سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای کمیته خاص زنان و جوانان مجمع تشخیص مصلحت نظام

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای کمیته خاص زنان و جوانان مجمع تشخیص مصلحت نظام

  • ساختمان قدس
  • یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السّلام علی رسول الله و آله
خیلی خوش‌آمدید. با توضیحاتی که دادید، تقریباً در جریان کار شما قرار گرفتم. از من هم نظر خواستید، من هم نظرات خودم را یک مقدار می‌گویم. فکر می‌کنم باید عملیاتی‌اش کنید. خیلی طول کشیده است.
بهرحال آن بحث‌هایی که ما قبل و اوایل انقلاب می‌کردیم، در نوشته‌های آقای مطهری و دیگران بود، الان با اینکه خانمها نسبت به آن زمان خیلی جلو رفته‌اند، البته خانمهای تیپ مذهبی و اینها جلو رفتند و در عین‌حال آن کارها یک مقدار درفضای فرهنگی جامعه سخت‌ترشده است. وقتی‌خیال‌نیروهای‌متدیّن از بعضی‌چیزها راحت‌شده، سخت‌گیریهایشان بیشتر شد، یعنی به جای اینکه سعه صدر پیدا کنند، در مقابل این چیزها گارد می‌گیرند. ممکن است این را هم طبیعی بدانیم، برای اینکه آنها احساس می‌کنند در کنار توسعه وجودی خانمها مسائلی هم اتفاق می‌افتد که آنها نمی‌پسندند. با اینکه سخت شده، ولی چند نقطه مثبت داریم که الان برای حرکت فعلی شما پایگاه خوبی است.
اولاً خانمها الان از لحاظ طبیعی و ارتقای شخصیتی فردی خیلی جلو آمده‌اند. اخیراً گزارشی از دانشگاهها خواندم که هرسال حضور خانمها دارد قوی‌تر می‌شود. در مسابقات هم که وضع بهتری پیدا می‌کنند. در مجموع همه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که خانمها شخصیت فکری خودشان را از لحاظ استعداد، به خوبی بروز دادند.
برای جامعه ما واقعیتی روشن شده است. هم برای خانواده‌ها، هم برای خود خانمها روشن شده و هم آقایان فهمیدند، آنهایی که قبول نداشتند، دیر فهمیدند. ولی بالاخره زن در این بخش‌هایی که ما داریم حرف می‌زنیم، چیزی از مرد کم ندارد.
البته وظایف زنانگی جداست. بالاخره در آفرینش خداوند سهمی برای آن وظایف در نظر گرفته شده که آن هست و نمی‌توانیم آنها را ندیده بگیریم.
این یک پیروزی برای خانمها و برای همه، جامعه و انقلاب ماست که الان خانمها در سطح وسیعی خود ساختگی دارند. راه درست ما هم این وضع بوده است. شما از این به بعد هرچه جلو بروید، پیشرفت است. بالاخره خانم باسواد در خانه هم از لحاظ فرزندان و هم از لحاظ مسائل فکری خانواده و اطراف خودش، حرف اول را خواهد زد. اگر هم فرض کنیم در مواردی از لحاظ معلومات برعکس می‌شود و آقایان قوی‌تر باشند، مشکلی ندارد. ولی شخصیت علمی و فکری و اطلاعات و آگاهی زنان همراه با فرصت‌های بیشتری که جامعه به آنها می‌دهد و اسلام به آنها داده است، بسیار مؤثر است. فکر می‌کنم خودشان را در خانواده بالا می‌برند که بردند و بعداً هم بیشتر می‌برند.
به همین نسبت درجامعه هم این اتفاق می‌افتد. بالاخره در آموزش پرورش، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی که پایه توسعه ما هستند، میدانهای عمل، صنعت، کشاورزی یا بخش‌های اجرایی و تصمیم‌گیری‌های سیاسی هستند که پایه اصلی جامعه را همان انسانهای ساخته شده می‌سازند. یعنی آنها هستند که روند را شکل می‌دهند. این اتفاق متوقف نمی‌شود. مدّعی هم ندارد و کسی نمی‌تواند الان به شما بگوید چرا درس می‌خوانید یا باسوادید؟! کسی نمی‌گوید، بلکه قابل تحسین است.
