بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
خوشحالیم که توفیقی پیدا کردیم تا در جمع شما جوانان پرشور و با محبت لحظاتی را از فضای برنامه شما بهره بگیریم. از محبتهایی که ابراز میفرمایید، صمیمانه تشکر میکنم، اما صریح عرض کنم که چون خودم را بهتر از دیگران میشناسم، خیلی کمتر از این اظهاراتی که میفرمایید، هستم.
این حسن اعتماد شما جوانان را سرمایه بزرگی میبینم که اگر مسئول خدمت شدم، بتوانم با اعتماد و همکاری شما، کار بزرگی را که انقلاب در ایران در پیش دارد، به عهده بگیرم. سه نکته در اظهارات شما بود که برای من بسیار جالب است. من به این سه نکته اتکاء دارم و همین میتواند میثاق بین ما و شما باشد: عقل گرایی، همت والا و اعتدال.
اگر جامعه ما، به خصوص جوانان به این سه اصل اعتقاد داشته باشند و بایستند، فکر میکنم مشکلات کشور به آسانی قابل حل است و راه پیشرفت ما یقیناً باز است. خوشبختانه سه اصلی که شما مطرح کردید، اصول قرآنی هستند. اگر شما در تجربیات و مطالعات خود به آن رسیدید، من تبریک عرض میکنم و اگر از قرآن گرفتهاید، خوشحا به حال شما که با قرآن اینگونه انس دارید. در مورد خرد و عقل، اگر شما سراسر قرآن را بخوانید، صدها بار میبینید که ستایش خداوند از عقلا، خردمندان و کسانی است که با معیار تفکر و عقل در زندگی تصمیم میگیرند و راه میروند و این بسیار جالب است که در شبه جزیره عربستان، در موقعی که صحبت از عقل خیلی رایج نبوده، قرآن به گونهای حرف میزند که امروز ما در عصر فضا و انفجار اطلاعات آن را میبینیم و جوانان و نیروهای حماسهساز این کشور در تجربه خودشان به آن میرسند.
در مورد اعتدال که دومین اصل شماست، از افتخارات اسلام است، ولی متأسفانه این اصل در تاریخ اسلام همیشه منحرف شده است. قرآن میگوید: «ما شما را امت معتدل آفریدیم و خواستیم شما الگوی دیگران باشید.» ما باید از خداوند عذرخواهی کنیم که در تاریخ از راه اعتدال الهی فاصله گرفتیم.
در مورد همت والا، باز از دید آسمانی و الهی مأمور هستیم که خود و همت خود را آنچنان بلند بگیریم که از تمام مکتبها و افکار غیراسلامی بالاتر باشیم. قرآن میگوید: اگر واقعاً مؤمن هستید، باید دست بالا را داشته باشید و نباید زیردست، تسلیم و یا مقلد دیگران باشید. البته قرآن اقتباس را به ما توصیه میکند. اما اصالت را باید با همت خودمان داشته باشیم. اگر جوانان ما به اینجا رسیدهاند که شما رسیدهاید، جای خوشحالی دارد. تا بحال با هر گروه از جوانان برخورد داشتم، مشاهده کردم که بحث آنها روی عقلگرایی، واقعبینی و اعتدال است.
پدیده بسیار مبارکی برای کشور است. در بسیاری از کشورهای دنیا، خصوصاً در گذشته، بویژه در کشور ما معمولاً جوانان حماسی، پرشور و تند با مسائل برخورد میکردند و واقعگرایی را نمیپسندیدند و همیشه تمایل داشتند به چپ و راست بروند.
گمان میکنم این نوع تفکر در جامعه و جوانان ما بالاست. ما در 25 سال گذشته، همه نوع حرکتها را تجربه کردیم. تندروی از نوع چپ و راست را تجربه کردیم که بینتیجه بوده است. چیزی که دراین سالها مظلوم بوده،اعتدال وحرکت واقعبینانه، خردمندانه و آرمانخواهی بوده است. اگر به اینجا رسیده باشیم، کشور ما در این شرایط آمادگی دارد گامهای بلندی بردارد و این مشکلاتی که الان مطرح است، جزو آسانترین اهداف است ودر قدمهای اولیه بدست میآید. قدمهای بلندتر، گامهایی است که ما باید در راه اعتلای ایران اسلامی برداریم. شما ایران را میشناسید. ایران کلکسیونی از امکانات دنیاست.
