سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با روحانیون اهل تسنّن بلوچستان
پیرامون مسائل مربوط به اهل سنت
بسمالله الرحمن الرحیم
ضمن تشکر از برادران و علمای اهل سنّت که محبّت کردهاند و زحمت کشیدهاند و به مرکز آمدهاند و به ما افتخار دادهاند که ملاقاتشان بکنیم. مخصوصاً از اینکه میبینیم آقایان به فکر مسائل اساسی منطقه و امنیتهای اوّل مردم هستند، خیلی خوشحال میشویم. درگذشته، چنین میدانی به اهل علم و رهبران مذهبی نمیدادند که پیشتاز تعلیم نیازهای مردمی باشند. انقلاب ما این خصوصیت را داشت که روحانیّت و رهبران مذهبی برای مهمترین مسئله مردم و کشور جلو افتادند و این امتیاز بایستی محفوظ بماند؛ و نباید ازاینجهت بیتفاوتی بین شیعه و سنّی باشد، همینطور که علمای شیعه خودشان را مسئول میدانند و جلو میافتند و در مشکلات مردم خودشان را شریک میدانند، علمای اهل سنّت، هیچ دلیلی نداریم که غیرازاین باشد.
باید همه همکار باشیم، همه همراه باشیم، شماها به خاطر آشناییای که با دین و قرآن دارید و چیزهایی که مردم معمولی نمیدانند، بیشتر از دیگران احساس مسؤولیت میکنید. این احساس مسؤولیت باید در اعمال و رفتار ما منعکس شود بههرحال این بسیار پدیده خوبی است که علمای منطقه راه بیفتند، زحمت سفر به خودشان بدهند و خواستهها و حقوق مردم را مطالبه کنند. این چیز جالبی است و اگر در همه بلاد اسلامی اینجوری باشد و علما پیشتاز خواستههای مردم باشند، دین جای خودش را باز میکند.
ما میدانیم که در اسلام، هر کس بیشتر میداند، مسؤولیت بیشتری دارد و این حق را خداوند بر گردن ما گذاشته است؛ بنابراین، اینکه شما به این مسؤولیتتان توجّه کردهاید و این زحمت را کشیدهاید، میتواند مایه خوشحالی همه ما باشد.
امّا خواستههایی که مطرح کردید، به نظر من که خواستههای زیادی نیست، بلکه اگر دولتی مسئول سرکار باشد، باید از پیش خودش هم - یعنی قبل از درخواست شما - دنبال این مسائل برود. اینکه جلوی خلافکاریها را بگیرند خلاف شرع را نگذارند که انجام بشود، به نام انقلاب وظیفه ماست و حکومت بیشتر از دیگران وظیفه دارد. اینکه برای بخش فقیر مردم، آنهم یک منطقهای که قرنها در فقر میسوزد و امروز ما میبینیم که به ما فرصت ندادهاند؛ که عقبماندگی منطقه شما را جبران بکنیم، این چیز روشنی است و همه مسئولان اعتراف کردهاند و ما میدانیم که اهالی سیستان و بلوچستان حقّ عظیمی بر گردن این آبوخاک دارند و حق مرزداری دارند.
آنجا منطقه حساسی است. دشمنان شرق و غرب به آنجا طمع دارند. آنجا مدخل آبهای گرم است؛ و اگر به آنجا نرسند و اگر آنجا را تأمین نکنند، اگر مردم آنجا را راضی نکنند، اگر زمینه فقر را آنجا نگهدارند، دشمن آنجا را پر خواهد کرد و این وظیفهای است که ما احساس میکنیم و امیدواریم که در اوّلین فرصت دولت پیشتاز باشد و نیازی به تذکّر مجدّد نباشد.
