○ کسی که سر کار می‌آید، از استاندار گرفته تا مدیر اجرایی جزء را عوض می‌کند. این واقعاً فاجعه است. اولاً مدیران با اضطراب سر کار هستند. ثانیاً کارها انجام نمی‌شود. باید علاج شود.
● نکته دوم شما غیر از سیاست‌های کلی که گفتم، است. الان درباره سیستم اداری و نظام مدیریت، سیاستی در دست بررسی داریم که چند بند آن را تصویب کردیم. جلسه فردای مجمع تشخیص مصلحت ادامه همین مباحث است. در این سیاست‌ها حدی می‌گذاریم و نمی‌گذاریم این‌گونه باشد. درست است که وقتی وزیر عوض می‌شود که تا حدی سیاسی است و به کابینه مربوط می‌شود. از آن به بعد باید ضوابطی در تغییر مدیران باشد.