بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
خوش آمدید. هنوز صفای همایش قبلی آیههای ایثار و تلاش را فراموش نکردم. مسلماً یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی این بود که خانمهای متدین و متعهد فرصتی پیدا کردند که استعداد خودشان را نشان بدهند. البته در گذشته هم خانمها درخششی داشتند، اما این صنف از خانمها که به خاطر شرایط زمان خانهنشین بودند، به میدان آمدند و نمونههای خیلی خوبی از این خانمها در این مدت کوتاه ساخته و معرفی شدند و آنچه که هنوز ناشناخته مانده است و گنجینههای عظیم مخفی است، خیلی بیشتر است.
اولاً این موضوع روشن شد و بدون اینکه تبلیغات کنیم، فهمیدند که استعداد خانمها هم مثل مردان یا بهتر و مساوی است. در تاریخ همواره معمول بوده که تقسیمبندی میشد و مردها همواره برتریهایی داشتند. اما الان این بحثها کم کم فراموش میشود. خانمها با اینکه محدودیتهایی دارند و یک دختر با یک پسر با شرایط مساوی وارد جامعه نمیشوند و شرایط جامعه محدودیتهایی را برخانمها تحمیل میکند، ولی این موفقیت بزرگی بود که یک حقیقت برای ما و جامعه ما روشن شد.
مسئله دومی که باید از لحاظ جهانی روی آن حساب کنیم، این است که خانمهای ایرانی و مسلمان میتوانند به عنوان یک الگوی مناسب برای راه ترقی و تکامل و به دست آمدن شخصیت واقعی خانمها به دنیا معرفی شوند. البته بخشی از دنیا این چیزها را قبول ندارد و این دیدگاههای ارزشی را نمیپسندد. ولی عمده مردم دنیا این چیزها را قبول دارند و این در فطرتشان وجود دارد. اتفاقاتی هم که افتاده، در سایه تلاش خود خانمها بوده است. کمی قبل از انقلاب تأثیر خانمها را در مبارزات دیدیم. در آستانه انقلاب حضور انبوه خانمها را در تظاهرات و اجتماعات که آن موقع مهمترین کار مبارزاتی بود، دیدیم. برای مدتی انقلاب با مبارزات اعلامیهای و سخنرانی و گاهی کارهای چریکی و افشاگریها و زندان رفتنها بود. وقتی توده مردم آمدند، صفحه جدیدی از مبارزات گشوده شد. مردم اول آمدند، ولی در پانزده خرداد سرکوب شدند. اوضاع برای مدتی آرام شد، ولی حرکت با آگاهی بیشتری شروع شد و این بار تداوم پیدا کرد.
خانمها در برنامههای آخر مبارزات که حضور انبوه و بیکران مردم در راهپیماییها و اجتماعات بود و کمر رژیم را شکست، نقش بسزایی داشتند. در مورد آن موقع نمیتوانیم بگوییم سهم خانمها کمتر از آقایان بود. بعد از انقلاب هم خوب در جریان هستید که خانمها خیلی کار کردند. در همه صحنهها هستند. در موارد سختی که به حضور مردم نیاز بود، حضور خانمها جلوه زیادی داشته و دارد.
بخش مهم آن به ایثارگریها برمیگردد. بالاخره ایثار در انقلاب و تداوم آن موتور اصلی است. آنهایی که حاضرند فداکاری و ایثار کنند، همان گذشت است. یعنی از چیزهایی که دارند، میگذرند، بعضیها از مال، بعضیها از جان و سلامتی خودشان میگذرند و بعضیها هم وقت میگذارند. به هر طریقی که امکان داشته باشد، در راه خداوند ذوب میشوند. در این میدان چون جنگ ما با مردها بود، نیازی نداشتیم خانمها وارد خط مقدم جبههها شوند. البته چون جنگ ما دفاعی بود، اگر لازم بود، خانمها شرعاً میتوانستند وارد شوند و شاید هم مکلّف میشدند. ولی به اندازه کافی نیرو داشتیم و اگر کمبودی داشتیم، در ابزار و امکانات بود.
بنابراین خانمها وظایف دیگری در جنگ داشتند که خیلی از شما مستقیماً در جریان بودید. در بین شما آزاده هم وجود دارد. البته جزء مسایل بسیار سخت ما بود که میشنیدیم خانمی اسیر است. اگر میشنیدیم هزار مرد اسیر هستند، به اندازه اسارت یک خانم بر ما فشار روحی وارد نمیکرد. به همین دلیل هم تکلیف جهاد در قسمت ابتدایی از خانمها برداشته شده است. در قسمت دفاعی دیگر چارهای نیست و همه باید شرکت کنند و شرطی ندارد.
