سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با برادران وزارت اطلاعات
اعلام صریح هاشمی: ار کار وزارت اطلاعات رضایت نسبی دارم!
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله والسّلام علیرسولالله و آله
توفیقی پیش آمد که در جریان این اجتماع، شما را زیارت کنم، تا از دوران طولانی همکاری که با مجموعه شما داشتم و ازتلاشهای ثمربخشی که در زمینههای مسئولیتتان، برای حفظ نظام و اقتدار و کم کردن مشکلات کشور داشتهاید، تشکر بکنم. همچنین قدری وضع روزگار خودمان را با شما در میان بگذارم و دیدی نسبت به آینده در بین شما داشته باشیم.
من در جریان امور اطلاعات هستم. معمولاً خبرها و جزوهها و بولتنهای شما را با علاقه و اهمیت میخوانم و کم و بیش میدانم که در نقش برادران اطلاعات در تأمین امنیت کشور چیست و در این مجموعه چه میگذرد. از لحاظ کاری هم آثار شما را در زندگی کشور و مردم خوب لمس میکنم.
به هر حال با شرایط ویژهای که داریم، دشمنان فراوان و بسیار جدّی داریم و این امنیت نسبتاً خوبی که در کشور ما هست، تا حدود زیادی به شما مربوط میشود.
البته خیلیها زحمت میکشند، ولی کارهای شما حقیقتاً نقش ممتازی در تحقق این امنیت دارد. با شرایطی که در کشور ما در دوران سازندگی داریم، میتوانیم در کنار مرزهای افغانستان، پاکستان، عراق، ترکیه و مرزهای شمالی همه جا سرمایهگذاری کنیم، کارهای بزرگ و گران را انجام بدهیم، این نشان خوبی از حضور نیروهای مسئول امنیت کشور است. برپایی خوب کنفرانس اسلامی در مرکز کشور، نشان داد که واقعاً نصاب خوبی از امنیت در داخل کشور است. قطعاً دشمنان ما مایل بودند که کارهایی شود که نشان ضعف و عدم انسجام کشور باشد. خیلی برای آنها معنادار بود که بتوانند فتنهای انجام بدهند. در اطلاعاتی که از شما و جاهای دیگر گرفتیم، علائمی هم بود و سرمایهگذاری کردند.
امّا واقعاً خیلی آرام، طبیعی و بدون حضور ملموس و محسوس نیروهای کنترل کننده، این جریان وسیع برگزار شد. همین دو سند برای ما کافی است که آثار زحمات شما را قبول کنیم. کار شما از یک جهت ارزش زیادی دارد که نمیتوانید در جامعه، نیروهایی را که برای اینجور چیزها تلاش میکنند، معرفی کنید.
مثلاً اگر ساختمانی را خوب یا سریع ساختیم، خیلیها افتخارش را بردند و مطرح کردند. اگر مسائل روابط عمومی یا چیزهایی از این قبیل، اگر هتل، اگر خیابان و کارهای غیرامنیتی و غیراطلاعاتی داشتیم، همه مطرح شدند. امّا نمیتوان کسانی را که در کارهای بنیانی که وجود دارد و در آن بستر میشود این کارها را انجام داد، زحمت میکشند، معرفی کرد.
بنا نیست معرفی شوند. چون ادبیات این کار اینگونه است. مقتضیات این مسئولیت هم اینگونه است. به همین دلیل قاعدتاً طبق موازینی که در معارف خودمان داریم، شما ناشناسید. پیش خداوند از خیلی از امثال ما محبوبترید. ما هر کاری را که انجام میدهیم، با مردم در میان میگذاریم و چه بسا شائبه ریا و خودنمایی، عمق و ارزش کار را پیش خداوند پایین بیاورد. اخلاص، رکن اصیل کارهای خوب است. هیچ کاری نمیتواند بهاندازه کار مخلصانه پیش خداوند درجه بگیرد. شما حتماً به این ویژگی کار خودتان توجه داشته باشید و به حساب خداوند بگذارید. چون کسی در دنیا نیست که بتواند پاداش چنین کار سختی را بدهد. خداوند است که میداند چگونه باید اینگونه کارها را پاداش بدهد. قاعدتاً با انتخاب هم رسیدید.