من یکبار مطالعه داشتم، تاریخ و موجودیت کشورهای مطرح را با ایران مقایسه کردم. با آمار و ارقامی که از منابع طبیعی و امکانات دیدم، ایران در بین سه کشور اول جهان است که از لحاظ منابع طبیعی غنی است. اول آمریکا، دوم روسیه و سوم ایران است، مجموعه منابعی که در ایران است، در مقایسه با جمعیت کمی که به نسبت آن دو کشور داریم، بسیار غنی هستیم. بهترین معدن دنیا را داریم. آب و هوای کشور ما بسیار خوب و برای رشد جمعیت ما مناسب است. جغرافیای کشور ما چهار فصل مشخص دارد. فاصله مناطق سرد و گرم ما حدود چهل درجه است. چنین موقعیتی را هر کشوری ندارد. نفت و گاز ما آن مقداری که کشف شد، برای چند صد سال است. هرجای ایران دارای مادهای ارزشمند است. موقعیت جغرافیایی کشور ما، درست مثل چهار راه دنیاست. اگر خطوط زمینی را نگاه کنیم، در شرق، غرب، شمال و جنوب دنیا، بهترین نقطه آن ایران است. در خطوط هوایی بهترین راه برای شرق، غرب، شمال و جنوب ایران است. برای عبور خطوط فیبر نوری که بهترین وسیله ارتباطات کابلی است، بهترین نقطه ایران است. جاده ابریشم، نقطه پربار آن در ایران قرار دارد. اگر سیاسی کاری و دعوا نبود، خطوط انرژی و لولههای نفت و گاز که میخواست دنیا را تغذیه کند، بهترین مسیر آن از ایران است که بهترین، کوتاهترین و امنترین است.
انسانهای ایران، سابقه تمدنی چند هزار ساله دارند که آثار تمدن در وجود بشر محو نمیشود و جای خودش را در ژنهای انسانها حفظ میکند و نسل به نسل منتقل میشود و هر وقت مجال بروز پیدا کند، خود را نشان میدهد. قطعاً انسانهایی که نژاد آنها با تمدنهای عمیق ارتباط دارد، با دیگران تفاوت دارند. از لحاظ مکتب هم، عالیترین مکتب راهنمای انسان، اسلام از نوع اهل بیت و علوی است.
شما همه چیز، به خصوص استعدادهای فوقالعاده خوب دارید. در همین شرایط نهچندان مطلوب خوشبختانه جوانان ما در صحنههای علمی و عملی دنیا، در مسابقات میدرخشند. ما در همه زمینهها اگر درست عمل کنیم، میتوانیم موفق باشیم. از سراسر دنیا برای جذب بچههای المپیاد ما دام میگسترانند تا آنها را ببرند. ایرانیها در خارج از کشور آنجایی که دستشان به کار رسیده، جزو مطمئنترین، داناترین و موفقترین انسانها بودند. در همه انواع صنعت، تجارت، هنر و .... برجسته بودند و هستند. ما شرایط خوبی داریم. زیرساختهای کشور تقریباً آماده است.
البته همیشه باید آن را توسعه بدهیم. اگر کوتاهی کنیم، بسیاری از منابع ما قطع میشود. به هرحال در شرایطی هستیم که حالت استقرار دارد. مسائل مهم منابع انسانی که اساسیترین پایه تمدن و تکامل است، در ایران ظرفیت بسیار خوبی دارد. ما میتوانیم همزمان نزدیک سه میلیون دانشجو را در دانشگاههای خودمان نگه داریم. چند برابر این ظرفیت، فارغالتحصیل شدند. چند برابر این هم در مسیر ورود هستند. ظرفیت فضای دانشگاهی و تجهیزات در حدی است که حرکت پایهای داریم. الان نیاز به حرکت سریع کیفی داریم. تولید علم ما در سطح پایین است و به اندازه ظرفیت کشور ما نیست.
این دوره از دورههایی است که باید روی تولید علم تکیه کنیم. در چشمانداز روی دانایی بسیار تکیه کردیم، نه فقط دانستن، بلکه دانایی باید محور عمل و کارهای ما باشد. الان بهرهوری ما در تولیدات و خدمات اندک است. به همین جهت تولیدات ما گران تمام میشود. چون گران است، قدرت رقابت جهانی نداریم. در داخل هم با کالاهای وارداتی نمیتوانیم رقابت کنیم. آنها وارد میشوند و ما را در خانه عقب میزنند. فقط به این خاطر که بهرهوری نداریم. چون بخش زیادی از اینها دولتی است.
اصولاً درهمه دنیا سازمانهای دولتی سست هستند. بخش خصوصی شب و روز نمیشناسد و همیشه سرکارش است و مواظبت میکند، اجازه اتلاف منابع، انرژی و بازندههای محصولات را نمیدهد و سرعت عمل دارد و سرمایه را به سرعت میچرخاند که در بخش دولتی معمولاً به این موارد عمل نمیشود. اگر این آدمهای خوب در بخش خصوصی باشند، دست آنها بازتر است. در بخش دولتی دست آنها بسته است. مقررات آنقدر محتاطانه است که کسی نتواند تخلف کند و احتیاطها باعث شده که برای تصمیمگیری باید معطل سیکلی باشند که از آن عبور کنند.
در بخش خصوصی اینگونه نیست و تصمیمات به راحتی اتفاق میافتد. لذا گردش سرمایه در بخش دولتی ضعیف است. تصمیمات کند است و اگر بخواهد سریع عمل کند، دستگاههای نظارتی جلوی او را میگیرند.
