بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسّلام علی رسولالله و آله
من از زیارت شما خوشحالم و از محبتی که ابراز فرمودید، تشکر میکنم. ایده مقدسی است که شما دنبال آن هستید و میبینید که کشور از اینکه از نخبگانش درست استفاده نمیکند، ضرر میکند و ذات کار شما یک ضرورت است.
منتهی حالا که شما میخواهید زحمت بکشید، باید برنامهای داشته باشید که در حدّ استطاعت باشد و به تدریج توسعه بدهید. چون اگر کاری به این بزرگی را شروع کنید، از داخل و خارج - نخبههای ما به دانشگاهیان محدود نمیشود - موج تقاضا به طرف شما راه میافتد و با دست خالی هم نمیشود. امکاناتی ندارید که کار سفارش بدهید. لذا خیلی زود سرخورده میشوند، وقتی کاری را اعلام بکنیم و نتوانیم، فرض کنید اگر هزار نفر بیایند و شما بتوانید پنجاه نفر را جواب بدهید، خیلی ضرر میکنید. لذا حتماً باید قبل از آن به گونهای طراحی و از نقطهای شروع کنید که نقطه مطمئنی باشد. وقتی موفق شدید و قدمهای اولیه را برداشتید، قدمهای بعدی را مطمئنتر برمیدارید. اینکه چه اسمی بگذارید، بحث دیگری است.
تجربهای از دوران ریاست جمهوری داریم. آن موقع برای جذب نخبگان خارج از کشور که بعد از انقلاب خیلی رفته بودند، طراحی کردیم و آقای دکتر حبیبی هم از طرف من مسؤول شد و مقداری هم موفق شدیم. چون ما دولت بودیم و امکانات کشور دست ما بود و کسانی که میآمدند، میدانستیم که کجا باید کار کنند و چه امکاناتی بدهیم.
اصل کار مقدس است و اگر شما گوشهای از آن را بگیرید، به همان اندازه خداپسندانه است. فقط جوری باشد که غرق نشوید. اگر تصمیم دستگاه اجرایی کشور و دولت باشد، دولت در سطح وسیع میتواند به همه دستگاههایش پیشنهاد کند که مشاوره و از نظرات دیگران استفاده کنند و بودجهای برای این منظور درنظر گرفته شود و نظرخواهی کنند.
ولی اگر NGOها بخواهند کار کنند و فردی هم بخواهد پشتیبانی کند، فکر میکنم مخصوصاً در این مقطع یک سری نگرانیهای جدیدی برای ما پیش میآید.احساس میکنم موج جدیدی از افراد که جذب شده بودند و کار میکردند، باید جایشان را عوض کنند. سلیقههای جدیدی پیش میآید، همه اینها نشان میدهد که ما جایی و مرکزیتی میخواهیم که در این گونه حوادث به داد آنها برسیم.
اول که رئیس جمهور شدم، مسأله مرکز تحقیقات استراتژیک را مطرح کردم. آن موقع در اختیار رئیس جمهور بود، هدف هم دو چیز بود: یکی اینکه نیروهایی را که شما دنبالش هستید، در یک جا جمع و از تجربه آنها استفاده کنیم. آن موقع به آنها قلک نظام میگفتیم که در شرایط دیگر از آن مجموعه استفاده کنیم. ریزشهایی از تبدیل دولتها، مجلس و امثال اینها اتفاق میافتد که آنها در آنجا کار کنند و سرگردان نباشند.
به علاوه جایی باشد که برای اهدافی که شما میگویید، تحقیق کنند و دیگران را هم هدایت و جذب کنند که به نتیجه چندان مطلوبی نرسید، الآن هم در حد امکانات مجمع میتواند کار کند و نه در حد دولت.
