سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای مجلس خبرگان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای مجلس خبرگان

  • ساختمان قدس
  • یکشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۳

بسم‌الله الرحمن الرحیم
مسائل فرهنگی فردا در دستور خبرگان است و سخنرانان در مورد مسائل فرهنگی صحبت می‌کنند. وقت هم هست تا آقایان حرفهای خودشان را بزنند و شاید به یک جمع‌بندی برسند. امشب قرار بود درباره چشم‌انداز حرف بزنیم و در پیشنهاد کمیسیون آمده بود، ولی آقایان بحث را به جای دیگر بردند. بحث چشم‌انداز از زمینه بیرون رفت. در مورد مسائل اقتصادی همان‌گونه که از ربا و بانک شروع شد، نمی‌توان یک بُعدی و یکجا به آن پرداخت. خوشبختانه الان در دستور مجمع مسائل سیاستهای کلی پولی و مالی هست و مطالبی داریم که احیاناً به صورت سیاستهای کلی در می‌آید و شاید هم بتوانیم دراین مسئله چیزی بگنجانیم که راهی را به ما نشان بدهد که در آینده چگونه عمل شود. آن را بخاطر همین بحث چشم‌انداز متوقف کردیم.
والّا بحث اصل 44 که مقام رهبری اصرار داشتند زودتر تعیین شود، در دستور است و بعد از این، بحث مالی و پولی وسیاستهای کلی است. احتمالاً بحثهای خوبی درباره مالیات، شیوه‌های نقدینگی و چیزهای دیگر خواهید شنید. شاید دوای بعضی از این دردها باشد. چون در طول این سالها در این مورد بحث‌های خوبی شد. اول انقلاب که هیچ چیز نداشتیم. بانک‌ها هیچ طرح و فکری نداشتند. بانکها هم که ذاتاً ربوی بودند. کار نسبتاً مهمی شد. چون امام بودند، این کار شد و اگر امام نبودند، مثل الان بود و کسی نمی‌توانست انجام بدهد. وقتی که امام چیزی را قبول می‌کردند، بقیه فقها بر روی آن بحث نمی‌کردند و بحثهای این جوری هم نداشتیم. آن کار با همان معیارهای فقهی که شما می‌گویید و همانهایی‌که ما در کتابها خواندیم، انجام شد. یعنی نشستیم و قانون نوشتیم که بانکها این جوری عمل کنند که این دیگر ربا نیست. اینکه می‌گویید بانکها عمل نمی‌کنند، بحث دیگری است. اگر دولت و نظام بخواهند، باید بانکها را وادار کنند به آن مسئله عمل کنند. بحث گران بودن هم این جوری نیست. الان دیگر بهره را با 2 یا 3 درصد بدهند، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا بانکها به مردم بهره بدهند یا ندهند؟ بانکها که خودشان پول ندارند. بانکها پولهای مردم را می‌گیرند. اگر بهره 2 درصد بدهیم، کسی پول به بانک نمی‌آورد؟ می‌رود در بازار آزاد که 30 تا 40 درصد است. بانکها نمی‌توانند تورم را ندیده بگیرند. اگر بهره ژاپن صفر است، بخاطر این است تورمش هم کمتر از 1 درصد است.
بحثی در خدمت رهبری بودم. دیدم ذهنیت ایشان این بود. البته بحث این است که واقعاً تورم باشد، با این تورم، ربا هست. یا نه؟ یعنی اگر به اندازه تورم، ارزش پول زیاد شود، شاید ربا نباشد. بحثی هست که ادامه دارد و ما هم روی آن داریم کار می‌کنیم و زود است که قضاوتی دراین مورد داشته باشیم.