به هرحال شما خانمها انواع ایثار را انجام دادید. که امروزه به عنوان همسر شهید، مادرشهید، خواهر شهید، بستگان شهید، و خانواده رزمندگان شناخته میشوید. تشویقهایی که خانمها برای حضور جوانها در میدانها میکردند و پشتیبانیها عملی که خانمها از جنگ میکردند، خیلی مؤثر بود. اکثر شما در مراکز پشتیبانی بودید و هرکس میتوانست، کاری انجام میداد. سهمی که خانمهای تحصیل کرده مثلاً پزشک و پرستاردرمورد مصدومین و مجروحان داشتند، رشادتی که مادرها و همسران در موقع آسیب رزمندگان یا شهادت، جانبازی و اسارت یا جانباز و عزیزان از خود نشان میدادند، خیلی الهامبخش بود و انسان را تکان میداد. وقتی یک خانم شجاعانه میایستاد و رنج فراق بهترین فرزندش را به خوبی و با افتخار تحمل میکرد و بر سرجنازه فرزند یا شوهرش وفاداری خود به انقلاب را اعلام میکرد، خیلی سازنده بود. صحنههایی بود که واقعاً وجدانها را تکان میداد. از چیزهایی که از خانمها در جریان دفاع مقدس و یا بعدها از خانوادههای مجروحان و آسیب دیدگان از جنگ و خانوادههای شهدا دیده شد، معلوم میشود که خانمها خیلی خوب این وضعیت را تحمل و بچهها را بزرگ کردند و بعضیها هم خودشان درس خواندند. سختی نبودن پدر بچهها را تحمل و جای خالی آنها را پر کردند. مادرها همینطور ماندند و بعد از سالها گذشت از آن دوران، هنوز طراوت جامعه ما با خانوادههای ایثارگر است.
اگر شما این را از شهرها و روستاها بگیرید، اجتماعات ما خیلی بیروح میشود. گاهی همایشها و برنامههای بزرگی هم اجرا میکنیم، ولی جایی که آنها هستند، اصلاً به برنامهها جهت میدهند و حضور آنها انقلاب را زنده نگه میدارد و اظهارات و عملشان هم تأثیر بیشتری دارد.
با همه این مواردی که اشاره کردم، میخواهم بگویم که نقش خانمها در این 25 سال خیلی خوب معلوم شد و نقش بسیار خوبی ایفا کردند و با تلاشی که کردند، موقعیت زن مسلمان و متعهد را تثبیت کردند و الان میتوانیم نمونه خوبی به تاریخعرضه کنیم که انقلاب اسلامی میتواندتا این اندازهسازنده باشد.
از بین همه کارهای خوب و فراوانی که وجود دارد، بنده این حرکت نشاندار کردن آیههای ایثار را بعنوان یکی از کارهای با ارزش پیامرسانی دفاع مقدس و ایثار میدانم. بالاخره شما موفق شدید که در این مدت حدود 2500 نفر از شخصیتهای خانم را شناسایی کنید که توانستند با تکیه بر روحیه ایثار، مراحل بالایی را طی کنند. مثلاً در تحصیلات از همه مراحل گذشتند و به نقاط خوبی رسیدند و مورد تأیید فضای علمی کشور قرار گرفتند و بعضیها هم به مسابقات جهانی و المپیادها راه پیدا کردند. اگر الگوسازی یک وظیفه مهم برای مربیان جامعه و کسانی که میخواهند مصلح باشند، باشد، شما الگوسازی بسیار خوبی کردید. یعنی اگر بخواهیم یک خانواده خوب را معرفی کنیم، میتوان خانواده یکی از این آیههای ایثار را معرفی کرد. بعضیها در شهر و بعضیها در روستا، بعضیها در کارهای دولتی و بعضیها در کارهای خصوصی هستند. هرجا که باشند، الگوی خوبی هستند. اگر بخواهیم فرد را معرفی کنیم، در هر رشتهای افرادی دارید که با حفظ حدود و حقوق و با ادای حق اجتماعی خودشان که فداکاری و ایثار بوده و با پایمردی در مسیر و با مقاومت توانستند به قله مرتفعی از فضای انسانیت برسند. الگو همین است.
اگر دخترها بخواهند سرمشقی انتخاب کنند، شرح زندگی یکی از آنها را بخوانند، خانمی که شوهر یا فرزند یا برادرش شهید شده است، بچهها را بزرگ کرده، به این مقام رسانده، خودش درس خوانده و به جایی رسیده و متدین و فاضل و متعهد و کاری و کاردان است. این یک انسان خوب است که میتواند. یا الگوی فردی یا خانوادگی و یا جمعی باشد. در قرآن روی مسئله الگوسازی برای خانمها تکیه شده و جالب است که با همین تعبیر آمده است. «مثل» که در قرآن آمده یعنی الگو و نمونه خوب.