بنابراین فکر میکنم چیزهایی مثل اشتغال که موجب نگرانی است، بسیار مهم است. اگر جوان نداند بعد از تحصیل به آسانی به شغل و ازدواج میرسد، در مدت تحصیل با نگرانی کار میکند. نمیتواند برنامههای آیندهاش را ببیند و تصمیم بگیرد و مقدمات کارش را فراهم کند. اگر یک گام در توسعه کشور برداریم، در کنارش اشتغال بسیاری ایجاد خواهد شد. در دوران سازندگی ظرف هفت سال بیکاری را از 6/15 درصد به 1/9 درصد رساندیم. اگر چهار سال دیگر به همان شکل ادامه میدادیم، بیکاری به زیر پنج میرسید. اگر سرمایهگذاری و امنیت سرمایه در فعالیت بخش خصوصی باشد و شرایطی بوجود بیاید که ایرانیان خارج از کشور بتوانند وارد کار ما شوند و سرمایه، تدبیر و دانش خودشان را بیاورند و شرایط جهانی را درست کنیم که از موقعیت کشور خوب استفاده کنیم، ایران هدف بسیاری از سرمایهگذاران دنیا قرار میگیرد. شرایط کشور ما رقابتپذیر است.
لذا باید سیاست خارجی را معتدل کنیم. همین الان برخی حرفها جواب داد و فضا نشان داد کهایران به طرف تعادلمیرود. آمریکاییها دوسه گام برداشتند. رئیسجمهور آمریکا گفته که غنیسازی در سطح پایین را برای ایران میپذیرند که قبلاً اصلاً قبول نمیکردند. راه رفتن به سازمان تجارت جهانی را که بسته بودند، باز کردند و ما از آن عبور کردیم. موافقت شد قطعات هواپیماها را بدهند.
دنیا از اعتدال در سیاست خارجی استقبال میکند. البته ما فریب اظهارات سطحی را نمیخوریم. ما راه خود را میرویم و باید گامهای مطمئن برداشته شود. در هرحال فضای جهانی به ایران چشم دارد. ایران را جایی نمیبینند که از آن بگذرند و آن را ندیده بگیرند. آمریکاییها به شرق، غرب، شمال و جنوب ما لشکرکشی کردند، ولی به گونهای شد که ایران مقتدرتر شد. صدام و طالبان را حذف و منافقین را محدود کردند. راه همکاری ملت ایران و عراق را که بشدت بسته بود و مأموریت صدام این بود که نگذارد این دو ملت به هم برسند، هموار و شرایط همکاری ایران و عراق فراهم شد و این تحولی استراتژیک در منطقه و دنیاست.
همه اینها به خاطر موقعیت ایران است که میتواند از شرایط بهرهبرداری کند. تهدیدهایی که برای دیگران است، برای ما فرصت است. در مجموع آنچه که خواسته جوانان است، یعنی تحصیل فراهم است. اشتغال با گامهای سازندگی میتواند به سرعت بوجود بیاید. برای تشکیل خانواده هم با حل دو مورد تحصیل و اشتغال مشکلی نخواهد بود. مشکل مسکن جوانان ما در ایران به آسانی قابل حل است. ما مصالح ساختمانی، متقاضی و نیروی انسانی داریم و خیلی راحت میتوانیم در همه جا خانههای کوچک، ارزان و قسطی با بازپرداخت طولانی بسازند. با بهره بسیار کم وام بدهند و هرکس خواست آن را بگیرد و تبدیل به سرمایه کند.
لذا میتوانیم با حرکتی معقول سه اصلی را که مطرح شد، حل کنیم و مانع مهاجرت جوانان از ایران شویم. در تحلیل نهایی مهاجرتها و مهاجرت مغزها، تحقیقاً این نکته مهم است که آنهایی که میروند دنبال شرایط بهتری هستند، یا از شرایط موجود ناراضی هستند و یا اینکه آن را کافی نمیدانند.
اگر در کشور شرایط خوب ایجاد کنیم، دلیلی برای مهاجرت نیست. چه کسی دلش میخواهد از کشور خود به کشوری بیگانه برود و در غربت زندگی کند. اگر میخواهند برای تحصیل بروند، با برنامه میروند و در موقع مناسب برمیگردند. من هم فکر میکنم باید عده زیادی برای تحصیل بروند، چون مراکز تحصیلی ما از مراکز تحصیلی پیشرفته دنیا عقبتر است.
به لطف خداوند، راه توسعه، تکامل و سعادت دنیا و آخرت به روی ما باز است. عقلانیتی که لازم است، درجامعه ما بوجود آمده و اگر شما جوانان همین حرفهای را که زدید، در سطح وسیع جامعه همراه داشته باشید و به اظهارات خودتان وفادار بمانید، مطمئن هستم که مدیران کشور میتوانند برای شما فضایی درست کنند که در تصمیمسازی مؤثر باشید و تصمیمگیریها در آینده از آن خودتان خواهد بود. شما را به خدا میسپاریم.
والسّلام علکیم و رحمه الله