البته این یک طرف قضیه است و ما هم این قانون را گذراندیم و بانکها مکلف هستند که آن را انجام دهند. بعضی از آقایان مثالهایی در مورد بانکها می‌زنند. اینکه آنها به قانون عمل می‌کنند، بحث دیگری است. الان اگر مأمور بانک عمل نکند، دستگاه بازرسی کل کشور آن را به دادگاه معرفی و دادگاه هم او را محکوم می‌کند. حادثه‌ای 2 سال پیش داشتیم که به صورت عجیب و غریب در بانکها مشکل درست کرد و بانکها دیگر نمی‌توانند کمکی بکنند. همینکه آقای وافی می‌گویند. یا نمونه دیگر اینکه پارسال دونفر از بهترین مسؤولان بانکهای ما که متدین و پیشنمازند و واقعاً مدیران بانکی پشت سر آنها نماز می‌خوانند و از پیش از انقلاب هم این جوری بودند، یعنی آقای توحید  و آقای اصلان، را بردند، محاکمه و هر دو آنها را دو سال محکوم کردند و بانکها همه وحشت کردند. جرمشان این بود که در پرونده‌ای چون پول را دولت وصول می‌کرد، مبلغی را بخشیده بودند. اینکه آقای وافی می‌گوید مبلغی را ببخشند، بانکها نمی‌توانند. چون قوانین هست. بانکی که بخواهد کوچکترین جریمه را ببخشد، یا بهره‌ای را کم کند و یا هرکاری بکند، بازرسی کل او را به عنوان اختلاس به دادگاه معرفی و محاکمه‌اش می‌کند که نمونه‌اش را گفتم. شما هم پرونده آنها را دیده‌اید. در محاکمه آنها چون می‌ترسیدند بانکها عصابی شوند، پشت آنها را به دوربین کردند که چهره آنها دیده نشود. ولی با این وجود می‌دانم که چه اتفاقی برای مردم در بانک افتاده است. تغییر این قانون کار سختی نیست. مجلس، دولت و یا هرجایی که می‌خواهند اصلاح بکنند که این چیزها در آن نباشد و اگر قانونی باشد، نمی‌توانید به بانک بگویید که چرا این کار را کردند؟ بانک باید این کار انجام دهد. ما که می‌گوییم اگر کسی خلاف کرد، گناه کرده، چنین می‌شود. البته این بحثی است که انشاءالله با سیاستهای کلی که داریم می‌نویسیم، راهی برای این مسائل باز می‌کنیم. اگر این کار انجام شد، شما هر خبردار می‌شوید. البته قرار بود آقای دکتر شیبانی رئیس بانک مرکزی هم به این اجلاس دعوت شود تا همین بحثها را که شما می‌کنید، ایشان جواب بدهند که این جلسه ظرفیت این بحث را ندارد. در جلسه بعدی انجام می‌شود. انشاءالله این کار را می‌کنیم و تا آن موقع هم آمادگی پیدا می‌کنیم.
در مورد مسائل فرهنگی انصافاً بی‌تقصیر نیستیم. فعلاً بحثی را مطرح می‌کنم و بعد شما خودتان قضاوت کنید. بالاخره می‌خواهیم مسلمان باشیم. وقتی اسلام آورده‌اید، یک مجموعه جامع است. اگر بخواهیم به بخشی از آن عمل کنیم و به بخش دیگری به عنوان سختیگری عمل نکنیم، جامعه ما این جوری می‌شود. من این مسائل را در دو سه خطبه نمازجمعه گفتم. مسائل زیادی را از مبانی مطرح کردم. آیا اگر در مدینه پیغمبر زنی می‌خواست ازدواج کند، بیوه و یا هرچه که بود، مشکل داشت؟ نه از لحاظ حیثیتی مشکل داشت و نه اینکه برود زن یک مرد زن‌دار بشود و یا اینکه خودش متقاضی ازدواج شود. یا اگر جوانی احتیاج داشت، مشکل داشت؟ شما غریزه خودتان را در جوانی در نظر بگیرید. حالا پیرمردیم و انتزاعی حرف می‌زنیم. ولی وقتی جوان بودیم و می‌فهمیدیم که این مسائل یعنی چه، این حرفها را می‌زدیم، جوان که 25 یا 30 سال از سن او گذشته و نمی‌تواند زن بگیرد، تحت فشار غریزه هست. اگر برود صیغه بگیرد، اذیتش می‌کنند. اگر کار دیگری بکند، جور دیگر می‌شود. اینها عیب جامعه ماست. فرهنگ را اصلاح نکردیم. در زمان ائمه کسی می‌آمد یک کنیز می‌خرید و به ائمه معصوم ما می‌داد و مسائل اصلاً این جوری نبود. حضرت زهرا(س) به حضرت علی(ع) فرمود: می‌دانم یک مرد نمی‌تواند بدون زن بماند و شما می‌توانید ظرف دو یا سه روز بعد ازدواج کنید. حتّی می‌فرماید که با فلانی ازدواج کنید که به بچه‌های من محبت داشته باشد. اصلاً بنا نبود که مسئله روابط جنسی تبدیل به یک تابو برای مردم شود. اسلام این را نمی‌خواست. اگر از ما عفت خواسته، در کنارش راههای حلال را باز کرد. فکر می‌کنید الان کشور چقدر زن بیوه دارد؟ چند میلیون نفر زن بیوه؟ زن بیوه‌ای که در جوانی شوهرش مرده یا طلاق گرفته و تا آخر عمرش باید زنده به گور باشد. طبعاً اگر بخواهد راه پیدا کند، ارتباط برقرار می‌کند و نمی‌تواند نکند. اگر هم نکند، خیلی از اینها دچار همین مسائل ضد اخلاقی مثل کارهای جلق و امثال اینها می‌شوند که خطرات دیگری دارد.
