بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السّلام علی رسول الله و آله
خیلی خوش آمدید. اقدامی که آیتالله شاهرودی برای تأسیس معاونت آموزش کردند، مایه خوشحالی است. سئوالی که من میخواستم بکنم، این بود که وجهه همت شما ارتقای آگاهی مردم در رابطه با مسایل قضایی و حقوقی است یا میخواهید وسیعتر کار کنید؟
O چون موضوع جلسه بحث آموزش مردمی بود، این مسایل را مطرح کردیم. معاونت آموزش تولیت آموزش قضایی و اداری درون سازمانی و در کنار آن آموزشهای مردمی را به عهده دارد. آموزشهای مردمی چه در سطح مردمی و عمومی و چه تخصصی با حوزه معاونت آموزش است.
● بالاخره هدفتان ابعاد حقوقی، قضایی و حقوق و وظایف اینهاست. شیوه کارتان درست است. الان موجودیت کار شما این است. من یک حرف کلی دارم که شما روی یک مصداقش تکیه کردید. به طور کلی اگرجامعه در همه زمینهها آگاهی نداشته باشد، برای مردم و مسئولین مشکل است. شما در این مسایل گرفتاری دارید و ما در همه مسایل وقتی میبینم مردم حقوق خودشان را نمیدانند یا وظایف خودشان را یا راهکارهای اقدامشان را نمیدانند، در همه جا ضرر میکنیم. بالا بردن سطح آگاهی و آموزش مردم جزو وظایف همه است. انبیاء هم آموزشهای خاصی داشتهاند، اما کار بزرگشان هوشیار کردن مردم نسبت به هویت خودشان و رابطهشان با خدا و معاد بود. موقعیت انسان را در طبیعت روشن میکردند.
به هرحال ما در جامعهای و در زمانی زندگی میکنیم که هرقدر مردم بیاطلاع باشند، کار مدیریت، توسعه ارتباطات و رفاه و تربیت مردم ضعیفتر خواهد بود و قطعاً خودآگاهی مردم کم است. ابزار آگاهی هم تقریباً در جامعه ما تعریف شده است. خانواده، مکتب، کودکستان، مدرسه، دانشگاه و بعد هم ابزار اطلاعرسانی عمومی مثل صدا و سیما، رسانهها و تریبونهای فراوان موجود که الان همه دارند، ابزار هستند و باید از اینها استفاده کرد. ما یک چیزی اضافه به خاطر سنّتی که داشتیم، داریم و آن آموزشهای مشافههای است که معمولاً روحانیت در تماس با مردم، عامه مردم را آموزش میدادند که هنوز هم هست. منتها صدا و سیما و تریبونهای دیگر آن مشافهه را به گونهای دیگر مطرح میکنند، ولی آن خیلی مؤثر است.
به نظرم شما از ابزار موجود رسمی گله داشتید. یعنی هم از آموزش و پرورش، هم از دانشگاهها و هم از صدا و سیما و هم از رسانهها. یعنی از تمام تریبونهایی که باید آموزش بدهند، توقع بیشتری دارید. من خودم یک وقتهایی سر و کارم با کارهای مطبوعاتی بود. مجله و سالنامه داشتم. درکار ما آن موقع مهمترین نیاز مطلب بود. وقتی مطلب نداشتیم، مجله رونق پیدا نمیکرد. در کار طلبگی، وعظ، سخنرانی و خطبههایمان هم همه خمیر مایه اصلی مطلب است. اگر مطلبی و حرف درستی داشته باشیم، هرکسی در راه خودش، هم خودش رونق میگیرد و هم مشتری و مخاطب زیادی پیدا میکند.
اتفاقاً میخواستم همین سئوال را بکنم که شما گفتید. این جزوههای کوچک و بروشورها و چیزهای آمادهای که نشان دادید، خوب است. لابد نسخههایی از آنها را میگذارید و من با دقت میخوانم. انشاءالله این همان است که من میخواهم بگویم و تأکید کنم. شما فرمودید نیروی انسانیاش را دارید. یعنی مواد تهیه غذا جهت آموزش مردم را دارید.
