بسمالله الرحمن الرحیم
خیلی خوشآمدید. با توجه به مطالب گفته شده، بنده هنوز حضور جدّی خودم را در این قسمت عنوان نکردم. مگر اینکه همان حرفهایی که قبلاً عنوان کرده بودم و هنوز چیز تازهای اتفاق نیفتاده است. از 8 ماه گذشته تابحال که این حرفها شروع شده، هنوز هیچ تفاوتی در خودم نمیبینم. اگر شرایط این گونه باشد که یک رئیس جمهور خوب و درست انتخاب نشود تا کشور را اداره کند، اعلام آمادگی میکنیم ولی اگر ببینیم کسی میخواهد برای این کار انتخاب شود یا افرادی که میخواهند حضور داشته باشند، معلوم شوند، تصمیم میگیریم که آیا میتوان در بین آنها روی کسی سرمایهگذاری کرد یا نه.
لذا تا آن وقت برای حضور خودم دلیلی نمیبینم و مایل هم نیستم و این کار را به مصلحت هم نمیدانم. ولی آنچیزی که شما میگویید، میتوان برای هرکدام از این مطالب فکری کرد و ما هم با این موارد جواب میدهیم. اولاً اگر میخواهند با من ملاقاتی داشته باشند، از نظر من هیچ اشکالی ندارد. تشکیل ستاد توسط آقایان زمینهسازی برای حضور بنده است و این ستادها مربوط به من نیست. ائتلاف نهم قصد دارد زمینهسازی کند که بنده نامزد رئیس جمهوری شوم. همین که شما و خانه کارگر به اینجا میآیید، دیگران هم می توانند بیایند تا با هم بحث کنیم و به نتیجه مطلوبی برسیم. یکی از مسائل مهم خودم بحث با رهبری است که بحثی را با ایشان شروع کردیم. با توجه به مطالبی که ایشان گفته بودند، بنده لازم دانستم که با هم بحث داشتهباشیم. همانطور که قبلاً به شما گفتم، اظهارات من و عدم مخالفت ایشان قرار نانوشتهای است که بنده حضور نداشته باشم. بنا دارم که نیایم و این مطلب را بدون بحث خدمت ایشان گفتم. ولی اخیراً که دکتر روحانی با ایشان، بر سر نامزد شدن خود آقای روحانی دیدار داشتند، گفتند که اگر آقای هاشمی نیاید، بنده حاضرم کاندیدا شوم که در جواب آقای روحانی گفتند: شما میدانید که آقای هاشمی نامزد نمیشوند. آقای روحانی هم در این مورد اظهار بیاطلاعی کردند و گفتند: بنده همین حرفهایی را که تابحال عنوان کردند، میدانم و چیز بیشتری نمیدانم که رهبری در جواب گفتند: خود آقای هاشمی به من گفتند که شما اطلاع دارید.
چون در جلسهای قبل از آن، گفته بودم آقای روحانی میداند که من نامزد نمیشوم و او میتواند نامزد شود. در ادامه رهبری گفتند که آقای هاشمی با توجه به عقل سیاسی خودشان نامزد نمیشوند و او میتواند نامزد شوند. چون باتوجه به مشکلات مجمع و دیگر کارهای رودستی و وضع جهان ایشان نامزد نمیشوند. چرا باید نامزد شوند تا خود را در مقابل خواسته آب و نان و دیگر خواستههای افراد قرار بدهد؟ اگر بخواهد به نظام کمک کند، بهتر است همین کار فعلی را انجام دهد.
بنده نکتهای در حرف ایشان دیدم و به ایشان گفتم: این استدلال شما یک نوع راحتطلبی را دنبال مِیکند که فعلاً بنده در این کار راحت هستم. دلیلی ندارد که بنده ماجراجویی کنم و این مطلب در اصل درست است. ولی دلیل اصلی این نیست. چون بنده معتقدم که باید به افراد تازه نفس اجازه بدهیم که بیایند تا با انرژی بیشتر و با عشق و علاقه و نیروی جوان و با انگیزه بیشتر کارهای تازهای کنند و ما هم در کنار آنها هستیم و به آنها کمک میکنیم.
