بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
به همه برادرانی که زحمت کشیدند و تشریف آوردند، خوشآمد میگویم. با این اوصافی که از رئیس واحد نقل میکنید، چطور شده که ایشان را به عنوان رئیس انتخاب کردند؟
آقای صفری: در زمان انتصاب ایشان رایزنیهای زیادی صورت گرفت و گزینههای زیادی مطرح شد. ولی متأسفانه ایشان از کسانی است که در مجلس هم نفوذ خوبی دارد. حتی خود آقای دکتر جاسبی به یکی از اعضای ما گفته که آقایان باهنر و پیشبین، آقای منظری را گذاشتند. قاعدتاً وقتی این آقایان کسی را پیشنهاد میکنند، نباید بیش از این انتظار داشت.
● قبلاً کجا بود؟
O در واحد بافت بودند. بازنشسته آموزش و پرورش و مسئول ستاد آقای احمدینژاد بودند.
● از کی آمده است؟
O از دوسه سال پیش.
● من نامه قبلی شما را برای آقای جاسبی فرستادم که باید جواب بدهد. هنوز جوابی نفرستاده است. باید با ذکر این موارد پیگیری کنیم. اگر اینگونه که شما میگویید، هست، طبعاً تصمیماتی برای این مسئله گرفته میشود. قاعدتاً بررسی میشود و باید جوابهای ایشان را هم بشنوند. اگر دفاع درستی داشته باشند، باید بپذیریم و اگر ندارند، باید عمل کرد.
مواردی که به شخص من برمیگردد، از لحاظ من مقیاس ماندن و نماندن نیست. چون خارج از مسایل آموزشی و مدیریتی است. ما میخواهیم کسانی که مسئول میشوند، برای پیشرفت اهداف دانشگاه جدّی باشند و کار کنند تا دانشگاه را به موقعیت خوبی برسانند و به استادان و دانشجویان خدمت کنند که وظیفه آنهاست. ممکن هست از لحاظ سیاسی افکار دیگری داشته باشد که مهم نیست.
همین الان ما همین انتقاد را به دولت و جاهای دیگر داریم که با کسانی که از لحاظ سیاسی همراهشان نباشند، برخورد میکنند. ما مخالف اینگونه برخوردها هستیم و میگوییم باید به همه میدان بدهند تا کار کنند.
در دانشگاه آزاد هم اینگونه است. اگر مثلاً همین رئیس کارها و وظایف خود را به خوبی انجام دهد، حتی اگر افکار دیگری داشته باشد، نباید برکنار شود. سیاست من در امور کشوری هم اینگونه است. وقتی رئیسجمهور بودم، سعی میکردم افرادی را که میخواهند خوب کار کنند، حفظ کنم، ولو اینکه مرا قبول نداشته باشند، اگر غیر از این باشد، کشور ضرر میکند.
معلوم است که در کشوری به این بزرگی همه مدیران نمیتوانند با رئیسجمهور و حتی وزیر متبوع هم جهت باشند. ممکن است اختلافاتی داشته باشند، وی باید کارشان را انجام دهند. نباید افکار سیاسی را در اداره محیط مسئولیت خود دخیل کنند.
البته شما مورادی را گفتید که اگر اینگونه باشد، باید روی آن تأمل کرد. بعضی از حرفهایی که گفتید، با مصالح دانشگاه سازگاری ندارد و بعضی از کارها رفتار ناحق و تضعیف حقوق دیگران است که اگر درست باشد، حتماً تصمیم میگیریم.
نامه قبلی را فرستادیم و عصر امروز هم جلسه هیأت مؤسس داریم که افراد به اینجا میآیند. شاید این موضوع را مطرح کنیم و کسی را بفرستیم تا بررسی کند.
O ما از دیدگاه شخصیتی به این مسئله نگاه و اشاره نکردیم. اینکه آقای بابایی گفتند برای جوّ عمومی بود. مطلب ما ضعف مدیریتی است که دل – نه تنها ما، بلکه – همه دانشجویان و کسانی را که ارزش دانشگاه آزاد را میدانند، به درد میآورد که کسی از امکانات دانشگاه علیه دانشگاه استفاده کند.
● این از مواردی است که نمیبخشیم. چون اگر اینگونه باشد، درست برخلاف جهت مأموریت ایشان است. قبل از ایشان چه کسی بود؟
O آقای دکتر طالبیان بودند.
● چرا عوض کردند؟
O ظاهراً ایشان معاون وزیر علوم و تحقیقات شدند.
● مقداری هم از خود دانشگاه صحبت کنیم. به هرحال این دانشگاه از روز تولد تا امروز همیشه دچار جالشهایی بود. قبلاً چالشهای ما بیشتر با کسانی بود که نمیپسندیدند کار آموزش عالی را به بخش غیردولتی بدهیم.
البته دانشگاه آزاد به معنای کامل غیردولتی نیست. چون اعضای هیأت مؤسس آن کسانی هستند که در رأس دولت و نظام بودند و هستند. سیستم آن دولتی نیست و از دولت بودجه نمیگیرد. والا کارش در چارچوب کارهای دولتی به حساب میآید. از دانشگاههای دولتی آزادتر است.
خیلیها با این فکر مخالف بودند و از اول اذیت میکردند. شاید با عقیده مخالفت میکردند. این گروه کسانی هستند که نمیخواهند بخش خصوصی در کشور تقویت شود و میگویند انحصارات باید در اختیار دولت باشد. این هم یک تفکری است که مربوط به دوران قبل از انقلاب است. آن موقع تفکرات سوسیالیستی در میان نیروهای مبارز خیلی قوی بود. فرهنگ آن زمان روی نیروهای مبارز تأثیر گذاشته بود. از طرف دیگر با سیستم غربی درگیر بودیم که این مشکلات را عمیقتر میکرد.
