بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
زیارت شما برای ما مغتنم است. این نوع کارهایی که شما میکنید، جزو آرزوهای دیرین ما در حوزه بوده است و فکر میکنم بطور طبیعی، شرایط زمانی ما را وارد مراحل درستی میکند.
بنده به عنوان یک طلبه معمولی که در حوزه کار میکردم، المراجعات برای ما که میخواستیم منبر برویم، زیبا بود و آن را میخواندیم. احتجاجات ائمه (ع) که در آن نقل میشد، جزو محورهای مطالعاتی ما بود. در زمان بحث با کمونیستها چیزهای دیگری هم بود، ولی در المراجعات برای بحثهای این شکلی هم چیزهایی پیدا میکردیم. احساسی که در ما بود و هنوز هم هست، این بوده و هست که شیعه در تاریخ و تاریخ اسلام خیلی مظلوم است، بخاطر اینکه معمولاً شیعه اپوزیسیون حکومتها بوده، البته غیر از مقاطع محدودی که از این حالت مخالفت خارج میشد.
مثل عوامل دوره شیخ مفید و سید مرتضی، بوده است که در همان موقع هم آنها آثار مهمی را تقدیم جهان اسلام کردند. شخصیتهایی که ما آنها را متجدّد، مصطلح و احیاءگر میدانیم که بیشتر آنها در لبنان ظهور کردند که شاید به خاطر شرایط جنگ پدید آمد. چون جنگ جهانی بسیاری از معادلات را بر هم زد و باعث شد فضایی در دنیا بوجود بیاید که افرادی حرفهای دیگری بزنند و آنها هم خوب از این موقعیتها استفاده کردند که دوره ویژهای است.
کارهای مهمی انجام دادند که لبنان خیلی به احیاء میراث شیعی کمک کرده است که معمولاً آنها آدمهای با سعه صدر بودند و تعصبی نبودند که به حرفهای نادر و غیرمنطقی بچسبند. با دید باز به مسائل نگاه میکردند. در اهل سنت هم معمولاً آدمهای با سعه صدر بودند که هم مخاطب داشتند و هم از آنها استقبال میشد و مکاتبات زیادی در مسایل مختلف بین آنها ردّ و بدل میشد. ولی در هر حال شیعه مظلوم است، چون نابترین منابع اسلامی در اختیار شیعه است، روایات متعددی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) وجود دارد که آنها خودشان را شاگرد دیگر ائمه میدانند.
ائمه بدون واسطه از مبادی وحی مطالبی را گرفتند که معتبر هستند. به هرحال این سلسله بدون دستبردگی به وحی میرسد و اعتبار واقعی دارد و شاگردهای آنها مثل امام باقر و امام صادق(ع) شخصیتهای بزرگی بودند که منشاء بسیاری از جریانهای علمی آن زمان میشدند. این سرمایه عظیم به خاطر اختلافات سیاسی و به خاطر نقدی که شیعه به خلفا داشته، بیان نمیشد. نقد آنها حقیقتاً درست بوده است، چون بجز خلفای اول و دوم بقیه نه عالم و نه از لحاظ مبانی عقیدتی و عقلی زیاد قابل قبول بودند، لذا طبیعی است که شیعیان نقد درستی بر آنها داشتهاند. ولی در مقابل ظلم، زور، قتل، زندان و .... تقیه میکردند و یا بصورت مخفی حرفهای خودشان را میزدند و دشمنان هم سعی میکردند شیعیان را بدنام کنند.
قدرتهای بزرگ و مسلط نمیخواهند افکاری که بر ضد آنهاست، خصوصاً آنهایی که جنبههای دینی به خود میگیرند، تقدّس و موقعیت آنها را مخدوش کند. لذا همیشه به شیعه و اسلام و معارف اصیل اسلامی ظلم شد و بسیاری از چیزهایی که میتوانست برای دنیای امروز میراث ارزشمندی باشد، گم شده است و مورد تخریب قرار گرفته و آلوده شد و در آنها دست بردهاند. اینکه الان شما و حوزه علمیه به فکر باشید و احیاء کنید، نمیتوانید چیزهایی را پیدا کنید. ولی چیزهایی هم هست که به آسانی پیدا نمیشود. ولی کم کم میتوان به آنها رسید و شاید در جای دیگری از دنیا باشد.
به هرحال اگر این خدمت را به اسلام بکنیم که آثار گرانبهای اسلامی ما را در مقاطع مختلف و شرایط گوناگون مثل مغول، فاطمیها در مصر، همدانیها، امویها، عباسیها – که هریک دوران خاصی هستند. در این دوران اطراف دستگاهها کسانی بودند که توجیهگر دینی بودند - سیر مکتب و اندیشه اهل بیت را از میان علمایی که دراین سیر قرار میگیرند و مکتبهایی که داشتند - درآوردیم و آنها را با هم مقایسه کنیم و تکامل، تنزل و شرایط خاص آنها را بدست آوریم، در نوع خود کاری بزرگ است. جایی مثل ایران که حکومت شیعی تشکیل شده و حوزه علیمه قم هم پشتوانه آن است. دانشگاهها هم همکاری کنند تا از عهده این کار برآییم. مثلاً الازهر هیچ وقت حاضر نمیشود همتش را در مسیر شیعه قرار دهد. عربستان هم الان دانشگاههای خوبی دارد. در سوریه و اندونزی هم حرکتهای علمی خوبی بین علمای دینی پیدا شده که ارزشمند است. ما هم باید جایی باشیم که با منابع حکومتی و دسترسی به منابع، کار خود را انجام دهیم. چون اصلیترین رشته معارف اسلامی از طریق ائمه (ع) در جاهای مختلف مثل ایران، بحرین، لبنان و ... بروز کرد و تکامل یافت.
شرفالدین را کم و بیش نسل جدید و بخصوص طلبهها میشناسند.شاید دانشجویان به کارهای شرفالدین چندان آشنایی نداشته باشند، ولی طلبههای زمان ما خوب میشناختند. الان نمیدانم در حوزهها چقدر ایشان را میشناسند. باید افرادی مثل ایشان و مثل کاشف الغطا و غیره که در قرنهای مختلف داریم، مورد شناسایی قرار گیرند. به هرحال این یک حرکت با ارزش و ضروری است و جای آن هم خالی است که شما دارید انجام میدهید. و انشاءالله تکامل پیدا کند.
چیزی که من میخواهم به آن تأکید کنم این است که ما الان به وحدت شیعه و سنی نیاز داریم، در عراق میبینیم که چه شرایطی حاکم است، با استفاده از اختلاف شیعه و سنّی میتوانند اوضاع را همیشه خراب کنند. اگر در عراق حکومت مردمی بوجود آید، خیلی مهم و مبنایی است که بتوانیم براساس افکار پذیرفته شده امروز دنیا، دموکراسی و اکثریت آراء را داشته باشیم و این چیزی نیست که بتوان در مقابل آن ایستاد، مگر با حیله، تزور و زورگویی و ...
برای ما بسیار مهم است که مسأله شیعه و سنّی را درنظر بگیریم. به نظر میرسد که اهداف شرفالدین این نبوده که به تفرقه دامن بزند. ولی میخواسته با امثال وهابیهایی که در زمان ما هستند، مقابله کند. اشکالاتی را که در شرفالدین میبیند، سلفیها و وهابیها هم نسبت به ما دارند. سایتها و کتابهای آنها نشاندهنده آن است که چیز جدیدی نیست. حرفهای قدیم را میزنند که به شیعه تهمتهای یهودی آمریکایی میزنند. با اینکه بعد از انقلاب اسلامی رکن مقاومت در مقابل صهیونیستهای بینالمللی بوده و مشخص است که ایران چقدر بهای مبارزه با صهیونیسم را میپردازد.
اینها کسانی هستند که جنگ با اسراییل را فراموش کردند و مشکل ایران را اولویت دادند که برای خودشان دشمن نقد بتراشند و انقلاب اسلامی هم سیاستهای آنها را دگرگون کرد. لذا تهمتها از طرف آنها دامن زده میشود. ما نباید در این فضا حرکت کنیم و باید عاقلانه حرکت کنیم و نقاط مثبت خودمان را بگوییم. الان وقتی میخواهیم بحثهای کلامی مذهبی کنیم. به سراغ نقاط ضعف آنها نرویم. هرچند آنها نقاط ضعف کمی ندارند و اگر بخواهیم آنها را بگوییم، خیلی زیاد است و فایدهای هم ندارد. چون کسی از مذهب خود برنمیگردد.
باید چیزهای مثبت خودمان را بگوییم. توصیهای که در اینگونه بحثها و کنگرهها کنم، این است که هرجا که میخواهیم به مذهب آنها تعرض کنیم، حتی اگر استدلال ما هم باشد، صرفنظر کنیم و فقط تهمتهای آنها را جواب بدهیم و کارهای خودمان را انجام دهیم. شخصیتهای مثل شرفالدین و امثال آنها نمونههای خوبی هستند، البته آنها هم از چیزهایی استفاده میکنند که بگویند اینها تعصب دارند.
به هرحال بنده فکر میکنم حرکت خوبی است که حوزه الان دارد انجام میدهد. حتماً دستگاههای دولتی که با شما همفکر و همراه هستند و دستگاهها و امکانات فراوانی که رهبری دارند، پشتیبانی میکنند. خدا کند فرصت بیشتری پیدا کنیم تا بتوانیم وظیفهای را که در مقابل مکتب اهل بیت (ع) و آثار اسلام ناب داریم، انجام دهیم و از عهده این مسئولیتهای برآییم. من مقابله به مثل را صلاح نمیدانم و ما باید کار خودمان را انجام دهیم.
و السّلام علیکم و رحمه الله