باید قضیه مادامالعمری را در این مملکت فراموش کنیم. البته در مورد رهبری استثناء هست. چون جوهره ثابت ماست. ولی در بقیه موارد مادامالعمری نداشته باشیم و بنده به آن دلیل نمیخواهم نامزد شوم. ولی تازمانی که زنده هستم، در هر کاری که نظام به بنده احتیاج داشته باشد، انجام وظیفه مینمایم. ایشان هم نظرات مرا تایید کردند و گفتند: بنده اقتضای عقل سیاسی را گفتم و نتیجه آخر حرف ما این شد که موضع من این باشد که بنده بگویم مایل به آمدن نیستم، مگر اینکه آمدنم را به من دیکته کنند.
موضع دونفری ما فعلاً این است که بنده این مطلب را عنوان کنم. فکر میکنم حرف درستی است. این مطالب را شما از نظر روانشناسی باز کنید. در هیچ دورهای اینگونه نبوده که بنده حضور داشته باشم و این همه افراد مدعی نامزدی باشند. در دورهای که بنده رئیس جمهور بودم، این همه افراد نبودندو حالا حدود 7 تا 8 نفر آمدند و ادعای کارهای بزرگ دارند. لذا برمن اقتضاء نمی کند که با آنها هم دهن شوم و زیبنده نظام نیست که من با آقای رضائی، یا توکلی و دیگر افراد در مورد اداره ممکلت بحث کنم. لذا بنده از اول عنوان کردم که نه داوطلب این کار هستم و نه ادعایی در این امر دارم. فقط به این فکر میکنم که اگر جامعه به این نتیجه برسد که بنده حضور داشته باشم، بنده مسئولیت این کار را میپذیرم و تا حد توان کار میکنم. در مورد کابینه هم تا بحال کسی صحبتی نکرده است.
در جلسات عمومی که آقایان حاضر میشوند و از بنده میپرسند که کابینه شما چگونه است؟
بعضی هم میگویند که آیا از کارگزاران و یا مؤتلفه استفاده میکنید؟ در جواب آنها میگویم: با کسی بحث کنید که داوطلب نامزدی است و بنده قصد نامزدی ندارم. تا بحال در هیچ جلسهای در این مورد چیزی نگفتیم. مگر در یک مورد که آقای رئوفیان و همراهانش آمده بودند که بحث از کابینه شده بود و گفتم که در گذشته صحبت از این حرفها نبوده است. کابینه خودم را با آقای خامنهای تعیین میکردم و الان هم این اسامی وزرا و معاونین بنده با خط آیتالله خامنهای موجود است و دو نفری با هم نشستیم و این افراد را انتخاب کردیم و گفتیم اینها باید باشند. در کابینه دوم ایشان به دو انتخاب بنده رأی ندادند، ولی با حضور آنها در کابینه مخالفتی نکردند و گفتند که انتخاب این دو نفر با مسئولیت شماست.
بنده در جایی شنیدهام که آقای ناطق نوری در جایی گلایه کردند از اینکه بنده حاضر نیستم با او بحث داشته باشم که با چه کسانی قصد همکاری دارم. البته تا بحال آقای ناطق از بنده تقاضای این چنینی نکرده، ولی شاید ذهنیتی از قبل داشته که این کار را نمیکنم. معتقدم که ایشان درست فکر میکند. چون وقتی نمیخواهم کاندیدا بشوم، چرا با دیگران بحث کنم؟ اینکه به شما بگویم هر کسی را که شما تعیین کردید، حمایت میکنم، چنین نیست. ولی خودم میدانم که از چه کسی حمایت میکنم. حتی در مقابل یکی از آنها شاید سکوت کنم. اگر ببینم افرادی که میتوانند کاندیدا شوند، در صحنه نباشند، خودم کاندیدا خواهم شد. این مطلب را به آقای خامنهای گفتم که اگر بفهمم کسی بیدلیل میخواهد کاندیدا شود، بنده به صحنه میآیم. چون مملکت دیگر نمیتواند دوگانگی را تحمل کند. اگر ببینم که افرادی میخواهند کاندیدا بشوند که مملکت را به صورت قطره چکانی اداره کنند و میخواهند مملکت را به وضعی که همه دنیا از آن کارها دوری کردند، برسانند، در آن موقع طبعاً بنده به عنوان یک فرد دلسوز نظام به صحنه انتخابات میآیم. منتها نمیخواهم این مطلب را عنوان کنم که با فلانی مخالف هستم. یعنی در شأن بنده نیست که بگویم با فلانی موافق و یا با فلانی مخالف هستم.