بعضی‌ها می‌گویند خانمها فضای دانشگاهها را پر می‌کنند و مردها در خانه می‌مانند. جواب این هم روشن است که آقایان هم به اندازه کافی درس می‌خوانند که اگر جاهایی خانمها نمی‌خواهند بیایند، آنها باشند. از لحاظ نتیجه خیلی در اداره جامعه مشکل نخواهیم داشت. در صورتی که بتدریج خیلی جاها را هم خانمها به عهده می‌گیرند.
پس این روند متوقف نخواهد شد. آن را خیلی آسان می‌بینیم و برایم خیلی روشن است که در آینده کرسی‌های تدریس و تحقیق و مقاله‌های مهم بیشتر از طرف خانمها بروز خواهد کرد. با استعدادهای که آدم می‌بینید، می‌فهمد که این اتفاق می‌افتد.
معنای این حرف این است که تصمیم‌گیران فعلی بخواهند یا نخواهند خانمها در آینده جای خودشان را باز می‌کنند و آسان هم نیست که حقوقشان را به آسانی ندیده بگیرند و برای انحصارگرایی‌های که وجود دارد، سخت می‌شود.
مساله مبانی، یک سرمایه خوب میدانی است. البته سرمایه اصلی معارف اسلام است. ما اسلام را آنجایی که روی آن کار کردیم، می‌بینیم که اسلام مانعی در مورد پیشرفت خانمها ندارد. اگر بوده، اینها را مردم ساختند یا ما ایرانی‌ها یک مقدار به خاطر وضع خانوادگی سنتی ساختیم. در دوران انزوای شیعه ایرانی‌ها مخصوصاً خانواده‌های متدین، بیش از حد زنها را در حرم‌ها و ... خانه‌نشین کرده بودند. اینها که متعلق به اسلام نیست. اینها چیزهایی است که سنت‌های ما بر ما  تحمیل کرده‌اند.
از آن وضع کم کم داریم نجات پیدا می‌کنیم. هرچه پیش می‌رود، آثار آن سنّت‌ها کم‌رنگ می‌شود. البته هنوز محدودیت‌های خاصی در فتاوا وجود دارد. یکی در مساله شهادت زن و مرد است. یکی در مورد سهم الارث است و مواردی که خود شما هم می‌دانید. بعضی‌هایشان قابل بحث است و باید روی آنها بحث کنند. البته در شرایط فعلی قدری مشکل شده است. اگر شرایط کشور کمی فضای بازی باشد، واقعاً کسی نباید در مورد زن یا مرد تعصب داشته باشد. تعصب ما باید برای اسلام باشد و آنچه که اسلام خواسته است. ما قبل از هر چیزی مسلمانیم. می‌خواهیم برای خداوند زندگی کنیم و برای خداوند هم بمیریم. در آخر هم تا همیشه در سایه رحمت خداوند باشیم. این برای ما اصل است. باید چنین فضایی به وجود بیاید که این مسائل طرح شود.
خوشبختانه خانمها در بحث‌های علوم دینی هم وارد شدند. گرچه هنوز در این بخش خیلی جوان هستند، ولی قطعاً محققینی از بین اینها کم کم جلوه می‌کنند و صاحب‌نظر خواهند بود و در بحث‌های اساسی شریک می‌شوند.
به نظرم اگر کسی، مسلمان روشن باشد، توقع ندارد برخلاف قرآن عمل شود. در قرآن خیلی برای این مسائل مانع نمی‌بینیم. بحث‌های خاصی است که آیا مثلاً جایگاه رهبری را می‌تواند یک خانم داشته باشد؟ قاضی تا چه حد می‌تواند باشد؟ درباره رئیس جمهور خیلی بحث فکری نیست. بیشتر بحث‌های اجرایی است. اینها هم کم کم و بتدریج حل می‌شود.
آنچه که ما الان نیاز داریم، این است که واقعاً فضای محققانه‌ای در کشور به وجود بیاید که محققان آزاداندیش و متعهد و مسلمان نخواهند سلیقه خود را چه به نفع زن یا به ضرر زن براسلام و قرآن تحمیل کنند، اگر واقعاً آزاداندیش باشند و کار کنند، خیلی آسان می‌بینم و چیزهایی که الان شما قدری نگران آنها هستید، بتدریج حل می‌شود.