قرآن برای خانمها دو مثل آورده است: یکی خانمهای خیلی خوب مثل همسر فرعون که زنی بود که در محیط پرمشکل و آلوده زندگی کرد و به آن مقام رسید و حضرت موسی را نجات داد و خودش به شهادت رسید. در مقابلش زنی مثل همسر نوح و یا همسر لوط را مثال میزند که زن پیامبر بودند، ولی نتوانستهاند خود را حفظ کنند و شر و شیطانی شدهاند. این مثالها برای عبرتگیری است. یا آسیه و حضرت مریم را برای درس فضیلتگیری آورده است. تعبیر قرآن این است: «ضرب الله مثلا» یعنی نمونه و الگو داده است.
شما در جمع آیههای ایثار همین راه را میروید و این نمونههای خوب و با فضلیت را انتخاب کردید. انشاءالله بیشتر هم میشوند. آنها را شناسایی و معرفی میکنید. رسانهها باید بیشتر با شما همکاری کنند تا مردم بتوانند محیطی را که شما کار میکنید، از نزدیک بشناسند. آنها را باید خیلی خوب معرفی کنند، وسیله مراجعه مردم را فراهم و محیط کارشان را معرفی کنند وامثال اینها.
گروههای تخصصی هم که گفتید تشکیل شده، یکی از ابتکارات است که در گذشته به ذهن ما نرسیده بود. اگر در بین این آیههای ایثار دهها گروه تخصصی برای هرکاری از کارهای مملکت در نظر بگیرید و برای هر رشتهای یک گروه معرفی کنید و انسانهای متعهد و متخصص و امتحان داده که به تعبیر خودتان آیه و نشانه هستند، معرفی کنید، فکر میکنم کشور میتواند از آنها استفاده کند و میتوانید برای نیازهای مدیریتی و نیروی انسانی از این گروههای تخصصی که با سرعت هم رشد میکنند، داشته باشید. آنها در هر کاری و در شرایط مختلف میتوانند حضور داشته باشند و خدمت کنند و برای دیگر متخصصها نمونه شوند.
انشاءالله این کار جواب میدهد و قاعدتاً هم به معرفی نیاز دارد. نمیدانم شما مجلهای برای ستاد خودتان دارید یا خیر؟ باید هفتگی با مردم ارتباط داشته باشید. در هر شماره مثلاً 50 نفر یا 100 نفر از آنها را معرفی کنید. گروههای متخصص را معرفی کنید. ما هم به هر نحوی کمک میکنیم. خود این خانمها مقاله بنویسند و خانمهای آزاده یا خانمهایی که پشت جبهه بودند، خاطرات خودشان را بنویسند خانمهایی که در تربیت فرزندانشان و یا تحصیلاتشان به مشکلاتی برخوردند، بنویسند و مطرح کنند. سرنوشت همه شما انسانساز است. میتوانید مجلهای خوب و خواندنی درست کنید و مردم هم به سراغتان میآیند. حتی تبلیغات شما هم میتواند نمونه باشد و چیزهای کمارزش را تبلیغ نکنید. به نظر میرسد شما به یک مجله نیاز دارید. بالاخره معرفی 2500 نفر سرمایه بزرگ به جامعه نیاز به مجله دارد. البته صدا و سیما و دیگران این کار را میکنند، اما کار شما مرجعی میشود که برای دیگران میماند. بعد میتوانید آنها را ترجمه کنید و در اینترنت بگذارید و مردم کشورهای دیگر و مبارزان دیگر آنها را میخوانند و استفاده میکنند. قطعاً در جامعه جا میافتد و یک پایگاه تبلیغاتی و اطلاعرسانی خوب میشود. من هم کمک میکنم. مطمئن هستم اگر این مجله را راه بیندازید، خودش را اداره میکند. چه بسا منبع درآمد هم باشد. البته به شرط اینکه خانمهایی که اهل قلم هستند همکاری کنند. باید برنامه بدهید که این نوع خاطرهها و این نوع مقالات را بدهند. عکس و از این نوع آثار هم خیلی زیاد دارید. کارتان را راه بیندازید. من هم از شما حمایت میکنم. وقتی شروع کردید، در ابتدا ممکن است ماهانه باشد، ولی به سرعت مطلب جمع میشود و نویسنده دارید و کمکم به مجله هفتگی تبدیل میشود که انشاءالله به برکت آیههای ایثار برای همیشه برای تاریخ اسلام بماند.
والسّلام علیکم و رحمه الله