ما مسلمان واقعی نیستیم. اگر می‌خواهیم اسلامی عمل کنیم، باید جامع عمل کنیم و هیچ‌کس هم جرأت نمی‌کند این حرفها را بزند و الان کسی مطرح نمی‌کند. ولی آن طرف را که حیاء و عفت هست، می‌گوییم. اما راهی را که خدا و اسلام برای مردم باز کرده و پیغمبر(ص) و علی (ع) و ائمه(ع) ما عمل کردند که دیگران حیاء نکنند. شما چه توقعی می‌توانید داشته باشید که جوانی غریزه‌اش دارد او را دیوانه می‌کند، به کسی که در اختیارش هست، نگاه نکند. این اتفاقات اصلاً حالت روانی نیست. همان جاهایی که جرم تلقی نمی‌شود، تعادل روانی ندارند. معلوم نیست بتوان این مسایل را با این برخوردها هدایت کرد. چون یک اجبار روانی پیدا می‌شود.
فکر می‌کنم مسائل فرهنگی را از تعادل اسلامی بیرون کردیم. این همه به ما سفارش شده که اعتدال را حفظ کنید و چیزی را که خدا حلال کرده، حرام نکنید و چیزی که خدا حرام کرده، حلالش کنید. ما تعادل را بهم می‌زنیم و بعد در جامعه ما بعضی از جوانان با این شرایط این‌قدر خوب می‌مانند که خیلی ارج دارند. خیلی اهمیت دارد که این‌قدر می‌توانند خودشان را حفظ کنند. فکر می‌کنم که اگر ما مسائل اسلامی را اجرا نکنیم، موفق نمی‌شویم. اگر به اجبار فرهنگ عفت را در بین مردم ترویج کنیم، قطعاً موفق نمی‌شویم. خیلی چیز را همه ما می‌دانیم و همه شما مثالهای زیادی دارید. لذا باید واقعاً دنبال یک اعتدال اسلامی باشیم در آن حدی که اسلام و قرآن خواسته، بخواهیم. آنجایی را که تحریم کرده، جدّی باشیم. واقعاً جدّی بمانیم و سخت‌گیری کنیم. در این صورت قابل عمل هم هست، ولی ما این کار را نکردیم، برای اینکه فضای فرهنگی جامعه الان درست نیست و این اشکال را دارد.
در مورد خصوصی‌سازی هم که آقایان گفتند اشکالاتی دارد، فعلاً داریم بحث می‌کنیم و آن هم خصوصی‌سازی نمی‌شود. ان‌شاءالله اگر سیاست‌های اصل 44 را خوب بنویسیم، راه کلی را باز می‌کنیم و الان هم قابل نظارت است و آن را دنبال می‌کنیم. الان فضا آمادگی دارد که این کار را انجام دهیم. انصاف آن، این است که نمی‌توان الان از وضع اقتصاد و فرهنگ راضی بود، ولی کارهای وصل پنیه و اجبار و این نوع کارها نتیجه نمی‌دهد. باید یک سیستم را طراحی کنیم. البته داریم در مجمع این کار را می‌کنیم و خبرگان هم اگر بما کمک کنند - چه با اظهاراتشان و چه با دردلشان و چه با پیشنهادهایشان - فکر می‌کنم بی‌تأثیر نیست. الان خداوند این راه را پیش ما گذشته است. ما هم مجموعه خوبی در مجمع داریم. آدمهای عاقل و عامل در یک محیط سالم هستند که بحثهای سیاسی و امثال آن خیلی زمینه ندارد. چون با تریبون حرف نمی‌زنیم و با خودمان حرف می‌زنیم. شاید بتوان راههای عقلانی‌تری را برای سیاستهای کلی انجام داد. البته می‌خواستم از چشم‌انداز هم بگویم که بعضی از آقایان بحث‌های مهمی را گفتند. بهتر است بحث نکنیم و برای وقت دیگری باید بماند.