اینکه شما می‌فرمایید در  مبانی مشکل است، باید بگویم از طرف قدیمی‌ها بهتر گفته شده است. الان نمی‌توان به حرفهای امروزی‌ها استناد کرد. حرفهای قبل را مطالعه کنید. آن موقع شرایطی بود که رژیم شاه ما را متهم می‌کرد که نمی‌خواهیم زن در جامعه حضور فعالی داشته باشد، البته ما هم چون در لاک دفاعی بودیم، حرفهایی می‌زدیم. این‌گونه نیست، شاید قدری فضا در مسائل معکوس شود.
لذا شما در مطالعات خود گفته‌های قبل از انقلاب یا اوایل انقلاب و گفته‌های امروز را ببینید. امروز در تحقیقات نوآوری هست که هم آقایان و هم خانمها دارند. الان فقهای ما شجاعانه فتواهایی می‌دهند که با تجربه حکومت‌داری به آن رسیده‌اند و قبلاً به این نرسیده بودند. در زمان مبارزات‌، شاه رأی دادن زنها را جزو انقلاب خود آورده بود که امام و ما مخالفت کردیم که در مقالات ما می‌بینید، آن موقع روشنفکرهای علما مقاله می‌نوشتند که آیا زن حق رأی دادن دارد یا نه؟ الان از نظر این‌گونه مسایل خیلی جلو آمدیم.
O به عین جمله نباید اکتفا کرد.
● بله، یعنی لذا شما نوآوری فعلی و تجربه فعلی را با حرفهای اساسی‌ای که قبلاً زده می‌شد، تفکیک کنید. میل داریم خودتان برسید، نه اینکه از ما بشنوید. به هرحال محقق و آدمهای عالم در خانمها یا آقایان فراوان دارید.
O قبولمان ندارند که حرفمان را بشنوند.
● فعلاً نتیجه فهم خودتان را روی کاغذ بیاورید. بعد که به اینجا می‌آید، نوبت ما می‌شود. ما هم دو مرحله داریم. یک مرحله درکمیسیون‌هاست که آنها کار می‌کنند و بعد به مجمع می‌آید. ممکن است در هر دوجا تقویت یا تلطیف شود، ولی نفس اینکه این موضوع باز و بحث شود و مخالف و موافق صحبت کنند، خوب است. چون مذاکرات ضبط می‌شود و در اسناد می‌ماند. اینها مهم است و انشاءالله پیش می‌رویم.
O بعد فضاشکنی می‌شود.
● بله، یعنی حرفهای مهمی از آن بیرون می‌آید. درجامعه هم مستمع دارد. رهبری ملاحظات سیاسی دارد. من می‌دانم ذهنیت اصلی آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به زن مترقّی است. از زمان تحصیلات تا الان این‌گونه بودند، ولی ایشان ملاحظاتی دارد. نیروهایی که الان حضور دارند، در حفاظت از انقلاب و اینها مؤثرند. تفکراتی است که گاهی ممکن است، اشکالاتی پیش بیاید. ایشان ملاحظاتی می‌کنند، ولی من خوب می‌دانم که اگر ما فضای جامعه را مناسب کنیم، ایشان خیلی می‌توانند کمک کنند.
در مجموع باید این فضا را شما و دیگران ایجاد کنید و ایشان هم کمک خواهند کرد. در مراجع هم فراوان هستند. البته مراجعی هستند که اصولاً حکومت اسلامی و انقلاب را قبول ندارند و می‌گویند باید صبر کنیم تا امام زمان(عج) بیاید و خودش اصلاح کند. ما فقط این وضع را ادامه بدهیم. ما با آنها کار نداریم، آنها کم نیستند و تعداد زیادی هستند، ولی فقهای روشنفکر خوبی هم داریم و می‌توانیم از آنها استمداد کنیم.
من می‌خواهم بگویم شما تاریخ این سی سال را که نگاه می‌کنید، در مجموع باید راضی باشید. الان خانمهای متدین ما در بسیاری از سمت‌ها کار می‌کنند که قبلاً اصلاً این وضع را تصور نمی‌کردیم. در تحصیلات و تحقیقات وضع خیلی بهتری پیدا کردیم.