افکار بنده برای شما روشن است و از این جمعی که فعلاً مطرح هستند، شاید از یک نفر حمایت کنم. ولی هر کسی بیاید، مخالفت نمیکنم. بنده این حالت را دارم و بقیه آنها - چه راست و چه چپ - عناصر مطلوبی برای این کار نیستند و بنده با آنها دوست هستم و هیچ بدی هم از آنها ندیدهام، ولی حاضر نیستم در مجموع انقلاب را بعد از 26 سال به دست این طیف آدمها بدهم و بگویم که بروید کشور را اداره کنید که این کار خیلی سنگین خواهد بود.
در این قبال موضع شما روشن است و بنده هم موضع حزب تمدن اسلامی را که فعلاً در اینجا حاضر هستید، میپسندم. اگر به همین صورت پیش بروید، بنده هم این حزب را قبول دارم و احساس میکنم که اگر به صحنه نیایم، خیلی راحتتر هستم. ولی اگر ببینم که مملکت ما در مسیر انحراف پیشمیرود، برایم قابل تحمل نیست. لذا میآیم. ولی فعلاً منتظرم که این کار به کجا میرسد. اگر سیاستی که رهبری دارند، اجرا بشود، احتمال انشعاب هست. بنظر بنده با آقای قالیباف شاید 5 تا 6 میلیون نفر به صحنه بیایند. شاید افراد دیگری هم درآینده به جمع آنها اضافه شوند وهمه آنها وارد صحنه شوند. لذا اگر بخواهد چنین اتفاقی بیافتد، باید صبر کنیم. از طرف دیگر با توجه به صحبتهایی که آقای عارف با بنده داشتند، تمایل دارد که وارد شود. به همین جهت باید صبر کنیم تا ببینیم شرایط چگونه خواهد شد. اگر بنده به صحنه بیایم، باید در مورد موضع و شرایط فعلی بحث شود و شما هم باید در ستادهای خود در این مورد بحث کنید.
یکی از چیزهایی که ما را تحریک به حضور میکند، همین است که وقتی 10 تا 15 نفر نیمهجان بخواهند وارد شوند، نتیجه خوبی نخواهد داشت. شاید در دوره اول هر کدام حدود 2 تا 3 میلیون رأی بیاورند و در دوره دوم به حدود 5 تا 6 میلیون خواهد رسید و انتخاب خواهند شد. لذا با این شرایط داخلی و خارجی درست نیست مملکت را بدست اینها بدهیم. فعلاً وضع کشور هم زیاد خوب نیست. چون به همین شیوه که در حال پیشرفت هستیم، حدود 6-5 سال دیگر هرچه که داریم، باید خرج بنزین برای ماشینهای داخل کشور کنیم. همچنین یارانهها و حقوقها هم همه ساله به صورت بخشی و نه با یک سیاست درست در حال افزایش است. بنده دیروز با یک وزیر ملاقات داشتم و مشخص شد که به کارمندان خود از 300 هزار تا یک میلیون تومان حقوق میدهد. چون دراین مورد دستش بازاست.
○ به صورت اضافه به کارمندان پرداخت میکند؟
● نه خیر، به صورت حقوق به آنها میدهد. البته آنها هیچ مشکلی در پرداخت ندارند.
○ آیا این حقوق اضافه بر نظام هماهنگ است؟
● طبق نظام هماهنگ اجرا نمیشود.