اگر واقعاً مطالب مورد نیاز مردم را به زبان مناسب سطوح مختلف، دانشجو، دانشآموز و عامه مردم داشته باشید، من خودم خیال میکنم که هم صدا و سیما، هم رسانهها باید به شما التماس کنند و از خدا بخواهند که شما پرکردن ستونی از روزنامهها را برعهده بگیرید.
به هرحال باید مشتری پسند باشد. مردم هرکدام در روزنامه چیزهایی را میخوانند. یکی دنبال آگهیهاست. یکی دنبال اخبار است، یکی دنبال مطلب است. کسانی هم هستند که دنبال اینهایی که شما میخواهید، هستند. لازم نیست که همه مردم همه چیز را بخوانند. قطعاً درمردم برای مسایلی که الان حوزه مسئولیت شماست، نیاز واقعی هست. کمتر خانوادهای است که سر و کارش با دستگاههای قضایی و یا ضابطین قضایی نباشد. مراوده عمومی با مردم هم اطلاعات لازم دارد.
اطلاعات قضایی و حقوقی و مشاورهای جزو نیازهای حقیقی مردم در زندگی است. مسافرت بروند، کار کنند، درس بخوانند، نزاع داشته باشند، ازدواج کنند، معامله کنند و هرکاری که میخواهند بکنند، از این بعد نیازمندند. خدا کند که همین جور باشد و مطالبی که میگویید، واقعاً جواب نیاز مردم را بدهد.
لذا صدا و سیما باید خیلی خوشحال باشد که بحث قضایی و حقوقی بگذارد و کلی مخاطب پیدا میکند. مثلاً بگوید عصر پنجشنبه تا ساعت فلان این بحث و مشاوره هست. سئوالاتی میکنند و جواب میگیرند. ولی شما به عنوان یک نهاد، کار متمرکز میخواهید. بالاخره یکی از مؤثرترین قوای کشور هستید. میخواهید این کار را هم برای خودتان تسهیل کنید و هم برای مردم. قاعدتاً باید یا خود آقای هاشمی یا دیگران با ارباب همه تریبونها وارد مذاکره شوند. قرار بگذارند، تعهد پرکردن یک ستون را در جریده به عهده بگیرند و بگویند ما این را به شما میدهیم. مثلاً روزی صد کلمه به شما میدهیم. میشود یک صفحه یا دو صفحه مطالب متناسب و با صدا و سیما هم هفتگی قراری بگذارید که این قدر برنامه داشته باشید.
کتب درسی محتوایش را شورای انقلاب فرهنگی نهایتاً باید تصویب کند. آقای هاشمی آنجا نایب رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگیاند و نمیتوانیم بگوییم که ایشان آنجا آنقدر نفوذ ندارند که تصمیمی بگیرند که مطالب را وارد کتب درسی کنند. هم در دانشگاهها و هم آنجا اگر واقعاً مطلبی باشد و پیگیری شود، شما خودتان پیگیری داشته باشید، کار را سخت نمیبینیم. منتها مشکل این است که تا به حال این روال نبود و مقداری سخت است که این را وارد روال کنیم و پیگیری و استقامت کنیم و کمی هم هزینه کنیم.
تهیه کردن مطلب خوب احتیاج به آدمهای متخصص خیلی متبحری دارد که شاید دارید و اگر ندارید، باید به فکر باشید و برای تهیه مطلب خوب هزینه کنید. مطالب با زبان خوب و با شیوه انتقال خوب خیلی مؤثر هستند. از شما شنیدیم که دارید. خدا کند که همینجور باشد. وقتی خواندیم، میبینیم که آیا از نظر ما هم همینطور است یا نه. ممکن است شما خودتان بپسندید و آنچه جامعه میخواهد، چیزهای دیگری باشد. این کاری است که به عهده شماست.
