سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شرکتکننده در هفتمین نمایش مدیران دفاترصدا و سیما در خارج از کشور
بسمالله الرحمن الرحیم الحمدلله و السلام علی رسول الله و اله بسیار خوشآمدید. امیدواریم که اجلاس شما پربرکت باشد و بتوانید تصمیمات خوبی برای برنامههای آیندهتان بگیرید و از تجربه سفیران رسانهای که در سراسر دنیا دارید، استفاده کنید تا بتوانیم حرکتی که الان به چشم میخورد و میبینیم که صدا و سیما به مصاف رسانههای غول دنیا میرود، ادامه بدهیم و تقویت کنیم. برای شما خوب روشن است که امروز بخشی از جنگ دنیا جنگ رسانهای است. شاید پیشقراول جنگهای دیگر نظیر اقتصادی، نظامی و فرهنگی اینجاست و تا آخر همراهش است و نتیجهگیری مهم در اینجاست. بنابراین شما الان در محور و در متن حرکت تاریخ قرار دارید و میتوانید کارهای بزرگی را سامان بدهید. اگر بخواهیم روح این حرکت سازنده باشد و نتیجه بگیریم، در ابتکار است. فکر میکنم کسی که بتواند در مسایل مهم ، ابتکار خبرسازی و رسانهای را به عهده بگیرد، برنده است و دیگران باید از آن پیروی کنند. اگر عقب بمانیم و ابتکار نداشته باشیم و دیگران ابتکار به خرج دهند و ما را در موضع دفاعی قرار بدهند، دفاع کمی سخت است. بنابراین هوشیاری، به روز بودن، شجاعبودن و سریعالانتقال بودن از لوازم اصلی سازمان و افراد در صحنه شماست. اهمیت حرکت رسانهای را دنیا در سالها پیش در جریان کودتایی که در روسیه شد و در جریان شوروی ویلتسین خوب درک کرد که آمریکاییها نه با نیروی نظامی و یا اطلاعاتی بلکه با رسانههایشان آنچه که میخواستند، در روسیه بوجود آوردند. به نظر من یک حرکت جهشی بوجود آورد تا افکار اربابان رسانهها و طراحانی را که باید کار کنند، تغییر داد. از مدتهای خیلی دور تا امروز فرمانروایی در بخش رسانههای جهانی معمولاً به دست همین مستکبران بوده است. هرکاری میخواستند بکنند، برنامهریزی میکردند. خبرسازی میکردند و با خبرگزاریهایی که دارند منتشر میکردند و بعد هم با رسانههایشان روی این مسایل کار میکردند و تغذیه هم میشدند چون در دنیا سازماندهی کردند و همه جا هستند. میبینید چقدر برنامههای القایی و انحرافی استفاده میکنند! به تدریج آنچه که آنها ابتکار کردند، به دست جهان سوم هم میافتد. دیگران مثل تکنولوژیها و دانشها و سایر مسایل را یاد میگیرند. اگر سریع حرکت کنیم و شجاع باشیم، میتوانیم تأثیر گذار باشیم و ترفندهای آنها را علیه خودشان به کار ببریم. البته آنها به خاطر سوابق، آموزشها، تجربهها، ابزار و پولشان ممکن است دست بالاتری داشته باشند که دارند. ولی ما هم میتوانیم حضور داشته باشیم و تأثیرگذار باشیم و کارهای مهم انجام بدهیم. تا حدودی آن طلسمها و دیوارهای بلند شکسته شد و یک مقدار راه باز شده است. مثل خود دموکراسی است. خیلی از علوم و فنون الان از دست آنها در رفته است و دیگران هم میگیرند، دنیا هوشیار میشود و حرکت میکند و انسانهای پیشتازی هم پیدا میشوند و کمک مِیکنند. به نظر میرسد اگر تعبیر کنیم که میتوان الان حالت تهاجمی گرفت، خیلی از دور از حقیقت نباشد. اگر هوشیاری باشد و نیروهای شجاع در صحنه باشند و حمایت شوند، در خیلی از صحنهها میتوان حالت تهاجمی گرفت و آنها آسیبپذیر و ضربهپذیر هستند. در بسیاری از مبارزات میتوان کار کرد. مثلاً در همین آخرین حادثهای که اتفاق افتاد که از کامپیوتری در پاکستان چیزی در میآید که جامعه آمریکا را دچار شوک میکند. طرحی علیه آمریکا بوده