الان با ادلّه دیگر این تفکر وجود دارد و حتی اضافه شد. گاهی مسایل سیاسی مخلوط میشود و گاهی مسایل انتخابات جلو میآید. گاهی مسایل شخصی میشود که روی افراد حساب دارند و با دانشگاه مخالفت میکنند. شاید الان، یعنی در زمان ما دولت مایل نباشد سازمانی به این بزرگی و عظمت سراسری در همه کشور خارج از حوزه مدیریت آنها باشد. البته خارج از حوزه سیاستها نیست. چون سیاستها و مقررات حاکم بر دانشگاه آزاد مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است که رئیس آن رئیس جمهوری و رئیس دولت است.
بنابراین الان عمده مسایل آنان سیاسی است که مثلاً چه کسی رئیس دانشگاه باشد و چه کسانی تصمیم بگیرند و با دانشجویان چکار کنند. به همین دلیل دانشگاه آزاد در طول عمرش به چالشها عادت کرد که امروز هم دارد. کاری نمیتوانند بکنند.
چون سیستمی به این بزرگی و سازمانی به این عظمت جای خود را در کشور و حتی در دنیا باز کرده، برای اینکه نیاز واقعی مردم است.
اگر این نبود، دانشگاه پیام نور هم تأسیس نمیشد. این دانشگاه هم – اگرچه از اول اینگونه نبود، ولی کم کم – در رقابت با دانشگاه آزاد توسعه پیدا کرد تا قلمرو این دانشگاه را کم و ضعیف کند. البته ما با آن هم مخالف نیستیم. چون دل ما میخواهد جوانان کشور درس بخوانند. هرکس درس بخواند، باسوادتر شود و جلو برود، مطلوب همه ماست. مهم نیست در کدام دانشگاه درس بخواند. این تنگنظریها در بین ما به عنوان مجموعه مدیریت دانشگاه آزاد نیست.
روزی را آرزو میکنیم که هیچ جوان و طالب علمی در کشور به خاطر کمبود فضای آموزشی محروم نشود. اگر ادّله دیگری نمیخواهد اینگونه شود، بحث دیگری است، ولی باید فضای مدیریتی کشور اینگونه باشد.
الان خیلی از کشورهای پیشرفته برای تحصیل جوانانشان قید و بند ندارند. هرکس در هر شرایطی میتواند وارد دانشگاه شود و درس بخواند. کار درست همین است و اسلام هم همین را میخواهد. از ما خواستند که از کودکی تا آخر عمر طالب عمل باشیم.
این یک حکم الهی و یک اصل اسلامی است. بشر هم با دانش رشد میکند. ایمان به وجود انسان عمق میدهد، اما دانش ایمان را توسعه میدهد و به انسان قدرت میدهد تا برعوامل طبیعی مسلط شود.
یقیناً جامعه دانشمند، جامعهای پیشرفته و جامعه جاهل، جامعهای عقب مانده خواهد بود. منابع طبیعت در اختیار دانشمندان خواهد بود. انسانهای کم سواد و بیسواد و مهمل نمیتوانند رحمت خدا را جذب کنند. «انمّا یخشی الله من عباد العلما» یا «یرفعالله الذین آمنوا و الذین اتوا العلم درجات» یا «لایستویالذین یعلموا و الذین لایعلمون» تأکیدات قرآن است. یکی از جملات کافی است که همه ما تلاش کنیم تا مردم باسوادتر شوند و دانش در جامع بالا برود.
این هدف دانشگاه آزاد بود و هنوز هم هست. آن موقع برای ما معلوم بود که دولت نمیتواند این کار بزرگ را انجام دهد. تقاضا در کشور بود که هنوز هم وجود دارد. وقتی تقاضا باشد، عرضه موفق میشود. اگر تقاضا نباشد، عرضه نمیتواند کاری بکند. هنوز در کشور ما برای تحصیل دانش تقاضا بر عرضه میچربد. اخیراً تقاضا برای مقاطع تکمیلی در حال ازدیاد است. الان جوانان به کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد اکتفا نمیکنند. مایلند به تخصصهای بالا و فوق تخصص برسند که آرزوی خوبی است.
فکر میکنم دانشگاه آزاد در سالهای آینده در مقاطع تکمیلی رشد بسیار سریع و نیرومندی خواهد داشت. شما هم باید خود را برای آن مقاطع آماده کنید. چون تعداد دانشجویان به تدریج کم میشوند. ممکن است ظرفیتهای ما در مقاطع کارشناسی بیشتر از تقاضا باشد. باید ظرفیتها را به مقاطع بالاتر منتقل کنیم و یک مقدار به خارج از ایران برسیم. همچنین باید کم کم تلاشهای ما به طرف این باشد که فارغالتحصیلان ما وارد میدان کار شوند. یعنی امکاناتی فراهم شود که بتوانند از دانش خود بهره بگیرند. این موارد جزو سیاستهایی است که اخیراً روی آنها تکیه داریم.
امیدواریم شما که امروز زحمت میکشید، در آینده خیلی نزدیک شاهد ارتقای این سازمان مورد نظر و علاقه خود باشید. از شما متشکریم که با دلسوزی برای رفع مشکلاتی که تشخیص دادید، زحمت کشیدید و این همه راه را آمدید. امیدواریم زحمت شما بینتیجه نباشد. سلام مرا به همه دانشجویان، کارمندان و استادان برسانید. سعی میکنیم مشکلات را کم کنیم.البته گاهی بعضیمسایل میماند. چون محدودیتهایی وجود دارد. به هرحال بازهم به همه شما خوشآمد میگویم.
والسّلام علیکم و رحمه الله