چون معلوم است که اینطور کارها حتّی در خانواده همراه گمنامی و فراموش شدنی است، یعنی وقتی که شما ساعتهای دیر وقت شب به خانه میروید، اگر همسر یا بچههایتان شکایت بکنند که چرا شما اینگونه هستید؟ نمیتوانید علّت خاصّی برای آنها بیاورید. یا سفرهای نابه هنگام و غیبتهای طولانی و چیزهایی از این قبیل که مقتضیات کار شما است.
به هر حال من به شما از این جهت تبریک میگویم و امیدوارم که ارزش اخلاص کار خودتان و جوهره اساسی را همیشه برای خودتان حفظ بکنید که قاعدتاً هم میکنید. اگر فرض کنیم که اینگونه باشد، یعنی هر فردی از شما ارزش کار خود را پیش خداوند بداند و روی آن حساب کند، آن موقع میتوان قضاوت بعدی داشت و آن اینکه چنین کسی هیچ وقت نمیخواهد بد عمل کند. چون شما بیشتر مزد خود را از خدای محیط به خفایا و نیات و همه ریزهکاریهای اعمالتان میخواهید.
اگر روی این نقطه مهم حساب مثبت میکنند، روی انحرافات چنین مسئولیتی هم نمره منفی وجود دارد. قاعدتاً انتظار از چنین انسانهایی این است که از شغل و موقعیتشآنهمیشه در جهت خوبی، محبّت به مردم و در راه خدا، و تحکیم نظام و تحکیم راه اسلام و نزدیک شدن به خدا استفاده بکنند. واقعاً خیلی حیف است که انسان اینگونه زندگی داشته باشد و ارزشهای بسیار بسیار بالای خودش را به ناخالصیهای دیگری آلوده کند. خود شما خوب میفهمید که من چه عرض میکنم.
به هر حال من هر وقت شما را در چنین جمعی دیدم، این تذکر را دادم که باید شما بیش از همه ما خدا را در کار خودتان ناظر بدانید. چون شما حقوقی دارید که با این وضع در پیش خداوند میتواند تأمین شود.
من به عنوان کسی که کم و بیش آثار کار شما را دیدهام، در مقابل شما رضایت نسبی دارم. آنچه که میفهمم و همیشه روی آن تکیه میکنم اینکه ما باید برای آینده بهتر بشویم. هیچ کداممان خوب مطلق نیستیم. خوب مطلق خیلی کم است. باید سعی کنیم همیشه مخصوصاً در راه خداوند، آینده بهتری داشته باشیم، این نکته قبلی است که با تشکر خودم از شما اوّلین بخش صحبتم را اینجا تمام میکنم.
بخش دوم، وضع فعلی ما است که الآن داریم. من در محاسبات خودم در گذشته فکر میکردم که ما از مراحل مشکل تثبیت نظام گذشتیم. نظام خودمان را تثبیت و بیخطر کردیم و یک قطعه از دوران سازندگی را که کار سختی بود، خوب گذراندیم.
فکر میکردم دیگر نظام کاملاً رو به روال است و پیش خودم فکر میکردم که الآن وقتش شده که من و امثال من قدری زحمتمان را از مردم کم کنیم و به نیروهای جدید میدان بدهیم و مردم و نیروهای رشد کرده در این دوران خودشان بتوانند یک نظام خودکفا را بدون وابستگی بهاشخاص ادامه بدهند. شیرینترین حالت برای من، که در انقلاب سعی کردم سرمایهگذاری کنم و بهانقلاب علاقهمند هستم و انقلاب را مثل جان خودم دوست دارم، این است که انقلاب دیگر به قهرمان اولی خودش وابسته نیست. بالغ شده و نیروهایی که در انقلاب رشد کردند، خودشان کشور را بهتر از ما اداره میکنند. چون ما وارث یک دوران دیگر هستیم. نیروهای جدید در شرایط انقلاب رشد کردند. حتماً تکامل آنها، ما را به جلو میبرد. ولی این روزها و ماهها یک مقدار وضع را اینگونه نمیبینم. فکر میکنم دشمنان ما طراحی مهمی کردند. حوادث پیش آمده بهگونهای است که آن اطمینان نباید ما را خام کند. هنوز برای حفظ انقلاب مواظبت لازم است. حتماً آن آسایش خاطری که ما پیدا کرده بودیم، نمونههایش در شما باید فراوان باشد، چون با هم داریم کشور را میبینیم. قاعدتاً همه فکر میکردیم که یک دوره مشکل پشت سر رفته و باید برای یک دوره راحتتر و روی روال و آسفالت راه برویم.