اینکه به شما کمک کنیم و سیاستی را در مجمع بگذرانیم که پشتوانه کار شما و قانونی باشد، میتوانیم این کار را بکنیم. چون خودمان ناظر هستیم، نظارت میکنیم که اجرا شود و در قوانین هم بیاید و در بودجهها و برنامهها هم وارد شود. اما حقیقتاً مقدار زیادی از آن به دولت و دستگاههای وسیع اجرایی مربوط است. سازمانی میخواهد که با بخش خصوصی و شرکتهای بزرگ کار کنیم تا پیش برویم. این مقدار خدمت شما قول حمایت میدهم، اما اگر خودم بخواهم مسؤولیت بپذیرم و اسم من بیاید، تبعات زیادی دارد و توقعات را بالا میبرد و این همان جایی است که گیر میکنیم.
چون این کار را کاری مقدس میدانم، هرجا که بتوانم، همکاری میکنم. با تجربهای هم که دارم، پیشنهاد میکنم ملاقاتی با آقای دکتر حبیبی کنید تا وقتی میخواهید شروع کنید، تجربه ایشان را بگیرید.
توصیهام این است که از جای خیلی کوچکی شروع و محدودهای را برای خودتان تعریف کنید. ممکن است الآن هزاران نخبه مشمول نظر شما باشند. درجهبندی و شروع کنید. اگر توفیق پیش آمد، بیشتر وسعت بدهید. نظارت مجمع را خیلی محدود کردیم، دستگاهها نگران بودند، حق هم داشتند. آنها گفتند که ما الآن حدود سیزه نهاد بازرسی داریم و اگر اینجا اضافه شود، چون زورش زیاد است، ما را محدود میکند.
ما وظیفه رهبری را انجام میدهیم. نظارت مال رهبری است و ایشان خودشان باید سیاستهایی را که میگذارند، نظارت کنند. ایشان این نظارت را به ما دادند. وقتی آییننامه نظارت را مینوشتیم، باتوجه به تجربهای که داشتیم، این نظارت را خیلی محدود کردیم. بیشتر سراغ برنامهها، بودجهها، مقررات مجلس و دولت رفتیم که آنها با سیاستهای کلی در تعارض نباشند. تصمیات اجرایی مزاحم سیاستهای کلی نباشد. اگر در برنامه ببینیم درجایی اختلاف هست، باید جلوی آن را بگیریم یا اگر در بودجه و قوانین مجلس ببینیم که با سیاستها نمیخواند، با آن برخورد کنیم.
اینکه از لحاظ اجرایی درمیدان چه قدر تحقق پیدا میکند، این را به عهده دولت گذاشتند که دولت باید سالی یکبار از هر بخش گزارش بدهد که چه قدر سیاستهای کلی اجرا شده است و ما ارزیابی میکنیم تا ببینیم که گزارش دولت چهقدر صحیح است.
بنابراین ما برای این کار لشکری نخواهیم داشت، ممکن است موقع ارزیابی از کارشناسان خارج از دولت و افراد نخبه استفاده کنیم و به صورت مشاورهای عدهای را دعوت کنیم که این سیاست ما است و شما بروید بررسی کنید و ببینید چهقدر کار شده است. مثلاً شاخصها را نوشتند، ما باید شاخصها را ارزیابی کنیم و تطبیق بدهیم، البته هنوز مصوبه ما قانونی نیست. چون ما آییننامه را نوشتیم و به رهبری دادیم و ایشان دارند مطالعه و بررسی میکنند و پس از اینکه برگشت، به شما میگوییم که چهقدر قدرت اجرایی دارد.
به هرحال مجمع دو سه نوع کارشناسی میخواهد: یکی در کمیسیونها مسایلی مطرح میشود که میتوانیم سفارش بدهیم و یا دعوت کنیم که به صورت ساعتی برای ما کار کنند و ما از نظرات آنها استفاده کنیم. یکی هم همین بعد نظارتی است. گاهی هم مسایل فوقالعاده به مجمع میآید که مسایل قابل استفاده برای جامعه است که آن موقع میتوانیم از کارشناسان نخبهای که میشناسیم، استفاده کنیم.
احتمالاً در مرکز تحقیقات استراتژیک هم تحولی به وجود خواهیم آورد و در آنجا هم شاید بتوانیم استفاده کنیم. آنجا را آقای دکتر روحانی اداره میکنند. دلم میخواهد کمک کنم و جزو آرزوهایم است. انشاءالله خیر باشد.
والسّلام علیکم و رحمه الله