و مربوط به چند سال پیش است. یعنی اینقدر آنها آسیبپذیرند. در مسایل خاص مثلاً در عراق میتوان اخبار و حوادث واقعی زیادی پیدا کرد و در اختیار دنیا گذاشت که اینها را به انفعال و عقبنشینی وادار کرد. همین جریانی که در قضیه شکنجه زندانیها اتفاق افتاد، اینکه چه کسانی رواج دادند، بحث دیگری است، اما میتوان چنین مشکل عظیمی را برای آنها خلق کرد. لذا میبینیم که مجبور شدند بر خلاف ادعاهایشان ماهیت خود را نشان بدهند که در عراق اینهمه به خبرنگاران و مستندسازان ما تعرّض میشود. چرا اینقدر از آنها میترسند؟ میگیرند و زندانی میکنند، اخراج میکنند و اجازه حضور در صحنهرا نمیدهند. برای همین موقعیت است. چون احساس میکنند خبرنگار شجاعی میآید و برای آنها دردسر درست میکند. خیلی باید ساده باشیم که فکر کنیم در افغانستان مأمورین امنیتی افغانی مأمورین شما را میگیرند. تحقیقاً طرح آمریکاییها و انگلیسیهاست. آنها فکر میکنند نباید چنین مزاحمهای جدّی در مسیرشان باشد. یا در فرانسه این افتضاح را به جان خودشان میخرند و حکم میکنند که المنار نباید از ماهوارهای که از فرانسه شروع شد، در آنجا پخش شود. اینها در ظاهر طرفدار این هستند که همه چیز باز و افشاگری باشد و مردم انتخاب کنند. کارهای آنها را خیلی زود میتوان نشان داد و بعد هم آنها را وادار کرد که کاری کنند تا ادعاهای دهها ساله اینها پیش مردم روشن شود که حقیقت نیست. تا جایی که به خودشان مربوط شود، این حرفها درست نیست. به نظر میرسد یکی از کارهای بسیار مهم شما این است که خبرنگاران شجاع و باهوشی در صحنههای حساس داشته باشید و واقعاً هم حمایت کنید. به هر قیمتی که باشد، نظام باید حمایت کند. خود شما جلوتر هستید و باید حمایت کنید و به آنها جسارت بدهید و تشویق کنید تا خود را به آب و آتش بزنند و جلو بروند و بفهمند و زود هم منعکس کنند. سرعت عمل و هوشیاری سیاسی خیلی مهم است. همیشه مسئله خبر نیست، باید چیزهایی را تحلیل و به ریزهکاریهای مسئله توجه کرد و اینها را جلو انداخت و به دیگران گفت. مثلاً اینها در عراق الجزیره را تعطیل کردند. چقدر میتواند برای آنها افشاگر باشد که دروغ میگویند! توقع دارند همه رسانههای آنها در همه دنیا هرچه میخواهند، بگویند و به هرجا بروند. یک ذره که آنها را محدود کنید، هیاهو به راه میاندازند و مطالبه میکنند. ولی خودشان چنین کارهایی میکنند. چه کسی باور میکند که خود عراقیها الجزیره را بستند؟ هماهنگی از بالا و دستور بوده است. شاید هم اینها دلشان میخواست، اما وضع الان اینطوری است. نشان میدهند که از فاش شدن حقایق واهمه دارند. ولی با زرنگی شکل خاصی از فاش شدن را اجرا میکنندکه دیگران فکر کنند آنها حقیقت را برای مردم میگویند. این کار شماست و بخش جهانی شما و خبرنگاران شما که در صحنه هستند و تحلیلگران شما و طراحان شما باید به مسایل مهم و روز دنیا توجه ویژه کنند و پیشقدم باشند. یکی از کارهایی که ما معمولاً نمیکنیم و آنها هم با ما همکاری نمیکنند، این است که خبرنگاران ما خیلی فرصت پیدا نمیکنند. مسایل داغ را با شخصیتهای مطرح دنیا مطرح کنند. مصاحبههای طولانی و پردغدغه بگذارند. همان کاری که آنها میکنند و شما میبینید. مثلاً بی بی سی یا جاهای دیگر مثل الجزیره و سی.ان.