حوادث نشان داد که همیشه میتواند خطرهایی پیش بیاید. آگاه هستید که دشمنان ما و شیاطین طراحی کردند. بهگونهای درست کردند که جوهر اصلی قداست و بقایای انقلاب را تضعیف کنند. چون میدانند در ایران اگر در آن شرایط زمان شاه، توانست چنین انقلابی اوج پیدا کند و پیروز و حفظ شود، چه عواملی کار کرد. اگر آن موقعها نفهمیدند، بعداً ارزیابی کردند. روشن است و مسئلهای مخفی نیست. ممکن است خیلی سریع سرشان به سنگ بخورد و حرکت جدیدشان زود شکست بخورد و ممکن است پیروز شوند، ولی ما باید یک مقدار بیشتر کار کنیم.
گر چه ما بهمردم خودمان اطمینان قوی داریم و حمایت مردمی خواهیم داشت و امکاناتی در کشور وجود دارد و پیشرفتهایی شده است که نشان از این ادعا است. فقط این نکته را بهشما میگویم، زیرا ما در سخنرانیهای عمومی نمیتوانیم این مسائل را برای مردم تحلیل کنیم. فقط برای شما میشود تحلیل کرد که خام نشویم و هوشیاری خود را حفظ کنیم و حالت احتیاط باید بر ما حاکم باشد. الآن تبلیغات دنیا بدینصورت کار میکند که رهبری و روحانیت را - این مایه اصلی انقلاب و حفاظت انقلاب و وحدت ملی - در مقابل مردم قرار میدهد، و کارهای مشکل و آن کارهایی را که اشکال دارد، در ذهن مردم به روحانیت و شخص رهبری و نظام، منتسب میکنند. این میتواند خطرناک باشد. افکار عمومی، مخصوصاً جوانها را قانع کند که مشکل ما در همان نقطه قوّت ماست.
اگر اینها چنین توفیقی پیدا کنند که این کار را بکنند، آنوقت افکار عمومی قدری مشکل پیدا میکند و قرار ما بر این بوده و رهبری این را میخواهد که انتخابات باشد و مردم با افکار عمومی خودشان کشور را اداره بکنند. سرنوشت انتخابات معلوم نیست. اگر نباشد، اینجور تبلیغ میشود. شما الآن میبینید که همیشه منتظر هستند که چیزی پیدا و بعد آن را بزرگ کنند.
امروز رسانههای بیگانه همه جا این حرفها و القائات را تبلیغ میکنند و متأسفانه رسانههای داخلی هم به نحوی ترجمه آنها هستند. یا آنها از اینجا تغذیه میکنند یا همان حرفها را بهنحو دیگری پخش میکنند. این ممکن است افکار عمومی را دچار مشکل کند. در انتخابات گذشته چیزهای دیگری داشتیم که چنین تحلیلها و هشدارها را به حق میداند و باید روی آن حساب کنیم.
جایگزین هم نیست. یعنی انسان فکر میکند از چیزی ضربه میخورد. مثل سیستمهای دموکراسی دنیا میباشد. ممکن است بر سر حزبی همین کار را بیاورند. فرض کنید حزب کنگره هند که در این سالها محور وحدت کشور بزرگ هند بود، الآن تضعیف شده است. ممکن است جای آن، حزب دیگری یا ائتلافی جایگزین شود. دشمنان خاصّی هم نیستند که هدف خاصّی را پیگیری بکنند. یا فرض کنید در انگلستان یا در آمریکا بعد از سالها حزب محافظهکار شکست میخورد و حزب دیگری جای آن را میگیرد، دیگر آن بحثها نیست. الآن نظام ما اینگونه نیست. اینطور نیست که حزبی میرود و حزب دیگری جای آن را میگیرد. نظام ما شکل دیگری است. واقعاً باید خیلی عمیق و هوشیارانه و آگاهانه از نظام حفاظت کنیم. شما میتوانید مقدار زیادی کمک بکنید. شرایط را بهموقع منتقل و بهموقع و صریح ملاحظه کنید.