○ حکم پرداختی آنها بین 300 هزار تا یک میلیون است؟
● بله، البته به اضافه پاداشها و غیره. این مورد پرداخت توسط یک وزیر در مجموعه کار و حقوق دولتی انجام میگیرد. آشفتگی عجیب و غریبی در مورد حقوق اساتید داشتیم که چیزی از آن تصویب نشده است. چون اگر تغییری در حقوق اساتید انجام بگیرد، آموزش و پرورش هم نسبت به این تغییر عکسالعمل نشان خواهد داد و سروصدای یک میلیون نفر در خواهد آمد. فعلاً همه چیز به صورت شعار و جزیرهای پیشمیرود و همه موارد اعم از یارانهها و مسائل حقوقی مشکل هست که اگر کسی بخواهد با دادن شعار وارد میدان شود، در آینده مشکل پیدا خواهیم کرد و بعد از دو سال یک انفجار در کشور بوجود خواهد آمد که آن موقع باید به عقب برگردیم. آیا آنها فکر آینده را نمیکنند؟ نان را به نرخ روز میخورند و فعلاً انتخابات ریاست جمهوری و بعد از اتمام آن انتخابات مجلس شورای اسلامی که باید موضع بگیرند و دستگاهها باید شعار بدهند. ما الان به خاطر انتخابات به صورت سیاسی عمل میکنیم که این سبک اداره مملکت با این آدمهای عجیب و غریب بسیار دشوار است. شاید ما بیرون از این صحنهها بهتر بتوانیم کار کنیم. لذا بنده تابحال هیچ حسابی برای شخص خودم بازنکردم.
سال آینده سال اشتغال نیست. کسانی که این شعار را میدهند، دروغ میگویند و نمیتوانند ایجاد اشتغال پایدار کنند. شاید مثل کمیته امداد کمی پول بدهند تا افراد برای خودشان شغل معمولی با درآمد کم ایجاد کنند که در اصل اشتغال نیست، بلکه سرگردان کردن افراد است که افراد ضعیف که دستشان از همه جا کوتاه است، مجبور به کار هستند. این کار یک اشتغال پایدار و مولد نیست. نیروهای ما باید تولیدات با بهرهوری بالا داشته باشند.
بنده معتقد هستم که کار اداره کشور بسیار دشوار است و به شجاعت و ایثاری مانند همان کاری که بعد از جنگ انجام دادیم، نیاز است. البته شرایط سیاسی اینگونه نبوده است. لذا بنده آمادگی خودم را برای چنین شرایطی که احساس کنم کشور در مسیر اصلی خود پیش نمیرود، به شما اعلام میکنم. ولی هنوز واقعاً به آن نقطه نرسیدیم و شاید انشاء الله در این بحثها راه حل درستی پیدا شود.
○ ما تجربهای در دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی داریم که آقای شمخانی را به عنوان کاندیدای ریاست جمهور مطرح کردیم. در آن موقع دلایل خاص خودمان را داشتیم و فعلاً با توجه به تحقیقات انجام شده، دیدیم که گرایشهای نظامی در صورت کاندیدا شدن رأی نخواهند آورد.
● قطعاً به همین صورت است.
○ فعلاً آمدن آقای رضایی و قالیباف به نفع خودشان، سپاه، بسیج و انقلاب نخواهد بود.
● آنها این تحلیل را قبول ندارند. بنده خودم با آقای رضائی صحبت کردم و گفتم که شما در بهترین شرایط مثل آقای شمخانی خواهید شد. آقای شمخانی عرب هم بود و طرفدارانی در بین عرب داشته و ما هم خیال میکردیم که وضع او بهتر است. او با اصطلاحات غیرنظامی صحبت میکرد. چون یک مهندس کشاورزی بود. ولی آقای رضائی این مطالب را از ما قبول نکرد و گفت که من در مجلس در تهران نفر سیوسوم شدم و این نشاندهنده موفقیت خواهد بود. بنده گفتم که مجلس بر خلاف ریاست جمهوری است. چون مردم راضی هستند که یک نظامی وارد مجلس شود و حتی خیلی خوب است. به او گفتم که اگر 5 تا 6 میلیون رأی داشته باشید و انتخاب نشوید، اعتبار خوبی برای شماست و رأی آیندهات خوب خواهد بود. ولی اینقدر نمیتوانی رأی بیاوری. ولی آقای رضائی اصرار داشتند که این مقدار رأی را میتواند بیاورد. آقای احمدی نژاد شاید در تهران بتواند رأی بیاورد، ولی در کل، بعید است که جامعه این افراد را برای ریاست جمهوری خود انتخاب کند. توکلی در دفعات گذشته 4 تا 5 میلیون رأی آورد. ولی در این دوره با توجه به این اختلاف این مقدار رأی باید بین آنها تقسیم شود و چیزی اضافه نخواهد شد.
