سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم دهه فجر
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول اله و آله
بسیار خوشآمدید. ما هرسال شما را که میبینیم با ترکیب ستاد و دلسوزی و تلاشی که میکنید، احساس میکنیم کسانی هستند که نمیگذارند این حادثه کمنظیر پیروزی انقلاب، که دهه فجر ظرفی برای تجدید خاطره با آن است، به فراموشی سپرده شود. از برنامههای متنوعی که جناب آقای زارع اشاره کردند، تشکر میکنم. میبینم با مطالعه و توجه به شرایط روز برنامهها را تنظیم میکنید.
البته توقع من این بود که وقتی وارد بهمن میشویم، رسانهها نشان بدهند که فصل تازهای در سال است و چیز جدیدی در رسانهها بروز کند که متأسفانه تا بحال چنین چیزی را ندیدم. باید همکاری شود تا همانطور که مردم از هفتهها قبل به استقبال نوروز و بهار میروند و همه چیز رنگ بهاری میگیرد و در همه جا مشهود است که چیزی جدیدی در حال وقوع است، برای جشن انقلاب هم چنین شود. چون دهه فجر از آن مهمتر است و ماه بهمن خیلی برای ما با اهمیت است. لذا انتظار میرود که رسانهها نگذارند این نقطه برجسته و مشعشع تاریخ ایران کم رنگ و فراموش شود. برنامههای شما به تدریج اجرا میشود و اثر خود را خواهد داشت و انشاءالله روبه تکامل است.
نکتهای که میتوانیم امسال روی آن بیشتر تأکید داشته باشیم و حرف بزنیم، تقارن دهه فجر با محرم است. حادثهای که حقیقتاً در روزهای انقلاب تأثیرگذار بود. فراموش نمیکنیم وقتی که در سال 57 به محرم نزدیک شدیم، یکباره حالت جهشی را در انقلاب شاهد بودیم. یعنی خون عاشوراییان آن زمان بجوش آمد و اثر خودش را در افکار مردم ما بیشتر نشان داد و مردم ما با الهام از عاشورا گامهای جدیدی در مواجه با رژیم ستمشاهی برداشتند و تاریخ رنگ دیگری گرفت. هیچکس نمیتواند آن را فراموش کند. راهپیماییهای عاشورا و تاسوعا ضربهای سنگین بر پیکر رژیم شاه وارد کرد و مردم را به جلو برد.
شکل و محتوای راهپیماییهای این ایام کاملاً با دیگر ایام متفاوت بوده است و رژیم میدانست که در آنجا رگههای حیاتش قطع میشود، لذا فشار زیادی به این بخش میآورد تا از شدت برنامههای تاسوعا و عاشورا بکاهد.
امسال گویندگان، مداحان و نویسندگان، حق تقارن این بخش را ادا کنند، انقلاب ما جدا از عاشورا نیست و در آینده همین عاشوراست که در حرکتهای عظیم مذهبی و سیاسی تاریخ خواهد بود، کاری که اباعبدالله(ع) و اصحابشان در تاریخ ثبت کردند و از طفل شیرخوار تا پیرمرد و زنان و مردان را تقدیم کردند و شقاوتمندانهترین فشارهای یزیدیان را تحمل کردند و مظلومانهترین صحنه تاریخ را ارائه دادند و با اسارت اطفال، زنان و بیماران که با خامی برنامهریزان یزیدی از کربلا به کوفه و از آنجا به شام بردند و در مسیرها در خیابانها گرداندند، تاریخ را به حرکت در آوردند. آنها خیال میکردندزهرچشم میگیرند و دلها را میترسانند، اما نمیفهمیدند که دارند دلها را برای خشم عظیمی بارور میکنند که طوفان آن کم کم خودش را در تاریخ اسلام نشان داد و هنوز هم آن طوفان ادامه دارد.
ما هم توانستیم انقلابمان را در تمام دوران هفده ساله مبارزات سخت، بیشتر در مراکز مذهبی مسجد، تکایا و مناسبتهایی از نوع عاشورایی و طرح راه اباعبدالله(ع) به پیروزی برسانیم. امسال حتماً مداحیها وسخنرانیها رنگ عاشوراییخواهدداشت.هدف امام حسین(ع) را که خیلی آشکارا در برنامههای عاشورا و در کلام امام (ع) مشخص شده، دوباره تجدید حیات کنیم و به یاد مردم و تاریخ بیاوریم.
اینها تکرار نیست، اینگونه چیزها تجدید خاطره است. در شرایط و تحولات دنیا و مسائل مهمی که در زندگی اتفاق میافتد، برخی قطعات تاریخ کمرنگ میشود و یا تحتالشعاع قرار میگیرد. این مناسبتها ما را وادار میکند که نگذاریم این کم رنگیها اتفاق بیفتد و غبارهای نشسته بر روی آنها را پاک و صیقلی کنیم و به تناسب مسائل روز به آنها رنگ روز بدهیم. چون یک جریان کهنه شدنی نیست، تمام آن دفاع از حق و مردم در مقابل یک رژیم ستمگر بوده است و همیشه خواهد بود. ممکن است اسم رژیم و نوع ستم عوض شود و مظلومان شکل دیگری پیدا کنند، ولی ماهیت قضیه یکی است.