ان موقعیتی دارند. مصاحبههای بزرگی میکنند. بلد هم هستند و یک مقدار مصاحبه شونده را راضی میکنند تا چیزهایی به نفع آنها بگوید و چیزهایی که علاقمند هستند، منتشر شود و به جایی هم برنمیخورد، منتشر میکنند. از قبلاً هم قرارشان را میگذارند و کار خودشان را هم میکنند. ممکن است یک ساعت مصاحبه باشد که 5 دقیقه به نفع آن شخص 5 دقیقه هم به نفع آنها باشد و بقیه دیگر بدنه است. حتماً باید این کار را بکنید. البته سخت است با شما مصاحبه کنند. ولی باید کمکم طوری عمل کنیم که برای آنها به صرفه باشد و بگویند مصاحبه میکنیم. مثل ما زمانی تشخیص میدهیم اگر با فلان خبرنگار خارجی مصاحبه کنیم، یکسری حرفهایمان را میگوییم و منافعی برای ما وجوددارد. آنها هم میتوانند چنین حالتهای پیدا کنند. به هرحال الان حرفهای ایران مستمع دارد. مثل کشورهای معمولی جهان سوم نیست. حتماً خیلیها میخوانند و گوش میکنند تا ببینند قضیه چیست و از کجا میآید. بخصوص اگر به منطقه ما، افغانستان، عراق، فلسطین، لبنان، و مسایل نفت و مسایل هستهای و به طور کلی انرژی مربوط باشد، دلشان میخواهد حرف ایران را بشنوند. در مجموع سرمایه خوبی در بخش رسانهای خارجی صدا و سیما خلق شده است که باید این سرمایه را حفظ، تقویت، شفافتر و به روزتر کرد. اگر همین حرکتی را که همین چند سال کردید، جلوتر بروید، میتوانیم به یک قدرت رسانهای تأثیرگذار تبدیل شویم. انگلیسیها شگردی در بی.بی.سی دارند که معمولاً در مسایل دنیا زبان اپوزیسیون میشوند. هرجا که باشد، خیلی هم برای آنها فرق نمیکند. اگر اخبار عراق را هم بگویند، در آنجا هم حرفهای اپوزیسیون را میگویند. جاهای دیگر هم میگویند. البته حساب شده و با برنامه اینکار را میکنند. این باعث میشود که هم مخالفین هر جایی علاقمند میشوند و گوش میدهند و مراجعه میکنند و مستمع پیدا میکنند و مطلب میدهند و هم خود نظامها و رژیمها گوش میدهند تا ببینند آنها چه میگویند. بالاخره نمیتوانند نادیده بگیرند. خبر مهمی مطرح کردند. مستمع را زیاد میکنند. مستمع مهمترین سرمایه رسانه است و با این شیوه عمل میکنند. در کشور خودمان نمیتوانیم زبان اپوزیسیون باشیم، اما در خیلی از جاهای دنیا میتوانیم. آنها برای اهداف خاص استعماری و انحصاری خودشان جهتدار هستند. ما هم جهتدار هستیم. میتوانیم درجهت افکار حمایت از مظلومان و مردم و مخالفت با سلطه و ظلم و چیزهایی که در اهداف انقلاب ما هست، حرکت کنیم. در عین حال ظرافت خاص خودش را میخواهد که بتوانیم حضور بیشتر رسانهای پیدا کنیم. الان دیگر بستن رسانهها در سطح جهانی مقدور نیست. اگر جا ببندند، از جای دیگر در میآید. این وضع، شرایط خوبی خلق میکند. فکر میکنم مسایلی که الان در منطقه ماست، بسیار بسیار مهم است، قبل از اینکه با شما ملاقات داشته باشیم با وزیر امور خارجه پاکستان ملاقات داشتم. در حقیقت آدم میفهمد که الان راهی جز تکیه بر مردم و دموکراسی و جدّی گرفتن آراء مردم نمانده است. غربیها هم دیگر نمیتوانند این را نادیده بگیرند. تا به حال بازی میکردند، ولی حالا دیگر جدّی شده است. بحران افغانستان و عراق را دیدیدم. در عراق با شکستن دیکتاتوری صدام و حزب بعث به نظر نمیرسد کسی بتواند در آینده دیکتاتوری برقرار کند و این راه دیگر باز نمیماند و دنیا حمایت نمیکند که بخواهند دست نشاندهای بگذارند و بگویند جلادی کن. ممکن است شروع کنند، اما موفق نمیشوند. مردم کشورهای دیگر و جریانهای مبارز جهانی مقابل آنها میایستند و افشاگری میشود و نمیگذارند. در داخل هم مردم دیگر اجازه نمیدهند کسی بیاید و به تدریج مثل صدام و حزب بعث شود. همانطور که در افغانستان چنین نمیشود. باید به آراء مردم توجه کنند و مهم این است