○ باتوجه به سیاست بازی دوم خرداد کاندیدای دقیقه 90 آنها آقای محقق داماد است و حتی چند عکس و مقاله هم از آقای محقق در روزنامه چاپ کردهاند و اخیراً هم زمزمههای کاندیدای نامبرده زیادتر شده است. حتی چند نفر از دوستان که درنشست آنها حضور داشتند گفتند، نظر جبهه دوم خرداد روی آقای محقق است.
● جوانها که وضع آنها مشخص شده است ومشارکت ومجاهدین انقلاب که آقای معین را معرفی کردند و از نظر خودشان عقب نشینی نمیکنند، مگر اینکه خودش کنارهگیری کند. دو گروه آقای کروبی را معرفی کردند که آقای کروبی هم در این مورد مصمم است و کارگزاران و سه گروه دیگر که جزء ائتلاف نهم هستند و بعد از آن افراد زیادی نمیمانند. شاید آقای کواکبیان هم از طرف همبستگی اعلام آمادگی کند. آقای عارف عقیده بر آمدن دارند و منتظر است که افرادی مانند دانشگاهیان او را مطرح و کسانی از او حمایت کنند. افرادی هم دنبال آقای حسن آقا (خمینی) رفته بودند که او با بنده صحبت کرده و به آنها جواب رد داده است. همچنین افرادی هم سراغ آقای محقق رفتند که حضور او را بعید میدانم. اگر هم حاضر به شرکت شود، با مطرح شدن حدود 2 تا 3 میلیون رأی خواهد داشت.
آقای هنر دوست: با توجه به تحلیل شما از نظام، افق روشنتری به چشم نمیآید، مگر اینکه این تحولات تغییر مثبتی در جامعه ایجاد کند. نتایج نظرسنجی درباره افرادی که درسطح انتخابات قراردارند، نشان دهنده این نکته است که مردم بدنبال یک منجی هستند که آنها را از این تحلیلی که جنابعالی ارائه کردید و مردم آن را با پوست و استخوان خود لمس کردند، نجات دهد. مردم مشکلات اشتغال، امنیت، اقتصاد و توسعه را لمس میکنند. با این تحلیل که جنابعالی از مسائل انقلاب و نظام ارائه کردید، فعلاً غیر از این نمیتواند باشد که شما حضور داشته باشید. آقای دکتر میرمحمدی هم این مطلب را گفتند که شما آمادگی خودتان را قبل از اعلام شورای هماهنگی عنوان میکنید و یا بعد از اعلام؟ سؤال من این است که با توجه به وضعیت پیش آمده، شورای هماهنگی قبل از اعلام شما کاندیدای خودش را اعلام میکند یاخیر؟
● بنده هیچ شرطی در این مورد ندارم که شورای هماهنگی اعلام بکند و یا نکند. ولی اگر اعلام کند، چیز خوبی است و خیال ما راحت میشود. اگرهم اعلام نکند، بنده زمانی برای آن قائل نیستم. باتوجه به تحلیل شما، اگر شرایط اینگونه باشد، پس معنای آن این است که وظیفه بنده سنگینتر است و بنده هم آن را قبول دارم. پس تا سه ماه فرصتی که داریم، صبر میکنیم. تا اردیبهشت، اتفاق خاصی نمیافتد. اینها همین حرفها را تکرار میکنند و ما هم صبر میکنیم و بعداً تصمیم میگیریم. همانطور که به سمت جلو میرویم، شاید از مجموعه معلوم شود که چارهای جز حضور نداریم. چون طبق اتفاقاتی که میافتد، نمیتوانند معجزه کنند. مثل قبل سخنان تکراری دارند و شما هم که نمیخواهید یارگیری کنید. مردم که یارگیری نمیکنند. فقط رأی میدهند. این گروهها هستند که یارگیری میکنند. اگر بنده بیایم، شما با هم بحث خواهید کرد و بنده هم به آنها گفتم که شما وارد میدان شوید. اتفاق جدیدی نخواهد افتاد و فرصت هم زیاد است. از روزی که اعلام حضور کنم، بحثها جدید خواهد شد.
والسّلام علکیم و رحمه الله