در مجلس، انتخابات به خود شما برمی‌گردد. من با سهمیه مخالفت می‌کردم، چون هنوز هم فکر می‌کنم آدم با دموکراسی نمی‌سوزد. ممکن است کسانی بگویند این‌قدر باشد. چرا این‌قدر باشد؟ باید آدمهایی که مردم آنها را قبول دارند، به مجلس بیایند. ما که به جای مردم نباید بنشینیم و تقسیم کنیم. خانمها باید صلاحیت خود را در عمل نشان بدهند، میدانتان با مردها مساوی نیست، ولی نکات دیگری دارید. بالاخره نصف جامعه زنها هستند. آنها که به خودشان اعتماد دارند و علاقمندند. چرا خودتان قضایا را حل نکنید؟ وقتی که می‌خواهند رأی بدهند، به شما رأی بدهند. نصف آرا در جامعه متعلق به شماست. احساس نمی‌شود که الان تعصب زنانه در آرای خانمها باشد. گاهی برعکس می‌بینیم، مثلاً حسادت در خانمها یک نقص است. شاید بین خودشان برای همه آسان نیست که زیرنظر یک خانم کار کنند. اینها تفکرات غلط فرهنگی است که وجود دارد.
شاید در صنف‌های مخلتف این‌طور باشد. شاید در بین ما آقایان هم این‌طور چیزها باشد. من میدان فعلی را از لحاظ ابراز صلاحیت مربوط به خودتان می‌دانم که باید اثبات کنید. اگر حقوقدانید، باید حقوقدان مبرّزی باشید و شجاعت داشته باشید و وارد میدان شوید و حرفهای نو بزنید و در دفاع نوآوری کنید. اگر محقق هستید، باید حرفهای حسابی بزنید، اگر سرکلاس می‌روید، باید شاگردانتان را بهتر آموزش بدهید. اگر به مجلس می‌روید، باید شهامت داشته باشید و از تریبون آزاد استفاده کنید و حرفهایتان را بیشتر به جامعه بزنید.اگر نویسنده‌اید و یا هرچه هستید، وارد میدان شوید.
به نظر من هنوز خانمهای ما در این میدان آن جدّیتی را که باید داشته باشند، پیدا نکردند. ملاحظاتی است و حتماً دلیل دارد. باید زمینه‌سازی کرد. همان کاری که در تحصیل کردید. به هرحال شما در تحصیل ثابت کردید که استعداد دارید و می‌توانید خوب درس بخوانید. به نظرم در آموزش پرورش و آنجاها هم موفق هستید، آنجایی که در تعلیم وارد شدید، تا آنجایی که خودم ارزیابی می‌کنم، موفق هستید.
در کارهای اداری هم اگر ما مشکلات خانم‌ها را کمتر از آقایان نبینیم، بیشتر نمی‌بینیم. یعنی شاید وظیفه‌شناسی و انضباط را از خانمها بهتر ببینیم. تا به حال تجربه خوبی دارید. این تجربه را قدری تقویت کنید. این در عمل است. ما هم در سیاست‌هایی که تدوین می‌کنیم، کمک می‌کنیم. شما خودتان دارید مقدمات را فراهم می‌کنید. امیدواریم که در دوره ما یک گام رساتر به طرف عدالت و رفع تبعیض برداریم، دور هم نیستیم. من از این ناامید نیستم.
O ما که نمی‌توانیم دستمان را به شما بسته نگاه داریم، باید دستمان را باز کنیم. دست باز ما هم این است. این چهارده موضوع را ببینید.
● چهارده موضوع یعنی چه؟
O چهار موضوعی که در سیاست‌ها آوردیم.
● بند آن چیست؟
O دین و دینداری، تأمین اجتماعی، مشارکت سیاسی، مشارکت اجتماعی، آسیب‌ها و ... یعنی اگر این چهارده مورد را نیاوریم، ممکن است در کمیسیون‌ها و در صحن مجمع گفته شود، به اختصار جمع شده است.
● در این مورد اولاً این‌گونه که من دیدم، شما بیش از صد بند دارید. چهارده مورد است، ولی هر کدام هفت، هشت بند دارد و صد بند می‌شود. معمولاً ما هر بند، ولو یک سطری را در مجمع مطرح می‌کنیم، گاهی نیم تا یک جلسه روی آن بحث می‌کنیم و روی کلمه آن هم حرف می‌زنند و روی تقدم و تأخر آن هم پیشنهاد می‌دهند.
آنچه که می‌توانم به شما بگویم، این است که چیزی که شامل صد بند باشد، در مجمع به آسانی نمی‌توان از آن دفاع کرد. یعنی اتفاق نمی‌افتد. البته این کارها کار شما نیست و من به شما نمی‌گویم که آن را کوچک کنید. شما با این وضع می‌دهید و ما هم با این وضع به کمیسیون می‌فرستیم. از طرف شما در کمیسیون‌ها هم هستند، خودتان می‌آیید و بحث می‌کنید. یک مقدار آن خیلی حرفه‌ای نیست، یعنی چیزهایی است که خیلی عادی است. یعنی وقتی کلی را گفتیم، شما از کلی به اجرایی آمدید. ما که سیاست اجرایی نمی‌گذاریم. ما سیاست کلی می‌گذاریم. اجرایی آن در برنامه و بودجه می‌رود و مورد آن را تعیین می‌کنند.