ایجاد رابطه هم کار سختی نیست. گفتم ابزارتان کم نیست. اولاً این نیاز مردم است. هرجا نیاز مردم است، ارزشمند است. یکی از نمونههای موفق کارمان در کشور این دانشگاه آزاد اسلامی است که بدون استفاده از منابع دولتی چنین سازمانی را با این عظمت که امروز بیش از 3 میلیون دانشجو و فارغالتحصیل دارد و همین مقدار خانواده در این مدت درگیرش شدند، در 400 نقطه کشور ساختمان، آموزش و کار دارد. نکته حساس آن، این بود که ما احتیاج مردم را دیدیم و از فرصت نیاز مردم استفاده کردیم. چون میدانستیم مردم حاضرند کمتر هزینه کنند، حاضرند فرششان را بفروشند، حاضرند ماشین نداشته باشند، برای اینکه بچههایشان در دانشگاه به هر قیمتی درس بخوانند. میدانستیم دولت نمیتواند این کار را بکند. بنابراین این نیاز را با استفاده از شرایطی که بود، برآورده کردیم و امروز چنین بنای عظیمی شکل گرفته است.
میخواهم بگویم این کاری که شما الان میکنید، کاملاً کاربردی و مورد نیاز مردم است. مردم احتیاج دارند. از این نیازشان باید به شکل مناسبی استفاده کرد. طراحی و کار حرفهای میخواهد. سازمان مناسبی میخواهد که استفاده کنید. تریبونها هم احتیاج دارند.
عرض کردم مطلب برای یک روزنامه، یک رسانه، یک تریبون یا یک گوینده مهمترین سرمایه است. این شما هستید که اگر بتوانید مطلب خوب به آنها ارایه کنید و آنها از خدا میخواهند که از شما مطلب بگیرند. باید ارتباط ایجاد کنید.
شما در شورای انقلاب فرهنگی قدرت دوم رسمی هستید. میتوانید از آن استفاده کنید و ما به عنوان مجمع، آگاهی را در خیلی از مصوبات و سیاستهایمان آوردیم. در سند چشمانداز هم مهمترین عنصر را دانایی فرض کردیم. دانایی هم شامل علوم دقیق و دانش واقعی و هم شامل دانشهای کاربردی میشود و هم آگاهی مردم حتی در سطوح کارگری، یعنی یک جوشکار خوب یا یک آچار به دست خوب یا یک راننده خوب، باید در سطح خودشان مهارت داشته باشند.
موفقیت ژاپنیها، در دنیا به این دلیل است. ژاپن منابع طبیعی خوبی ندارد. یک جمعیت متراکم در فضایی کوچک و پرلرزه دارد، اما به دلیل همین مشکلات طبیعی به سمت دانایی رفته است. الان بهرهوری ژاپن چند برابر ماست. ما ازهمین زمین، از همین ماشین، از همین مواد بهره اندکی میبریم، ولی ژاپن سه یا چهار برابر ما بهره میبرد. این دانایی اوست. ما محور را بر دانایی گذاشتهایم. این دانایی در همه سطوح است.
پیگیری میکنیم، اما مجمع خودش ذاتاً وظیفه پیگیری ندارد. وظیفه پیگیری با رهبری است. یعنی در قانون اساسی گفتند سیاستهای کلی را ایشان با کمک مجمع مینویسد و خود ایشان هم مسئول نظارت است و باید نظارت کند که اجرا شود. منتها ایشان هوشیارانه این نظارت را به مجمع دادهاند. به جای اینکه دفتری و سازمانی در دفتر خودشان تأسیس کنند و بگویند آن سازمان نظارت کند، این نظارت را به مجمع سپردهاند. ایشان الان از ما خواستهاند که در نظارت کمی ملاحظه کنیم، به دلیل اینکه دولت نوپاست. قبلاً خودش در برنامهها، مصوبات و سیاستها نبوده و باید ملاحظه کنیم. ولی در عین حال چیزهای عمومیای است که انجام میدهیم و پیگیری میکنیم. یکی از کارهایی که شما میتوانید از مجمع توقع داشته باشید، این است که همین مسئله یعنی وظیفه نظارتی را از ما بخواهید. ما هم پیگیری میکنیم. در یک یا دو سالی که گذشته، باید از قوه قضاییه توضیح بخواهیم که شما در آگاهی دادن چه کار کردید؟ از ارباب رسانهها توضیح بخواهیم که شما چه کمکی کردید؟ طبعاً وقتی گزارش بخواهیم، به ما گزارش میدهند.