به هرحال این تقارن و مسائل سیاسی و جهانی را که با آنها مواجه هستیم، چیزهای کمی نیستند. در این 27 سال اگر مشکلاتی برای نظام پیش میآمد، محرم و صفر و یا دردههفجر، در سایه انقلاب و یادآوری فداکاریهای رزمندگان، السابقون و پیشتازان راه روشنتری را در پیش ملت میگذاشتیم و خود ملت راه ما انتخاب میکرد. الان هم اینگونه است و باید از این موقعیت برای شرایطی که خارجیها دارند بر ما تحمیل میکنند و انصافاً از نشانههای خوب و روشن زورگویی، قلدری، حقنشناسی و زیادهخواهی استعمارگران است، استفاده کنیم. جای آن است که با توجهی که به دهه فجر و عاشورا و مقاطع تاریخی میکنیم، روحیه مردم را برای مقابله با این زورگوییهای بدی که این روزها با آنها مواجه هستیم، آماده کنیم که از جمله آنها حضور اشغالگران در اطراف کشور و شرایطی است که میبینید.
نکته دیگری که نباید هیچوقت فراموش کنیم و نگذاریم کسانی پیدا شوند که بخواهند آن را کم رنگ کنند، نقش امام و روحانیت است. همه ما میدانیم اگر امام اقدام نمیکردند، روحانیت با آن وسعت قیام نمیکرد و اگر روحانیت با آن وسعت به میدان نمیآمد و پیشتازی نمیکرد، مردم هم به صحنه نمیآمدند. همیشه گروههایی از مردم بودند، همیشه در تاریخ میبینیم که عدهای از انسانهای فداکار در مقابل کجرویها قیام میکردند، حرف میزدند و برای خودشان ایجاد مشکل میشد، مبارزه و دفاع میکردند، ولی در سطح محدود بود.
اینکه یکباره با این وسعت مردم در مقابل رژیم شاه قرار گرفتند، مسئله بیسابقهای در تاریخ ایران بوده است. مشروطه هم با حضور مردم پیروز شد، اما مردم اینقدر نبودند و در سفارت انگلیس و شاه عبدالعظیم تعدادی متحصن میشدند و هیچوقت اینگونه نبودند که با این وسعت باشد و همه اصناف، بخشها و جریانات با هم همراه باشند و بدون جنگ و خونریزی وخشونت رژیم بسیار قوی و با امکانات بسیار را شکست بدهند که پول، اطلاعات، نیروهای مسلح و ساواک را داشت و حمایت خارجیها و تبلیغات سنگین هم داشت و مردم را ترسانده بود. با این وجود مردم در همه جا در مقابل آنها قرار گرفتند. حتی در روستاها هم مردم جمع میشدند و از مسجدها و تکایا راهپیمایی میکردند.
لذا خیلی روشن است که انقلاب زمینهای مردمی داشت. البته همیشه زمینه مردمی داشت و مردم از حکومتها راضی نبودند که با جنگ و لشکرکشی بدست میآمد و یا بصورت موروثی بود که امیری پیدا میشد و حکومتی تشکیل میداد و فامیل او تا هر جایی که میتوانستند، آن را به ارث میبردند و برای سالها باقی میماندند.
از روزی که دنیا به طرف حکومت مردمی رفت که حدود دویست تا سیصد سال پیش است، باز هم ایران مثل گذشته بود. اواخر قاجار، مشروطه با مبارزات مردمی و علما پیروز شد که مجلس و حکومت تشکیل شد و خیلی زود آن را به هم زدند و دوباره به بدتر از زمان قاجار برگشت که پهلوی سرکارآمد و همه نفسها را حبس کرد. لذا برای اولین بار صولت، عظمت و قدرت مردم فقط با حضور در خیابانها و مشتهای گره کرده و فریاد اللهاکبر در تاریخ تبلور پیدا کرد.
برای ما که از لحظه شروع تا آخر در متن مسایل بودیم، خیلی روشن بود که اگر کسی مثل حضرت امام(ره)، مرجع تقلید واجبالاطاعه و شایسته رهبری نبودند و فشار، تبعید و محرومیت را به جان خودشان نمیخریدند، مردم به کار خودشان مشغول و به آنچه که داشتند، قانع بودند.
این اتفاق عظیم در زمان ما که زمان رشد مردم دنیا در صحنهها و زمان مردمسالاری و رشد NGO های غیردولتی است، ستودنی است. اتفاقی که سیسال پیش افتاد، از پنجاه سال پیش از 15 خرداد به بعد اینجوری بود، خیلی باید به آن بها بدهیم، تاریخ بینظیری است، حادثه زودگذری نیست، تحول استراتژیک و مهمی است. اگر در تاریخ بخواهیم چیزهایی را جهش تلقی کنیم، جهشی به این بزرگی در بُعد سیاسی و اجتماعی در هیچ جا نمیتوانیم پیدا کنیم. مردمی که همه تاریخشان شاهد سکوت و زور بود، یکدفعه خودشان زمام امور را با اعلام حضور بدست گرفتند که با اعتصاب همراه بود و به رژیم صدمه زد.
به هرحال حال فکر میکنم این قطعه از تاریخ ارزش بسیار بالایی دارد و شما هم خدا را شکر کنید که در مقطعی برای بازگو کردن این تاریخ تلاش میکنید. امیدوارم زحمات شما مقبول درگاه خداوند و مردم قرار بگیرد و همه ما قدر زحمات شما را بدانیم. شما را به خدا میسپارم.
والسّلام علیکم و رحمه الله