که کسانی باشند که مردم را هوشیار، هدایت و راهنمایی کنند. باید به قدرت عظیم خلقی که از این به بعد موتور حرکتها خواهد شد، بیشتر جهت بدهند. میتوانید در این رسانه روی این مسایل خیلی کار کنید. آنها الان انفعالی عمل میکنند. آمریکاییها چند ماه پیش حرکتی کردند و به نجف و شهرهای مقدس حمله کردند و مردم را کشتند. بعد از چند روز معلوم شد که شکست خوردند و نتوانستند به اهدافشان برسند. حکم بازداشت صادر کردند، ولی نتوانستند اجرا کنند. رفتند و دوباره مطالعه کردند و الان به شکل دیگری شروع کردند. الان چهار، پنج روز است که بمباران و خیلی قساوت میکنند و از همه خط قرمزها عبور میکنند، اما هیچ نتیجهای نمیگیرند و در جا میزنند و با یک تهدید مجبور شدند شیرهای نفت را ببندند. چون ترسیدند آتشسوزیها و خرابکاریهایی وسیع مشکل درست کند. ارقام بزرگی میگویند که اینقدر کشتیم. تا به حال برعکس بوده و تعداد را کم میگفتند، اما الان اعداد را زیاد میگویند تا جنگ روانی ایجاد کنند. مثلاً میگویند این مقدار را در نجف کشتیم که دروغ میگویند. حالت انفعالی روزمرّگی پیدا کردند. بخشی از مردم عراق که نمیخواهند اینها سلطه پیدا کنند، مبارزه میکنند. پول خرج میکنند. مجروح و کشته میدهند، آبروی خودشان را میبرند و هیمنه خودشان را میشکنند. از پارسال تا به حال که یک سال و نیم از فتح عراق توسط آمریکاییها گذشته، آمریکاییها عقبترند و جلوتر نیستند. آن روز ابهت زیادی داشتند. صدام را زود شکست داده و وارد بغداد شده بودند. اطرافیان را ترسانده و کشورهای دیگر را نگران کرده بودند. ولی امروز مضحکه شدند و ماندند و پول و آبرو خرج میکنند و معلوم شده که هیچ نتیجهای هم نگرفتند. طراحی کردند که انتخابات عجیب و غریبی بر پا کنند که کنگره ملی را درست
کردند. وقتی که نتیجهاش درآمد، دیدند چیزی که آنها میخواهند، نیست. کسانی آمدند که آنها نمیخواستند. خودشان و سازمان ملل آمدند و این کارها را کردند. الان هم به فکر تأخیر آن هستند. دو هفته به تأخیر انداختند. ولی آخر چه نمیشود؟ نمیتوانند برای همیشه به تأخیر بیندازند. اگر بخواهند عوض کنند، رسوایی بیشتری دارد. چون سرو کارشان با مردم است. این حرکت مردمی است که الان به دیگران امید داده است که وارد صحنه شوند. یکسری از این مسایل را به ما مربوط میدانند و به حساب ما میگذارند که اصل انقلاب اسلامی این راهها را در منطقه باز کرد و امروز هم واهمه آنها این است که این ما هستیم که در عراق این کارها را میکنیم. خودمان میدانیم ما نیستیم. مردم عراق هم مثل مردم ایران راهی را انتخاب میکنند و رهبرانی دارند. ممکن است از ما هم یاد گرفته باشند که این بحث دیگری است. به هرحال روح حرف من با شما این است که زمان مناسبی برای خدمت کردن و تأثیر گذاشتن است که انشاءالله جمعبندی خوبی از برنامههایتان داشته باشید. ما هم مطلع شویم که چه سیاستهایی را میخواهید اعمال کنید. دعا میکنیم موفق باشید. بخصوص آنهایی که در جاهای خطر زندگی میکنند و خوب هم کار میکنند. وقتی گزارشهای نمایندههای شما را در خارج، از اخبار گوش میدهیم، متوجه میشویم که روح سیاست منطقه را میگویید. مسایل حساس را میفهمید و خوب منتقل میکنید و صادقانهتر از رسانههای غربی برخورد میکنید. البته چون در جهت اهداف ماست، بیشتر خوشمان میآید. شاید دیگران اینطور قضاوت نکنند. ولی ما احساس میکنیم اطمینان بیشتری به این مطالب وجود دارد. انشاءالله موفق باشید. والسّلام علیکم و رحمه الله