آنهم وقتی که مسایلی را میفهمید، در افکار عمومی و در جامعه دنبال آن بروید. بالاخره شما چشم نظام و ولایت فقیه هستید. باید اطلاع بدهید. وظیفه خودتان را از این به بعد هم انجام دهید، راهکار ارائه بدهید و چیزهایی که میتوانید، کمک بکنید.
به هر حال شما بعد از این - چون عمدتاً سالهای طولانی جزو نیروهای انقلابی و دارای درک بالای سیاسی هستید - باید خیلی خوب مسائل را تحلیل بکنید.
وزارت اطلاعات الآن کار بزرگی را بهعهده دارد. شما حوزههای علمی و دینی را میشناسید، علما را میشناسید و میدانید که خیلی مهم است. باید رهبری و ولایت که محور کار ما است، در حوزههای دینی مقبول باشد. خیلی خوب نیست که آقایان ساکت باشند. اینکه بیایند کنایه بگویند یا اینکه واقعاً ساکت باشند، کافی نیست، زیرا منافع خود آنها، حوزه و همه آنهاست، اینگونه نیست که مسئله جوری باشد که اگر محور آسیب ببیند، روحانیت کلاً آسیب نبیند. اینها به هم مربوط هستند. به کار نیاز است. یک مقدار باید کار کنیم.
بـه هـر حـال مـن حرف مهمی که در این سمینار با شما دارم این است که بـرای وحـدت جـامعه، وحـدت مـلی و مـحوری کـه مـا فعلاً در تـهران و ایـران بـرایش داریم، باید هزینه کنیم که حفظ شود. فقط کار شما نیست. خیلیها باید کار کنند، خود روحانیت باید در سطح وسیعی کار کند. ما همه باید به نحوی مواظب باشیم. مجموعه باید اینطوری باشد. مسائل امنیتی دیگر است آنها هم خیلی مهم است. این کلیت قضیه است.
مثـلاً فـرض کـنید در آیـنده اگـر بـنا بـاشد کـه مشی دولت یا نهادهای دیگر طوری باشد که دچار یک موج عظیم بیکاری در کشورمان شود، اگر جوری باشد که مردم و جوانها که به شعارهای انتخاباتی و چیزهای دیگر امید بستهاند، فکری برایشان نشود، چیز جدیدی اتفاق میافتد.
وقتی ببینید نتیجه این شد، سر بهاعتراض میزنند. چون گروه گروه به سن شغل و ازدواج میرسند و چیزی به دست نمیآید، در نتیجه بدتر میشود. وزارت اطلاعات مستقیماً مسئول اشتغال نیست، ولی خیلی مهم است که بهاین مسائل هم توجه شود. واقعاً سازندگی برایمان یک مسئله لوکس و سرگرمی نیست که اینها را مطرح کنیم.
من صبح در جمع استانداران رفتم و قدری با آنها صحبت کردم و قدری صریح با آنها حرف زدم. دیدم لازم است که صریح حرف بزنم. زیرا الآن استانداران که با هم جمع شدند، بحث آنها قانونگرایی یا ارتباط با مردم و امثال اینها است. استانداران اگر با مردم ارتباط پیدا بکنند، خیلی از جوانها به استانداری میآیند و میگویند به ما شغل بدهید. چه باید بگویند؟ ارتباط که دوستی و سلام علیک و نماز جماعت و متفرقه نیست. ارتباط یعنی خواستههای مردم. آقایان این را صریح بدانند و مسائل را خیلی جدّی بگیرند.