در مورد تعلیم برای طلبهها و دانش آموزان اهل سنّت باز این وظیفه دینی و مردمی ماست. اوّلا، ما قبلاً هم در این فکر بودیم و در زمان شورای انقلاب تصویب کردیم که یک دانشگاه سطح بالای علوم اسلامی برای اهل سنّت ساخته بشود که بچههای و طلبههای شما نیاز نداشته باشند که بروند در کشورهای دیگر درس بخوانند و آخرین مراحل اجتهاد را در همین دانشگاه خودتان بخوانند. این حقّی برای شماست و حقّی است بر شما، از طرف طلبهها که شما تأمین کنید. همینطور که طلبههای مدرسه فیضیه برایشان باز است، همهچیز برای شما هم باز باشد، ما گاهی فکر میکردیم در مدرسه فیضیه در قم یکبخشی برای تدریس فقه چهار مذهب اهل سنّت بگذاریم، طلبهها یا اهل سنّت هم بتوانند در قم باشند. گاهی فکر میکنیم این را در مناطق خودتان مثل سیستان و بلوچستان، آنجاهایی که اکثریت شما هستید، بگذاریم.
حالا بههرحال اصلش ازنظر ما مقبول است، یعنی ما وظیفه میدانیم که راه تحصیل را تا مراحل عالی باز بکنیم. تدریس فقه حنفی در مدارس و معارف آنهم هرکسی را که شما دارید، باید ترتیب آن را بدهد - انشاءالله.
ما این خواستههای شما را منعکس میکنیم. مسئله جلوگیری از حمل ضروریات مردم بهعنوان جلوگیری از کالاهای قاچاق، چیز درستی نیست. در آن منطقه قاچاق یک خطری است. همیشه یک مانعی برای پیشرفت کشور برای شما است. چون تا قاچاق هست، به آن کارهای تولیدی و کارهای اساسی و زیربنایی نمیپردازند، نیروها به آن کارهای کمارزش سطحی مشغول میشوند. ممکن است با جلوگیری از قاچاق یک عدّه بیکار بشوند، ولی وظیفه دولت این است که کار ایجاد کند.
نیروهایی که در قاچاق نیرو مصرف میکنند، بیایند در کار تولیدی فعالیّت کنند. دولت به ما اطّلاع داده که همه مسائل سیستان و بلوچستان و هرمزگان را در اولویت قرار داده و شما هم مثل ما ادعا کنید که شر این شیاطینی که از اطراف نمیگذارند ما به کارهای اساسی کشور برسیم - ما را دچار جنگ میکنند، دچار اختلاف داخلی و سرگرمیهای وقت کش میکنند - خداوند به دست خود ما از سرمان کوتاه بکند - با همکاری شما و به کارهای مهم تر برسیم. اخیراً ما مطّلع شدیم که برادران اهل سنّت، مخصوصاً در بلوچستان، استقبال زیادی برای رفتن به جبهه کردهاند که این بسیار مهم است. علیرغم تبلیغاتی که صدّام کرد و گفت که جنگ بین شیعه و سنّی است، نشان میدهد که این جنگ بین شیعه و سنّی نیست، برای اینکه، سنیهای خالص میآیند در کنار برادران شیعهشان با دشمن متجاوز میجنگند.
بههرحال ما مایل هستیم که در خدمت همه باشیم و امیدواریم در این مملکت کمکم ثابت شود که شیعه و سنّی در همه ایران و در همه دنیا میتوانند باهم متّحد باشند و همکاری کنند، امّا [باید] بتوانیم در ایران این را عملاً ثابت کنیم که ما برادرانه در کنار هم هستیم و اختلافاتی که در تاریخ بین ما انداختهاند و همیشه خواستهاند ما را به جان هم بیندازند، دیگر نخواهد بود و مشترکات ما خیلی بیشتر از مفترقات ماست؛ ما همه مسلمان هستیم، همه پیرو سنّت پیغمبر (ص) هستیم. همهمان با این قران سروکار داریم. همهمان یک قبله داریم و اکثریت اخلاق و احکام و فروع و آدابمان و همهچیزمان یکی است. جزئیاتی که حالا یا تاریخ بر ما تحمیل کرده یا یکچیزی بوده نباید ما را از هم جدا کند. بههرحال امیدواریم که این مسافرت شما و این ملاقات شما برای مردم آن منطقه مفید باشد.
والسلام علیکم