سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای حزب اعتدال و توسعه شاخه استان اصفهان
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسولالله و آله
خیلی خوش آمدید. محبت کردید و از راههای دور تشریف آورید و فرصتی ایجاد کردید تا کمی حرف بشنویم و کمی حرف بزنیم.
در بسیاری از نگرانیهایی که آقایان صلواتی، نکویی و واعظی مطرح کردند، شریکم و فکر میکنم باید این نگرانیها را برطرف کرد. اگر راه انقلاب به انحراف کشیده شود، همه زحمات به هدر میرود. البته اختلاف نظر و سلیقه و رویه باید به صورت تکاملی باشد. ولی اگر راه اصولی به انحراف کشیده شود، همه خسارت میبینیم. همه میدانیم و اعتراف داریم که به کمک مردم پیروز شدیم. تا روزهایی که ما گروهها و جریانها مبارزه میکردیم، رژیم همه را سرکوب میکرد. در سالهای مبارزه نفس همه را در زندانها گرفته بود. ساواک مسلط بود. وقتی شرایطی فراهم شد و مردم بعد از 15 خرداد 1342 و دوران مبارزه برای لغو امتیاز مصوبات دولت در مورد انجمنهای ولایتی و ایالتی، به صحنه آمدند، مشکل را حقیقتاً حل کردند.
بعد از پیروزی انقلاب همیشه با مردم کار کردیم. البته همیشه جمعی مخالف بودند، ولی در اقلیت بودند. در مبارزه کسانی که طرفدار رژیم بودند، در اقلیت قرار گرفتند. بعد از پیروزی مخالفان نظام اسلامی در اقلیت بودند. کسانی که راه دیگری میخواستند، اقلیت شدند و کسانی مزاحمت نکردند، ماندند و کسانی که مزاحمت کردند، نتوانستند بمانند. حداقل باید در مورد وفاداران به انقلاب که اکثریت مردم هستند و شاخصهای آنان با سلیقهای متعدد در جریانهای شناخته شده حضور دارند، سعه صدر داشته باشیم و بگذاریم رقابت باشد و در جهت سالم با همدیگر رقابت کنند. حرکتهای باندی را بر نظام و دولت تحمیل نکنیم. تا بحال راه ما این بود.
در هر دوره هم نتیجه گرفتیم. نظر شخصی خودم از این مقداری که عمل میکردیم، وسیعتر بود. مایل بودم سعه صدر بیشتر باشد. عملاً در دولتی که تشکیل دادم، ثابت کردم که از همه نیروهای جناحهای مختلف ، حتی اگر با سلیقههای من موافق نبودند، استفاده کردم. وقتی وزیر کشوری میآمد، توصیه مهم من به او این بود که تعادلی بین جناحها در فرمانداریها، استانداریها و شهرداریها حفظ کنید. اگر میدیدم تعادل به هم میخورد، جلوگیری میکردم. دخالت دیگری نمیکردم و وزیر کشور با سلیقه خودش عمل میکرد.
در انتخابات هم اینگونه عمل کردم و پس از اینکه میخواستم میدان اجرایی را ترک کنم، سعی کردم انتخابات سالم و آزادی برگزار شود و هرکس در مجلس و ریاست جمهوری رأی آورد، انتخاب شود. من آن شیوه را میپسندم. ممکن است همه سلیقه مرا نپسندند و معلوم نیست سلیقه من درست باشد. مایل بودم دردولتهای بعد از خودم هم این روش را ببینم. ولی حق من نبود که نظراتم را تحمیل کنم.
به نظرم در گروه گرایی مقداری افراط شد و امروز هم این نگرانیهایی که میگویید، هست. میبینیم بسیاری از ارزشهایی که پایه انقلاب، سند افتخار، سرمایه حرکت و انرژی بخش راه ماست، عمداً از بین میروند و فکر میکنند که هرچه که از قدیم بود، ضدارزش است و باید برود. اینکه با چه تجربه و استدلالی میتوان جای اینها را پر کرد، مهم است. نیروهای عظیمی که هرکدام آنها میتوانند در کارهای خود کارایی داشته و مؤثر باشند، از دست دادن یک نفر آنها بد است، چه برسد به اینکه انبوهی از انسانهای مدیر را در انتخابات و مدیریت کنار بگذاریم.
بدتر از آن بدنام کردن است. ممکن است کسانی برکنار شود، به خاطر اینکه سلیقههای مختلفی دارند. اینها بدنام که نیستند. افتخار رویپیشانیهای آنها نوشته است و همه،اینها را میشناسند. درست نیست که بگوییم اینها فاسد و رانتخوار بودند.
به هر حال اصلاً تمایل ندارم این مسایل در کشور باشد و مخالف هستم. در جهت رفع این موضوع تلاش میکنم. البته شما سیاست را میفهمید و میدانید. با شرایطی که در خارج داریم، با تهدیدهایی که بالای سر ماست، با این خطری که الان میخواهند متوجه کنند و انشاءالله خداوند دست آنها را میبندد، نمیتوانم مسایل را عمومی بگویم.
میبینید که دشمنان خیلی صریح میگویند یا باید رفتار مسؤولان نظام ایران عوض شود یا خودشان عوض شوند. پنهان نمیکنند. البته آنها هیچ وقت نمیخواستند. آمریکا هیچ وقت نمیخواست سر به تن نیروهای انقلابی ما باشد. این همیشه بود، ولی الان با صراحت حرف میزنند و خودشان را تجهیز میکنند. واقعاً تهدید داریم. اگر این تهدید به نارضایتیهای عمیق نیروهای متعهد و نیرومند داخلی اضافه و تبدیل به بیتفاوتی یا بدتر از آن تبدیل به چالشهای جدی که از آنان پرهیز میکنیم، شود، در واقع چراغ سبز نشان دادن به دشمن است.
لذا مسایل را باید با احتیاط و مراعات مطرح کنیم. نه اینکه حرف نزنیم. حرفهای خود را در جای خودش بگوییم. از شما دوستان تشکر میکنم که زحمت کشدید و آمدید و درد دل بخشی از نیروهای اصفهان را مطرح کردید. بنده هم حرفهای شما را به جاهایی که باید منتقل کنم، منتقل خواهم کرد و خودم هم روی این حرفها حساب میکنم.
خداوند انشاءالله به ما توفیق دهد که دست در دست هم بگذاریم تا از این مرحله که احتمالاً مشکل است، به خوبی عبور کنیم. چون برنامه داریم، وقت کافی برای شنیدن حرفهای دوستان نداریم و امیدواریم در فرصت دیگر حرفهای دوستان را بشنویم.
والسلام علیکم و رحمهالله