لذا آن فن و حرفه ماست و می‌دانیم باید چه کار کنیم. مضامین و اصول اینها فراموش نمی‌شود. ممکن است چهارده بند شما پانزده بند یا بیست بند شود. چون گاهی هم با پیشنهاداتی اضافه می‌کنند و شاید هم هشت بند شود. ولی مطلب درستتان در آن خواهد آمد. الفاظ کوچک و محتوا بزرگ می‌شود. آنکه گفتید «از طریق»، ممکن است خیلی از اینها را بگوییم که قانون باید تعیین کند. پس به مجلس می‌رود و از طریق قانون بیان می‌شود. ممکن است چیزهایی از آن مهم باشد که بگویید باشد. ما الان «از طریق» خیلی داریم. نگاه کلی را می‌گوییم. بعد می‌گوییم «از طریق» به خاطر این است که خیلی کلی نشود. در مجموع می‌توانم به شما قول بدهم که مسائل اصلی‌تان در مصوبه مجمع محفوظ می‌ماند.
O نظر عمده‌ای که داریم و در مقدمه به آن توجه داشتیم، این است که کسانی باید در کمیسیون این موضوعات را بررسی کنند که حداقل نگاهشان این نگاه باشد. نگاه سنتی همیشه بوده و هست. این نگاه که خودتان هم تذکر فرمودید، گروهی هستند که این توجه را دارند. در بحث اوقات فراغت یکی دو مورد از بحث‌ها به کمیسیون علمی فرهنگی رفت، در صورتی که طبیعتاً همه مسائل زنان باید در کمیسیون علمی فرهنگی باشد. دفعه قبل هم خدمت شما عرض کردیم. آن فضا وجود ندارد. وقتی دو گروه از مبنا با هم مخالف باشند، با این جمله هیچ‌وقت توافق حاصل نمی‌شود و شکل کار بهم می‌خورد.
● باید سبک ‌ما این‌گونه باشد. اینهایی که شما نوشتید، به یک کمیسیون مربوط نمی‌شود. بعضی‌های آن به کمیسیون حقوقی می‌رود، بعضی به کمسیون علمی فرهنگی می‌رود، بعضی‌ها به کمیسیون سیاسی، اجتماعی می‌رود. تقریباً همه مجمع روی آن درگیر می‌شوند.
O نمی‌توانیم یک کمیسیون به صورت موقت و خاص تشکیل دهیم؟
● نه، این‌گونه نمی‌شود. کمیسیون خاص هم اگر لازم باشد، می‌توانیم کمیسیون را خاص مطرح کنیم. در مجمع می‌گوییم که در کمیسیون خاص چه کسی عضو است؟ بعضی‌ها حساس هستند و می‌گویند ما هستیم. ممکن است اکثریت آنها یک جور دیگری در بیاید.
O به انتخاب شما نیست؟
● نه، اعضای کمیسیون را در مجمع تصویب می‌کنیم. خودشان پیشنهاد می‌دهند. به انتخاب ماست، ولی معمولاً این‌گونه نیستند، همه که نمی‌آیند. آنهایی که قدری حساس هستند، می‌آیند. 
O آقای ناطق خوب هستند، چون سابقه کار در مجلس را داشتند.
● ایشان در کمیسیون حقوقی است و خیلی از این موارد به آنجا می‌رود. 
O کمیسیونی با ریاست آقای ناطق تشکیل بدهیم تا کسانی را که ما می‌دانیم نگاه مثبت به قضیه دارند، عضو آن شوند.
● این‌گونه نمی‌شود. به این صورت هم انجام ندهید. بگذارید ما به صورت طبیعی با نظر مساعد انجام دهیم. شاید هم کمیسیون خاص گذاشتیم. من می‌فرستم به دبیرخانه و می‌گویم بررسی کنند. آنها می‌گویند به کدام کمیسیون‌ها بفرستیم.
O خیلی متشکر. استفاده کردیم.
● خیلی خوش‌آمدید.