در مورد دانشگاه آزاد اسلامی هم اگر مطالبی که شما تهیه میکنید، شما که گفتید اقدامات موفقی در آنجا داشتید، اگر مطالبی که تهیه شده در سطح دانشگاه باشد، میتوانیم این را جزو کارهایمان قرار بدهیم. ما از خدا میخواهیم و دنبال همین چیزها هستیم که زمینهای برای رشد آگاهی دانشجو و استاد داشته باشیم. آقایان اکثراً دانشگاهی هستند و میدانند سطح دانشگاه اینگونه نیست که مسأله سادهای را به آنها بگوییم و در کارهای آموزشی خود بگذارند. با آشناییهایی که خودتان با فضای دانشگاه، توقع دانشگاه و سطح دانشگاه دارید، نمونههایی از مطالب را به ما بدهید تا ببینیم چگونه میتوانیم آن را بگنجانیم.
به هرحال من از لحاظ خودم که جاهایی این مسایل را مطرح کنم، آمادگی دارم و از لحاظ مجمع هم آنجایی که پیگیری لازم دارد، آمادگی داریم پیگیری کنیم. از لحاظ مواد هم کارشناسهای زیادی در مورد بحثهایی که کردیم، داریم. برای بحثهای مجمع خیلی زیاد است. همین دیروز برای سند چشمانداز، یکی از کمیسیونها مواردی تهیه کرد که هفت، هشت کتاب روی میز من هست. عقبه و الزامات اجرایی مجمع برای مصوبات سند چشمانداز را تهیه کرده است. من کتابها را مرور کردم و دیدم خیلی کار کردند. متخصصین نشستهاند و الزامات را تدوین کردهاند که چگونه این مصوبات را اجرا کنیم؟ الزاماتش چه است؟
لذا ما هم میتوانیم کمک کنیم. منتها شما گفتید که از لحاظ نیروی انسانی مشکلی ندارید. اگر وقتی فکر کردید بخشی از آنها به ما مربوط میشود، ما به صورت مدون عقبههای تصمیماتمان را داریم و برای تحقیقات در اختیارتان میگذاریم. در مجموع زیارت شما و جمع همکارانتان برای من ارزشمند است. خدمت آقای هاشمی هم میگویم که کار خوبی است و ایشان خودشان بیشتر برای این کار سرمایه بگذارند.
O ایشان خیلی عنایت دارند و برای شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مکاتبه کردهاند و ما پیرو مکاتبه ایشان پیگیری میکنیم که به نتیجه عملی برسیم. ولی واقعیتش این است که اگر مسئولان رده بالای نظام ذهنیت روشنی توأم با حساسیت لازم برای این برنامه داشته باشند، خیلی میتواند مؤثر باشد.
● بالاخره خود رهبری ناظر بر این مصوبات ماست. ایشان باید به صدا و سیما دستور بدهند. اگر دستور بدهند که دیگر تخلّف نمیکنند. به صدا و سیما بگویند با شما همکاری کنند. به هرجا دستور بدهند، آنها انجام میدهند. بخصوص صدا و سیما که مستقیماً تحت امر ایشان است. البته آقای ضرغامی هم در ملاقات اخیر صدای عدالت را پذیرفته بودند که پخش کنند. انشاءالله که با همه امکاناتی که دارید، در اطلاعرسانی خوب پیشرو باشید. از زیارت شما خوشحال شدیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله