سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره سرداران و 450 شهید تیران و کرون
بسمالله الرحمن الرحیم
واقعاً دلم میخواست به برنامه شما بیایم. سفرهای ما سخت است. عدّه زیادی از بچههای دفتر و پاسدار میآیند و هزینه زیادی دارد. بعلاوه مایل بودم اگر به آنجا بیایم، به نجفآباد هم بروم. بالاخره با طلبههای آنجا از نظر عاطفی خیلی مأنوس بودیم و از زمان طلبگی هم با مردم آنجا روابط زیادی داشتم. این مسایل کمی مانع شد. یکسری موانع دیگری هم هست و این سفر در حال حاضر مقدور نیست. در عین حال با افتخار پیام میدهم.
حضور آقای مظاهری در آنجا میتوانست انگیزهای برای من باشد که به احترام ایشان بیایم. از جهت دیگر چون ایشان میآیند، شما یک امتیاز دارید. خیلی از اوقات در چنین برنامههایی این امتیاز وجود ندارد. ولی ما به شهدا وایثارگران - چه جانبازان، چه آزادگان و بخصوص مفقودان که هنوز داغشان تازه است - ارادات داریم و حقیقتاً خانوادههای آنها را دوست میداریم و احترام زیادی برای آنها قایل هستیم. بخصوص که این خانوادهها اعتبار ایثارگران را خیلی خوب حفظ کردند. بعضیها در گذشته نگران بودند که مثلاً بعداً این خانوادهها سرخورده شوند. چون معلوم بود که حقوق آنها را به طور کامل نمیتوان تأمین کرد. به همین دلیل تصور میشد که روزی آنها دلسرد شوند. ولی انصافاً خوب مقاومت کردند. هرجا که میرویم، میبینیم ستون فقرات انقلاب، خانواده شهدا، ایثارگران، جانبازان و آزادگان هستند.
اینها به جای اینکه سربار جامعه باشند. به خاطر قربانیهایی که در جنگ دادند، به سرمایههای عظیم مادی و معنوی تبدیل شدند. از نظر معنوی روشن است، چون الهامبخش هستند و مردم از نام و کار و روحیات آنها استفاده میکنند.
از نظر مادی هم آنها به یک اهرم قدرت انقلاب در کشور تبدیل شدند. بالاخره جمعیت انبوهی از توده مردم بعنوان نیروی دفاعی بیجیره و مواجب در خدمت انقلاب هستند.
در جاهایی که خانواده شهید وجود دارد، چه در شهر و چه در روستا، چه در کارخانه، اداره، مزرعه، مدرسه، دانشگاه و ... ناظر، نگهبان و مواظب هستند. اگر انحرافی، ببینند از انقلاب طرفداری و مطرح میکنند. واقعاً یک سپاه بسیار بسیار مقتدر و کم هزنیه در خدمت انقلاب قرار گرفتند که نان خودشان را میخورند، ولی برای انقلاب فداکاری میکنند. هم با عملشان نمونههای خوبی هستند و هم مدافع هستند.
بالاخره یاد این شهدا و جانبازان در جامعه درس میدهد. ما خودمان دیدیم و تمام عمر ما هم سر و کار ما با نیروهای جهادی و ایثارگر بوده است، ولی الان وقتی با خانواده ایثارگران و جانبازان و شهدا برخورد میکنیم، احساس میکنیم برای خودمان سازندگی دارد. خیلی چیزها را احیا و تجدید خاطره میکند. آنها با وجودشان به ما درس میدهند.
حتماً برای مردمی که به اندازه ما در این فضاها نبودند، معنادارتر است و سؤالاتی برای آنها مطرح میشود که چرا آنها شهید یا جانباز شدند؟ اگر بروند و از خودشان این سؤال را بپرسند، جوابهای خوبی میگیرند و اگر هم نپرسند، وجدانشان پاسخ خوبی به آنها میدهد. بالاخره میدانند برای دین و انقلاب و مملکت بوده است. این مقدار را همه درباره شهدا میدانند.
به هرحال مثل اینکه خداوند این سنت را همیشه در تاریخ حفظ کرده است که با اینگونه انسانها از پیام و رسالت انبیا حفاظت کند. هم پیش خداوند، سرمایه و هم برای بشر الگو و سرمشق است. کاری که میتوانیم بکنیم این است که همانطور که جنابعالی بخشی از مشکلات آنها را گفتید، باید آنها را رفع کنیم تا این مشکلات نباشد. هزینههای زیادی در کشور داریم. حال اگر فرض کنید مشکلی هم نداشته باشند و مثل دیگران زندگی عادی داشته باشند، از لحاظ روحی باید به شکل دیگری به دادشان برسیم که یکی از کارها همین است که شما انجام میدهید.
چند وقت پیش در لرستان بودم. برای همین مراسم شهدا رفتم. فرصتی پیش آمد تا احوالپرسی کنیم و شرایطشان را ببینیم. برای من خیلی روشن بود که کاری که در لرستان کردند، تجدید همان حماسههای دوران دفاع است. در شهرها و روستاها به راه افتادند و برنامه پنجسالهای برای شهدا در نظر گرفتند که سه سالش را پشت سرگذاشتند. وقتی لیست کارهایی را کرده بودند، دیدم ، فهمیدم هر نوع کاری مثل خاطرات، فیلم، سرود، داستان، آثار شهدا، وصیتنامهها و خیلی چیزها را درست کرده بودند. هر جا برویم همینطور است. ولی چون اینجا به تازگی رفتهام، یادم هست. بالاخره آنها در برنامهای که ریختند همراه با برنامه پنج ساله کشور متولی حفظ طراوت حضور شهدا شدند. خوشبختانه این کار عمومی شده است. بخصوص مسئولانی که علاقمند هستند، وقت و سرمایه بیشتری برای این کار میگذارند و کمکم به سنت درستی تبدیل شده است. حال تا چه زمانی این سنت مورد استقبال قرار میگیرد. نمیدانم. ولی تا زمانی که در جامعه کشش دارد، باید این راه را طی کنیم.
بعداً هم وقتی این کارها تکراری شد، باید کارهای جدیدی طراحی کنیم که مسؤولان مربوطه میکنند. بالاخره نیروهای حماسی کشور عاجز نیستند و طراحی میکنند. باید آنها را نگه داریم. البته شهدای ما خیلی به این چیزها نیاز ندارند، ولی برای خودمان و برای تاریخمان و برای امتداد پیامشان و مسئولیتی که داریم، انجام وظیفه کنیم.
من بعنوان یکی از همسنگران آنها صمیمانه از شما تشکر میکنم و دعا میکنم که موفق باشید و این برنامه را خوب برگزار کنید. انشاءالله آثار جاویدانی مثل کتاب، فیلم، سرود و ... از برنامههایتان در بیاید. حتماً یادگاری در شهرتان میسازید. چیزی نساختید؟
○ بحث کتاب شهدای شهرستان مطرح است که شامل وصیتنامه و خاطرات همرزمان شهداست که انشاءالله تا یکی دو ماه آینده چاپ میشود.
● البته شهرستان شما کوچک است. در کرمان در اولین کاری که شروع شد، آقای سردار سلیمانی موزه جنگ خوبی طراحی کرده بود. از آن موقع 5 یا 6 سال میگذرد، ولی آن موزه مثل زیارتگاهی برای مردم شده است. این کارها، کارهای خوبی است. البته در شهرهای کوچک نمیتوان اینقدر هزینه کرد. اما بالاخره باید چیزهایی داشته باشید. مثلاً ساختمانی که این آثار جمعآوری شود و هرکس بخواهد، استفاده کند. بالاخره در جمعیت زیاد شهدای شما چیزهای دیدنی هست که بتوانید جمعآوری کنید و مردم و یاحتی از مدرسهها بچهها ببینند و گروهی برای آنها توضیح بدهند. به هرحال حرکتی که الان در کشور وجود دارد، حرکت مبارکی است و فکر میکنم خداوند و شهدا را راضی و توفیقات شما را هم بیشتر میکند.
والسّلام علیکم و رحمهالل