باید دنبال مسائل اساسی باشند، فرض کنیم بتوانیم یک الی دو سال نیرو را سرگرم کنیم. امّا آخرش چه میشود؟ بههرحال این کارهای مهم و این طرحهای مهم، این زیربناها و مسائل باید در کشور باشد تا نسل آینده خودمان را بتوانیم درست اداره کنیم و جواب بدهیم. الآن ممکن است که ما را سرگرم کنند که فلان روزنامهنگار را گرفتند. با این موضوع میتوان قدری جوانها را تحریک کرد. امّا اگر روزی بتوانند با ضعفهای اقتصادی، با مشکلات جدّی تولید و توزیع و با نان مردم را سرگرم و آنها را تحریک کنند، این وضع مشکلات زیادی را پیش میآورد. آن وقت کار دشوارتر میشود، آن وقت زود نمیتوان، تصمیم گرفت، در مورد آزادی یا امثال اینها انسان میتواند تصمیمی بگیرد که ظرف چند ماه عمل کرد.
ولی کارهایی وجود دارد که سالها باید کار، برنامهریزی، و امکاناتش را فراهم کنیم تا مثلاً ۵ الی ۶ سال دیگر جواب بدهد. طرحهایی مثل زیتونکاریها، سدها، آبیاری تحت فشار، کانالهای سراسری، نیشکرها، آبخیزداری و آبخوانداری، کارهایی است که خیلی طول میکشد تا انسان خودش را آماده و شروع کند.
اینها را باید پشتیبانی کنیم. به هر حال منابع ما مشخص است. ما هیچ وقت منابع آسمانی نداشتیم. منبع ما نفت، مالیات، عوارض و امثال اینها است. در قبل هم اینگونه بوده و الآنهم همینجوری است. قابل استفاده است. ما از این منابع میتوانیم خودمان را در سطحی نگه داریم و بچرخانیم و کشور را بسازیم. به نظرم یکی از کارهای مهم همین است که مواظب اینگونه مسائل هم باشیم که در درازمدت مشکلی برای کشور پیش نیاید که شما این مسائل را میفهمید.
روی هم رفته از لحاظ امکانات شرایط مساعد است. میتوان کشور را قوی نگه داشت. شرایط جهانی هم الآن در فضای مناسبی است. برای ایران نامناسب نیست. منتها ممکن است بعضی از آنها روی واهمه باشد. ولی با واقعیتها هم میتوان شرایط جهانی مساعدی را داشت. با مشکلاتی که برای آمریکا و اسرائیل پیش آمده، میتوانیم شرایط جهانی خودمان را مناسب کنیم. الآن مناسب و نسبتاً خوب است. سعی کنیم حفظ شود.
لازم نیست کارهایی انجام بدهیم که برای خودمان دشمن، هیجان و مسائل آنگونه درست کنیم. باید سازندگی و تحکیم پایه اقتصادی، سیاسی و علمی کشور را در یک بستر آرام انجام بدهیم. مواظب افکار عمومی هم باشیم. کارهایی که بخش خصوصی را مأیوس میکند و آنها را از سرمایهگذاری دور میکند، برای کشور خطرناک است. مردم اگر دنبال کارهای مخفی و سرّی و قاچاق و از آن چیزهاییکه ما در گذشته دیدیم، بروند، سازنده نیست. حتماً باید به گونهای رفتار کنیم که مردم در صحنه باشند و سرمایهگذاری و امنیت شغلی باشد. شما باید بهاین نقاط کمک کنید.
امنیت شغلی و امنیت سرمایهگذاری میتواند برای تحکیم موقعیت کشور بسیار مؤثر باشد که انشاءالله شما در تحلیلهای خودتان بهاین مسائل برسید.
اگر حرف دیگری هم روی حرفهایی که من الآن میزنم داشتید، آماده هستم که گوش بدهم و بشنوم. شاید پیشنهادهای دیگری باشد. به وقت نماز میرسیم. حرفهایم را کم میکنم. از شما تشکر میکنم و امیدوارم سربازان خوبی برای نظام و امام زمان باشید. انشاءالله
والسّلام علیکم و رحمه الله